#حاجت
دعاى #سريع_الاجابه از حضرت #امام_موسی_کاظم (ع)
✍كفعمى در بلد الامين دعائى مروىّ از حضرت امام موسى كاظم عليه السلام نقل كرده و فرموده عظيم الشّاءن و سريع الاجابه است و آن اين است :
اَللّهُمَّ اِنّى اَطَعْتُكَ فى اَحَبِّ الاْشْياَّءِ اِلَيْكَ وَهُوَ التَّوْحيدُ وَلَمْ اَعْصِكَ فى اَبْغَضِ الاْشْياَّءِ اِلَيْكَ وَهُوَ الْكُفْرُ فَاغْفِرْ لى ما بَيْنَهُما يا مَنْ اِلَيْهِ مَفَرّى آمِنّى مِمّا فَزِعْتُ مِنْهُ اِلَيْكَ اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الْكَثيرَ مِنْ مَعاصيكَ وَاقْبَلْ مِنِّى الْيَسيرَ مِنْ طاعَتِكَ يا عُدَّتى دُونَ الْعُدَدِ وَيا رَجاَّئى وَالْمُعْتَمَدَ وَيا كَهْفى وَالسَّنَدَ وَيا واحِدُ يا اَحَدُ يا قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَدٌ اَللّهُ الصَّمَدُ لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً اَحَدٌ اَسْئَلُكَ بِحَقِّ مَنِ اصْطَفَيْتَهُمْ مِنْ خَلْقِكَ وَلَمْ تَجْعَلْ فى خَلْقِكَ مِثْلَهُمْ اَحَداً اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَتَفْعَلَ بى ما اَنْتَ اَهْلُهُ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِالْوَحْدانِيَّةِ الْكُبْرى وَالْمُحَمَّدِيَّةِ الْبَيْضاَّءِ وَالْعَلَوِيَّةِ الْعُلْيا وَبِجَميعِ مَا احْتَجَجْتَ بِهِ عَلى عِبادِكَ وَبِالاِْسْمِ الَّذِى حَجَبْتَهُ عَن ْخَلْقِكَ فَلَمْ يَخْرُجْ مِنْكَ اِلاّ اِلَيْكَ صَلِّ عَلى مُحَمِّدٍ وَآلِهِ وَاجْعَلْ لى مِنْ اَمْرى فَرَجاً وَمَخْرَجا وَارْزُقْنى مِن ْحَيْثُ اَحْتَسِبُ وَمِنْ حَيْثُ لااَحْتَسِبُ اِنَّكَ تَرْزُقُ مَنْ تَشاَّءُ بِغَيْرِ حِساب
ٍ .پس حاجت خود را بطلب.
📚مفاتيح الجنان، حاج شيخ عباس قمي (ره)
@Manavi_2
داروخانه معنوی
#تاریخ_سیره
#امام_کاظم #موسی_بن_جعفر(ع)۸
دو داستان از حضرت موسی بن جعفر (ع)
دعای معنا دار حضرت موسی بن جعفر:
🔹بختیشوع که از پزشکان ماهر بود، برای درمان یکی از خلفا که دل درد شدیدی داشت، به بالین او آمد. پس از معاینه، معجونی از دارو درست کرد و به خلیفه داد و او خورد ولی خوب نشد. بختیشوع به خلیفه گفت: آنچه مربوط به علم پزشکی بود، همین بود که انجام دادم. بنابراین، درد تو با برنامة طبّی، درمان نمی یابد؛ مگر شخصی که دعایش به استجابت می رسد و در پیشگاه خدا مقامی دارد، برای تو دعا کند. خلیفه به یکی از دربانان گفت: موسی بن جعفر(ع) را به این جا بیاور. او رفت و امام کاظم(ع) را آورد. مأمور در مسیر راه، راز و نیاز و دعای امام کاظم(ع) را می شنید. امام کاظم(ع) به دربار نرسیده بود که خلیفه شفا یافت. خلیفه به امام عرض کرد: به حق جدّت، محمّد مصطفی(ع)! بگو: برای من چگونه دعا کردی؟
امام کاظم(ع) فرمود، گفتم:
◇اللّهم کما أریته ذلّ معصیته، فأره عزّ طاعتی؛◇
خدایا! همان گونه که نتیجه ذلّت بار گناه او را به خودش نشان دادی، نتیجة عزّت بخش اطاعت مرا نیز به او نشان بده.
امام کاظم(ع) با این دعای خویش، به خلیفه فهماند که نتیجة گناه، ذلت است و نتیجة عبادت، عزت.
مناقب جلد ۴ ص ۳۰۵
عظمت امام در نظر هارون!
روزي مأمون فرزند هارون الرشيد گفت:
« پدرم هارون مرا به تشيع معتقد كرد! »
يكي از حاضران گفت: « چگونه چنين چيزي ممكن است با اينكه پدرت افراد خاندان پيامبر را ميكشد؟ »
مأمون گفت: روزي پدرم موسي بن جعفر را احضار كرد و فوق العاده به او احترام نمود و به ما گفت: « با احترام بسيار موسي بن جعفر را بدرقه كنيد! » پس از مدتي من نزد پدرم رفتم و در خلوت به او گفتم: « پدر جان! چرا آن همه موسي بن
جعفر را احترام نمودي؟ تا كنون نديده بودم براي كسي اين مقدار احترام قائل شوي! »
او محرمانه به من گفت: « ما در ظاهر و با زور و اجبار و غلبه، رهبر مردم شديم ولي حقيقت اين است كه موسی بن جعفر امام بر حق است.
سوگند به خدا او سزاوارتر از همه مردم حتي من، به مقام رسول الله است.
پرسیدم : پس چرا امور خلافت و حکومت را به او نمی سپاری؟!
گفت: سوگند به خدا! اگر تو كه پسرم هستي در مورد سلطنت با من ستيز كني گردنت را ميزنم زيرا حكومت پدر و مادر و فرزند نمي شناسد.
"...والله لو نازعتنی هذا الامر لاخذت الذی فیه عیناک...."
عيون الاخبار الرضا
شيخ صدوق، ج ۱، ص ۹۱.
@Manavi_2
@Manavi_3
@Manavi_4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شفا
#درمان
✅شفای تمام دردها
🌷توسل به #امام_موسی_کاظم (ع) برای شفا همه دردها خصوصاً #دردچشم نافع است و به تجربه ثابت شده
پس بگو:
🌷اللهمّ بِحقِّ ولیِّک موسی بنِ جعفر
الکاظم اِلّا سلّمتنی فی جمیعِ جوارحی
ما ظهر مِنها و ما بطن یا جوادُ یا کریمُ
و صلی اللهُ علی مُحمّدٍ و آله
📕مجمع الدعوات ص4📗
❤️➿❤️➿❤️➿❤️➿❤️
✨دعایۍ براۍ رفع درد #مـعده✨
✳️ سعد بن سعد از امام کاظم علیه السلام روایت کرده است که روزی ایشان به یکی از یارانشان که از درد معده ناراحت بود فرمود:
✴️مقداری آب بگیر و با این آیه که می گویم تعویذ کن.
《 ۳》بار بگو:
💥یُریدُ اللهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَ لا یُریدُ بکُمُ الْعُسْرَ💥
👈 و بعد آیه 《30》سوره #انبیاء را بخوان، سپس آن آب را بنوش و دستت را روی شکمت بکش، ان شاء الله بهبود خواهی یافت.
📚 طب الائمه، صفحه31
┄┄┅┅┅❅❁ ❁❅┅┅┅┄┄
#دعا_برای_رفع_قرقر_شکم ( شکم درد )
💯✍🏻در طب الائمه مذکور است که شخصی به خدمت امام موسی کاظم علیه السلام از قرقر
شکم و صدای آزاردهنده آن شکایت کرد و گفت که از این علت سخت در رنجم و چون با کسی
صحبت می کنم خجالت می کشم حضرت فرمودند چون از نماز شب فارغ شدی بگو :
⇇اللَّهُمَ مَا عَمِلْتُ مِنْ خَيْرٍ فَهُوَ مِنْكَ لَا حَمْدَ لِي فِيهِ وَ مَا عَمِلْتُ مِنْ سُوءٍ فَقَدْ حَذَّرْتَنِيهِ فَلَا عُذْرَ لِي
فِيهِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ أَنْ أَتَّكِلَ عَلَى مَا لَا حَمْدَ لِي فِيهِ وَ آمَنَ مَا لَا عُذْرَ لِي فِيهِ.⇉
📚بحارالانوار ج 92 ص 78 –
📚دعوات راوندی ص 199
@Manavi_2
@Manavi_3
@Manavi_4
#احسن_القصص
داستان جعفر پلنگ
راوی داستان جناب آقای راست نجات ، معاون مهمانسرای حرم مطهر حضرت امام علی بن موسی الرضا علیه السلام ، در شب میلاد فرزند دلبندشان ، حضرت امام محمدالجواد علیه السلام
زمانی که معاون امداد حرم امام رضا علیه السلام بودم ، وظیفه داشتیم ، غذاهای باقیمانده مهمانسرا را 🥘 آخر وقت به مناطق ضعیف و حاشیه شهر مشهد برده و بین فقرا توزیع کنیم. شبی با خادم مسجد آخر بلوار توس، تماس گرفته و به او گفتم : امشب قرار است که فلان مقدار غذای مشخص، به منطقه شما آورده و توزیع کنیم و آماده همکاری با ما باش.
نیمه های شب به آن مسجد که رسیدیم ، با جمعیت فراوانی که درب مسجد منتظر بودند مواجه شدیم 🙄 بطوری که امکان توزیع غذا را بخاطر ازدحام شدید و ترس از تلف شدن تعدادی از مردم ، نداشتیم! خادم مسجد را صدا کردیم که چرا اینقدر شلوغ است؟! گفت : حواسم نبود و در بلندگو📣 اعلام کردم : امشب قرار است غذای متبرک از حرم امام رضا علیه السلام بیاورند و اینگونه شلوغ شد و کاری از دستم بر نمی آید🙄
تصمیم به برگشت داشتیم که ناگاه در گوشه ای کنار دیوار ، دختر بچه ای کوچک با کفش های پلاستیکی، نظرم را به خود جلب کرد و از وضعیت حال و روزش ترحمی به دلم افتاد و همانجا در دلم، از خود امام رضا علیه السلام خواستم : آقا جان🤲خودت راه حلی ارائه بده که بتونیم غذاها را بدون مشکل تقسیم کنیم و این مردم که با امید و احتیاج به اینجا آمدند ، دست خالی برنگردند که ناگهان انگار هزار نفر درونم فریاد زدند : از خادم محله بپرسم لات این محله کیه؟!🤔 از خادم مسجد پرسیدم : لات این محله کیه و با تعجب پرسید برای چی؟!!! گفتم کارش دارم. گفت:اسمش جعفر پلنگه
گفتم بگو بیاد و زنگش زد که تا نیم ساعت دیگه میرسم ومنتظرش موندیم.
جعفر با ظاهری خالکوبی شده و پیراهن یقه باز و سوار موتور اومد و سلام کرد که فرمایش: گفتم ما از حرم امام رضا علیه السلام اومدیم و غذای متبرک آوردیم و نمیدونیم چطور تقسیم کنیم که مردم اذیت نشن و از شما میخواهیم در این کار کمکمون کنی😥 جعفر با کمال میل گفت : نوکر خادمهای امام رضا علیه السلام هستم وچشم.
به بقیه خدام گفتم ماشین غذا رو تحویل جعفر بدین و بهش کمک کنید تا غذاهارو تقسیم کنه. جعفر مردم را کنار دیوار به صف کرد و به هر خانواده ای بنا به مصلحت و شناختی که خودش به آنها داشت ، غذاها را تقسیم کرد و گفتم چهارتا غذاهم بهخودش و خانواده ش بدهید. بعد از اتمام کار ، به من گفت : آقای راست نجات شماره تلفنت را به من میدهید؟ همکاران با اشاره گفتند اینکارو نکن و برات دردسر درست میکنه و....
اما با کمال میل به او شماره را دادم و رفتیم. ابتدای هفته بود که با من تماس گرفت که جعفر پلنگ هستم و کاری با شما دارم و به دفتر کاری م در حرم آمد!
آنجا به من گفت: من هم خادم زوار امام رضا علیه السلام هستم و بنده با تعجب گفتم : بله؟!!!😲گفت : منم روزهای پنج شنبه میام حرم امام رضا علیه السلام و در صحن ها میچرخم و مهرهای اطراف دیوارها را جمع آوری و سرجاهایشان میذارم و برمیگردم و به همین مقدار خودم را خادم حضرت میدانم و اتفاقا همان روز در راه برگشتم به درب مهمانسرا رسیدم و به امام رضا علیه السلام در دلم گفتم : میشه امروز غذای متبرکی از حرمتون برای خواهر بیمارم ببرم؟! وقتی به خادم درب مهمانسرا گفتم با تندی به من گفت : آقا برو کنار بایست و مزاحم نشو!😔 وقتی نا امید شدم و خواستمبه خانه برگردم،پشت سرم،آن خادم به همکارش گفت مواظبش باشید جیب مردم رو نزند!!!😑 هنگامی که این را شنیدم به او گفتم : خدایا توبه، من جیب بر نیستم و دلم شکست و تا بست نواب گریه میکردم و به امام رضا علیه السلام گفتم دیگه سرکشیکم نمیام و خداحافظ😪
که ناگهان گوشی م زنگ خورد که خادمهای حرم امام رضا علیه السلام در مسجد محله منتظرت هستند وبا ترس و لرز که من جیب بری نکردم و چه زود گزارش دادند و احضارم کردند پیش شما اومدم😕
حالا آمده ام بگویم: امام رضا علیه السلام چقدر مهربونه😪یک غذا میخواستم ولی به من یک ماشین غذا داد و بجای یکی،چهارتا غذا برای خانواده م بردم😇
نکاتی که از این داستان میشه برداشت کرد:
اولا ، خدمت به زوار فقط در قالب کشیک رسمی و اخذ حقوق و ...نیست و حتی نیت خدمت خالصانه و بدون ریا هم باشه، مورد توجه آقای مهربانی هاست
دوم اینکه، حتی کاری اندک که مستمر باشه برای خدا و اهل بیت علهیم السلام ارزشمند است پس آن را کم نپنداریم
سوم اینکه ، هیچ شخصی را بخاطر ظاهر فقیرش خوار و ذلیل و دزد نپنداریم چه بسا که او مورد توجه خدا و اهل بیت علیهم السلام باشه و خودمان خبر نداریم چون خداوند دوستانش رو بین مردم مخفی کرده!
چهارم اینکه ، هر وقت دلمان شکست حتی از دور مثلا از داخل صحن و سرا هم میتونیم با آقا صحبت کنیم و سیممون وصل بشه و نیاز حتمی به چسبیدن ضریح
@Manavi_2
@Manavi_3
@Manavi_4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلیپ تصویری
🏴فیلمی کمتر دیده شده از روضه خوانی مرحوم میرزا احمد سیبویه ره در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها و برداشتن عمامه از سر شب شهادت باب الحوائج امام موسی کاظم علیه السلام
@Manavi_2