_علاقهافراطی نسبت به یِ سری چیزا انقد فرمالیته و ادایی شده که حس میکنم بیشتر از هشتاد درصد کشتهمردگی ها فقط برای پیروی از عمده مردم و کم نیوردن از بقیه هست ؛
این میشه که آدما بدون ذره ای فکر کردن برایِ پیدا کردنِ علایقشون ، تقلیدوارانه علاقه هم رو تکرار و درنهایت یك معیار چندش آور به وجود میارن .
_با بحرآن [فقدانِ علاقه] مواجه شدم ،
به هیچ چیز خاصی علاقه ندارم ، هیچ چیزی نظرمو جلب نمیکنه ، همهچی بهنظرم بهدرد نخور و پوچ و بیفایدست .
منِمن
_با بحرآن [فقدانِ علاقه] مواجه شدم ، به هیچ چیز خاصی علاقه ندارم ، هیچ چیزی نظرمو جلب نمیکنه ، همهچ
_ شصت هفتاد درصد فقدانِ علاقه ، ریشهاش عدم شناخت و ناآگاهیِ ؛
فلذا بندهمذکوره شدیدا نیازمند یِ آدم
بااطلاعات ِمستند و تجربه بالاست برایِ رهاشدن از این حسِ پوچی و کلافگی ؛ اما دریغا ، دریغا ، دریغا از یِ نفر که نخواد تفکرات و علایق و سلایق خودش رو دیکته کنه .