eitaa logo
منگنه‌چی
4.5هزار دنبال‌کننده
10.7هزار عکس
2.6هزار ویدیو
86 فایل
درباره‌ی منگنه‌چی @mangenechi_ma تبلیغات و تبادل با منگنه‌چی @mangenechi_tab
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ماجرای حکومت اسلامی 👇👇 شماره ۲
🇮🇷🎉 ماجرای 2⃣ 💠 اوضاع سیاسی ایران و جهان در زمان طرح حکومت اسلامی آن روز که امام، در درس خود در نجف، طرح حکومت اسلامی را به بحث گذاشت، امید دگرگونی در ایران در حد صفر بود. شاه به‌عنوان یک امپراتور تاج‌گذاری کرده و بر ایران تسلط کامل داشت. ساواک با آموزش از سازمان‌های جاسوسی سیا و موساد همانند اختاپوس بر همه شئون زندگی مردم پنجه افکنده بود و کارهای مردم را زیر نظر داشت. ابرقدرت‌های غرب و شرق برای چاپیدن ایران با یکدیگر به تفاهم رسیده بودند و از شاه به‌عنوان گماشته‌ای رام و مأموری آرام پشتیبانی می‌کردند. خفقان، خودکامگی و بیدادگری، رخصت نفس‌کشیدن به کسی نمی‌داد. نفس‌ها بریده و قلم‌ها شکسته بود. در جهان مادی در غرب و شرق پدیده‌ای به نام "حکومت اسلامی" ناشناخته و نامفهوم شمرده می‌شد. حکومت‌های سوسیالیستی، لیبرالیستی، سلطنتی و قبیله‌ای حکومت‌هایی بوده‌اند که در کشورهای اسلامی و عربی جریان داشتند و رسمیت یافته بودند. مکتب‌های شرقی و غربی و ایسم‌های وارداتی در ایران و دیگر کشورهای اسلامی گام به گام به‌جای اسلام می‌نشستند و باورمندی اسلامی را سست و کم‌رنگ می‌کردند. در ایران نیز احزاب و دسته‌های سیاسی، دیدگاه‌ها و تست‌های گوناگونی را دنبال می‌کردند و از سیاست‌های متفاوتی برخوردار بودند. این تفاوت‌های فکری و سیاسی، مایه دوری گزینی آنان از یکدیگر و پدید آمدن اختلاف‌ها و کشمکش‌ها می‌شد و آنان را رویاروی یکدیگر قرار می‌داد. گروه‌ها و سازمان‌های سیاسی و مبارزان ایرانی از نظر خواسته‌ها و هدف‌ها چند دسته بودند که در شماره بعد به آن اشاره می‌کنیم. 📚 منبع: کتاب نهضت امام خمینی، سید حمید روحانی، ج۴، ص۷۴-۷۵. 🇮🇷🎉 🇮🇷🎉 @mangenechi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روشنگری دکتر سیدمحمد حسینی از اهداف و شگردهای براندازی امید دانا. حتما ببینید. @mangenechi
از اینکه‌ به‌ سمت‌ِ خدا‌ آهسته حرکت‌ می‌کنی نترس؛ از این‌ بترس‌ که برای رسیدن بهش هیچ کاری نکنی! @mangenechi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این شخصی که این جملات رو به زبون می‌یاره، شاپور بختیار هست. معرف حضور عزیزان هست که؟ حالا ببینید درباره‌ی دوران و وضع کشور چی می‌گه. 🇮🇷🎉 @mangenechi
ماجرای حکومت اسلامی 👇👇 شماره ۳
🇮🇷🎉 ماجرای 3⃣ 💠 گروه‌ها و سازمان‌های سیاسی که در زمان طرح حکومت مبتنی بر ولایت فقیه، وجود داشتند. اینان از نظر خواسته‌ها و اهداف، متفاوت بودند : ۱. سلطنت‌طلبانی که می‌خواستند شاه سلطنت کند، نه حکومت. اجرای قانون اساسی، آزادی انتخابات، آزادی قلم و آزادی بیان از آرمان‌های نهایی آنان بشمار می‌رفت. ۲. گروه‌هایی که دارای اندیشه‌های ماتریالیستی و مارکسیستی بوده‌اند. اینان، جامعه‌ی بی‌طبقه را از آرمان‌های خود می‌شمردند و رژیم‌های شوروی و چین، الگوی حکومتی‌ ایشان بود که به‌دنبال استقرارش در ایران بودند. ۳. داوطلبانی که با رژیم شاه بر سر قدرت دعوا داشتند و موضع‌گیری‌های آنان بر پایه جنگ قدرت بود؛ مانند: تیمور بختیار. ۴. ناراضی‌هایی که برای بدست آوردن کار، مسکن، شغل و مقام، به فعالیت‌های سیاسی کشیده‌شده بودند. ۵. نیروهایی که روی اهداف دینی و اعتقادی با رژیم شاه سر ناسازگاری داشته‌اند، از نظر ایده و انگیزه چند دسته بودند: الف) کسانی که اختلافشان با رژیم شاه ریشه‌ای و مبنایی نبود. از رواج فساد و فحشا، بی‌حجابی، شراب‌فروشی، برپا شدن عشرتکده‌ها و مراکز فساد رنج می‌برند و از ظلم‌ها و بی‌عدالتی‌ها انتقاد می‌کردند. اگر شاه دولتی را بر سر کار می‌آورد که به این‌گونه مفاسد اجتماعی پایان می‌داد و حقوق مردم را رعایت می‌کرد، سر جای خود می‌نشسته‌اند و به اعتراض و انتقاد پایان می‌دادند. اصولاً روی سخن آنان با دولت‌ها بود و با شخص شاه سخنی نداشته‌اند. ب) عناصری که افزون بر آنچه در بالا گفتیم، درباره سلطه بیگانگان بر ایران، ارتباط رژیم شاه با اشغالگران فلسطین، تصویب و اجرای قوانین خلاف اسلام و رخنه و نفوذ عوامل صهیونیستی مانند "بهایی‌ها" در جایگاه‌های کلیدی کشور نیز انتقاد داشتند و گاهی با قلم و بیان به پرخاشگری و افشاگری دست می‌زدند. با این وجود، با اساس نظام به مخالفت برنمی‌خاستند. ج) مقاماتی که نسبت به شخص شاه و دودمان پهلوی ذهنیت منفی داشتند، رژیم شاه را به‌حق دست‌نشانده بیگانگان می‌دانستند، حاکمیت شاه را برای اسلام و استقلال ایران خطرناک و زیان‌بار ارزیابی می‌کردند و اگر از سوی صاحب‌منصبان ارتش و یا برخی از رجال سیاسی کودتایی در ایران روی می‌داد و رژیم شاه واژگون می‌شد، بی‌تردید با پشتیبانی آنان روبرو می‌گشت. البته به این شرط که رژیم جدید به قوانین اسلام و قانون اساسی پای‌بند می‌بود و بعدها به حقوق مردم احترام می‌گذاشت . د) کسانی که افزون بر واژگونی رژیم شاه، خواهان اجرای قوانین اسلام نیز بودند؛ خواه زیر نام "حکومت اسلامی" یا "حکومت مردمی و ملی" و شماری از آنان خواهان "حکومت مسلمان" بودند. ه) عناصر، افراد و گروه‌هایی که نظام شاهنشاهی را ضد اسلامی می‌دانسته‌اند و رسماً هوادار تشکیل "حکومت اسلامی" بودند. طرح حکومت اسلامی از سوی امام و پافشاری روی این‌موضوع که "وظیفه ما، تشکیل حکومت است"، راه آینده را روشن و هدف نهایی نهضت را مشخص کرد و پرده‌های ابهام را کنار زد. 📚 منبع: کتاب نهضت امام خمینی، سید حمید روحانی، ج۴، ص۷۴-۷۶ 🇮🇷🎉 🇮🇷🎉 @mangenechi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•••❈❂✨❄️✨❂❈••• سلامی به بیکرانگی پرواز سلامی از مشتاقی چشم به‌راه و بی‌شکیب سلامی از فرزندی در انتظار پدر سلامی از من که عمری است دیده به راه دوخته‌ام و یاد شما را در دل پرورانده‌ام. مولای من سلام صبحت بخیر آقای من! •••❈❂✨❄️✨❂❈••• 🔗 ╔═.✨❄️.═════╗ @mangenechi ╚═════.❄️✨.═╝
ماجرای حکومت اسلامی 👇👇 شماره ۴
🇮🇷🎉 ماجرای 4⃣ 💠 اهمیت طرح "حکومت اسلامی" طرح حکومت اسلامی از بزرگ‌ترین و مفیدترین رهنمودهای امام در دوران تبعید به شمار می‌رود. امام در این طرح، پل‌های پشت سر را به‌کلی خراب کرد، رژیم پادشاهی را ضد اسلامی دانست و راه هر گونه بازگشت، نشست، سازش و کرنش، معامله و دادوستد را به‌کلی بست و به پیروان خود فرمان حرکت به پیش‌داد. امام نخستین شخصیت سیاسی ایران در تاریخ معاصر بود که رژیم شاهنشاهی و سلطنتی را آشکارا مردود شمرد و عموم ملت را در راه واژگونی رژیم شاه و نظام شاهنشاهی به مبارزه همه‌جانبه فراخواند. چنان‌که وی نخستین فقیه در جامعه تشیع است که حکومت اسلامی برپا کرد. طرح حکومت اسلامی از طرف امام در آن روزهای سیاه یاس‌بار که غول مهیب اختناق، گلوها را می‌فشرد و حق نفس‌کشیدن را به مستضعفان نمی‌داد، از دید برخی از ناباوران، خودباختگان، کاری بیهوده و بی‌ثمر و ناشدنی به‌نظر می‌رسید؛ لیکن امام به‌خوبی می‌دانست که: 《... مردان بزرگ که دارای سطح فکری وسیعی می‌باشند، هیچ‌گاه مأیوس نگردیده و به وضع فعلی خود که در زندان و اسارت به سر می‌برند و معلوم نیست که آزاد می‌شوند یا نه، نمی‌اندیشند و برای پیشبرد هدف خویش، در هر شرایط که باشند، طرح نقشه می‌کنند که بعداً اگر توانستند شخصاً آن طرح را به مرحله اجرا درآورند و اگر خودشان فرصت نیافتند، دیگران هر چند بعد از ۲۰۰ سال، ۳۰۰ سال دیگر دنبال آن طرح بروند و اجرا نمایند و اساس بسیاری از نهضت‌های اشخاص بزرگ هم به‌همین صورت بوده‌است...》* * حکومت اسلامی یا ولایت فقیه، امام خمینی، درس ۵، ص۲۹ 📚 منبع: کتاب نهضت امام خمینی، سید حمید روحانی، ج۴، ص۷۶- ۷۷ 🇮🇷🎉 🇮🇷🎉 @mangenechi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷🎉 آیا زمان شاه ارزونی بود؟ بذارید شاه خودش جواب بده 🇮🇷🎉 @mangenechi
قتل ۸۱ زن توسط مردان، فقط در ۲۸ هفته همش تقصیر تفکر متحجرانه شما مسلموناست، همش تقصیر اسلامه، جمع کنید این غیرتی بازی‌ها رو، بسه دیگه ناموس ناموس؛ زن‌ها ناموس کسی نیستند. آها ببخشید انگلیسه، هیچی آقا حله حله! @mangenechi
🇮🇷🎉🇮🇷🎉 از اول هم امامِ «مردم» بود. از همان روز اول هم مداوم در کلماتش، در بیانیه‌هایش، در امیدواری‌هایش... همیشه از «مردم» می‌گفت و «نهضت» را به پشتیبانی همین پیش برد. تا آخر هم، مردم را صاحب نهضت، صاحب کشور و «ولی نعمت» می‌دانست. مردم هم از روز اول، تا روز آخر، پای کار ایستادند و عاشقانه اطاعتش کردند و برای راه او که راه اسلام و راه الله بود، از جان و مال و داروندارشان مایه گذاشتند. 🇮🇷🎉🇮🇷🎉 مجموعه‌ای از بیانات حضرت امام خمینی(ره) درباره‌ی مردم و نقش و جایگاه مردم در جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی. 🇮🇷🎉🇮🇷🎉 🇮🇷🎉 @mangenechi
هدایت شده از بارقه
📖 🧕 ✍دوران پهلوی رو ندیده و درک نکرده‌ام اما گاه خاطراتی از اطرافیانم می‌شنوم که بازگو کردنش خالی از لطف نیست. 🧕مادرم می‌گوید: ١٤ ساله بودم که ازدواج کردم. دو خواهر شوهر ٧ و ٨ ساله در خانه داشتیم. تابستان بود و روستای محل زندگی‌مان داشت مقدمات آماده‌سازی یک مدرسه ابتدایی را تدارک می‌دید. موجی از شادی و شعف اهالی روستا و بخصوص بچه‌ها را فرا گرفته بود. آنها برای رفتن به مدرسه، سر از پا نمی‌شناختند. روزشماری کودکان، واقعا دیدنی و وصف‌ناپذیر بود. بالاخره آن تابستان گرم و انتظار کشنده‌اش به پایان رسید و ماه مهر، آغوش خنک و پاییزی‌اش را به روی بچه‌ها گشود. دختر و پسر با بدرقه گرم خانواده راهی مدرسه شدند. روزها می گذشت و بچه ها با شوق و ذوق درس می‌خواندند. مدیر مدرسه که آقایی جوان بود همراه زن و فرزندش در همان مدرسه زندگی می کرد. خانمِ آقای مدیر یک فرش ٦ متری روی دارِ قالی داشت و هر دانش آموزی مجبور بود روزانه یک ساعت برای همسر مدیر فرش ببافد و الا از رفتن به سر کلاس محروم می‌شد. بچه‌ها هم از سر ناچاری به راحتی با این مسئله کنار آمده بودند و برایشان اهمیتی نداشت. یک روز خواهر شوهرم با ناراحتی از مدرسه به خانه آمد و گفت: آقای مدیر ما را مجبور می‌کند که برایش برقصیم و من از این کار خوشم نمی‌آید. همه از شنیدن این خبر شوکه شدیم. نرم نرمک، خبر در روستا دهان به دهان چرخید اما کسی جرأت اعتراض کردن نداشت. به همین علت اکثر اهالی روستا از جمله پدرشوهرم مانع رفتن دخترانشان به مدرسه شدند. 🧕آن شب سرد زمستانی که زندایی همراه دخترخوانده‌اش به خانه‌مان آمده بود، برای چندمین بار خاطره عجیبش از دوران پهلوی را برایمان بازگو کرد. او می‌گفت: آن موقع ما در شهرکرد زندگی می‌کردیم و من کلاس پنجم دبستان بودم. در کنار درس و مشق، مجلس رقص و پایکوبی در مدرسه‌مان همیشه برقرار بود. یک روز مدیر مدرسه با خوشحالی گفت: ماه آینده تولد اعلیحضرت است و ما دستور داریم که زیباترین و شیک‌پوش ترین دخترهایی را که رقص بلد باشند، برای این مراسم به تهران اعزام کنیم. صدای هورای دانش آموزان پنجره‌های سالن را لرزاند. اکثر دانش‌آموزان دوست داشتند، اعلیحضرت را از نزدیک ببینند. از آن روز به بعد تمام هم و غم ما تمرین رقص بود تا اینکه بالاخره روز موعود فرا رسید. دانش‌آموزان سر صف، منتظر اعلام اسامی بودند. استرس و اضطراب در صورت‌ها موج می زد. اسم هر دانش آموزی که خوانده می‌شد صدای کف و هورای بچه‌ها به هوا برمی‌خاست. کم کم داشتم ناامید می‌شدم، اما بالاخره اسم من هم به عنوان آخرین نفر اعلام شد. از فرط خوشحالی جیغ کشیدم. آن موقع اعتقادات مذهبی عمیقی نداشتم و از اسلام فقط یک نماز و روزه را بلد بودم. همراه دوستان و مدیر مدرسه، حدود ٢٠ نفر بودیم که یک روز قبل از تولد شاهنشاه وارد تهران شدیم. جشن باشکوهی برپا بود. ریخت و پاش‌ها و همهٔ آنچه که آنجا می‌دیدیم، برایمان باورکردنی نبود. گویی آن منطقه قطعه‌ای از بهشت بود. آن روز در جشن تولد شاه همراه دوستانم رقصیدم اما نفرتی از شاه و درباریان در دلم و سوالاتی در ذهنم جرقه زد. _چرا باید مردم شهر من و شهرهای دیگر در آن وضعیت اسفناک و با کمترین امکانات بهداشتی و رفاهی زندگی کنند اما شاه و خانواده‌اش در این باغ بهشتی؟ _چرا باید این همه تفاوت بین سبک زندگی ما و شاهنشاه وجود داشته باشد؟ _چرا او و خانواده‌اش در کاخ زندگی کنند و ما مردم در ویرانه‌هایی به نام خانه؟ هر روز به این پرسش‌ها می‌اندیشیدم اما پاسخی برایشان نمی‌یافتم جز سایه‌هایی از نفرت که بر لایه‌های ذهنم شتک می‌زد. سرانجام همین نفرت باعث بیداری و پیوستنم به طرفداران امام خمینی ره شد. ✍بارقه bareghe.blog.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂 زورگوها و قلدرها غیر از زبون زور، جور دیگه‌ای نمی‌فهمن. این جوری 👆 باید حالیشون کرد تا سرجاشون بشینن. 😁😁 البته تحلیل بعضیا از این صحنه، خشونت خارپشته 😳 و می‌گن چرا با گفتگو و و لبخند مسائل رو حل نکرد؟! ☹️ خبر ندارن که چه تجربه‌هایی پشت سر گذاشته شده تا جا افتاده که «زمان، زمان قوی شدنه» 👌 🍂 @mangenechi