. قال ابُو مُحَمَّدٍ الْعَسْكَرىّ عليه السلام: أكْثِرُوا ذِكْرَ اللّهِ وَ ذِكْرَ الْمَوْتِ وَ تِلاوَةَ الْقُرآنِ وَ الصَّلاةَ عَلَى النبىِّ صلي الله عليه و آله، فَإنَّ الصَّلاةَ عَلى رَسُولِ اللّه صلي الله عليه و آله عَشْرُحَسَناتٍ. امام عسكرى عليه السلام فرمود: زياد #ياد_خداو #ياد_مرگ باشيد و #قرآن را زياد بخوانيد و بر پيامبر اكرم صلّي الله عليه و آله و سلم فراوان درود فرستيد كه درود بر رسول خدا صلي الله عليه و آله ده حسنه به شمار مى رود. .

دستوری از آیت الله کشمیری برای قرب به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف #جمعه #امام_زمان

عظمت حضرت خدیجه سلام الله علیها نکات بسیار مهم و ناب و ناشنیده از حضرت خدیجه پاسخ به برخی شبهات و شایعات درباره حضرت خدیجه حجت‌الاسلام کاشانی

روزی که خدیجه، جان پیامبر می شود دهم ربیع الاول مصادف است با سالروز ازدواج نورانی حضرت محمّد رسول الله صلی الله علیه و آله با حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها

۱ #سفرنامه_اردوی_قم_تهران ۱۴۰۳ #قسمت_اول بسم الله الرّحمن الرّحیم سلام علیکم. تصمیم گرفتم درباره اردوی قم تهران (بخوانید حرم-جمکران- مرقد امام - شاه عبدالعظیم) چند خطی بنویسم. پنجشنبه ۲۲ شهریور ساعت ۱۶:۱۵ منتظریم تا مینی بوس ها بیایند. ۴۲ نفر در دو مینی بوس. هوا کمی گرم است ولی بعد از سفر اربعین 😅گرمای ایران چیزی نیست. بالاخره آمدند. مینی بوس ها را میگم. سوار بر مینی بوس ها عازم حرم سیّده معصومه سلام الله علیها شدیم. حرم شلوغ است بالاخر آخر تابستونه و روز شهادت امام عسکری علیه السلام و شلوغی اماکن متبرّکه طبیعی ست. نماز مغرب و عشا را خواندیم و پس از زیارت رهسپار خیابان ارم شدیم. از اینجا به بعد هدفمون خرید بود ولی خب یه بنده خدایی (بماند کی بود 😁) اغفالمون کرد و اشتباهی رفتیم بستنی فروشی (اگه اجازه بدین بعدشو نگم😍) باشه میگم ولی خواهشا همسفرای محترم چیزی نگن پشت سرمون😃 اوّلش یه آب طالبی بستنی زدیم، بعد یکی از نوجوونامون جوگیر شد و فالوده بستنی برامون گرفت. خب طبیعیه که بعد از بستنی آب بچسبه، یکی دیگه آب معدنی و کیک گرفت و دیگه از بستنی فروشی زدیم بیرون. امّا امان از این مغازه های سوخاری کیلویی 😄 دیگه اجباراً یه نیم کیلو قارچ سوخاری و سیب زمینی سرخ کرده گرفتیم و در تاریکی شب ، نوش جان کردیم. اینایی که گفتم سرجمع حدود ۴۰۰ تومان شد. قُمه دیگه ارزونی بیداد میکنه. بعد از سپری شدن این مرحله ی نفس گیر 😝، قرارمون ساعت ۲۲ روی پل آهنچی (یا به قول یکی از رفقا پل آهنی🙊) بود. به پل که رسیدیم با چیز عجیبی مواجه شدیم. از دور سیاهی مشاهده کردیم. انگار وسط پل را بسته بودن بعله دوستان، خودی بودن تقریبا دو سوم راه بسته شده بود 😱😄 سوار ماشینها شدیم و عازم جمکران...... ادامه دارد.... ‌•|@man_va_ou|• ○• مَن وَ اُو •○

🔴انصارالله یمن برای اولین بار با موشک هایپرسونیک قلب سرزمین های اشغالی را هدف قرار داد. ❌ کانال 13 عبری: 🔺موشک یمن نه تنها به سامانه‌های دفاعی اسرائیل بلکه به سامانه‌های آمریکا و متحدانش که در کشورهای عربی و دریای سرخ مستقر شده‌اند، نفوذ کرد و از بهترین سامانه‌های هشدار زودهنگام در آسمان خاورمیانه بدون اینکه حتی شناسایی شود عبور کرده... ✅

۲ #سفرنامه_اردوی_قم_تهران ۱۴۰۳ #قسمت_دوم بسم الله الرّحمن الرّحیم جمکران مملوّ از جمعیت بود. شب ولایت امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه) و مردم به عشق امام زمان آمده بودن. خیابان های دور مسجد جمکران بسته شده بود و ما به ناچار وسط میدان روی چمن ها جا انداختیم و مشغول شام شدیم. در اردوها همیشه این قسمت قسمت سختیه. غذاهای متنوع و غذاهای مشابه هم با طعم های مختلف و لطف همسفران که ظرفی از غذا را به ما میدهند معده ی ما را به تعجّب و تعب (سختی) وا میدارد 😝 و خوب است برای این قسمت فکری کنیم. بعد از شام به سمت مسجد رفتیم. ۱۰ دقیقه ای پیاده روی داشت و بعضی ها خسته شده بودن. البته حق داشتن، خب کمتر وسیله می آوردین😄 و حقیقت اینست: در قیامت هم کسانی که سبکبارترند راحت تر عبور میکنند و آنهایی که بار گناه شان سنگین تر است سختی بیشتری میکشند. در صحن جامع مستقر شدیم. هنوز دقایقی نگذشته بود که بلندگوهای جمکران به صدا در آمد: زائرین عزیز تا نیم ساعت دیگه صحن را خالی کنید😱😭، فردا فلان برنامه داریم میخواهیم صحن را درست راستی کنیم. آخه این همه وقت چرا چنین زمانی را باید یاد اون برنامه هاتون بیفتید، با چند نفر از مسئولین صحبت کردم. خودشان هم قبول داشتن برنامه ریزی شان بد بوده ولی خب چاره ای نبود. البته دو تا شبستان را آماده اسکان زائرین کرده بودند. همسفران را راهی شبستان کرده و خودمان به همراه سه نفر دیگر در شبستان کنار مسجد رفته و جاتون خالی خوابیدیم. نزدیکای نماز صبح خادمین همه را بیدار کرده و نماز صبح را به جماعت خواندیم. بعد از نماز جاتون خالی صبحانه را نوش جان کردیم ( در برخی اوقات مطالبی هست که نمیشه نوشت و الّا مینوشتم😉) و بعد از صبحانه مسیر پیاده روی دیشب را برگشتیم تا به ماشین ها رسیدیم و سوار شدیم و عازم مرقد امام خمینی(ره) شدیم...... ادامه دارد.... ‌•|@man_va_ou|• ○• مَن وَ اُو •○

۳ #سفرنامه_اردوی_قم_تهران ۱۴۰۳ #قسمت_سوم بسم الله الرّحمن الرّحیم به مرقد امام رسیدیم. بعد از قرائت فاتحه نثار روح حضرت امام(ره) و فرزندان امام و.....و عدم قرائت فاتحه واسه بعضی ها کمی برای همسفران درباره حضرت عبدالعظیم حسنی و...صحبت کردیم. با یکی از خادمان آنجا هم صحبت شدیم. انسان باصفایی بود. میگفت من با خیلی کلّه گنده ها آشنا هستم امّا به هیچ کس تاکنون رو نزدم و هرچه خواستم از خود #خدا خواستم. یکی از همراهان از چگونگی خادم شدن پرسید. در جواب گفت: خادم هرکجا میخواهی بشی از خودش بخواه و نیازی به پارتی و....نیست. بعد از مرقد عازم حرم حضرت عبدالعظیم حسنی شدیم. شخصیّتی که پنج امام را درک کرده و از شاگردان امام عسکری علیه السلام شمرده شده است. مرحوم آیت الله بهجت هر وقت عازم تهران میشدن اول سفر و آخر سفر به زیارت می آمدند و فرموده بودن: تهرانی ها اگر هفته ای یکبار به زیارت ایشان نروند به ایشان جفا کردند. ( تهرانی ها کجای مجلس نشستن😔☺️) در کنار ایشان دو امامزاده دیگر مدفون هستند. #حضرت_حمزه پسر بلافصل امام کاظم علیه السلام و برادر امام رضا علیه السلام و #حضرت_طاهر از نوادگان امام سجاد علیه السلام که در زمان قاجار قبر مطهّرش را پیدا کردند و بدن مطهّر سالم بوده است. قبل از زیارت برای تجدید وضو رفتیم. پیرمردی با رفیقش آنجا بود. تا چشمش به من خورد انگار مقصّر تمام کمبودها و کاستی هایش را دیده، شروع کرد به حرفهای ناشایست زدن و من به هیچ وجه نگاهش هم نکردم. به نظرم منتظر بود جوابی بدهم و دعوایی راه بیندازد، امّا با بی محلّی مشغول وضو شدم و رفتن. در راه پله ها ایستاده بود و نگاهش به عقب که من بیایم و باز تا مرا دید زیرلب حرفهایی زد و من از کنارش عبور کردم و رفتم. بگذریم ، این حرفها هم شیرین است به شیرینی بستنی قم😍 ادامه دارد.... ‌•|@man_va_ou|• ○• مَن وَ اُو •○