eitaa logo
روزمرِگی های من و مامان
56.6هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
1هزار ویدیو
4 فایل
🫶آغوش مادرانه‌ام برایت گستره است🫶 با روزمرگی‌های مادرانه👩‍👧‍👦 آموزش دستپخت مادرانه🍛🍲 آموزش‌ها و سرگرمی ارتباط با من: 🧕 @ghorbani_29 تبلیغات: 🤳 https://eitaa.com/joinchat/520225055Cabc0a1c423
مشاهده در ایتا
دانلود
ای از جام عشق دستی به موهای چتری غزل که از زیر مقنعه سفیدش بیرون ریخته بود زدم و مرتبش کردم صدای گریه های بی امان پسر بچه داشت اوج می گرفت دوتا شکلات از کیفم درآوردم و یکی و دادم غزل و اون یکی رو به سمت پسر بچه گرفتم بهش گفتم پسرم مدرسه که ترس نداره ببین دختر من چقدر خوشحاله که میره مدرسه پسر بچه برگشت بهم نگاه کردو با یه لحنی که می خواست مردونگی صداش و به رخ بکشه گفت من از مدرسه نمی ترسم هفته پیش که رفتیم کیف و وسایل خریدیم بابام خودش قول داد امروز مرخصی می گیره و من و می بره مدرسه اما زد زیر قولش و باز دوباره شروع به گریه کرد شاید ده دقیقه ای طول کشید که دیگه آروم شدو صداش قطع شد به چهره زیبا و معصومش نگاه کردم بچه خوابش برده بود رو به مادرش گفتم خانم کاش همسرتون یه امروزو مرخصی می گرفت و سر قولش می موند امروز برای همیشه تو ذهن بچه ها می مونه دیدم اشک روصورتش و آروم با دستمالی که دستش بود و پاک کردو گفت بابای امیر علی از نیروهای انتظامی بود که چندروز پیش به دست اغتشاشگرا شهید شد هنوز جرئت نکردیم بهش بگیم باباش شهید شده و گفتیم رفته ماموریت دیگه از حرف های اون خانم چیزی نفهمیدم تو ذهنم صد بار به خودم لعن گفتم به خاطر حرفی که زده بودم آرامش و امنیت امروز ما مدیون اشک های امیرعلی هایی هست که روز اول مدرسه رو با حسرت حضور پدر آغاز می کنن😭 @mano_maman
ای_نور در روایت نقل شده که فردا ، شخصی را برای حساب رسی می آورند به او گفته می شود ، در پرونده تو هست می گوید ، من از دنیا خارج شدم در صورتی که هیچ خونی نریختم جواب می شنود ، تو حرفی زدی ، نظری دادی ، این نظر چرخید و چرخید تا با نظرهای دیگران جمع شد و خون فلانی را ریخت این سهم تو از آن خون است ✍️ از نوشته های شهید سلمان امیر احمدی ، از شهدای حوادث اخیر https://eitaa.com/mano_maman
ای معرفت از شیخ رجبعلی نکوگویان (خیاط) نقل شده است که : حضرت عبدالعظیم را در عالم معنا زیارت می کند و از او می پرسد: از کجا به این مقام رسیدید؟ ایشان پاسخ می دهد: از راه احسان به خلق. از قرآن، نسخه برداری می کردم و آن نسخه ها را در اختیار مردمی که طالب آنها بودند، می گذاشتم و دستْمزد ناچیزی نصیبم می شد که آن را احسان می کردم. کیمیای محبّت ص ۲۱۰ ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) https://eitaa.com/mano_maman
ای-نور🌤 برای خداوند در روز جمعه هزار دم از رحمتش است که به هربنده ای هرآنچه بخواهد از این رحمت می‌بخشد.پس هر کس سوره را بعد از عصر روز جمعه صد بار بخواند، خداوند این هزار دم رحمت و مانند آن را به او می‌بخشد. 💥 امالی صدوق،ص۳۶۱ ♡کاظم(ع) مرگی🍂 https://eitaa.com/mano_maman
ای _نور هرڪس با زشتی و سبڪسری تورا خشمگین ڪرد، تو با زیبایی بردباری اورا به خشم آور. امام علی علیه السلام 📚 غررالحڪم،ج۵، http://ble.ir/join/ZGFiODBlYz
ای نور♡ وَالضُّحَى. وَاللَّيْلِ إِذَا سَجَى . مَا وَدَّعَكَ رَبُّكَ وَ مَا قَلَى (ضحی۱,۲,۳) به روشنایی روز قسم، و به تاریکی شب قسم، که خدا تو را به حال خودت رها نکرده. تصور کن خدا این آیه را برای تو فرستاده ‌ست. مخصوصِ تو. خودِ خودت. حالا بگو ببینم غمی و ترسی و اضطرابی می‌ماند؟؟ 👇 https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb
ای_نور لِكُلِّ نَبَإٍ مُسْتَقَرٌّ ۚ وَسَوْفَ🌱 تَعْلَمُونَ(انعام۷۸) برای هر خبری وقت معینی است وبه زودی آگاه می‌شوید.🌸 این دنیا پر از خواسته‌های ناممکنه،ولی تو خدای همه‌ی این غیر ممکن‌هایی که اگر بخوایی و خیر بنده‌ت باشه توی همون وقت مناسبی که وعده‌شو دادی بهشون میدی.🙏 👇 https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb
ای_معرفت ﺧﯿﺮ ﺩﺭ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﻣﯽﺍﻓﺘﺪ؛ ﺑﺎﯾﺪ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﺑﻮﺩ... ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻤﺎ ﺣﺎﺩﺛﻪﺍﯼ ﺭﺥ ﻣﯽﺩﻫﺪ ﻭ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻏﺼﻪﺩﺍﺭ ﻣﯽﮐﻨﺪ؛ ﺍﻣﺎ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﯽ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻣﯽﺷﻮﯾﺪ ﺩﺭ ﺩﻝ ﺍﯾﻦ ﺑﺤﺮﺍﻥ، ﺑﺮﮐﺎﺗﯽ ﻧﻬﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺩﺭ ﯾﮏ ﺑﺴﺘﻪﺑﻨﺪﯼ ﺗﻠﺦ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻫﺪﯾﻪ ﻣﯽﺩﻫﺪ! ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺑﺎﺵ: "ﺳﺎﻗﯽ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺭﯾﺰﺩ ﺍﺯ ﻟﻄﻒ ﺍﻭﺳﺖ...." 👇 https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb
ای نور هنگامی که برای انسان ها آرزوی سعادت می کنی، نیروی درونت به تمامی انسان های پاک طینت متصل می شود و راهی می شوی برای عبور تمامی دعاهای خیری که از تمامی مردم فرستاده شده و آن گاه انرژی دعاها و برکت انسان های روی زمین ، وارد زندگیت می شود برای هم دعای خیر کنیم آرزو می کنم كه : مـهر بركت عشق محبت و سلامتى هميشه همنشین شما باشد ✍🏻 الهی قمشه ای 👇 https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb
ای نور روزی پیرزنِ نابینایی جلوی حضرت موسی را گرفت. گفت: دعا کن خدا چشمانم را برگرداند. حضرت موسی گفت باشد. پیرزن گفت : دعا کن جمالم را هم برگرداند. حضرت مکثی کرد؛ با خود گفت : چشمانش را که خدا داد ، حالا دیگر ... وحی آمد که موسی چرا فکر می کنی ؟!🤔 مگر از تو میخواهد ؟! رحمت خداوند بی پایان است👌 👇 https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb
ای_معرفت صبح جمعه به نانوایی محل رفتیم تا روز تعطیلمان را با خرید نان تازه و صبحانه گرم شروع کنیم. روزهای تعطیل صف نانوایی‌ها شلوغ تر است. خانمی همراه با فرزند دو ساله اش هم در صف نان ایستاده . بوی خوش نان پسرک را بی تاب کرده مدام بهانه می‌گیرد که نانوا به او تکه ای نان بدهد. اما از تکه نان خبری نیست.مادر با اینکه فرزندش را آرام می‌کند که الان نوبتمان می‌شود،اما کودک دیگر تاب و تحمل ندارد. با همه این اوصاف، نانوا نه تنها تکه نانی به دست کودک دو ساله نمی‌دهد به مادر هم تشر می‌زند که صبح اول صبحی این بچه را آرام کن. این در حالی است که پسرک با زبان شیرین کودکی به سمت نان‌های برشته شده دست می‌برد و با زبان شیرین کودکانه فریاد می زد : نون نون . اما باز هم زره‌ای مهر نانوا نمی‌جنبد که نمی‌جنبد. مادر انگار بغض کرده باشد حالا نوبتش شده اما وقتی نان را برمی‌دارد نگاهی به نانوا می‌اندازد و می‌گوید: کاش به جای تشر زدن تکه نانی به دست به این بچه می‌دادی تا کار و کاسبی‌ات با اخلاق خوبت برکت پیدا می‌کرد. ✍️کانال روزمرگی من و مامان https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb
ای معرفت کشنده‌ترین حسرتِ قیامت ؛ اینه که ؛ تازه میفهمیم از روی همین سجاده ، می‌تونستیم تا کجاها بالا بِریم و به کجاها برسیم، و از دستش دادیم ! ✍️روزمرِگی_من_و_مامان https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb