eitaa logo
داروخانه معنوی
7هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
4.8هزار ویدیو
130 فایل
کانال داروخانه معنوی مذهبی ؛ دعا؛ تشرفات و احکام لینک کانال در ایتا eitaa.com/Manavi_2 ارتباط با مدیر @Ya_zahra_5955
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ از جاسوس یقه دیپلمات و پیشانی پینه بسته تعجب کردید؟ شاید بعضیا یادشون نمیاد یک همجنسگرای ایرانی الاصل با نفوذ در حوزه نجف تا سطح اجتهاد پیش رفت! آنجا سید و مجتهد شد و به ایران آمد و در امتحان ورودی خبرگان هم قبول شد! حتی در لیست انتخاباتی بعضی از جناح های سیاسی قرار گرفت اما سال ۱۳۹۴ در دقیقه نود شناسایی و دستگیر شد... ☑️ نامش سید سعید جلیلی چوب‌تراش معروف به "سعید آل‌محمد" بود !!! 🇬🇧 چوب تراش یک جاسوس انگلیسی بود که تلاش داشت به مجلس خبرگان ایران نفوذ کند. وی با آموزش هایی که در سازمان های جاسوسی انگلیس به ویژه در MI6دیده بود، توانست در نجف تا درجه اجتهاد هم پیش برود. 🔸او در مصاحبه ای می گوید: من هدفم از شرکت در انتخابات مجلس خبرگان این است که اگر بتوانم نعلین آقا(رهبری) را جفت کنم!! نام او در لیست خبرگان هاشمی رفسنجانی آمده بود! 🤔 به نظر شما چندتا "چوب تراش" در سازمان ها و نهادهای دولتی داریم!؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
9.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔖 وقتهایی که خداوند حیا میکنه از حسابرسی بنده‌اش! ✦ویژه ولادت علیه السلام @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید بزرگوار سعید رادان جبلی عزیز❤️
داروخانه معنوی
شهید بزرگوار سعید رادان جبلی عزیز❤️
🌷 ! 🌷اواخر تیرماه ۱۳۶۵ – عملیات کربلای ۱، بعد از یکی_دو هفته‌ای که در خط مقدم ارتفاعات قلاویزان مهران بودیم، قرار شد برای استراحت به عقب خط برویم؛ رفتیم به مقر فرماندهی نیروهای حزب بعث در قلاویزان. محلی که سنگرهای بتونی سرپوشیده و محکمی ‌داشت. از خط مقدم تا آن‌جا ده دقیقه راه بود که باید پیاده و از داخل کانال طی می‌کردیم. دشمن آن‌جا را هم با خمپاره‌ می‌کوبید. هر روز دو نفر وظیفه‌ شستن ظرف‌ها و درست کردن چای را به عهده داشتند که بین بچه‌ها به “شهردار” یا “خادم الحسین” معروف بودند. بعضی‌ها به شوخی نام‌شان را گذاشته بودند “گارسون الحسین.” 🌷آن روز نام من همراه “سعید رادان جبلی” (از بچه‌های خیابان غیاثی – شهید آیت الله سعیدی – میدان خراسان تهران) به‌عنوان شهردار خوانده شد. من اعتراض کردم و پای زخمی‌ام را که چند روز قبل در عملیات تیر خورده بود، بهانه کردم. به شوخی گفتم: ببینید، من جانباز اسلام هستم، پس نباید شهردار وایسم. سعید که جوانی مؤمن، آرام و متین بود، لبخندی زد و گفت: عیبی نداره. آقا جان تو قبول کن شهردار باشی، همه‌ کارها با من. تو اصلاً کار نکن. فقط نذار نظم و نوبت شهرداری به هم بخوره. من هم که از خدا می‌خواستم، قبول کردم. 🌷چیزی به غروب نمانده بود که سعید با آن ادب و اخلاق قشنگش، گفت: آقا حمید، شما برو کتری رو آب کن، بذار روی آتیش جوش بیاد، تا واسه بچه‌ها چایی درست کنیم. آخه من می‌خوام براشون کلاس قرآن بذارم. با خنده و به حالت ناز گفتم: مگه خودت نگفتی من کاری نکنم؟ پس به من ربطی نداره. من اسمم شهرداره، ولی تو قبول کردی جای منم کار کنی. پس خودت برو سراغ کتری! و مثل شاهزاده‌های فاتح، روی پتوهای کنار سنگر لم دادم. سعید بی‌آن‌که عصبانی شود، خندید و گفت: باشه آقا جون، خودم می‌رم. اصلاً می‌خوام برم وضو بگیرم واسه کلاس قرآن، کتری رو هم آب می‌کنم. 🌷چشمانش را ریز کرد، خندید، آستین‌ها را بالا زد و از سنگر خارج شد. جلوی تانکر آبی که گونی‌های پر از شن اطرافش را گرفته بودند، وضو گرفت و کتری را پر کرد. آن را روی آتش گذاشت و به طرف سنگر آمد. دو یا سه متر مانده بود که داخل سنگر بتونی شود. ناگهان سوت خمپاره‌ ۱۲۰ و در پی آن انفجاری شدید، ناله‌ او را در خود خفه کرد. غرش وحشت‌انگیز خمپاره، همه را میخکوب کرد. هیچ‌کس جز سعید بیرون نبود و معلوم نبود چه بر سرش آمده. خمپاره در نزدیکی‌اش منفجر شده بود..... 🌷ناله‌ سوزناکی می‌زد. از بدن متلاشی او، پاهایش بیش از همه داغان بودند. مضمون ناله‌هایش در آخرین نفس، یک کلام بیشتر نبود: حسین جان .... حسین جان .... من که شوکه شده بودم، سر جایم کپ کردم. بچه‌ها دویدند بالای سرش. من ولی وحشت‌زده و مبهوت، حتی جرأت نکردم بروم بالای سرش. می‌ترسیدم با آن چشمان ریزشده لحظات آخرش، سینه‌ام را بدرد. با خودم می‌گفتم: اگه من رفته بودم، اون الان داشت برای بچه‌ها قرآن می‌خوند. اگه من رفته بودم.... حلالم کن آقا سعید! 🌹خاطره ای به یاد شهید معزز سعید رادان جبلی راوی: رزمنده دلاور حمید داودآبادی که در شانزده سالگی به جبهه رفت. (پژوهشگر و یکی از نویسندگان فعال در عرصه خاطره نگاری و تاریخ نگاری دفاع مقدس.)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀سفارش سید علی آقا قاضی در باره ماه رجب آیت الله کشمیری : استاد ما میرزا علی آقای قاضی می فرمود: بر هر سالک الی الله و کسی که میخواهد اهل معرفت شود لازم است در ماه رجب دائم مشغول خواندن سوره قل هو الله احد باشد، تا جایی که در این ماه ده هزار مرتبه سوره توحید را بخواند. @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹نامه ای به امام جواد علیه السلام اسماعيل بن سهل گويد: خدمت امام جواد عليه السلام نوشتم، چيزى به من تعليم فرما كه اگر آن را بگويم (بخوانم) در دنيا و آخرت با شما باشم. حضرت به خط خود نوشت: سـوره «انا انزالناه» را زيـاد بخـوان و لبهايت به گفتن استغـفار « تـر » باشـد، (يعنى آنقدر استغفار كُنى كه دائم لبت از گفتن استغفار در حرکت باشد). 📚ثواب الاعـمال، ص 197. @Manavi_2