eitaa logo
روزمرِگی های من و مامان
54هزار دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
2.4هزار ویدیو
5 فایل
آغوش مادرانه ام برایت گسترده است🫂 اینجا تجربه هامو باهات به اشتراک میذارم❤️ با کلی تَرفَنــــــــــــــدِ: 🔸آشپزی 🔸مشاوره 🔸خانه داری 📲با جان و دل می‌شنوم: @ghorbani_29 ⭕️ تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/520225055Cabc0a1c423 @yazahra205
مشاهده در ایتا
دانلود
🕋 دعای عرفه زیر باران به پایان رسید حال و هوای خاصی داشتم در جایی خوانده بودم که عرفات سرزمینی است که دران گناه نشده به همین دلیل دعا در آن مستجاب است. از چادر خارج شدم سبکبار بودم همینطور که می رفتم به اطراف نگاه میکردم چشمم به کوهی افتاد که انبوهی از مردم سفید پوش آنرا فرا گرفته متوجه شدم کوه جبل الرحمه هستش تا نزدیکش رفتم ایستادم و نگاهش کردم چقدر زیبا هوا هم صاف وخالی از ابر بود چند لحظه مات ان صحنه شده بودم با خودم گفتم تا بخواهیم اینجا را ترک کنیم یک بار دیگه میایم نگاهش می کنم بر گشتم کم کم وسایلمون را در کوله ها قرار داده دیگر نشد برم یکبار دیگه کوه را ببینم نماز مغرب را که خواندیم سوار اتوبوسها شده و به طرف منا حرکت کردیم به منا فکر میکردم چطور جایی است وقتی نزدیک سرزمین منا شدیم چادرها نمایان شدن مقداری مسیر طی کردیم تا به محل اسکان مون رسیدیم چند کوچه را پیمودیم کو چه هایی که بین چادرها ایجاد شده بود نامگذاری کرده بودند که چادر خود را گم نکنیم وارد چادر شدیم هرکس جایی را برای خود انتخاب میکرد من و مامان و دو تا هم اتاقی مون که حالا دیگه انقدر با هم دوست شده بودیم باید بگم با دوستامون کنار هم جای گرفتیم ولی جا انقدر تنگ بود می خوابیدیم دیگه نمی تونستیم تکان بخوریم دارد 👇 https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb