eitaa logo
داروخانه معنوی
7هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
4.8هزار ویدیو
130 فایل
کانال داروخانه معنوی مذهبی ؛ دعا؛ تشرفات و احکام لینک کانال در ایتا eitaa.com/Manavi_2 ارتباط با مدیر @Ya_zahra_5955
مشاهده در ایتا
دانلود
مشكلات_دادگاهى عوض_کردن_رای 🔹برای وارد شدن به اتاق در دادگاه و عوض کردن رای به نفع شما↯↯ 🔻《21》 بار آیة الکرسي خوانده شود و سپس آیه شماره 《52》 از سوره توبه 《12》 بار {{قل هل تربصون بنا إلا إحدی الحسنیین و نحن نتربص بکم أن یصیبکم الله بعذاب من عنده أو بأیدینا فتربصوا إنا معکم متربصون}} «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
داروخانه معنوی
#احسن_القصص ☘آیت الله حسن حسن زاده آملی(۹) استاد میرزا مهدى الهى قمشه‌اى(رضوان اللّه تعالى علیه) و
☘آیت الله حسن حسن زاده آملی(۱۰) علامه حسن زاده از همان آغاز فراگیرى تا رسیدن به مراحل عالى علمى و معرفتى نوعى شور، شوق، اشتیاق و علاقه وافر را در خود به شکوفایى رسانیده بود. استاد حسن رمضانى از مشاهیر شاگردان علامه حسن زاده مى‌نویسد: به خاطر همین عشق پیوسته و لازمى که حضرت استاد نسبت به علم داشته است همواره تحت هر شرایطى که بوده است در مسیر کسب آن از بذل هیچ گونه کوششى و تلاشى دریغ نکرده است تا پایه‌اى در راه طلب دانش مجاهده کرده که اگر بخواهیم عینیت جامعیت حوزه‌هاى علمیه قدیم و اصیل عالم اسلام را که در تمام علوم و فنون رایج زمان خویش صاحب نظر بوده‌اند، مشاهده کنیم بدون اغراق باید به سراغ ایشان برویم. «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖊 هر کس هفتاد روز روزی 《72》 بار 《یا الله،یا واسع،یا باسط》بگوید بر طاعت خدا ثابت بماند و خاطرش از تشویش به اطمینان برگردد 📚 بحرالغرائب ۴۴ «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
داروخانه معنوی
#تشرفات (قسمت چهارم): #امام_زمان 💥بهرحال من هنوز در این فکر بودم که ان شخص خم شد و مرا به طرف خود
(قسمت پنجم): 💥حضرت بقیة الله ارواحنا فداه ایستاد و رو به من کرد و فرمود: وقتی به بغداد رسیدی "مستنصر خلیفه عباسی" تو را می طلبد و به تو عطایی می دهد، از او قبول نکن و به فرزندم "رضی" (اسم سید ابن طاووس است) بگو که نامه ای به "علی بن عوض" درباره تو بنویسد و من به او سفارش می کنم که هر چه بخواهی به تو بدهد. من همانجا ایستادم و سخنان آن حضرت را گوش دادم، آنها بعد از این کلمات حرکت کردند و رفتند و از نظرم غائب شدند. ✨💫✨ اما دیگر نمی توانستم از کثرت غم فراق آن حضرت به طرف سامراء بروم. همانجا نشستم. گریه می کردم و از دوری آن حضرت اشک می ریختم. بالاخره پس از ساعتی حرکت کردم و به سامرا رفتم. جمعی از اهل شهر که مرا دیدند گفتند: حالت چرا متغیر است؟ با کسی دعوا کرده ای؟ گفتم: نه ولی شما بگویید که این اسب سواران که بودند؟ گفتند: ممکن است از سادات و بزرگان این منطقه باشند. گفتم: نه آنها از بزرگان این منطقه نبودند، یکی از آنها حضرت صاحب الامر روحی فداه بودند. گفتند: کدام یکی از آنها؟ من آن حضرت را معرفی کردم. ✨💫✨ گفتند: زخمت را به او نشان دادی؟ گفتم: بلی. او خودش آن را فشار داد و درد هم گرفت. آنها ران مرا باز کردند، اثری از آن زخم نبود. من خودم هم تعجب کردم و به شک افتادم و گفتم: شاید پای دیگرم زخم بوده، لذا پای دیگرم را باز کردم باز هم اثری نبود!!! ادامه دارد. 🌹اللهم ارنی الطلعة الرشیدة «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
12.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گره های زندگیت رو با این ذکر باز کن. «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا