eitaa logo
mansurevatani.ir
56 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
521 ویدیو
121 فایل
مدیر کانال منصوره وطنی محقق نویسنده،کارشناس مذهبی،فعّال فضای مجازی،مشاورخانواده و تربیتی و قبل از ازدواج موضوع کانال:مذهبی اجتماعی سیاسی فرهنگی تربیتی با هدف امربه معروف ونهی از منکر
مشاهده در ایتا
دانلود
🍇انگور یکی از میوه های مقوی و بسیار لذیذی است که خواص درمانی و دارویی زیادی برای سلامتی بدن دارد. 👈از درمان چاقی تا سرطان و خواص ضد پیری @iranianshealth
❤️دخترانی که در خانه مورد حمایت عاطفی پدر واقع شده‌اند؛در ارتباط با جنس مخالف دچار تصمیم‌های لحظه‌ای و احساسی نمی‌شوند،به علت آن که از نظر عاطفی کاملا اقناع شده اند. @iranianshealth
🔴 یکی از علل طلاق در جوامع اسلامی در پایان لازم است اشاره کنیم یکی از علت هایی که باعث شده پدیدۀ «طلاق» در جوامع اسلامی بیشتر از سایر جوامع صورت بگیرد، همین منطقِ «حقوق زنان در منابع روایی» می باشد مبنی بر اینکه حقوق و مطالبات مردان از زنان، ده ها برابرِ حقوق و خواسته های زنان از مردان است! 🔸 مرد در زندگی مشترک می خواهد این منطق نادرست و نابرابر - که بیشتر به سود خودش است - را بر همسرش تحمیل نماید و زن هم طبعاً دوست ندارد یا نمی تواند همۀ این وظائف را در قبال مطالبات و حقوق اندکی که برای وی به رسمیّت شناخته شده، به جا بیاورد؛ به همین دلیل مجبور می شود طلاق بگیرد و زندگی فردی را بر زندگی مشترک ترجیح بدهد. و الحمدلله رب العالمین ✅ @alhaydarii_fa
🔺 فقه المرأة (فقه زنان)؛ تلاشی در جهت ارائۀ نگرشی نو آیت الله سید کمال حیدری ▪️ (خلاصۀ جلسۀ چهارم) 🔹 بررسی برخی از روایات منسوب به امام علی (ع) در مذمّت زنان در این جلسه به تعدادی از کلمات منسوب به امیرالمؤمنین (ع) که پیرامون ذمّ زنان وارد شده است اشاره می نماییم. البته ما انتساب این قبیل روایات را به اهل بیت (ع) قبول نداریم و معتقدیم اغلب این اخبار اصلاً از ایشان صادر نشده، نه اینکه صادرشده و ما نمی پذیریم! بسیاری از علما درصدد توجیه کلمات امیرالمؤمنین امام علی (ع) برآمده اند؛ چرا که ظاهر این روایات نگاه سلبی نسبت به زنان دارد و بعضی از علما این جملات منسوب به امام علی (ع) را - که تعدادی از آنها در کلمات قصار و خطبه های نهج البلاغه بیان شده - ضعیف دانسته اند و دسته ای دیگر معتقدند که این روایات از اساس معتبر نمی باشند. همان طور که می دانیم سخنان فراوانی از امام علی (ع) در ذمّ زنان وارد شده است، کتاب های متعددی با عنوان نگاه امیرالمؤمنین (ع) به زنان نگاشته شده و عموم شروح نهج البلاغه فصل مستقلی را در این زمینه گشوده اند. 🔹 تفاوت مبانی حدیث و رجالی در بررسی روایات مربوط به زنان با نگاه به خطب و کلمات قصار نهج البلاغه و هم چنین بیانات امیرالمؤمنین (ع) در مصادر روایی و حدیثی می بینیم که صدها روایت منسوب به امام علی (ع) در ذم و سرزنش زنان وجود دارد و چون تعداد این روایات زیاد است بنا بر «مبانی رجالی مشهور» تواتر پیش می آید و این اخبار از بحث سندی بی نیاز می شوند و اگر کسی تواتر را نپذیرد، لا اقل بر اساس مبنای جمع قرائن، قطعی الصدور بودن این روایات را باید بپذیرد؛ چرا که طبق مبنای مشهور هر متواتری قطعی الصدور می باشد ولی هر قطعی الصدوری لزوماً متواتر نیست. ❇️ اما بر اساس مبانی حدیثی و رجالی ما، حتی اگر تعداد این روایات به صدها و هزاران روایت هم برسد، این کثرت روایات، اطمینان و قطع به صدور روایت ایجاد نمی کند؛ زیرا قبلاً اشاره نمودیم که در اخذ یا طرد یک روایت، هم اعتبار «سند» باید احراز شود، هم اعتبار «مصدر» و خود کتاب باید ثابت شود، و هم اعتبار و وثاقت مؤلف کتاب باید مورد ملاحظه قرار گیرد و از همه مهتر، متن روایت باید از طریق عرضه بر قرآن و قواعد مسلّم عقلی مورد ارزیابی و راستی آزمایی قرار گیرد. حتی اگر هزار روایت هم داشته باشیم که با مبانی قطعی قرآنی در تعارض باشند، روایات را باید کناز بزنیم؛ زیرا ملاک و معیار اصلی در سنجش اعتبار روایات (سنّت مَحکیّه) - در درجۀ اوّل - قرآن کریم است. 🔹 تشبیه زنان به دنیا در سخنان امام علی (ع) در بسیاری از کلمات منسوب به امیرالمؤمنین امام (ع) دنیا به زنان تشبیه شده و زنان به دنیا، و هر صفتی که در مذمّت دنیا ذکر شده دقیقاً همان صفت برای سرزنش زنان نیز به کار برده شده است؛ یعنی بنا بر آنچه که در این اخبار آمده امام علی (ع) بین دنیا و زنان یک نوع استعاره و این همانی برقرار نموده اند! به عنوان مثال، مولای متقیان (ع) در ذمّ دنیا می فرمایند: تو را سه طلاقه نمودم که دیگر رجعتی در آن نباشد. واضح است که اصطلاح سه طلاقه فقط دربارۀ زنان به کار برده می شود نه مردان. 🔹 نمونه هایی دیگر از روایات در مذمّت زنان یکی از سخنانی که به امام علی (ع) در مذمّت زنان نسبت داده شده، عبارت «یا اشباه الرجال» می باشد که حضرت در توبیخ و سرزنش یاران خود، آنها را شبیه به زنان معرفی می کنند؛ یعنی ظاهر عبارت این است که معیار در کمال و فضیلت، مردان هستند و با این معیار اصحاب خود را سرزنش می نمایند که چرا همچون زنان هستند! کلام دیگری که به مولا امیرالمؤمنین (ع) نسبت داده شده این عبارت است که: - همت زنان برای زینت های حیات دنیوی و فساد در آن است! یعنی اصل در خلقت زنان، توجه به زینت های دنیوی است و همت زنان متوجه فساد در دنیا می شود! و قرآن هم می فرماید: «زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ»؛ آل عمران/ 14 (براى مردم ميل به شهوت از جمله زنان تزيين شده است). «مِن» در آیۀ شریفه از نظر ادبی مِن «بیانیه» است؛ لذا عده ای گفته اند اوّلین مورد و مهمترین مصداقی که در این آیه به عنوان زینت های دنیا ذکر شده، زنان هستند. روایات دیگری نیز در این زمینه وجود دارد: - غیرت زنان کفر، و غیرت مردان ایمان است. - بهترین خصوصیت اخلاقی زنان، بدترین خصوصیت اخلاقی مردان است. - زنان وقتی تو را دوست داشته باشند آزارت می دهند و وقتی مورد غضب آنان قرار گیری به تو خیانت می کنند. - چه بسا دوستی زنان تو را بکشد! - غضب زنان بلایی است که درمانی برای آن وجود ندارد! - هيچ چیزی شوم نمی باشد و اگر چیزی شوم باشد، آن شومی در زنان و در خانه و در اسب است. - هیچ مردی نیست که پست باشد مگر اینکه زنی پست تر از او وجود دارد (یعنی پست ترین مردان، بهتر از زنانند!) ✅ @alhaydarii_fa
- هیچ زن صالحی نیست مگر اینکه مردی بالاتر از او باشد (یعنی زنان به هر درجه ای که برسند باز هم مردان از آنها بالاترند!). و... اين روايات در کتاب «موسوعة المرأة في الأخبار»، جلد اول، صفحۀ ٣٥ آمده است. 🔹 ضرورت پیرایش منابع روایی این موارد نمونه هایی از موروث روایی ما می باشند که منظومۀ معارف دینی ما را تحت الشعاع قرار داده اند و هنگامی که ما تصریح می کنیم قسمتی از موروث روایی ما معارف دینی ما را نابود می نماید و باید اصلاح شود، عده ای می گویند چرا مکتب اهل بیت (ع) را تضعیف می کنید؟!! گویا از منظر این افراد، معارف دینی خلاصه شده در موروث روایی، آن هم یک چنین روایاتی که از دیدگاه ما غالب آنها مخالف قرآن می باشند. یکی از علت هایی که باعث شده دسته ای در مقابل تهذیب و اصلاح منابع روایی (سنّت مَحکیّه و نه سنّت واقعیه!) جبهه گیری کنند این است که یک دور کامل موروث روائی را ندیده اند و از میان روایات، بیشتر روایات فقهی را مطالعه نموده اند. ✔️ باید توجه داشت که این اخبار حتی اگر سندشان هم ضعیف باشد، بالأخره تأثیر سوء خود را روی نگرش اهل علم و عموم مردم گذاشته و می گذارد. وقتی نتایج استنباطی این دسته از روایات در بحث های فقهی و نظام خانواده و مسائل اجتماعی وارد می شود، مشکلات خود را نشان می دهد. 🔹 طرح برخی سؤالات و تأمّلات دربارۀ حقوق زنان در اینجا سوالات مهمی پیش می آید که برخی از آنها از این قرار است: - آیا با نتایجی که از این نوع روایات به دست می آید، می توان با زنان بر اساس انصاف برخورد نمود؟ - با این وجود یک چنین نگرش منفی ای، می توانیم حقوق آنها را به طور کامل به ایشان بدهیم؟ - آیا زنان نقشی در ادارۀ اجتماع دارند یا خیر؟ - با توجه به اینکه طبق منظومۀ روایی ما زنان سفیه، ناقص العقل و شرّ هستند می توانیم برای آنها در اجتماع حقّ انتخاب و اظهار نظر قائل شویم؟ 🔹 حقوق زنان در منابع روائی بر اساس کتاب جواهر الکلام حقوق و وظایف زنان در روایات، در کتاب جواهر الکلام (جلد ۳۱، صفحه ۱۴۶) - که از مهترین و اساسی ترین کتاب های فقهی ما محسوب می شود – اینگونه بیان شده است: - زن حق ندارد با شوهرش مخالفت کند - بدون اجازه شوهرش صدقه ندهد - بدون اجازه شوهرش روزه مستحبی نگیرد - خودش را از همسرش منع ننماید حتی اگر بر پشت چارپایی نشسته باشد - بدون اجازۀ شوهرش از خانه خارج نشود حتی اگر بخواهد به دیدار پدرش و آشنایانش برود یا در مجلس عزای پدرش شرکت نماید - برای شوهرش بهترین لباس ها را بپوشد و بهترین عطرها را استعمال نماید و خودش را به بهترین شکل تزیین نماید و شب و روز در همه حالات خودش را بر شوهرش عرضه نماید - زن نمی تواند در کارهای شوهرش همچون آزاد کردن بردگان و دادن صدقه و تدبیر امور منزل و بخشیدن اموال و نذر در اموال دخالت نماید - اگر زنی به شوهرش بگوید در تو هیچ خیری ندیدم اعمالش نابود خواهد شد و این سخنش همچون شرک به خداست! - اگر کاری را بدون اذن همسرش انجام دهد ملائکه آسمان و زمین و ملائکه غضب و رحمت الهی او را لعن خواهند نمود. وی پس از برشمردن وظایف فراوان زنان، وظیفۀ مردان در قابل همسرانشان را به صورت حداقلی چنین می آورد: - شکم او را سیر کند - به او لباس بپوشاند - برایش مسکن تهیه کند. یعنی تنها حق زنان بر مردان غذا و لباس و سرپناه است، در مقابل مطالبات فراوانی و حداکثری که مردان از زنان دارند! لازم به ذکر است تمام آنچه که مرحوم صاحب جواهر ذکر نموده، برگرفته از نصّ روایات ما می باشد! نه اینکه نظر شخصی خودش را گفته باشد. و این مختص به میراث روایی شیعی نمی باشد، بلکه این قبیل اخبار در منابع روایی اهل سنّت چندین برابر بیشتر وجود دارد. 🔹 مقایسۀ منطق روایات با منطق قرآن در مسألۀ زنان حال باید تأمّل کرد آیا این منطق که زنان ده ها وظیفه در قبال مردان دارند و تنها دو سه حق بیشتر ندارند، با منطق قرآن سازگار است که می فرماید: «ولهن مثل الذی علیهن بالمعروف»؛ بقره/ 228 (و برای زنان به همان اندازۀ وظایفشان، حقوق شایسته وجود دارد). اگر کسی بگوید در ادامه آیه می فرماید: «وللرجال علیهن درجة و الله عزیز حکیم»؛ (و مردان را بر زنان درجه و مرتبتی است و خدا عزیز و حکیم است)، در آینده بحث خواهیم نمود که آیا این درجه یک «امتیاز» است که مردان بر زنان دارند یا اینکه یک «مسئولیت» است؟! ✅ @alhaydarii_fa
🔳سوپرمارکت‌های کره‌ای در ایران 🔸 معاون فروشگاه زنجیره‌ای: بعد از حضور موفق در ایران فعالیتهایمان را گسترش میدهیم 🔹شرکت کره‌ای بی جی اف ریتیل، مالک بزرگترین سوپرمارکت‌های زنجیره‌ای این کشور (CU) اعلام کرد، اولین شعبه این فروشگاه‌ها را در ایران افتتاح کرده است. 🔹هونگ جونگ کوک، معاون شرکت بی جی اف ریتیل در این باره گفت: «ایران با جمعیتی بیش از 80 میلیون نفری بزرگترین بازار در منطقه خاورمیانه است. ما بعد از حضور موفق در بازار ایران، توسعه جهانی فعالیت‌هایمان را سرعت خواهیم بخشید.» ☑️ @khat57
🔻مكاشفات شبيه به خواب ها هستند براى يک حركت كوتاهى که انسان يک وقتى در خودش ايجاد كند. 🔸معناىِ حقيقی مكاشفه يعنى كنار رفتن پرده ها؛ همانطور كه اميرالمؤمنين ‌عليه السلام مى فرمايد: «لوكشف الغطا ما ازددت يقينا» (غرر الحكم، ص566) یعنی اگر همه پرده ها کنار برود به یقین من اضافه نمی شود. 🔹اين معنى حقيقى كشف است. مکاشفه يعنى ورود به برزخيات و ملكوت عالم. اين کار امكان پذير است. اين دیدن اگر در بيدارى اتفاق افتاد و حس ها با ملكوت شروع به ارتباط كرد و پيوند برقرار كرد به آن مكاشفه مى گويند. ارتباط پیدا کردن بعضى حس ها را مكاشفه مى گويند. 🔸حتما این ديدن فقط از راه چشم نيست. يک وقتى مثلا يک نفر شروع به خواندن قرآن مى كند و يک معانی جدیدی به ذهنش مى آيد، اين را هم مكاشفه مى گويند. چون دارد پرده ها كنار مى رود و كشف معانى مى شود، اين هم يكى از مصاديق مكاشفه هست. ‌ ‌ 🔺کانال رسمی حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @Nasery_ir http://t.me/joinchat/Ac2NBDvAMQYWLfO-R_QeYw
سید سکوت ⚡️حضرت آیت الله فرمودند: من سیزده ساله بودم، سیدی در کوه خضر می نشست که به او می گفتند: سید سکوت. بیست سال بود که حرف نمی زد. من با بعضی بچه ها رفته بودیم کوه خضر و او را دیدیم. شخصی از روستائی آمد گفت: مریض داریم او را دعا کنید! سید با حرکات دست و اشاره به او تفهیم کرد که مریض خوب شد، بعد معلوم شد که مریض خوب شده است! همچنین مثل این که فهمیده بود ما بچه ها گرسنه هستیم، با اشاره دست به ما بچه ها فهماند که در فلان منطقه پائین کوه دارند اطعام می کنند، بروید بخورید، ما رفتیم پائین به همان مکانی که آدرس داده بود، دیدیم در یک باغی آش پخته اند و به مردم می دهند. ☀️پس از بیان این مطلب، آیت الله بهاالدینی فرمودند: بزرگان هم به او سر می زدند. عرض شد: آقا این سید سکوت را که فرمودید بزرگان هم پیش او می رفتند، چه سرّی داشت؟! 🔔استاد فاطمی نیا در جلسه ای با ذکر چند نکته اخلاقی و عرفانی فرمودند: خدمت آیت الله بهاالدینی رسیدم. گفتم آقا راز مقام و رتبه سید سکوت چه بود؟ آقا دستشان را بردند به طرف لبشان و فرمودند: در را بسته بود خدا شاهد است الان مردم خیلی دست کم گرفته اند آبرو بردن را. 💥ببینید خدا چند را نمی بخشد: ۱- عمدا نماز نخواندن ۲- به ناحق آدم کشتن ۳- عقوق والدین ۴- آبرو بردن. 💠💠💠💠💠 @HatefSalehi
دومین دسته از میزان های تصحیح روایات – از نظر اهمیت و برتری – عبارتند از «مرجعیات تصحیحی». منظور از این مراجع تصحیح، یک سلسله ملاک هایی است که هر کدام از آنها به نحو مستقل می تواند موجب قبول یا ردّ اخبار شوند؛ یعنی نیازی نیست که حتماً سایر ملاک ها به آن ضمیمه شوند تا بتواند مؤثر واقع شود. مرجعیات تصحیحی شامل پنج مورد ذیل می شود: 1) احادیث متواتر 2) ضرورت های دینی 3) احکام قطعی عقل 4) حقایق تاریخی 5) و حقایق علمی. به عنوان نمونه، چنانچه یک روایت – بعد از اینکه از طریق عرضه به قرآن تصحیح یا ردّ نشد – با یک حقیقت قطعی عقلی مثل اینکه «هر معلولی علت دارد» در تعارض بود، طرد می شود و در این جا نیازی نیست که حتماً با سایر ملاک ها نیز مخالف باشد، بلکه صرف مخالفت با یکی از این معیارها برای ردّش کفایت می کند. 3⃣ قرائن تصحیحی سوّمین دسته از میزان های تصحیح روایات، «قرائن تصحیحی» نام گرفته اند. این قرائن، ملاک هایی هستند که – معمولاً – به تنهایی نمی توانند موجب اخذ یا طرد یک روایت شوند؛ یعنی حتماً باید به سایر قرائن ضمیمه شوند تا میزان احتمال صحّت صدور آن روایت را بالا ببرند. تفاوت «قرائن تصحیحی» با «مرجعیات تصحیحی» در این است که هر یک از «مرجعیات» به تنهایی و به نحو مستقل می توانند باعث تصحیح یک روایت شوند، اما «قرائن» باید به سایر قرائن مشابه ضمیمه شوند تا انسان را به «اطمینان» برسانند که روایت مدّنظر از معصوم (علیه السلام) صادر شده است. در کتاب «میزان تصحیح الموروث الروایی» شش مورد از این قرائن ذکر شده است: 1- کیفیت سند (طبیعت و سرشت متن) 2— کیفیت راوی (طبیعت و سرشت راوی) 3- امتیازات متن 4- زمان نصّ 5- عمل اصحاب به خبر ضعیف، و اعراضشان از خبر صحیح 6- کیفیت منبع حدیثی و زمان تدوین آن. برای توضیح چگونگیِ میزان قرار گرفتن هر یک از این قرائن و سایر مطالب پیرامون آنها باید به خود کتاب رجوع کرد. ✔️ خلاصۀ بحث در کتاب «میزان تصحیح الموروث الروایی»، در مجموع 12 میزان یا مصحّح – در قالب سه عنوان - برای تصحیح روایات ذکر شده است: 1. عرضه به قرآن (اوّلین و مهمترین میزان) —— 2. احادیث متواتر 3. ضرورت های دینی 4. احکام قطعی عقل 5. حقایق تاریخی 6. حقایق علمی —— 7. کیفیت سند (طبیعت و سرشت متن) 8. کیفیت راوی (طبیعت و سرشت راوی) 9. امتیازات متن 10- زمان نصّ 11- عمل اصحاب به خبر ضعیف، و اعراضشان از خبر صحیح 12- کیفیت منبع حدیثی و زمان تدوین آن. ________ پی نوشت ها: 1- البته فقها و اصولیون شیعه در مبحث «تعادل و تراجیح» اصول فقه، «عرضه به قرآن» را به عنوان یکی از مرجّحات برای ترجیح و تقدّم یکی از دو روایت متعارض صحیح السنّد معتبر می دانند، آن هم به عنوان آخرین ملاک و نه به عنوان اولین و مهمترین معیار! ضمن اینکه معیارقراردادنِ «عرضه به قرآن» در مقام «تصحیح»، غیر از معیارقراردادن آن در مقام «ترجیح» است. 2- البته در این جا مطالب و نکات دقیقِ فراوانی وجود دارد که – به دلیل احتراز از طولانی شد متن حاضر - امکان ورود تفصیلی به آنها نیست؛ از این رو توصیه می شود مخاطبان گرامی حتماً به اصل کتاب رجوع کنند تا از ابعاد گوناگون و جزئیات این بحث مهم و سرنوشت ساز آگاهی یابند. ✅ @alhaydarii_fa@alhaydarii_fa
🔺 موازین و معیارهای تصحیح روایات از دیدگاه آیت الله حیدری 1⃣ مقدّمه لازم به ذکر است که از علامه حیدری تا کنون حدود 150 جلد کتاب در زمینه های مختلف علوم و معارف اسلامی به چاپ رسیده است. در این میان با قاطعیت می توان گفت یکی از مهمترین و راهبردی ترین آثار ایشان، کتاب «میزان تصحیح الموروث الروایی» است. پیشتر به نحو اجمالی به معرفی این کتاب پرداخته بودیم. اکنون در این نوشتار قصد داریم چکیده و اصل سخن و مدّعای این اثر کم نظیر - اگر نگوییم بی نظیر - را که در متن قبلی مطرح نشده بود، به طور مختصر بیان کنیم. این کتاب، جلد دوّم از مجموعه ای پنج جلدی تحت عنوان «اسلام محوریة القرآن» است. 2⃣ برخی از آسیب های منابع روایی همان طور که می دانیم آسیب ها و آفات متعدّدی دامن گیر احادیث و منابع روایی شده است. برخی از این معضلات عبارت اند از: جعل و کذب، نقل به معنا، اختصار، تصحیف، تقطیع، سهو و خطای راوی، نسیان، تقیّه، نقص و زیادت و غیره. طبیعی است که در یک چنین وضعیتی، به راحتی و چشم بسته نمی توان به هر روایتی به صِرف اینکه در یکی از منابع حدیثی آمده عمل کرد! چرا که معلوم نیست اصلاً آن نقل قول، روایت بوده باشد و معصوم (علیه السلام) آن سخن را فرموده باشد! در این میان باید به دنبال ملاک ها و ضوابطی بود که با تکیه برآنها، بتوان «روایت معلوم الصدور» را از «روایت غیر معلوم الصدور» تشخیص داد. در همین راستا، همّت اصلی مؤلف محترم این کتاب نیز، به دست دادن میزان هایی برای تصحیح موروث روایی و جواز عمل به آنها بوده است. 3⃣ اولین میزان تصحیح روایات، عرضه به قرآن یا بررسی سندی؟! گفتنی است که غالب فقها، محدثین و رجالیون – چه شیعه و چه سنّی - تمرکز اصلی شان در «تصحیح» روایات، متوجّه صحّت یا ضعف «سند» آنها بوده است، حال یا به این صورت که سند را شرط اصلی صحّت صدور در نظر گرفته اند (روش وثاقت سندی)، و یا اینکه سند را به عنوان یکی از قرائن – در کنار و عرض سایر قرائن – معتبر دانسته اند (روش وثاقت صدوری). بر خلاف روش فوق که «عرضه به قرآن» را در «تصحیح» روایات عملاً به کار نمی بندد [1] یا بدان بسیار کم توجّه است، آیت الله حیدری در تصحیح روایات از شیوۀ دیگری که مختصّ خود ایشان است بهره می گیرند. در این شیوه اولین و مهمترین معیار و میزان برای تصحیح روایات، عرضه به قرآن کریم است. دیگران هم ممکن است اشاره ای به ضرورت عرضۀ روایات به قرآن داشته باشند، اما قرآن را اولین و اساسی ترین معیار قرار نمی دهند، حال آنکه از دیدگاه علامه حیدری قرآن «حاکم» بر سایر قرائن است و تا وقتی یک روایت - به منظور احراز موافقت یا عدم مخالفت - به قرآن عرضه نشده است، نمی توان سراغ سایر قرائن تصحیحی رفت؛ چرا که همۀ آنها در «طول» قرآن اند، بر خلاف نظر مشهور که قرآن را در «عرض» سایر قرائن قرار می دهند [2]. 4⃣ میزان های سه گانۀ تصحیح روایات با توجه به مطلب فوق، باید افزود آیت الله حیدری میزان ها و معیارهای تصحیح روایات را به طور کلّی به سه دسته تقسیم نموده اند: 1- عرضه به قرآن 2- مرجعیات تصحیحی (المرجعیات التصحیحیه) 3- قرائن تصحیحی (القرائن التصحیحیه؛ نظام جمع القرائن؛ القرینه الترجیحیه). در ادامه به توضیح کوتاه هر یک از این سه میزان می پردازیم: 1⃣ عرضه به قرآن مراد از میزان بودن «عرضه به قرآن» این است که هر روایتی باید در ابتدا - و پیش ار توجه به قوّت یا ضعف سندش – به آیات و مبانی قرآنی عرضه شود تا «موافقت» یا «عدم مخالفتش» با آنها احراز گردد. اگر موافق با آیات قرآنی بود، مشخص می شود خبر مورد نظر از معصومین (علیهم السلام) صادر شده و طبعاً می توان بدان عمل کرد. اما در صورتی که مخالف آیات قرآن بود، طرد و ردّ می شود و لذا نمی توان به آن عمل کرد؛ هر چند سندش صحیح باشد! حال اگر در این میان روایتی یافت شد که نه موافقتش با آیات قرآن احراز گشت و نه عدم مخالفتش تشخیص داده شد؛ یعنی فاقد دو شرط مذکور بود، در این جا ناچاراً باید سراغ سایر میزان ها و ملاک های تصحیح رفت. پس، از نظر آیت الله حیدری بهره گیری از سایر قرائن، متوقف است بر عدم برخورداری روایات مورد نظر از دو شرط «موافقت» و «عدم مخالفت». این دیدگاه نیز مختصّ علامه حیدری است و دیگران – بر حسب تتبّع - چینین شرطی را در تصحیح روایات اخذ ننموده اند؛ یعنی نگفته اند پیش از بحث سندی، حتماً باید روایات را به قرآن ارجاع دهیم و در صورت عدم برخورداری از دو شرط مذکور، مجازیم سراغ قرائن دیگر - از جمله قوّت و ضعف سند - برویم. 2⃣ مرجعیات تصحیحی
🔻هر آيه ای و هر سوره ای يک برنامه ای برای خودش دارد. تازه هر کدام بابي دارند. گاهی درب را به روی مردم باز می كنند و گاهی باز نمی كنند. 🔸اصل قرآن يک رقم باید راه بدهد؛ سُوَر قرآن يک رقم دیگر و آيات قرآن باز به نحو دیگری باید درب را به روی انسان باز کنند. خودِ يك آيه وقتي طرح مي شود تا يک خورده در اطرافش بحث شود، بايد درب را باز كند و راه بدهد. 🔹قرآن و حتي تک تک آيات قرآن سلطنتشان بسيار بالا است؛ گاهي راه نمي دهند. راه دادن آیات، افراد خاصّي و شرائط خاصی نیاز دارد. اگر يكي از آیات به انسان راه بدهد گاهي از يك آيه به خیلی چیزها همواره پی می برد. چون آیات به هم مربوط هستند؛ از اين آيه به آن آيه پی می برد و از آن آيه به يک سری معارف دیگر پی می رسد. ‌ ‌ 🔺کانال رسمی حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @Nasery_ir http://t.me/joinchat/Ac2NBDvAMQYWLfO-R_QeYw
🔺 عظمت مقام زن در قرآن کریم 🔹 یکی از مهمترین آیاتی که به جایگاه والای زنان در قرآن اشاره نموده، آیه پنجم از سوره ضحی می باشد: (وَلَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضَىٰ)؛ و پروردگارت به زودی به تو عطایی می کند که راضی شوی. این آیه شریفه بالاترین مقام و کرامت را برای پیامبر اکرم (ص) تصویر می نماید و اشاره می کند که نبی اکرم (ص) به مرتبه ای از مراتب کمالی رسیده که خداوند متعال درصدد جلب رضایت او می باشد. غالبا این بندگان هستند که باید به دنبال جلب رضایت پروردگار باشند تا اینکه خدا از آنها خشنود گردد، اما گاهی مقام بنده ای تا جایی بالا می رود که خداوند متعال با آن عظمت خود، در مقام راضی ساختن بنده خویش برمی آید. ❓ حال با توجه به آیه ای که در ابتدای بحث ذکر شد، سوال این است که اعطاء و بخشش الهی که به وسیله آن رضایت پیامبر اکرم (ص) حاصل شده چیست؟! 🔻 با رجوع به قرآن مشخص می شود لفظ اعطاء - که درباره رسول خدا (ص) ذکر شده - تنها در آیه اول سوره کوثر آماده است: (إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ)؛ محققا ما به تو خير كثير داديم. در اینکه آشکارترین مصداق کوثر، حضرت فاطمه زهراء (سلام الله علیها) می باشد هیچ شکی وجود ندارد و بحث ما در حال حاضر ناظر به این مطلب نیست، بلکه مقصود ما این است که خداوند متعال نسل پیامبر اکرم (ص) را به وسیله فاطمه زهراء (س) - که یک زن است - حفظ نمودند و این آیه مرتبط با نسل طاهر نبی اکرم (ص) یعنی اهل بیت (ع) می باشد؛ به قرینه سومین آیه سوره کوثر که می فرماید: (إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ)؛ و بدان كه محققا شماتت گوى و دشمن تو ابتر و بلا عقب است. پس مشخص می شود که اولاد بزرگوار نبی اکرم (ص) از مصادیق کوثر هستند. ▪️ اکنون با توجه به مطالب فوق باید افزود خداوند برای نشان دادن جایگاه بلند زنان در نزد خود - آن هم در جامعه ای که زنان هیچ منزلت و ارزشی نداشتند به طوری که هرگاه دختری متولد می شد از سر شرم و به خاطر ناراحتی او را زنده به گور می کردند - نسل خاتم الأنبیاء را از فرزند دخترش قرار داد و بالاترین عظمت و شرافت را نصیب فرزند دختر نمود که اعراب جاهلیت آن را عار می دانستند. اگر کسی بگوید این مقام تنها مختص فاطمه زهراء (س) می باشد، پاسخ می دهیم هر چند سرور زنان عالم حضرت زهراء (س) می باشد اما خدواند متعال می خواهد عظمت زنان را به اعراب جاهلیت نشان دهد و با اینکه امکان داشت نسل پیامبر (ص) از فرزند پسر ادامه یابد اما اراده حکیمانه خداوند بر این تعلق گرفت که نسل مطهر پیامبر (ص) از حضرت صدیقه فاطمه (س) ادامه یابد و بدین وسیله کرامت زنان را به جامعه جاهلی که زنان را تحقیر می کردند نشان دهد. ✔️ بنابراین مشخص شد که مصداق عطای الهی که پیامبر اکرم (ص) را راضی و خشنود گردانید، از نسل زنان می باشد و نه از میان مردان، و این مساله بیانگر کرامت، عظمت و علو مرتبه زنان نزد خداوند متعال است. 📚📚📚 برگرفته از جلسه نهم درس خارج "فقه المرأة"/ آیت الله سید کمال حیدری
🔴 مطلب بسیار مهمّ دیگر اینکه اگر کسی - به هر دلیل - در مقام مرجعیت قرار گرفته بود، این به آن معنا نیست که وی حتماً دارای ویژگی مذکور (جامعیت علمی در ابعاد گوناگون) بوده است، بلکه چه بسا بدون برخورداری از اجتهاد در علوم مورد نیاز، در این جایگاه مهم و حسّاس قرار گرفته باشد. به بیان دیگر، اینکه کسی صرفاً متصدّی مقام مرجعیّت شود، دلیل بر این نیست که لزوماً جامعِ علوم و معارف اسلامی بوده باشد. برخی از مهمترین و مطمئن ترین معیارها و ملاک ها برای تشخیص جامعیت اهل علم عبارت اند از: 1⃣ تألیفات متعدّد در ابعاد گوناگون معارف دینی (اعم از اصول و فروع دین) 2⃣ یا حضور فعّال در مراکز علمی و تدریس در زمینه های مختلف علوم اسلامی 3⃣ و یا تحقیق و پرس و جو از اهل خبره [خبره نیز کسی است که از مبنای «ضرورت جامعیت در علوم اسلامی» به خوبی آگاهی داشته و بدان قائل باشد]. ✔️ کسی که فقط در یک علم مثلاً در فقه مجتهد و صاحب نظر است، سخن او در حیطۀ تخصّصش قابل احترام است، اما چنین فردی حقّ ندارد در سایر ابعاد و حوزه های معرفت دینی - که در آنها مطالعات کافی و تحقیقات تخصّصی نداشته - دخالت و اظهار نظر کند و کتاب عقائد یا تفسیر بنویسد. به همین شکل، آن که فقط در حوزۀ اعتقادات متخصّص است، حقّ ندارد کتاب فقهی بنویسد و در امور شرعی نظر بدهد. اما کسی که در همۀ این علوم به مقام جامعیت و اجتهاد رسیده، طبعاً می تواند در تمام این حوزه ها وارد شده و به تبیین آراء و نظریات خود به نحو استدلالی بپردازد. ✅ @alhaydarii_fa
🔺 ضرورت مشخص نمودن هویّت مرجع دینی/ آیت الله سید کمال حیدری (قسمت اوّل) 🔹 یکی از مهمترین ارکان و مقوّمات پروژۀ اصلاحی ما، اصلاح مؤسّسات دینی است؛ زیرا این مراکز تحقیقاتی از اساسی ترین اجزاء و بخش هایی است که معرفت دینی و جهان بینی اسلامی را شکل می دهند و روشن است که مرجعیت دینی، از نقش و جایگاه ویژه ای در پویایی و تحرّک بخشی به حیات فکری و زندگی اجتماعی در جهان اسلام برخوردار است، بلکه خود همین نهاد دینی نگرش و وجهۀ نظر صحیح را برای مردم ترسیم می کند؛ اعم از اینکه این مرجعیت دینی، حوزویِ شیعی باشد، یا ازهری سنّی، یا سلفی وهابی و یا صوفی باشد. بنابراین، ما برای اینکه بتوانیم حرکت اصلاحی خود را تحّقق ببخشیم، باید چیستی و ماهیت مرجعیت دینی را به خوبی بشناسیم. 🔹 هویت مرجع دینی، در گرو فهم خود دین است؛ یعنی ما اوّل باید ببینیم دین چیست و مشتمل بر چه معارفی است تا اینکه بتوانیم عالم و مرجع دین را بشناسیم. همۀ علمای اسلام بر این امر اتفاق دارند که آموزه های دین منحصر به احکام فقهی و عملی نیست، بلکه دین مجموعه ای از اعتقادات، اخلاق و امور شرعی است. پس، از آن جهت که دین معارف متعدّد و متنوّع «نقلی» و «عقلی» را در بردارد، عالم و مرجع دینی نیز به کسی گفته می شود که بر همۀ این آموزه ها اشراف و احاطه داشته باشد [به معنای «اجتهاد» در آنها و نه لزوماً «اعلمیّت»]. 🔹 با توجه به مطالب فوق، ما معتقدیم علوم و معارفی که یک مرجع دینی باید واجد آنها باشد عبارت است از کلام، فلسفه، عرفان، اخلاق، فقه، اصول، تفسیر و حدیث، به اضافۀ برخورداری از نگرش صحیح سیاسی و اجتماعی (علوم اوّلیه). لازم به ذکر است که دانش های مذکور، قدر متیقّن و حداقلِ آن معارفی است که یک مرجع دینی باید آنها را بداند، اما در کنار این علوم، معارف مفید دیگری نیز وجود دارند (علوم ثانوی) که شایسته است مرجع دینی از آنها هم در حدّ ضرورت و نیاز، اطلاع داشته باشد همچون: رجال، درایه، تاریخ (اعم از توصیفی و تحلیلی). ✔️ بر این اساس، فقط کسی که در همۀ علوم فوق به مرتبۀ اجتهاد و تخصّص [و نه لزوماً اعلمیّت] رسیده باشد، مرجع به معنای واقعی کلمه خواهد بود، و چنانچه کسی جامع دانش های مذکور نباشد، مرجع دینی نخواهد بود بلکه صرفاً در همان علمی است که در آن متخصّص است مرجع می باشد! به این معنا که اگر فقط عالم «فقه» باشد «تنها در امور فقهی» مرجع است؛ و همچنین کسی که منحصراً در «فلسفه» مجتهد و صاحب نظر است، «فقط در مباحث فلسفی» می تواند محلّ رجوع قرار گیرد، یا کسی که فقط «تفسیر» می داند، «تنها در زمینۀ مباحث تفسیری» مرجع خواهد بود، اما هیچیک از این اصناف علما، عالم و مرجع دین نخواهند بود؛ زیرا دین فقط فقه یا تنها فلسفه یا صرفاً تفسیر نیست بلکه مجموعه ای هماهنگ و مترابط از همۀ آنها است. 🔹 شایان ذکر است اینکه از گذشته تا کنون به «مرجع فقهی» - که تخصّص اصلی اش فقه است و در سایر زمینه ها مجتهد و صاحب نظر نیست - «مرجع دینی» گفته شده، مسامحه ای بزرگ در استعمالِ اصطلاح «مرجعیت دینی» است؛ یعنی این لفظ را برای هر عالمی نمی توان به کار برد مگر کسی که جامع همۀ علوم مذکور باشد! به بیان دقیق تر، «مرجع فقهی»، غیر از «مرجع دینی» است و نباید بین آن دو خلط کرد. این مطلب قابل انکار نیست که برخی از علمای بزرگ در طول تاریخ از یکچنین جامعیتی برخوردار بوده اند، اما بحث ما کبروی و ناظر به قاعدۀ صحیح در این زمینه است و نه یک مبحث صغروی و ناظر به مصادیق؛ لذا هر کس که این اصل کلّی را فرا گرفت، خودش باید مصداق آن را تشخیص دهد. ✅ @alhaydarii_fa
🌺آیت‌الله بهجت قدس‌سره: 📝 بابا بترس برای دین، بترس برای خدا. افسار خودت را نده به کسی که نمی‌شناسی؛ او را معیّت نکن؛ کاملاً دور خودت را حفظ کن. 📚 (به‌سوی محبوب، ص١٠٨و١٠٩) 👈 کمی تا بهجت🌷 @behjat135
💢منظومه‌ای از دادرسی عادلانه موجود در فقه تهیه شود http://yon.ir/xopKO ✔️محمدمهدی مقدادی، عضو هیئت علمی دانشگاه مفید: در فقه امامیه بر اساس مکتب اهل بیت(ع) دادرسی عادلانه بسیار دقیق و ظریف وجود دارد که باید مدون و تنظیم شود و به عنوان منظومه‌ای در داخل و خارج کشور مورد استفاده قرار بگیرد که یکی از اثرات ارزشمندی که می‌تواند ما را در دادرسی عادلانه کمک کند اثر فقه القضا آیت‌الله موسوی اردبیلی(ره) است. پرداختن به مسائل روز قضایی، قلم شیوا و استدلال‌های قوی از ویژگی‌های این اثر است که باید از عربی به فارسی ترجمه شود. @ijtihadnetwork | گزیده‌ اخبار و اطلاعات فقه
✅ ختمی مجرب به دستور آیت‌الله بهجت قدس‌سره: ⭕️ ختم سوره واقعه آیت‌الله بهجت قدس‌سره به ختم سورۀ «واقعه» اهمیت فراوانی می‌دادند و آن را به اطرافیان خود توصیه می‌کردند. دستور این ختم بدین شرح است: ✅ ملا محسن فیض کاشانی قدس‌سره در کتاب اللیالی‌المخزونه می‌گوید: چون اول ماه دوشنبه باشد شروع کند به خواندن این سورۀ مبارکه با طهارت و رو به قبله، روز اول یک مرتبه، روز دوم دو مرتبه، و روز سوم سه مرتبه و همچنین تا چهاردهم چهارده مرتبه بخواند و بعد از تلاوت سورۀ مبارکه هر روز این دعا را بخواند: يا مُسَبِّبَ الْأَسْبابِ وَ يَا مُفَتِّحَ الْأَبْوابِ، اِفْتَحْ لَنا الْأَبْوابَ وَ يَسِّرْ عَلَيْنَا الْحِسابَ وَ سَهِّلْ عَلَيْنَا الْعِقابَ [الصِّعابَ]، اللَّهُمَّ إِنْ كَانَ رِزْقِي وَ رِزْقُ عِیالي فِي السَّمَاءِ فَأَنْزِلْهُ، وَ إِنْ كَانَ فِي الْأَرْضِ فَأَخْرِجْهُ، وَ إِنْ كَانَ فِي الْأَرْضِ بَعِيدًا فَقَرِّبْهُ، وَ إِنْ كَانَ قَرِيبًا فَيَسِّرْهُ، وَ إِنْ كانَ يَسِيرًا فَكَثِّرْهُ، وَ إِنْ كانَ كَثيرًا فَخَلِّدْهُ، وَ إِنْ كانَ مُخَلَّدًا فَطَيِّبْهُ، وَ إِنْ كانَ طَيِّبًا فَبارِكْ لِي فِيهِ، وَ إِنْ لَمْ يَكُنْ يَا رَبِّ فَكَوِّنْهُ بِكَيْنُونِيَّتِكَ، وَ وَحْدانِيَّتِكَ إِنَّكَ عَلی كُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ، وَ إِنْ كانَ عَلی أَيْدِي شِرارِ خَلْقِكَ فَانْزَعْهُ وَ انْقُلْهُ إِلَيَّ حَيْثُ أَكُونُ، وَ لَا تَنْقُلْنِي إِلَيهِ حَيْثُ يَكُونُ. ✅ در ادامه از مرحوم مجلسی رحمه‌الله به نقل از امام سجاد علیه‌السلام این عمل را با دعایی در پنجشنبه‌های میان این چهارده روز نقل می‌کند؛ آن دعا چنین است: يا واحِدُ يَا ماجِدُ، يَا جَوادُ يَا حَليمُ، يَا حَنّانُ يَا مَنّانُ يَا كَريمُ، أَسْأَلُكَ تُحْفَةً مِنْ تُحَفاتِكَ تَلُمُّ بِها شَعْثي، وَ تَقْضي بِها دَيْني، وَ تُصْلِحُ بِهَا شَأْني، بِرَحْمَتِكَ يَا سَيِّدي. اَللّهُمَّ إِنْ كانَ رِزْقي فِي السَّماءِ فَأَنْزِلْهُ، وَ إِنْ كانَ فِي الأَرْضِ فَأَخْرِجْهُ، وَ إِنْ كانَ بَعيدًا فَقَرِّبْهُ، وَ إِنْ كانَ قَريبًا فَيَسِّرْهُ، وَ إِنْ كانَ قَليلًا فَكَثِّرْهُ، وَ إِنْ كانَ كَثيرًا فَبارِكْ لي فيهِ، وَ أَرْسِلْهُ عَلَى أَيْدي خِيَارِ خَلْقِكَ، وَ لَا تُحْوِجْني إِلَى شِرارِ خَلْقِكَ، وَ إِنْ لَمْ يَكُنْ فَكَوِّنْهُ بِكَيْنُونِيَّتِكَ [بِكَيْنُونَتِكَ] وَ وَحْدانِيَّتِكَ. اَللّهُمَّ انْقُلْهُ إِلَيَّ حَيْثُ أَكُونُ،وَ لَا تَنْقُلْني إِلَيْهِ حَيْثُ يَكُونُ، إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ، [يا حَيُّ يَا قَيُّومُ يَا واحِدُ يَا مَجيدُ يَا بَرُّ يَا كَريمُ] يَا رَحيمُ يَا غَنِيُّ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَمِّمْ عَلَيْنا نِعْمَتَكَ، وَ هَنِّئْنا كَرامَتَكَ وَ أَلْبِسْنا عافِيَتَكَ. ، ص٣۶٢ـ٣۶۴ 👈 کمی تا بهجت🌷 @behjat135
🌿کانال رسمی حکیم دکتر روازاده|مرجع طب اسلامی ایرانی🌿] [ Photo ] 🛎 ملک سلمان سعودی و بیل گیتس یهودی قرارداد واکسیناسیون کودکان سوریه و یمن را امضاء کردند! وقتی تروریسم جواب ندهد،دست به دامان بیوتروریسم می شوند‼️ 🛎 ➣ http://t.me/joinchat/AAAAADwUOa6m6F-zvjncnw
هدایت شده از بیداری ملت
فریبکاری #مدیریت_اصلاحاتی تمامی ندارد ... در حالیکه بدستور روحانی تمام فعالیتهای دولتی ها در تلگرام کنسل شده دم‌از حمایت تلگرام می زند و باز میخواهد هزینه فیلترینگ را به گردن دیگران بیاندازد @bidari
mansurevatani.ir
⭕️ کره شمالی ۵ عضو تیم مذاکرات برجامی‌اش موسوم به مذاکرات هانوی را به دلیل شکست و عدم تحقق وعده‌های
هدایت شده از بیداری ملت
فیلترینگ تلگرام جدی است ♦️دبیر شورای عالی فضای مجازی: شکستن انحصار تلگرام مورد وفاق همه قوا و مسئولان کشور است. فيروزآبادي: 🔹بخشنامه دولت درباره مهلت یک هفته ای کوچ دستگاهها از تلگرام به پیام رسان های داخلی نشان دهنده سیاست دولت در این زمینه است. 🔹شورای عالی فضای مجازی با جدیت بر روند خروج دستگاه ها از تلگرام نظارت دارد. 🔹در چند روز اخیر ده درصد پهنای باند مصرفی کشور درباره تلگرام کاهش یافته است. 🔹۲۷ درصد مراجعه به تلگرام در کشور کاهش یافته است./شبکه خبر گپ👇 gap.im/bidarimelat سروش👇 sapp.ir/bidariymelat ایتا👇 http://eitaa.com/joinchat/963837952Cb758f6bd13
⭕️اگر قاضی متخلف را وسط شهر می‌گرداندند و شلاق می‌زدند، فساد در قوه قضائیه کم می‌شد 🔺زورگیرها را هر از گاهی می‌گیرند و در شهر می‌چرخانند اما ندیدم و نشنیدم قاضی متخلفی را چنین کنند! 🔺امیرمومنان فرمود: و تَحَفَّظْ مِنَ الاْعْوانِ، فَاِنْ اَحَدٌ مِنْهُمْ بَسَطَ یَدَهُ اِلى خِیانَة اجْتَمَعَتْ بِها عَلَیْهِ عِنْدَکَ اَخْبارُ عُیُونِکَ اکْتَفَیْتَ بِذلِکَ شاهِداً، فَبَسَطْتَ عَلَیْهِ الْعُقُوبَةَ فى بَدَنِهِ، وَ اَخَذْتَهُ بِما اَصابَ مِنْ عَمَلِهِ، ثُمَّ نَصَبْتَهُ بِمَقامِ الْمَذَلَّةِ، وَ وَسَمْتَهُ بِالْخِیانَةِ، وَ قَلَّدْتَهُ عارَ التُّهَمَةِ 🔺"از یاران و یاوران برحذر باش؛ اگر یکى از آنان دست به خیانت دراز کند و مأموران مخفى تو بالاتفاق خیانتش را گزارش نمایند اکتفاى به همین گزارش تو را بس باشد؛ و او را به جرم خیانت کیفربدنى بده؛ و وى را به اندازه عمل ناپسندش عقوبت کن؛ و سپس اورا به مرحله ذلّت و خوارى بنشان؛ و داغ خیانت را بر او بگذار؛ و گردنبند عار و بدنامى را به گردنش بینداز" 🔺برخورد حضرت با عامل مالی اهواز نیز در همین راستا شنیدنی است: امیرمؤمنان علی علیه‌السلام پس از دریافت خبر موثق از خیانت «ابن هَرمَه» مسئول اقتصادی بازار اهواز، به ابن رفاعه، حاکم اهواز، نامه‌ای کوتاه ولی در نهایت شفافیت و قاطعیت نوشت. ترجمه نامه این است: 🔺 با دریافت نامه من، فوراً ابن هرمه را از مسئولیت بازار عزل کن؛ به‌خاطر حقوق مردم، او را زندانى کن و همه مردم را از از عزل و بازداشتش با خبر نما؛ تا اگر شکایتى دارند، اعلام کنند. این حکم را به همه کارکنان دولتی ابلاغ کن تا سیاست مرا بدانند. در این کار، نسبت به ابن هرمه نباید غفلت و کوتاهی شود و الاّ نزد خدا هلاک خواهى شد و من نیز به بدترین وجه تو را از مسئولیت عزل می‌کنم؛ و تو را به خدا پناه مى‌دهم از این که در این کار کوتاهى کنى. 🔺 اى رفاعه! روزهاى جمعه او را از زندان بیرون آر و پس از نواختن سى و پنج ضربه تازیانه بر او، وی را در بازار بگردان؛ تا اگر کسى از او شکایتى داشت و شاهد آورد، شاکی و شاهدش را سوگند بده؛ آنگاه حق او را از مال ابن هرمه بپرداز؛ سپس دست بسته و با خوارى او را به زندان برگردان و برپایش زنجیر بزن؛ تنها برای اقامه نماز زنجیر را از پایش در آر و اگر براى او خوردنى و نوشیدنى و یا پوشیدنى آوردند، مانع نشو؛ ولی به کسى اجازه ملاقات با او را نده تا راه فرار از تعقیب و مجازات را به او بیاموزد و اگر به تو گزارش رسید که کسى در زندان چیزى به او آموخته که مسلمانى از آن ضرر مى‌بیند، آن‌کس را مى‌زنى و زندانى مى‌کنى تا توبه کند و از عمل خود پشیمان شود. 🔺اى رفاعه ! همه زندانیان را براى هواخوری به حیاط زندان بیاور، غیر از ابن هرمه را؛ مگر آن که بر جانش بیمناک باشى که تنها در این صورت به او هم با زندانیان دیگر اجازه هواخوری بده. اگر توان بدنی دارد هر سى روز، سى و پنج شلاّق بر بدنش مى‌زنى؛ جریان امور را گزارش کن و حقوقش را قطع کن. جانشین او را نیز معرفی کن. ✅به تریبون مستضعفین بپیوندید: @teribon
[Forwarded from مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی (ya zahra)] ✅گام های شیطان برای عادی سازی روابط ! ⛔️گام اول مرد مجازی: سلام خواهرم زن مجازی: سلام (هر چه باشد جواب سلام واجب است!) مرد مجازی: خواهری من قصد مزاحمت ندارم. فقط به‌عنوان برادرتان درخواستی دارم. زن مجازی: (باکمی تعلل و تأمل) خواهش می‌کنم، بفرمایید!😏 مرد مجازی: من رفتار شمارا در گروه‌ها دیده‌ام. شما واقعاً خانم موقر و فهمیده‌ای هستید. من در فضای مجازی به دنبال کسی مثل شما هستم که مثل خواهرم مواظبم باشد و نگذارد در لغزشگاه‌ها دچار لغزش شوم! به راهنمایی شما در این فضای آلوده در برخورد با نامحرمان خیلی نیاز دارم!😢 زن مجازی: حرف عجیبی می‌زنید! چه نیازی هست که شما با یک نامحرم ارتباط آلوده داشته باشد تا از ارتباط‌های آلوده دیگر در امان بمانید؟😐 مرد مجازی: نه این‌طور قضاوت نکنید! من به دنبال آلودگی و هوس و این حرف‌ها نیستم. از وقار شما در برخورد با دیگران خوشم آمده. خانم‌های زیادی سعی کرده‌اند با من ارتباط برقرار کنند اما من خودم را از همه آلودگی‌ها نجات داده‌ام شکر خدا. به دنبال نقطه اتکایی برای فرار از وسوسه‌های فضای مجازی می‌گردم!😞 زن مجازی: ببخشید من معذورم. من قبل از اینکه غریقی را نجات بدهم خودم به ورطه نابودی کشیده می‌شوم. لطفاً پیام ندهید چون بلاک می‌کنم!😡 مرد مجازی: اجازه می‌دهید فقط پیام‌های مذهبی برای شما ارسال کنم؟ زن مجازی: اشکال ندارد. من استفاده می‌کنم. اما حق چت کردن چون پاسخ نمی‌دهم!ندارید😒 مرد مجازی: حتماً! حتماً ⛔️گام دوم مرد مجازی: ببخشید خواهر سؤالی دارم. شما متأهل هستید؟ چون جواب هیچ‌کدام از سؤالاتی که از شما می‌پرسم نمی‌دهید! زن مجازی: بله. من متأهلم و همسرم از همه تعاملات من در این فضا خبر دارد. مرد مجازی: من هم متأهل هستم. زن مجازی: پس شما متأهل هستید؟ شرم‌آور است که با وجودیکه متأهل هستید به دنبال زن‌های دیگر هستید. ولی من ترجیح می‌دهم همه انرژی و وقتم را برای همسرم صرف کنم.😠 مرد مجازی: شما دوباره برگشتید به پله اول! من که گفتم دنبال یک مشاور روحی هستم. چرا از کمک به من مضایقه می‌کنید؟😭 ⛔️گام سوم مرد مجازی: آبجی لطفاً کمی درباره هدف زندگی برای من توضیح بدهید. من احساس پوچی می‌کنم… و پاسخ زن مجازی…😊 مرد مجازی: خیلی عالی توضیح دادید. کسانی مثل شما حقیقتاً کمیاب‌اند. من قدردان شما هستم! ⛔️گام چهارم: مرد مجازی: خواهرم رفتارهای خانمم جدیداً کلافه کننده است. نمی‌دانم چطور باید با او رفتار کنم تا زندگی‌ام لذت‌بخش شود…شما که خانم هستید لطفاً من را راهنمایی کنید! و پاسخ زن مجازی…😇 ⛔️گام پنجم: مرد مجازی: ای‌کاش به خانمم تفهیم می‌کردم که مثل شما فکر کند، مثل شما صحبت کند و مثل شما رفتار کند… و پاسخ زن مجازی درحالی‌که در دلش قند آب می‌شود…😌 ⛔️گام ششم…😌😌 ⛔️گام هفتم…😌😌😌♥️ ⛔️گام هشتم…♥️♥️♥️ 🔥💔گام آخر: اکنون دیگر زن، یک هویت مجازی نیست. واقعیتی است ویرانه که در کنجی نشسته و با حسرت تمام به خرابه‌های زندگی‌اش نگاه می‌کند؛ و هرازگاهی قطره اشکی، صورتش را خیس می‌کند… همه لحظات شاد زندگی او و همسرش از مقابل چشمان خیسش رژه می‌روند اما دیگر کار از کار از گذشته است… سرمایه‌های بزرگی را به خاطر چیزی ازدست‌داده است که واقعیتی جز گناه و خیانت و دروغ نداشته است… این داستان واقعی بود.و روال رابطه ناصحیح به همین صورت بازسازی‌شده در داستان بوده است؛ و هرروز این داستان‌های واقعی تکرار خواهد شد اگر یقین نداشته باشم که شیطان گام‌به‌گام ما را به نیستی و فنا نزدیک می‌کند… واقعا خانم هاي عزيز اين مكالمه براتون اشنا نبود 😉😉😉😉 پ.ن: مراقب این ارتباطات باشید، مجازیست اما زندگی را حقیقی ویران میکند! مراقب باشید، شما مشاور، روانشناس خانواده، مربی تربیتی کودک و... نیستید! مراقب باشید! مراقب باشید! مراقب باشید! 👈پرسش از طریق شماره تلفن زیر : 📞 096400 👈 🌎 مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔷 @pasokhgoo1 👈
[Forwarded from مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی (ya zahra)] ✅پرسش: حسابی خسته شده ام از غیبت اطرافیان. تذکر هم که می دهیم اعتراض می کنند و ادامه می دهند. چه کنم؟ فقط باید محیط را ترک کنم؟ 🌺پاسخ: توجه بفرمایید که شما اگرچه نمی توانید دیگران را از غیبت کردن بازدارید، اما می توانید خودتان غیبت را گوش نکرده و در گناهشان شریک نشوید. تنها راه جلوگیری از غیبت هم فقط ترک کردن محل نیست. موقعی که کسی غیبت می کند و نمیتوانید مستقیما از آن جلوگیری کنید، خلاقیت به خرج دهید. 🌱بدون اینکه طرف مقابل متوجه شود، بحث را عوض کنید. مثلا با توجه به شناختی که از ایشان دارید، سوالی از ایشان بپرسید که می دانید در آن مورد مهارت و علاقه دارند. معمولا انسان ها از اینکه در مورد مهارتها و علائقشان صحبت کنند استقبال می کنند. برای عوض کردن صحبت، می توانید با توجه به شرایط و شناختی که از مخاطبتان دارید، روش های بهتر و خلاقانه تری را پیدا کنید. 🔺اما اگر به این طریق موفق نشدید و همچنان غیبت می کردند، اگر شرایط بود، به آنها بدون ناراحتی تذکر دهید و یادآوری کنید که با غیبت کردن نه تنها مشکلشان حل نمی شود، بلکه تمام عبادات و اعمال صالحی را که با زحمت انجام داده اند را هم به فردی که آنها را ناراحت کرده، تقدیم می کنند. واقعا توجه به این مسئله انسان را متوجه می کند که با غیبت کردن، در حقیقت به فردی که ما را آزار داده، هدیه هم داده ایم!! و این اصلا عاقلانه نیست. 📍اگر باز هم موفقیت آمیز نبود از مغتاب (فردی که از او غیبت می شود) دفاع کنید و سعی کنید آبرویش را برگردانید. یا اینکه خودتان مجلس را ترک کنید. 📌اگر هیچکدام از این راهها نتیجه نداد یا ممکن نبود و به هیچ طریق نتوانستید جلوی غیبت را بگیرید یا مجلس را ترک کنید و ...، همین که در دل راضی به اینکار نیستید و از عمل آنها که نافرمانی خداوند است ناراحت هستید، ان شاءالله در گناه غیبت شریک نخواهید بود. 📚برای مطالعه بیشتر این لینک را ببینید. http://www.soalcity.ir/node/68 👈پرسش از طریق شماره تلفن زیر : 📞 096400 👈 🌎 مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔷 @pasokhgoo1 👈
[Forwarded from مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی (راه روشن ✅)] 👇👇👇 ⭕️ بیشتر از چند ثانیه طول نکشید ، اما سراپای وجودمان را رعب و وحشت فراگرفت ! 😔آن روز چگونه خواهیم بود : 🔸( إِذَا رُجَّتِ الْأَرْضُ رَجًّا ) هنگامی که زمین بشدّت بلرزد. 🔸( وَبُسَّتِ الْجِبَالُ بَسًّا ) وکوهها (درهم کوبیده و) متلاشی شود. 🔸( فَكَانَتْ هَبَاءً مُّنبَثًّا ) پس چون غبار پراکنده گردد 📘واقعه ٤/٥/٦ 🌸 بار الها ... تنها تویی پناه بی پناهان 🔷 @pasokhgoo1 👈
👈 جهت ایمنی از و خرابی خانه 🔷إنَّ اللَّهَ یُمْسِكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ أَن تَزُولَا وَلَئِن زَالَتَا إِنْ أَمْسَكَهُمَا مِنْ أَحَدٍ مِّن بَعْدِهِ إِنَّهُ كَانَ حَلِیمًا غَفُورًا 🔻امام صادق علیه السلام فرمودند: هر گاه در شب و هنگام خوابیدن از وقوع زلزله و خراب شدن خانه می ترسی آیه «41 سوره فاطر» را قرائت كن 🔻پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) نیز فرمودند: امان امتم از فرو ریختن ساختمان این آیه «41 فاطر» است. 📕منبع : مكارم الاخلاق، ص290 🌎مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔷 @pasokhgoo1 👈