eitaa logo
「 منتظران ظهور」
524 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
6.6هزار ویدیو
194 فایل
﮼بسم رب المهدی اومدیم یه کاری کنیم که یک سنگ از جلوی راه ظهور برداریم. به امید کارایی برای مهدی عج.. ادمین👇👇👇 @ya_mahdii_zahra
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید بهشٺے@shohadaiyam.mp3
زمان: حجم: 1.26M
🌱🎧 『 عاشق شوید ! زندگی به عشق است. 』 ❤️
2.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 یک تعبیر تکان‌دهنده! 👈 تعبیر از جامعه‌ای با فاصله‌ی شدید طبقاتی؛ ♻️ به عنوان یکی از شعارهای اصلی انقلاب و حضرت امام بوده که متاسفانه به برکت دولت‌ها، ارگان‌ها، قوا و جریانات سیاسیِ لیبرال، جمهوری اسلامی پرونده‌ی درخشانی در این زمینه ندارد. ✅ شاید اگر نفوذ منطقه‌ای و صدور گفتمانی را برترین برگ برنده چهل سال گذشته بدانیم، پیشرفت عدالت اجتماعی را باید در پایین ترین رده‌ها قرار دهیم.
هدایت شده از 「 منتظران ظهور」
شهید بهشٺے@shohadaiyam.mp3
زمان: حجم: 1.26M
🌱🎧 『 عاشق شوید ! زندگی به عشق است. 』 ❤️
「 منتظران ظهور」
- بہشتی‌جان♥️!'
میگفت، شهیدبهشتی‌داشت‌سخنرانی میکرد .. یه‌دفعه‌توقف‌کردوسکوت‌مرگبار .. همه‌ماتعجب‌کردیم! ناگهان‌بابغض‌گفت: برادران‌من‌بوی‌بهشت‌رامی‌شنوم ... شماهم‌حس‌می‌کنید؟! [آخرین‌لحظات‌انفجار‌به‌روایت‌یکی‌از‌بازماندگان] 🌿• ↷ 「.•@mantazeran
برادر یا خواهری می‌گفت با یکی از برادرها کار داشتم که از برادران واحد تبليغ بود. این برادر مشغول نوشتن یا ترسیم روی کاغذ بود. سلام کردم، جواب سلام مرا نداد. دو مرتبه نشستم و یادآوری کردم. بعد گفت فرمایشی دارید؟ و مشغول کارش شد. حالا برادری هم بوده که خیلی به کاری که داشته است متعهد بوده و می‌خواسته سر وقت انجام دهد. اما این خشک است. این بی‌مزه است. عطای آن کار را به لقایتان بخشیدیم. اگر می‌بینید کاری هست که نباید کسی مزاحمتان شود، می‌توانید ترتیبی دهید که اصلا کسی نزدیک شما نیاید. لااقل یادداشتی مرقوم فرمایید که با کمال معذرت چون باید روی کاری متمرکز باشم، از این که سؤال شما را پاسخ گویم، معذورم و این را خیلی درشت روی میز بگذارید که اقلاً طرف که می‌آید سلام هم نکند. چون این گرفتاری هست که انسان بعضی اوقات باید متمرکز باشد. باید راهی اندیشید. این مساله برای مراجعه کننده یک عقده و ناراحتی شده بود که آخر این چه حزب جمهوری اسلامی است که در دفتر مرکزی جواب سلام مراجعه کننده را نمی‌دهند؟ وقتی اینجا این طور باشد، وای به آن جاهایی که نظام آینده شما می‌خواهد بسازد. سیاست و روابط داخلی ما باید کاملا برادرانه و خواهرانه و همانند روابط همرزمان در میدان مبارزه باشد: صمیمی، زنده، روح دار و شوق آفرین نه شوق کُش. جواب سربالا دادن و حواله‌های سرِ خرمن فرستادن، عمل یک مبارز نیست. یکی از دوستان از شعبه‌ها یا از دفترها آمده بود می‌گفت اینجا هم که همین طور است. گفتم چه شده؟ گفت:«من برای گرفتن چیزی، به پنج میز ارجاع داده شدم!». آقا مردم از این کارها خسته شده‌اند. ما باید این راه های بروکراسی را رها کنیم. سیستم جدیدی ابتکار بفرمایید، واسطه‌ها را کم کنید. اگر باید کسی به جایی مراجعه کند که حتما برای انجام کار دو سه امضا لازم است، مراجعه کننده نباید به آنجا برود. خود جناب عالی با هر وسیله‌ای که دارید، بفرستید امضاهای دیگر را بگیرید، برگردانید و به مراجعه کننده بدهید. طرحی را برای این مسأله تنظیم کنید یا اصلا امضاها را کم کنید. امضاهای زیاد برای چیست؟ برداشت بسیاری از مراجعین این است که امضاها برای ابراز شخصیت و خود نشان دادن است. این برداشت عموم مردم است. که من هم اینجا هستم، دور میز من هم شلوغ باشد. شخصیت این است که دور میز آدم شلوغ باشد. اگر این بیماری‌ها در دفتر حزب باشد، واویلا! این ضد اهداف حزب و ضد احزاب اسلام است. اسلام آیین سادگی و ساده‌تر کردن زندگی و روابط اجتماعی است که خود به خود با ساده‌تر کردن آن همراه است. اشتباه نکنید؛ تشکیلات لازم است و تشکیلات خود به خود، بخواهیم یا نخواهیم، پیچیدگی به همراه می‌آورد. اما این را به حداقل برسانید نه به حداکثر و نه به حد متوسط، به حداقل.
اونجاش که می‌گن تلاش را مردانه ادامه می‌دیم، جسارت نباشه وقتی می‌گم مردانه خانم ها؛ زنانه، قهرمانانه ادامه می‌دیم، مصممانه ادامه می‌دیم.
راه باز است، تا ما چقدر عرضهٔ رفتنش را داشته باشیم.
ما معتقدیم این وضع موجود و این فاصلهٔ فراوان درآمد‌ها و زندگی‌ها به هیچ عنوان با عدل اسلامی سازگار نیست. این خیابان ما و این بازار ما، خیابان و بازار اسلامی نیست. این گرانی روز افزونِ ارزاق، هیچ چیزش به اسلام نمی‌خورد. … آن شب پیشنهاد قاطع من این بود که جمهوری اسلامی سیستم تازه‌ای را ابتکار و اختراع کند که هرچه را در این مملکت برای خوردن و پوشیدن و نوشیدن و زندگی کردن داریم، سر یک سفرهٔ گسترده بگذارند و همهٔ این مردم در کنار آن سفره بنشینند تا بتوانند برادر وار زندگی کنند. نمی‌شود که در یک خانه هفته‌ای یک بار هم گوشت نیاید و در خانهٔ دیگر هر روز گوشت مصرف کنند. لذا گفتم از همسرم و فرزندانم می‌خواهم که در این راه پیش گام شوند. آن‌ها هم هفته‌ای یک بار بیشتر نخورند. من خودم هفته‌ای چهار روز ظهرها اصلا خانه نیستم. یک چیزی می‌آورند می‌خوریم. گاهی هم که مثل پریروز چیزی نمی‌آورند، ماست و خیار می‌گیریم با نان می‌خوریم. چه عیبی دارد؟ چه اشکالی دارد؟ حزب جمهوری اسلامی| ۱۳۵۹/۳/۲۲، مسجد خندق آبادی تهران