eitaa logo
داروخانه معنوی
7هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
4.8هزار ویدیو
130 فایل
کانال داروخانه معنوی مذهبی ؛ دعا؛ تشرفات و احکام لینک کانال در ایتا eitaa.com/Manavi_2 ارتباط با مدیر @Ya_zahra_5955
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 سالروز ازدواج حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم )و حضرت خدیجه( سلام الله علیها )را به پیامبر عظیم الشأن اسلام و همچنین ساحت مقدس امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و تمام مسلمین جهان تبریک و تهنیت عرض می کنیم. 🌸از بهر قیامتت براتی بفرست 🌸یک توشه برای روز آتی بفرست 🌸در روز عروسی نبی ، جانانه 🌸از عمق وجودت صلواتی بفرست سلام الله علیه «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از امامان معصوم علیهم السلام روایت شده که هر کسی غافل از نماز شب است و توفیق خواندنش را ندارد؛ ده_رکعت_نماز با ده《10》 سوره بخواند انشاء الله توفیق خواندن نماز شب را پیدا می کند ( ده رکعت یعنی پنچ تا دو رکعت ) 1) رکعت اول سوره حَمْدِ وَ الم تَنْزِيلٍ ( سوره سجده ) 2) رکعت دوم سوره حَمْدَ وَ يس 3) رکعت سوم سوره حَمْدَ وَ الرَّحْمَنَ و در روایت دیگر سوره دُّخَانَ 4) رکعت چهارم سوره فَاتِحَةَ وَ اقْتَرَبَتْ ( سوره قمر ) 5) رکعت پنجم سوره فَاتِحَةَ وَ الْوَاقِعَةَ 6) رکعت ششم سوره فَاتِحَةَ وَ تَبَارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ ( سوره ) 7) رکعت هفتم سوره حَمْدَ وَ الْمُرْسَلَاتِ 8) رکعت هشتم سوره حَمْدَ وَ عَمَّ_يَتَسَاءَلُونَ 9) رکعت نهم سوره حَمْدَ وَ إِذَاالشَّمْسُ_كُوِّرَتْ 10) رکعت دهم سوره حَمْدَ وَ الْفَجْرَ 📚بحارالأنوار ج : 84 ص : 239 الدعوات ص : 219 وسائل‏الشيعة ج : 8 ص : 168 مصباح‏ المتهجد ص : 138 «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داروخانه معنوی
#احسن_القصص #تشرفات (قسمت اول) #امام_زمان ﷻ 💥حاجی نوری در کتاب نجم الثاقب می نویسد: «سید محمد قطیفی
(قسمت دوم): ﷻ 💥آن طلبه که با صدای بلند دعای کمیل می خواند ساکت شد و به آن بوی عطر و آن نور متوجه گردید، در این موقع شخصی با جلال و‌ عظمت خاصی از دری که ما آن را بسته بودیم، در لباس اهل حجاز که روی شانه اش سجاده اش افتاده بود وارد مسجد شد. او با وقار عجیبی به طرف مقبره حضرت مسلم رو کرده بود و می رفت. ما بی اختیار مبهوت جمال او‌بودیم و دلمان از جا کنده شده بود. وقتی به ما رسید سلام کرد. ✨💫✨ رفیقم بقدری مبهوت شده بود که قدرت بر جواب سلام نداشت. ولی من سعی کردم تا با زحمت جواب سلام او‌را دادم. وقتی از مسجد خارج شد و وارد صحن حضرت مسلم گردید، ما بحال عادی برگشتیم و گفتیم: این شخص که بود؟ و از کجا داخل مسجد شد؟! از جا حرکت کردیم و‌بطرف صحن حضرت مسلم رفتیم. دیدیم آن طلبه که آنجا بود پیراهن خود را پاره کرده و مثل زن بچه مرده گریه می کند! از او‌پرسیدیم چه شده که اینطور گریه می کنی؟! ✨💫✨ گفت: چهل شب جمعه است که برای زیارت جمال مقدس حضرت بقیة الله به این مسجد آمده ام و موفق به آرزویم نشده ام! تا امشب که ملاحظه کردید آن حضرت تشریف آوردند و بالای سر من ایستادند و فرمودند چه می کنی؟ من از هیبت و عظمت او زبانم بند آمد، نتوانستم چیزی بگویم تا از من عبور کردند و رفتند. وقتی ما برگشتیم و پشت در را ملاحظه کردیم دیدیم آجرها و سنگها همانگونه که ما پشت در ریخته بودیم دست نخورده و در بسته است! 📗ملاقات با امام زمان ص ۱۸۱ 🌹اللهم ارنی الطلعة الرشیدة «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐دهم ربیع الاول، سالروز ازدواج آسمانی پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله و حضـــــرت خدیجـــــه کبـــــری سلام‌الله‌علیها خجستــه و فرخنــده باد. «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💖🔆💖🔆💖🔆💖🔆💖🔆 💠 دهم ربیع‌الاول (۲۷ سال قبل از هجرت) شهر مکه غرق در جشن و سرور بود، چرا که مراسم عروسی جوانی از بنی‌هاشم است که شهرت و امانتداری او سراسر جزیرةالعرب را فرا گرفته بود، مهدی پیشوایی در کتاب تاریخ اسلام درباره نحوه آشنایی پیامبر اکرم(ص) با حضرت خدیجه(س) و مراسم ازدواج آن‌ها این چنین می‌نویسد: ⁉ چگونه خدیجه(س) شیفته محمد(ص) شد 🌼 خدیجه  دختر خویلد  زنی تجارت پیشه، با شرافت و ثروتمند بود، افرادی را برای بازرگانی می گماشت و سرمایه‌ای را برای تجارت در اختیارشان قرار می داد و مزدی به آنان می پرداخت، وقتی محمد(ص) به بیست و پنج سالگی رسید،‌ ابوطالب به او گفت: من تهیدست شده‌ام و روزگار سخت شده است، اکنون کاروانی از قریش رهسپار شام می‌شود، کاش تو هم نزد خدیجه که مردانی را برای تجارت می فرستد، می‌رفتی و کار تجارت او را به عهده می‌گرفتی. از سوی دیگر، خدیجه از راستگویی، امانت و اخلاق پسندیده محمد(ص) آگاهی یافت و در پی او فرستاد که: اگر کار تجارت مرا عهده‌دار شوی، بیش از دیگران به تو می‌پردازم و غلام خویش میسره را نیز برای دستیاریت می‌فرستم. حضرت محمد(ص) این پیشنهاد را پذیرفت و همراه میسره رهسپار شام شد، در این سفر بیش از سفرهای گذشته سود عایدشان شد. میسره در این سفر از حضرت محمد(ص) کراماتی مشاهده کرد که او را به حیرت انداخت، در این سفر راهب از پیامبری او در آینده بشارت داد، همچنین میسره محمد را دید که بر سر تجارت،‌ با شخصی اختلاف پیدا کرد، آن مرد گفت: به لات و عزی سوگند یاد کن تا سخنت را بپذیرم، او پاسخ داد: در عمرم هرگز به لات و عزی سوگند یاد نکرده‌ام، میسره در بازگشت از سفر،‌ کرامات محمد(ص) آنچه را مشاهده کرده بود، برای خدیجه بازگو کرد. 🌼خدیجه بانویی خردمند، دوراندیش و شرافتمند بود و از نظر نسب از زنان قریش برتر بود، او در اثر امتیازات اخلاقی و اجتماعی متعددی که داشت، در زمان جاهلیت،‌ طاهره و سیده قریش نامیده می شد، بنابر مشهور، او قبلاً دو بار ازدواج کرده و همسرانش درگذشته بودند، بزرگان قریش همه علاقه‌مند به ازدواج با او بودند، مردان نامداری همچون عقبة بن ابی‌معیط، ابوجهل و ابوسفیان از او خواستگاری کرده بودند و او موافقت نکرده بود. از سوی دیگر، خدیجه با محمد(ص) خویشاوند بود و نسب هر دو در قصی به هم می‌رسید، او اطلاعاتی از آینده درخشان محمد(ص) داشت و علاقه‌مند به ازدواج با او بود. 🌼خدیجه به محمد(ص) پیشنهاد ازدواج کرد و محمد(ص) با موافقت عموهایش، این پیشنهاد را پذیرفت و در یک جمع خانوادگی ازدواج صورت گرفت، بنا بر قول مشهور در این هنگام خدیجه ۴۰ سال و حضرت محمد(ص) ۲۵ سال داشت. ⁉دلایل ظاهری و باطنی ازدواج پیامبر با خدیجه به روایت آیت‌الله سبحانی آیت‌الله جعفر سبحانی در کتاب «فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام» درباره علل ظاهری و باطنی این ازدواج این چنین بیان می‌کند: مردان مادی که همه چیز را از دریچه مادیگری مطالعه می‌کنند، پیش خود چنین تصور می‌کنند که چون خدیجه ثروتمند و تجارت پیشه بود، برای امور تجارتی خود، به یک مرد امین بیش از هر چیزی نیازمند بود، از این لحاظ، با محمد(ص) ازدواج کرد و محمد نیز از وضع زندگی آبرومندانه او آگاه بود، با اینکه توافق سنی نداشتند؛ تقاضای او را پذیرفت . ولی آنچه را تاریخ نشان می‌دهد، این است که محرک خدیجه برای ازدواج با امین قریش، یک سلسله جهات معنوی بود، نه جنبه‌های مادی، اینک شواهد ما: ۱- هنگامی که از میسره، سرگذشت سفر جوان قریش را می‌پرسد؛ او کراماتی را که در طول این سفر از او دیده بود و آنچه را از راهب شام شنیده بود، برای او نقل می‌کند، خدیجه شوق مفرطی که سرچشمه آن علاقه به معنویت محمد(ص) بود در خود احساس می‌کند و بی‌اختیار به او می‌گوید: میسره! کافی است، علاقه مرا به محمد؛ دو چندان کردی، برو من تو و همسرت را آزاد کردم و دویست درهم و دو اسب و لباس گرانبهایی در اختیار تو می‌گذارم. سپس آنچه را از میسره شنیده بود، برای «ورقة بن نوفل» که دانای عرب بود، نقل می‌کند، او می‌گوید: صاحب این کرامات پیامبر عربی است. ۲- روزی خدیجه در خانه خود نشسته بود و دور او را کنیزان و غلامان گرفته بودند، یکی از دانشمندان یهود نیز در آن محفل بود، اتفاقاً جوان قریش از کنار منزل آن‌ها گذشت و چشم دانشمند یهود به پیامبر افتاد، فوراً از خدیجه درخواست کرد که از محمد تقاضا کند، از مقصد خود منصرف شود و چند دقیقه در این مجلس شرکت کند. 💕رسول گرامی(ص) تقاضای دانای یهود را که مبنی بر نشان دادن علایم نبوت در بدن او بود پذیرفت، در این هنگام خدیجه رو به دانشمند یهودی کرد و گفت: هرگاه عموهای او از تفتیش و کنجکاوی تو آگاه گردند، عکس‌‌العمل بدی نشان می‌دهند، زیرا آنان از گروه یهود به برادرزاده خود هراسانند، در این موقع، دانای یهود گفت: مگر می‌شود به محمد کسی صدمه‌ای برساند! در صورتی که دست
💖🔆💖🔆💖🔆💖🔆💖 تقدیر، او را برای ختم نبوت و ارشاد مردم پرورش داده است، خدیجه گفت: از کجا می‌گویی که او حایز چنین مقام می‌شود؟ وی گفت: من علایم پیامبر آخرالزمان را در تورات خوانده‌ام و از نشانه‌های او این است که پدر و مادر او می‌میرند و جد و عموی وی از او حمایت می‌کنند و از  قریش زنی را انتخاب می‌کند که سیده قریش است، سپس اشاره به خدیجه کرد و گفت: خوشا به حال کسی که افتخار همسری او را به دست آورد. 🍀خواب حضرت خدیجه(س) و تعبیر جالب آن ۳- ورقه، عموی خدیجه، از دانایان عرب بود و اطلاعات فراوانی درباره کتب عهدین داشت و مکرر می‌گفت که مردی از میان قریش، از طرف خدا برای هدایت مردم بر انگیخته می‌شود و یکی از ثروتمندترین زنان قریش را می‌گیرد و چون خدیجه، ثروتمندترین زنان قریش بود؛ از این لحاظ گاه و بیگاه به خدیجه می‌گفت: روزی فرا رسد که تو با شریفترین مرد روی زمین وصلت می‌کنی! ۴- خدیجه شبی در خواب دید: خورشید بالای مکه چرخ خورد و کم کم پایین آمد و در خانه او فرود آمد، خواب خود را برای ورقه نقل کرد، وی چنین تعبیر کرد: با مرد بزرگی ازدواج خواهی کرد که شهرت او عالم‌گیر خواهد شد. اینها جریان‌هایی است که بعضی از مورخان نقل کرده‌اند و در بسیاری از کتب تاریخی نیز ثبت شده است. «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💞 ⏰تک‌تکِ ثٰانیه‌هـــــآیے ڪِہ، تُو را کـَــم دٰارم... سآ؏ــــتم دَردْ، دِلــᰔـــم دَردْ، جَهـــــآنم دَرد..؛ أستـــــ...ꕤ «تــَـــ؏ــجیلْ دَر فَرج مُولٰا صَلـــــوٰات»𔘓 ﷻ «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2