#داستان_حج_من🕋
#سعی_صفا_و_مروه
فضای معنوی خاصی حکمفرماست ذکر دعا وصلوات است که از دهانها خارج شده وبه آسمانها می رود
روحانی کاروان دعای مخصوص هر دور را میخواند و ما هم پشت سرش تکرار میکنیم دو جوان کمک میکنن ویلچر مامان را میگیرن ازم و سعیشو انجام میدن خدا بهشون خیر دنیا و آخرت را عطا کند به دور آخر میرسیم دارم فکر میکنم فلسفه سعی صفا و مروه چه بود
حضرت ابراهیم هاجر و فرزندش اسماعیل را در سرزمین خشک مکه رها کرد و رفت. اسماعیل تشنه گردید و هاجر در پی آب برآمد. نخست بر صفا رفت و صدا زد: «هل بالوادی من انیس» (آیا در این سرزمین مونس و همدمی هست؟)
سپس به مروه رفت و این حرکت را هفت بار انجام داد آن گاه به سراغ کودک آمد و دید او با پای خود زمین را ساییده و چشمه زمزم هویدا شده است.
آری هاجر به دنبال مونس و دوست و رفع تشنگی بود؛ پس چشمهای جوشید که هزاران سال است میجوشد
. به خود آمدم هفت دور تمام شده
تقصیر را هم انجام دادیم
بعدش نشستیم خستگی در کنیم
فکر کردن به ۷ دور طواف نسا سخت بود
ولی خدا خیلی کمک مون کرد بعد از کمی استراحت، رفتیم که طواف نسا رو انجام بدیم
دور اول با ذکر و صلوات تمام شد جمعیت زیاد است و حرکت کند همین خسته ترمون میکرد
طواف نسا تمام شد پشت مقام ابراهیم نماز طواف نسا را هم بجا آوردیم و تمام شد اعمال حج تمتع ما🤚
#روزمرِگی_من_و_مامان👇
https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb