eitaa logo
منصور کاظمی | منصورون
280 دنبال‌کننده
163 عکس
80 ویدیو
12 فایل
إِنَّهُمۡ لَهُمُ ٱلۡمَنصُورُونَ١٧٢صافات
مشاهده در ایتا
دانلود
در دوره‌ی 37 سال گذشته، طی با غرب مذاکره یا تعاملاتی داشتیم که در تمام این مراحل با بدعهدی آمریکا مواجه شدیم. هشت بار دست‌مان را در دست آمریکا گذاشتیم و او هر بار به ما نارو زد. - «تماس» پس از قطع رابطه / شکست مذاکرات سال 64-65 سرانجام آمریکا، صدام را به جان ایران انداخت و با فرمان امام، نیروهای بسیج و سپاه به کمک نیروهای ارتش رفتند و این دشمنی که تا عمق خاک ما رسیده بود، میلیمتر به میلیمتر عقب رانده شد؛ تا آن‌جا که در سال 64 ما وارد خاک عراق شدیم و فاو را گرفتیم. در این زمان آمریکا نگران شد و به لرزه افتاد که اگر پیش‌روی‌ها ادامه بیابد، صدام سقوط خواهد کرد. پس تلاش کردند تا با بدنه‌ی اعتدال‌گرای ایران ارتباط بگیرند. طبق آنچه که در 41 هزار صفحه سند موسوم به ایران‌گیت که بهار امسال توسط آمریکایی‌ها منتشر شد، حاصل این تلاش آمریکا سه کانال نفوذی به درون نیروهای انقلاب بود: • کانال اول – در سال 65 فردی به نام کنگرلو (مشاور نخست وزیر وقت) و جاسوسی به نام قربانی‌فر که مستقیماً با میرحسین موسوی ارتباط داشتند. • کانال دوم – فردی به نام علی هاشمی (برادرزاده‌ی آقای هاشمی رفسنجانی) که در 28 شهریور سال 65 این فرد در اروپا شکار شده و به آمریکا منتقل می‌شود. از او در خصوص برنامه‌ی بعدی ایران سؤال می‌شود. علی هاشمی به خاطر ارتباط نزدیکی که با آقای هاشمی داشت از اقدام بعدی ایران مطلع بود. او در پاسخ می‌گوید که در حمله‌ی بعدی قصد تسخیر بصره و اعلام جمهوری اسلامی عراق در آنجا را داریم. مأمورC.I.A می‌نویسد: «این جوان بسیار خام‌تر از آنی‌ست که هرچه که نباید می‌گفت، گفت» آمریکایی‌ها از قصد ایران برای انجام عملیات کربلای 4 در شلمچه مطلع شدند و اطلاعات را به صدام دادند و نتیجه همان شد که بر سر رزمندگان ما در عملیات کربلای 4 -من‌جمله 175 شهید غواص- آمد. همچنین در این اسناد قید شده که علی هاشمی اطلاعاتی را نیز از آمریکا برای آقای هاشمی آورد. • کانال سوم – در چهارم خرداد سال 65 آقای مک‌فارلین همراه با مشاور نخست وزیر اسرائیل – آمیرام نیر- به ایران می‌آیند و یک کلید، (به نشانه‌ی باز کردن قفل روابط با ایران) یک کیک (شیرینی) و یک کلت (به نشانه‌ی اینکه خود را خلع سلاح کردیم) و انجیل امضا شده توسط ریگان (به نشانه‌ی اینکه ما آمریکایی‌ها هم به دین معتقدیم) می‌آورند. کلیدی که آمریکایی‌ها در سال 65 آوردند تا قفل روابط با ایران را باز کنند و 27 سال بعد در سال 92 نیز مجدداً برآمد تا قفل مناسبات ایران و آمریکا را باز کند، اما غافل از آنکه اوباما می‌رود و ترامپ دیوانه می‌آید و زیر کاسه و کوزه‌ی همه چیز می‌زند. این هیئت وارد ایران شدند؛ امام مخالف بودند و فرمودند که با ایشان برخورد دیپلماتیک نشود، زیرا دیپلمات نیستند همچون مسافر عادی به هتل بروند. برخی افراد در مجلس با این افراد دیدار کردند. پس از آنکه این قضیه توسط نشریه‌ی الشراع لبنان لو رفت، امام به آقای هاشمی رفسنجانی دستور فرمودند که در راهپیمایی 13 آبان 65 تمام ماجرا را برای مردم تشریح کند. آقای مک‌فارلین و هیئت همراه او، طبق وعده‌ی قبلی که مقرر شده بود ما به آزادسازی گروگان‌ها آمریکایی در لبنان کمک کنیم و متقابلاً آمریکا برخی تجهیزات مورد نیاز در جنگ را برای ما تأمین کند، با خود 500 موشک تاو آوردند اما کلک زدند؛ بر روی موشک‌ها آرم انبارهای رژیم صهیونیستی خورده بود؛ این سلاح تاریخ مصرف گذشته بود و می‌بایست از رده خارج میشد. آبروریزی بزرگی بود و سلاح‌ها بازپس فرستاده شد. اما اسرائیل از آن بهره‌برداری تبلیغاتی کرده و به کشورهای عربی وانمود کرد به ایران سلاح فروخته است. ضربه‌ای که آمریکا به ما در این جریان وارد ساخت، بدنام کردن ایران بود؛ که هنوز پس از گذشت سی سال، ما متهم به داشتن روابط پنهانی با اسرائیل و خرید سلاح از او هستیم. اگر آمریکا در آن کیک و کلید و انجیل صادق بود، چرا دشمن ما و در رده‌ی مشاور نخست‌وزیر اسرائیل را با خود به ایران می‌آورد! این برای بار سوم بود که از آمریکایی‌ها رو دست خوردیم. اطلاعات لازم را با نفوذ و رخنه در بدنه‌ی حکومت از ما گرفتند و در قبال کمک ما به آزادسازی گروگان‌های لبنانی، به ما سلاح فاسد تحویل دادند و آبروی ما را با این عمل در میان کشورهای منطقه بر زمین ریختند. از پشت خنجر زدن، روش آمریکا در تعهدات اوست. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🌐تلگرام https://t.me/man_kazemi 🌐ایتا https://eitaa.com/mansouron
در دوره‌ی 37 سال گذشته، طی با غرب مذاکره یا تعاملاتی داشتیم که در تمام این مراحل با بدعهدی آمریکا مواجه شدیم. هشت بار دست‌مان را در دست آمریکا گذاشتیم و او هر بار به ما نارو زد. - «تماس» پس از قطع رابطه / شکست مذاکرات سال 64-65 سرانجام آمریکا، صدام را به جان ایران انداخت و با فرمان امام، نیروهای بسیج و سپاه به کمک نیروهای ارتش رفتند و این دشمنی که تا عمق خاک ما رسیده بود، میلیمتر به میلیمتر عقب رانده شد؛ تا آن‌جا که در سال 64 ما وارد خاک عراق شدیم و فاو را گرفتیم. در این زمان آمریکا نگران شد و به لرزه افتاد که اگر پیش‌روی‌ها ادامه بیابد، صدام سقوط خواهد کرد. پس تلاش کردند تا با بدنه‌ی اعتدال‌گرای ایران ارتباط بگیرند. طبق آنچه که در 41 هزار صفحه سند موسوم به ایران‌گیت که بهار امسال توسط آمریکایی‌ها منتشر شد، حاصل این تلاش آمریکا سه کانال نفوذی به درون نیروهای انقلاب بود: • کانال اول – در سال 65 فردی به نام کنگرلو (مشاور نخست وزیر وقت) و جاسوسی به نام قربانی‌فر که مستقیماً با میرحسین موسوی ارتباط داشتند. • کانال دوم – فردی به نام علی هاشمی (برادرزاده‌ی آقای هاشمی رفسنجانی) که در 28 شهریور سال 65 این فرد در اروپا شکار شده و به آمریکا منتقل می‌شود. از او در خصوص برنامه‌ی بعدی ایران سؤال می‌شود. علی هاشمی به خاطر ارتباط نزدیکی که با آقای هاشمی داشت از اقدام بعدی ایران مطلع بود. او در پاسخ می‌گوید که در حمله‌ی بعدی قصد تسخیر بصره و اعلام جمهوری اسلامی عراق در آنجا را داریم. مأمورC.I.A می‌نویسد: «این جوان بسیار خام‌تر از آنی‌ست که هرچه که نباید می‌گفت، گفت» آمریکایی‌ها از قصد ایران برای انجام عملیات کربلای 4 در شلمچه مطلع شدند و اطلاعات را به صدام دادند و نتیجه همان شد که بر سر رزمندگان ما در عملیات کربلای 4 -من‌جمله 175 شهید غواص- آمد. همچنین در این اسناد قید شده که علی هاشمی اطلاعاتی را نیز از آمریکا برای آقای هاشمی آورد. • کانال سوم – در چهارم خرداد سال 65 آقای مک‌فارلین همراه با مشاور نخست وزیر اسرائیل – آمیرام نیر- به ایران می‌آیند و یک کلید، (به نشانه‌ی باز کردن قفل روابط با ایران) یک کیک (شیرینی) و یک کلت (به نشانه‌ی اینکه خود را خلع سلاح کردیم) و انجیل امضا شده توسط ریگان (به نشانه‌ی اینکه ما آمریکایی‌ها هم به دین معتقدیم) می‌آورند. کلیدی که آمریکایی‌ها در سال 65 آوردند تا قفل روابط با ایران را باز کنند و 27 سال بعد در سال 92 نیز مجدداً برآمد تا قفل مناسبات ایران و آمریکا را باز کند، اما غافل از آنکه اوباما می‌رود و ترامپ دیوانه می‌آید و زیر کاسه و کوزه‌ی همه چیز می‌زند. این هیئت وارد ایران شدند؛ امام مخالف بودند و فرمودند که با ایشان برخورد دیپلماتیک نشود، زیرا دیپلمات نیستند همچون مسافر عادی به هتل بروند. برخی افراد در مجلس با این افراد دیدار کردند. پس از آنکه این قضیه توسط نشریه‌ی الشراع لبنان لو رفت، امام به آقای هاشمی رفسنجانی دستور فرمودند که در راهپیمایی 13 آبان 65 تمام ماجرا را برای مردم تشریح کند. آقای مک‌فارلین و هیئت همراه او، طبق وعده‌ی قبلی که مقرر شده بود ما به آزادسازی گروگان‌ها آمریکایی در لبنان کمک کنیم و متقابلاً آمریکا برخی تجهیزات مورد نیاز در جنگ را برای ما تأمین کند، با خود 500 موشک تاو آوردند اما کلک زدند؛ بر روی موشک‌ها آرم انبارهای رژیم صهیونیستی خورده بود؛ این سلاح تاریخ مصرف گذشته بود و می‌بایست از رده خارج میشد. آبروریزی بزرگی بود و سلاح‌ها بازپس فرستاده شد. اما اسرائیل از آن بهره‌برداری تبلیغاتی کرده و به کشورهای عربی وانمود کرد به ایران سلاح فروخته است. ضربه‌ای که آمریکا به ما در این جریان وارد ساخت، بدنام کردن ایران بود؛ که هنوز پس از گذشت سی سال، ما متهم به داشتن روابط پنهانی با اسرائیل و خرید سلاح از او هستیم. اگر آمریکا در آن کیک و کلید و انجیل صادق بود، چرا دشمن ما و در رده‌ی مشاور نخست‌وزیر اسرائیل را با خود به ایران می‌آورد! این برای بار سوم بود که از آمریکایی‌ها رو دست خوردیم. اطلاعات لازم را با نفوذ و رخنه در بدنه‌ی حکومت از ما گرفتند و در قبال کمک ما به آزادسازی گروگان‌های لبنانی، به ما سلاح فاسد تحویل دادند و آبروی ما را با این عمل در میان کشورهای منطقه بر زمین ریختند. از پشت خنجر زدن، روش آمریکا در تعهدات اوست. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🌐تلگرام https://t.me/man_kazemi 🌐ایتا https://eitaa.com/mansouron