eitaa logo
#من_منتظرم!
999 دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
2.7هزار ویدیو
458 فایل
السَّلامُ‌ عَلَیکَ یٰا‌ أبٰاصالِح‌َ الْمَهْدی برای مهدی «عج» خودت را بساز و مهیا کن، ظهور بسیار نزدیک است.⛅🌻 ادامه فعالیت کانال در مُنیل ان شاءالله برای دریافت لینک منیل به شخصی پیام بدید🌱 @Momtahane110
مشاهده در ایتا
دانلود
⚡️ شاهراه ظهور ..... 🔶تا از مظلومیت یمن وفلسطین وغزه و..... حرف میزنیم عده ای فریاد میزنن ایران خودمان! . 🔶 بله ظلم در هر جایی محکوم است و مسئولین برای اصلاح وضعیت کشور و برطرف شدن ظلم تمام تلاش شان را بکنند . 🔶امّا خدا میداند یمن کجا و ایران کجا ! کشتار میلیون ها نفر انسان بی گناه کجا ودرد بیکاری و...کجا! . 🔶عزیزانم باید بگوییم، ڪه امروز یکی از بزرگترین نقاط قدرت امام زمان (عج) برای هدایت پرچمِ ظهورِ امام زمان(عج) یمن است! . 🔶دشمنان قصد دارند،به هرطریقی شده یمن را نابود ڪنند،تا این اتفاق نیفتد، و یاران امام زمان(عج) از آنجا به پا نخیزند، چون میدانند، با نابودی یمن ماندگاری آنها برای ظلم و فساد و تباهی در جهان بیشترمیشود... آزادی یمن، استقلال یمن، یعنی نابودی دشمنان! . 🔶 سیدحسن نصرالله فرموده بودن: با پیروزی یمن ڪل منطقه تغییر میڪند، شڪل منطقه کلاً تغییر میڪند،دشمن امروز دارد تمام تلاش رابرای بقامیڪند، ما شیعیان ڪه ادعا میڪنیم میخواهیم امام زمان را یاری ڪنیم و هر روز داریم دعای عهد میخوانیم چه ڪرده ایم؟! برای پیروزی چه ڪرده ایم؟! . 🔶اینها میدانند وقتی امام زمان ،ظهور میڪند دو تا پرچم و جبهه برای یاری دارد، یکی (ایران) و یکی ، دشمنان دارند پول، جان و وقتشان را میدهند تا ازاین واقعه ڪه وقوع آن حتمیست، جلوگیری ڪنند! . 🔶پس بیایید صدای مظلومیت یمن باشیم و برای پیروزی مردم یمن، وبرادران یمنی ،ڪه باتمام وجودشون، باپای برهنه و تشنه و گرسنه ، مقاومت میکنند،بعد از هر نماز دعا کنیم، دعایی با اخلاص و از عمق جانمان ✋️بااین ڪارمون میگیم براداران وخواهران مسلمان یمانی شما تنها نیستید! . ♦️یمن مظلوم هست ، یمن را دریابید! کانال ... 👇🍃 🆑 http://eitaa.com/joinchat/1875640339C4f4a70819d
یا اباصالح! تاخیر در تو را، ما مقصریم... ما صدای کودکان را شنیدیم؛ اما سکوت کردیم... ما نسل کشی را ندیده گرفتیم؛ همانطور که گرسنه مُردن کودکان را... یا حجت ابن الحسن! ما را به خاطر انتخاب بی تفاوت بودن حلال کن و برای ما از خدا طلب مغفرت کن. کانال ... 👇🍃 🆑 http://eitaa.com/joinchat/1875640339C4f4a70819d
✍️ 💠 به‌قدری جدی شده بود که نمی‌فهمید چه فشاری به مچ دستم وارد می‌کند و با همان جدیت به جانم افتاده بود :«تو از اول با خونواده‌ات فرق داشتی و به‌خاطر همین تفاوت در نهایت ترک‌شون می‌کردی! چه من تو زندگی‌ات بودم چه نبودم!» و من آخرین بار خانواده‌ام را در محضر و سر سفره با سعد دیده بودم و اصرارم به ازدواج با این پسر سر به هوای ، از دیدارشان محرومم کرده بود که شبنم اشک روی چشمانم نشست. از سکوتم فهمیده بود در شکستم داده که با فندک جرقه‌ای زد و تنها یک جمله گفت :« یعنی این!» دیگر رنگ محبت از صورتش رفته و سفیدی چشمانش به سرخی می‌زد که ترسیدم. 💠 مچم را رها کرد، شیشه دلستر را به سمتم هل داد و با سردی تعارف زد :«بخور!» گلویم از فشار بغض به تنگ آمده و مردمک چشمم زیر شیشه اشک می‌لرزید و او فهمیده بود دیگر تمایلی به این شب‌نشینی ندارم که خودش دست به کار شد. در شیشه را با آرامش باز کرد و همین که مقابل صورتم گرفت، بوی حالم را به هم زد. صورتم همه در هم رفت و دوباره خنده سعد بلند شد که وحشتزده اعتراض کردم :«می‌خوای چی‌کار کنی؟» 💠 دو شیشه بنزین و و مردی که با همه زیبایی و دلم را می‌ترساند. خنده از روی صورتش جمع شد، شیشه را پایین آورد و من باورم نمی‌شد در شیشه‌های دلستر، بنزین پُر کرده باشد که با عصبانیت صدا بلند کردم :«برا چی اینا رو اوردی تو خونه؟» بوی تند بنزین روانی‌ام کرده و او همانطور که با جرقه فندکش بازی می‌کرد، سُستی مبارزاتم را به رخم کشید :«حالا فهمیدی چرا می‌گفتم اون‌روزها بچه بازی می‌کردیم؟» 💠 فندک را روی میز پرت کرد، با عصبانیت به مبل تکیه زد و با صدایی که از پس سال‌ها انتظار برای چنین روزی برمی‌آمد، رجز خواند :«این موج اعتراضی که همه کشورهای عربی رو گرفته، از و و و و و ، با همین بنزین و فندک شروع شد؛ با حرکت یه جوون تونسی که خودش رو آتیش زد! مبارزه یعنی این!» گونه‌های روشنش از هیجان گل انداخته و این حرف‌ها بیشتر دلم را می‌ترساند که مظلومانه نگاهش کردم و او ترسم را حس کرده بود که به سمتم خم شد، دوباره دستم را گرفت و با مهربانی همیشگی‌اش زمزمه کرد :«من نمی‌خوام خودم رو آتیش بزنم! اما مبارزه شروع شده، ما نباید ساکت بمونیم! یه ماه هم نتونست جلو مردم تونس وایسه و فرار کرد! فقط دو هفته دووم اورد و اونم فرار کرد! از دیروز با هواپیماهاش به لیبی حمله کرده و کار هم دیگه تمومه!» 💠 و می‌دانستم برای سرنگونی لحظه‌شماری می‌کند و اخبار این روزهای سوریه هوایی‌اش کرده بود که نگاهش رنگ رؤیا گرفت و آرزو کرد :«الان یه ماهه سوریه به هم ریخته، حتی اگه ناتو هم نیاد کمک، نهایتاً یکی دو ماه دیگه بشّار اسد هم فرار می‌کنه! حالا فکر کن ناتو یا وارد عمل بشه، اونوقت دودمان بشّار به باد میره!» از آهنگ محکم کلماتش ترسم کمتر می‌شد، دوباره احساس مبارزه در دلم جان می‌گرفت و او با لبخندی فاتحانه خبر داد :«مبارزه یعنی این! اگه می‌خوای مبارزه کنی الان وقتشه نازنین! باور کن این حرکت می‌تونه به ختم بشه، بشرطی که ما بخوایم! تو همون دختری هستی که به خاطر اعتقاداتت قیام کردی! همون دختری که ملکه قلب پسر مبارزی مثل من شد!» 💠 با هر کلمه دستانم را بین انگشتان مردانه‌اش فشار می‌داد تا از قدرتش انگیزه بگیرم و نمی‌دانستم از من چه می‌خواهد که صدایش به زیر افتاد و تمنا کرد :«من می‌خوام برگردم سوریه...» یک لحظه احساس کردم هیچ صدایی نمی‌شنوم و قلبم طوری تکان خورد که کلامش را شکستم :«پس من چی؟» نفسش از غصه بند آمده و صدایش به سختی شنیده می‌شد :«قول میدم خیلی زود ببرمت پیش خودم!» کاسه دلم از ترس پُر شده بود و به هر بهانه‌ای چنگ می‌زدم که کودکانه پرسیدم :«هنوز که درس‌مون تموم نشده!» و نفهمید برای از دست ندادنش التماس می‌کنم که از جا پرید و عصبی فریاد کشید :«مردم دارن دسته دسته میشن، تو فکر درس و مدرکی؟» 💠 به‌ هوای سعد از همه بریده بودم و او هم می‌خواست تنهایم بگذارد که به دست و پا زدن افتادم :«چرا منو با خودت نمی‌بری سوریه؟» نفس تندی کشید که حرارتش را حس کردم، با قامت بلندش به سمتم خم شد و با صدایی خفه پرسید :«نازنین! ایندفعه فقط شعار و تجمع و شیشه شکستن نیست! ایندفعه مثل این بنزین و فندکه، می‌تونی تحمل کنی؟»... ✍️نویسنده: ╔═.🍃.════♥️══╗ @man_montazeram ╚═♥️═════.🍃.═╝
#من_منتظرم!
مهم ترین نقد اصلاح طلبان به رئیسی در هفت ماه گذشته این دو مورد بوده: ۱. چرا گفت به شما ناهار دادند؟
جمله‌ی دلسوزانه «ناهارخوری» رئیسی چنان پروموت منفی میشه که مریخی‌ها هم خبرشو می‌بینن؛ اما خبر تسویه کامل ۵۴ هزار میلیارد تومنی که دولت روحانی از بانک مرکزی استقراض کرده بود رو حتی حامیان رئیسی هم پروموت نکردن! یه نمونه کوچیک برای اینکه بفهمید چرا تو رسانه صد هیچ عقبیم! @man_montazeram 🖇📲
یادتونه دم انتخابات های قبلی یهو تو مشهد کنسرت لغو می شد؟ تو اصفهان اسید پاشی میشد؟ و بقیه اتفاق ها؟ این اتفاق اخیر استادیوم مشهد رو هم تو همین پازل ببینید! جریانی که سر بزنگاه منجر به خود زنی و جون گرفتن جریان‌های اعتدالی و اصلاحاتی لیبرال میشه… شبکه نفوذ بیش از ۴۰سال همین ماموریت رو داره. @man_montazeram 🖇🛠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گزارشی از یک کار فرهنگی جذاب درباره که توسط یک زوج طلبه در سطح شهر قم انجام شده @man_montazeram 🖇♥️