#من_منتظرم!
هیچ کدوم از این اتفاق ها نیفتاده فقط میخواستم به هممون یادآوری بشه چقدر نسبت به حضرت زهرا کم ارادتیم
آماده اید داستانِ خجالت آوری که اول کار میخواستم بگم رو تعریف کنم؟
شما بگید داستان
من میگم روضه امام هادی...
نیمه شب
امام هادی علیه السلام مشغول نمازشب
روی خاک
بدون کفش و عمامه و...
سواره میاد امام رو میکشونه و میبره
به مجلس ِ
شراب ، به حضور حاکم اسلام ،
متوکل عباسی!
علیه الآف العنه به امام شراب تعارف میکنه
یک روز پسر پیغمبر رو در کربلا کشتن اتّفاقی نیفتاد، امّا الآن امام هادی جا افتادن. نگاه کنید متوکّل نمیگه میخوام امام رو تبعید کنم. میگه چون مشتاق دیدار شما هستم، میخواهم از فیض وجود شما محروم نباشم بیایید نزدیک ما زندگی کنید.
منزل امام تحت کنترل بود
همسر امام هادی ۲۰ سال در منزل باحجاب کامل بودن.
همین ملعون
فراخوان میداد آقا مجلس داریم
هرکس بهتر ادای امیرالمؤمنین رو در بیاره و بخندیم جایزه داره. سکو میزاشت میرفتن بالا آقا رو مسخره میکردن.
یه بار هم علیّ بن الجهم شاعر معروف جایزه گرفت...
قبر امام حسین رو تخریب کرد
سرباز گذاشته بود هرکی اومد زیارت یا در جاده کربلا بود پول و وسایلش رو بگیرید و بکشیدش
پروژه نا امن سازی!
از اون طرف هم غلات فعال بودن. میگفتن فلان امام خداست . دست امام رو برای تبلیغ میبستن. تهاجم فرهنگی!
خیلی حرف هست اما میدونم در حوصله تون نمیگنجه.
یه داستان بگم و تموم کنم؟
یه خانومی میره پیش متوکل و ادعا میکنه حضرت زینبه. متوکل میگه توکه جوونی! جواب میده مادرم زهرا دست کشیده رو صورتم همیشه در همین سن میمونم.
متوکل دست به دامن امام هادی میشن.
امام میفرمایند گوشت اهل بیت بر حیوانات حرامه و اهل بیت در آتش نمیسوزن. شما که شیر دارید،
بفرستیدش تو قفس شیر ها :)
که میفته به غلط کردن😂
بعدش خود امام میرن در قفس شیر ها
میشینن پیششون. دست روی سرشون میکشن و تشریف میارن بیرون
هدایت شده از #من_منتظرم!
در سیصد و ششمین برگ از پنجاه و سومین درخت باغ بحار الانوار اومده که
فردی به امام هادی علیه السلام نامه نوشت
آدم دوست دارد حاجاتِ خود را مستقیما از امامش دریافت کند و با او دربارهی مشکلاتش حرف بزند
دوست ندارد که از او دور باشد و به وسیلهی خدا از او فیض ببرد
ما چه کنیم که از شما دوریم ؟
حضرت در جوابش نوشتند :
إن کانَت لَکَ حاجةٌ فحَرِّک شَفَتَیک
فانَ الجوابَ یأتیک ..
اگر حاجتی داری ؛
لبت را حرکت بده
حرف بزن .. بگو ..
ما دور نیستیم
جوابِ ما به تو خواهد رسید ...
#من_منتظرم!
#دربست_ظهور - وبھنآمت؛ خدایِسڪوتدرهیاهوےشھر..! ݕسماللهـالرحݦنالرحیــم • سلام و عرضادب ع
+خلاصه که عیدمون بسی مبروک🦋
نه نه! بزارید اینطوری بگم
دل هامونو برداریم ببریم مدینه
دوکیلومتری ِ مسجدالنبی یه خبراییه :)
دق الباب کنیم و بگیم
آقا محمد جواد ِ امام رضا!
بابا شدنتون خیلی مبارک باشه✨
نوکر هاتون اومدن
رزق نوکری غدیر و محرم رو
از گوشه قنداقه مولود مبارک امشب بگیرن.
شما که جواد بن جوادی
به این حقیر بن حقیر ها نگاه کن
که بدجوری محتاجیم ♥️•🦋•🌿
ما بلد نيستيم چی بخوایم، شما بدید قشنگ تره
عجب عاقبت ِ بخیری...✨
تولدت مبارک آقای علی وردی!
سلام ما رو به امیرالمؤمنین برسون برادر
#دربست_ظهور
دقت کردید وقتی عشق در وجود انسان ها لبریز میشه ،
دیگه برای چشم و ابرو و ... محبوبشون نمینویسن؟
یه سطح میاد بالا تر
مثلا میگه خوش به حال اون زمینی که روش راه میری. چه خوشبخته اون تاکسی یی که تو سوارش میشی😂 خوش بحال باد که موهات رو نوازش میکنه
اون فنجانی که تو ازش قهوه میخوری. نمیدونم چی و چی و ازین حرفا؟
اینو داشته باشین.
#من_منتظرم!
#دربست_ظهور دقت کردید وقتی عشق در وجود انسان ها لبریز میشه ، دیگه برای چشم و ابرو و ... محبوبشون نم
داشتم سوره عادیات میخوندم
عجب عشق بازی میکنه خدا
گرفتید داره پُز علی شُ میده؟!
وَ الْعادِیاتِ ضَبْحاً
فَالْمُورِیاتِ قَدْحاً
فَالْمُغیراتِ صُبْحاً
فَأَثَرْنَ بِهِ نَقْعاً
قسم به اسب های سپاه علی
قسم به نفس نفس زدن اسب سپاه علی
قسم به گرد و غباری که موقع دویدن اسب علی پخش میشه تو هوا
شان نزول ِ سوره چیه؟
۱۲ هزار نفر از اشرار جمع میشن و هم قسم ، که تا علی و پیامبر رو نکشیم آروم نمیگیگیریم.
پیامبر گروه اول از جنگجو ها رو به فرماندهی ینفر میفرسته دست خالی بر میگردن
گروه دوم رو میفرسته دست خالی بر میگردن
میفرماد که علی جان خودت باید کار رو تمام کنی
اینبار سپاه به فرماندهی امیرالمؤمنین حرکت میکنه
آقا باهاشون صحبت میکنن، قرآن میخونن
ولی اونامیگن هیچی جز جنگ راضی مون نمیکنه .
فردا صبح جنگ میشه و آقا امیرالمؤمنین نه تنها شکست شون میدم بلکه سپله اسلام کلی غنیمت هم بدست میاره
پیامبر در مدینه در حال نماز صبح بودن در مسجد
حمد که تموم میشه جبرئیل نازل میشه که بخوان والعادیات ضبحا.....
و اینطوری خبر پیروزی آقا امیرالمؤمنین قبل برگشتن به مدینه میرسه :)