_در جستجوی حقیقت بودن ، یعنی شهامت آن را داشتن ، وقتی نور حقیقت را دیدی ، برابرش بایستی و به او بگویی همه خواستههایم را ویران کن و همه آنچه که هدف زندگی میپنداشتم بکُش و به من چیزی بهتر ببخش ؛
آن که من بودم ، آماده مرگ است و من ، آن گونه که باید ، متولد شوم .
[فیودار داستایفسکی]
_جدیدا به یِ نتیجه ای رسیدم ؛
اینکه اون پروسه صبر و تلاشی ك ِ برایِ رسیدن به هدف ِذهنی هست ، از لحظه رسیدنِ صدبرابر لذتبخش تره ،
سرسری گرفتن و عجله ای گذروندن پروسه ها فقط درنهایت ِ لحظه رسیدن باعث ِ حس ِ پوچی شدید میشه .
_یکی از باگایِ مغزِمن این هست ك ، هرچندوقت بهصورت تصادفی و رندُم خاطرات ضایع شدن و سوتی دادنام رو تو ذهنم پلی میکنه و دوباره خفت میده منو .
_اون قسمت ِ ذهن من خیلی مریض هست ك ِ نمیتونه هیچ چیزی رو بدون معادله به عملکرد تبدیل کنه ؛
نتیجه این معادلات ِ سختگیرانه ناشی از حس ِ کمالگراییِ وسواسگونه به ناکارآمدی ، بیهدفی ، تهی و واهی بودنِ عمل درنظرم ختم میشه ، از منفیترین پیامد هایِ این مسئله میشه به محروم بودن و دریغ کردنِ لذات کوچک از خودم اشاره کرد .