بسم الله الرحمن الرحیم
#خاطره_شماره_شش
#قسمت_سوم
بعد که دیشب رزم تموم شد داشتیم با بچه ها برمی گشتیم رو کردم به دوستانگفتم بچه ها تذکر بدیم.
خلاصه تذکر لسانی رو می دادیم که دیگه پرخاشگری
ها(یک مورد داشتیم) و بی توجهی ها خانم ها شروع شد.
رفتیم با بچه ها سوار مترو شدم. دیدم که تعداد قابل توجهی حجابهاشون خوب نیست خوب گردنم می موند اگر نمی گفتم از طرفی باید اصلاح بشن و برای یاری حضرت عج اماده
دیگه تو واگنی که بودم رفتم جای تک تک شون با لحن خیلی نرم می گفتم گلم حجابتون رو رعایت کنین واجبه تو قران اومده به خاطر خدا رعایت کن نزار نامحرم موهات رو ببینه، من نصرت رو در دنیا و اخرت برات تضمینمی کنم دلی باهاشون حرف می زدم
اون ها هم هیچی نمی گفتن بی احترامی ام نمی کردن ولی انگار هیچ تاثیری روشون نداره حرفهام❗️❗️❗️
بعد یک دختر خانم با حجابی بهم گفت هر چی بهشون بگی تاثیری نداره ..... این روش ها دیگه جواب نمی ده و من رو داشت محکوم می کرد و از دستم ناراحت بود
من همگفتم البته با لحن خوب و نرم و دوستانه من برای قبر خودم کار می کنم چون روز قیامت همین دخترخانم ها جلوم رو می گیرن
گفت پس برای خودت کار می کنی گفتم مثل نماز واجبه گردنم می مونه البته من نیت اصلاحم دارم می خوام اصلاح بشن
دیشب از مترو امدمپایین حسم خوب نبود که خیلی بد شده بود. تو رزم عالی ولی حس مترو خیلی بد
ولی یاد اموزش ها افتادم که دنبال نتیجه انی نباشیم دلمو قرص کردم
امروز حسم عالیه از صبح، حس م می گه حرفم روشون تاثیر گذاشته. از صبح این احساس ارامش خاطر رو دارم👌❗️شاید چون تکلیفم رو انجام دادم👌❗️🏹 از طرفی بره خونه بگه یکی تو مترو به من اینجوری گفت
مادره یا باباه هه یا .... ممکنه بگه خوب راست گفته دخترم حجابت رو رعایت کن.
و این که گناه در جامعه گناه باقی می مونه🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹
بابت این قضیه خوشحالم چون #احتمال_تاثیر_همه_جا_شکر_خدا_قطعی_است