eitaa logo
مَـــ🍁ــنِ آدَمْ
95 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.1هزار ویدیو
9 فایل
#انسان بودن زیاد سخت نیست" کافیست مهربانی کنی" زبانت که نیش نداشته باشد وکسی را نرنجاند همین انسانیت است...
مشاهده در ایتا
دانلود
... نوزاد از سینه مادرش شیر میخورد تا آنکه سیر میشود کلسیم از استخوان های مادر کم میشود و دندان های او را به درد می آورد و سبب استرس و اضطراب مادر میشود هنگامیکه آن نوزاد برای خود مردی میشود پایش را بر روی پای دیگر می اندازد و در قهوه خانه ای با کلاس با ادعای علم و فرهنگ میگوید : عقل زن نصفه و نیمه میباشد تا به حال از خودت پرسیدی عقل تو که کامل است چگونه کامل شد؟ عقل تو از غذای همان صاحب عقلی که نصفه و نیمه هست کامل شد.... •|➡ @ManeAdam
... ♻️ تدابیر وِیژه برای و پیشگیری از سرماخوردگی در 🔸 مصرف روزانه سه لقمه کوچک تا پایان فصل سرما، کودک شما را از می‌کند. 🔸 را در حمام گرم استحمام کنید. در لگن، آب نمک رقیق ولرم درست کنید و از چانه به پایین کودک را یک روز در میان با آن آب شست‌وشو دهید؛ 🔸 بعد از حمام گرم کمتر از یک دقیقه آب سرد را روی پای کودک بریزید (مچ پا به پایین)... 🔸 برای کودک تغذیه سالم داشته باشید و از مصرف هله‌هوله (کاکائو، سس و مواد کارخانه‌ای) خودداری شود تا سیستم دفاعی کودک قوی شود. 🔸 گرم نگه داشتن سر کودک با کلاه تا دوسالگی مخصوصاً در هوای خنک. 🔸 انجام سبک در پایان چهارماهگی. 🔸 ایزوله نکردن بچه در تماس با خاک (و در معرض قرار دادن آن‌ها). 🔸استفاده نکردن از آنتی بیوتیک‌های شیمیایی ✅بازی کردن کودکان با بهترین روش برای تقویت سیستم ایمنی بدن است. 🍃💕 @ManeAdam
10.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 واکنش مردم به خبر کشته شدن ۷۰۰ بچه کشته در یک روز! حسِ یه بچه کوچیک به مادرش" جدا شدنِ بچه از مادر" کشته شدنِ بچه به خواستِ مادرش" ... @ManeAdam
♡ وقتی کودک بودم‌مادرم عادت داشت در مرکز فرماندهی اش یعنی همان آشپزخانهٔ بزرگ پنجره دارش که یک‌نورگیر بزرگ روی سقف بلندش داشت،حین کار کردن زمزمه ای به لب داشت... مادر جوان و زیبای من که آن آشپزخانهٔ بی روح را تبدیل به معدنی جادویی از عطرهای خاص کرده بود حین سرخ کردن بادمجانهای قلمی... یا وقتی در سالهایی که همهٔ اجاق گازها فر نداشت کیکی خانگی را در کیک‌پز برقی آماده میکرد،... زمزمه ای برلب داشت.... مادرم آرام، پیوسته و با تاکید میخواند و گاهی که بین ابیات سکوت می‌کرد من قطرهٔ درخشانی را میدیدم‌که از گوشه چشمش به سمت پایین سُر میخورد... در آن دنیای کودکانه من فقط مادرم را میدیدم و آشپزخانه ای غرق نور اما نمیدانستم که آنجا خود بهشت است و مادرم فرشته اش ... گاهی دلم برای آن سالها تنگ می‌شود دلم‌میخواهد دوباره کودک‌شوم و دست مادرم را بگیرم تا به آن آشپزخانه برویم شاید مادرم هنوز یک‌تکه کیک گردویی گرم برایم کنار گذاشته باشد. 𖡨⃟ٖٖ𖠷͚̥̆̑══✼🍃🌺 @ManeAdam