داروخانه معنوی
📗#محبت_درمانی📗 سلسله جلسات محبت درمانی بر اساس تفسیر حدیث معراج : "...یا أَحمدُ! وَجَبَت مَحَبَّتي
📗#محبت_درمانی📗
سلسله جلسات محبت درمانی بر اساس تفسیر حدیث معراج : "...یا أَحمدُ! وَجَبَت مَحَبَّتي لِلمُتَحابّينَ فِيَّ..." توسط استاد محمد شجاعی بصورت زیبایی بیان میشود.
این مجموعه به محبت خدا به بنده ها و محبت انسان ها با تکیه بر آیات و روایات پرداخته است.
فوق العاده زیباست از دست ندید👌..
#قسمت_دوم_وسوم
👇👇
داروخانه معنوی
#هر_روز_با_شهدا
شهید بزرگوار علی حیدری عزیز❤️
مراقبه
جمعی از دوستان شهید
دوستش میگفت :علی بعضیوقتها خودش را تنبیه میکرد، نفسش رو ادب میکرد. یه شب توی زمستون که هوا خیلی سرد بود داشتم.به سمت ترمینال میرفتم ، علی حیدر رو دیدم با یک پیراهن داره میاد. مثل چی داشت می لرزید!!.گفتم : علی اینجا چه کار میکنی ؟.چرا توی این سرما لباس تنت نکردی ؟.مریض می شی ها ؟!
علی نگاهی کرد و لبخند ملیحی زد و گفت: این نفس من سرکش شده ،.این نفس راحتطلب شده ، بایست یه کم حالش جا بیاد!.بایستی بفهمی کسانی که پول ندارند.لباس گرم بخرم چی میکشند.
اردوی مشهد
جمعی از دوستان شهید
عید سال ۶۲ بود که بچههای مسجد به همت حاج داوود با یک اتوبوس رفتیم مشهد مقدس . خیلیها بودند سید عطا ، خدیور ، از راه شمال رفتیم تا بر مزار شهید عباسزاده هم فاتحهای بخوانیم . محل اسکان ما در مشهد چند اتاق تودرتو بود که با درهایی از هم جدا میشد . در یکی از شبها تعدادی از برادرها ازجمله علی.تو یکی از اتاقها مشغول خواندن مناجات خمسه عشر شدند . این مناجات توسط شیخ حسین انصاریان به شعر درآمده بود . یادمه بچهها میخواندند :
الهی من بدم اما تو خوبی
یقین دارم که ستارالعیوبی ……
کمکم حال و هوائی ایجاد شد. برقها خاموش شد و تبدیل به یک مجلس توسل شد. اونجا بود که علی از هوش رفت . علی بی خیال
بعد از بههوش آمدن همچنان گریه میکرد .وقتی آروم شد خواست بره حرم . چند تا برادرها علی رو بردند حرم . بعدها علی به برخی نزدیکان گفت که اون شب برات شهادتم رو گرفتم …. .
اردوی مشهد
یکی دیگر از دوستانش میگفت: آشنایی اول این حقیر با شهید علی حیدری.برمیگرده به آن سالی که اردوی مشهد برگزار شد . آنجا دعای توسلی در مهمانسرای مشهد خوانده شد،.اون شب وقتی مشغول خواندن دعا بودیم علی حالش خراب شد و از حال رفت . وقتی بالای سرش آمدیم صورتش نورانیتر شده بود.و ذکر یا امام رضا (ع) ورد زبانش بود . همه نگران بودند اما او لبخند میزد!
#شهید
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
@Manavi_2
#تلنگر
وَقتۍتَنبلیمیکنیوَمیـگذَری🚶🏽♂..!
جُملہی"توفیـقندآشـتَم"رابَھـٰانہنَکن..
#شَھادترا،بہاَهلِدردمیدھَند🖐🏻ـ!
#شهادت..
@Manavi_2
چَـشمهـٰاییڪ#شـھید
حَتـۍازپشـتِقآبِشـیشِـھای؛
خیـرهخـیرهدنبـٰآلِتـوسـت
ڪھبـھگنـٰآهآلـودهنشوی..:)
بـھچَـشمهآیـشآنقَسـم،
تورامۍبینـند...!🖐🏻
#شہیدانہ
#حجاب
@Manavi_2