eitaa logo
مَن‌یَنتَظِر || سید‌هادی‌‌اشرفیان
391 دنبال‌کننده
206 عکس
411 ویدیو
14 فایل
«و منهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر » دنیا تاریکه ولی هدف ما روشنه! «الله نور السماوات و الارض» (مطالب و نکاتی که به دلم میشینه یا از دلم بر میاد ، با شما سرورانم به اشتراک میگذارم إن شاء اللّٰه) | مَنْ یَنْتَظِر |🕊️ آی دی این مسکین : 👤 @ashrafian
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم اللّه الرّحمٰن الرّحیم . درس آموزی از اختلاف نظرها یکی از عواملی که کمک می کند به اینکه اهل تحمل باشیم و با کمترین تفاوت نگاه، دیگران را از دایره متعهدان به اسلام و ایران خارج ندانیم، توجه به اختلاف نظرها و تفاوت نگاه ها بین بزرگان است که در تاریخ به ویژه تاریخ معاصر به ثبت رسیده است. مشی سیاسی آیت الله بروجردی و امام تفاوت می کرد. همچنانکه بنا بر آنچه در صحیفه آمده، امام به آیت الله کاشانی هم علیرغم احترام، نقد داشت. نحوه مواجهه آیت الله بروجردی و آیت الله خوانساری با فدائیان اسلام فرق می کرد. از موارد اخیر، شهید بهشتی و استاد مصباح یزدی در مورد مواجهه با دکتر شریعتی یک جور فکر نمی کردند. استاد مطهری و آیت الله مهدوی کنی به عضویت حزب جمهوری اسلامی در نیامدند. این ها اندکی از مصادیق اختلاف نظر بین کسانی است که اتفاقا همگی به یک فضای فکری و فرهنگی تعلق داشتند. _اختلاف نظرهایی درباره موضوعاتی که در زمان خود از حساسیت زیاد برخوردار بودند. _ بگذریم از اختلافات فقهی که گاه فاصله ای بین حلال و حرام و صحت و بطلان را در بر می گیرد. وجود و بروز اختلاف نظر طبیعی است و برچیدنی نیست. همه مصادیق اختلاف نظر هم به اساس اسلام و امنیت و نظام جامعه لطمه نمی زند و اگر اخلاق و تحمل و بلندنظری باشد هضم شدنی است. تحمل اختلاف نظر به معنای سکوت کردن و بی تفاوت بودن و موضع نداشتن نیست. تحمل کردن، یعنی حق اظهار نظر را سلب نکردن، یعنی برچسبی فراتر از مفهوم و لوازم منطقی نظر و دیدگاه، نسبت ندادن. | مَنْ یَنْتَظِر | 🕊️ https://eitaa.com/manyantazer1
بسم اللّه الرّحمٰن الرّحیم . «قدرت یا حقیقت ؟» (۱) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ در جریان انقلاب اسلامی، این بحث مطرح شد که آیا می‌توان بر سر "براندازی حکومت پهلوی" با نیروهای مبارزِ "مسلمانِ التقاطی" و "غیرمسلمان"، ائتلاف کرد و وحدت داشت یا خیر؟ این پرسش، آنچنان "بنیادی" بود که یک "شکاف بزرگ" در میان نیروهای انقلابیِ مسلمان ایجاد کرد و فضا، دوپاره شد. در یک سو، "مطهری" بود که از "خلوص" دفاع می‌کرد و در سوی دیگر، "بهشتی" (ِ در آن مقطع) که از "وحدت" سخن می‌گفت. این مناقشه به "امام خمینی" رحمه الله که در نجف بودند، توسط مرحوم آیت الله طاهری خرم آبادی عرضه شد. حضرت امام (ره) به طور قاطع پاسخ دادند که باید جانب "خلوص" را گرفت. در نگاه عمل‌گرایانه، "هدف"، "وسیله" را توجیه می‌کند. ازاین‌رو، "هدف مشترک"، هر نوع ائتلافی را برمی‌تابد. البتّه در اینجا مقصود از هدف، "مقاصد سلبی" است، وگرنه جریان‌های متنوّعِ فکری و ایدئولوژیک، "هدف واحدِ ایجابی" ندارند. - شهید مطهری بر این باور بود که ائتلاف با نیروهای مبارز التقاطی، چند اشکال دارد: الف. "ایدئولوژی" بر "مبارزه" ترجیح دارد و فرع بر آن نیست که به‌خاطر آن، به حاشیه برود. ب. آنها نیروهای ما را "جذب" تفکّر خود می‌کنند. ج. پس از پیروزی، "سهم‌خواه" خواهند شد و "بخشی از قدرت" را طلب خواهند کرد. متأسفانه هر سه اتّفاق نیز در عمل رخ داد، از جمله دربارۀ سازمان مجاهدین خلق. یک "جنبش/ جریان/ حرکت اجتماعی" - در قلمرو درونی جامعۀ اسلامی - اگر بخواهد بر مدار "حقیقت" و "ایدئولوژی" سیر کند، چاره‌ای جز "مرزبندی" و "ترجیح تکلیف بر نتیجه" و "اصالت مکتب نسبت به عمل" و "حسّاسیّت وسیله در نسبت با هدف" ندارد. ( البتّه این سخن به معنی "نگاه صفر و صدی" نیست؛ چنان‌که آیت الله مصباح نظریۀ "الگوی دوایر متحدالمرکز" را در مناسبات سیاسی مطرح کرد و بر اساس آن گفت همکاری و همگرایی ما با دیگران، حالت "پیوستاری" و "طیفی" دارد و هرچه نزدیکیِ فکری، بیشتر باشد، تعامل نیز بیشتر خواهد بود. پس می‌توان حداقل‌ها و حدنصاب‌هایی را در نظر گرفت.) ----------------- پ.ن ۱ : جریان انقلابیِ اصیل، هم در "صورت‌مسأله" و هم در "راه‌حل"، شکاف‌های جدّی با اصلاح‌طلبان و اصول‌گرایان و عدالت‌خواهان دارد. پ.ن ۲ : ضمنا کسی این جریانات سیاسی درون نظام اسلامی را همچون رژیم طاغوتی و فاسد بزرگترین شرّ بود ، ندانسته است ؛ اما اینجا وجه استدلال «طریق اولویت» است . به این صورت که : یک مسلمان انقلابی خالص و غیر التقاطی همچون امام و مطهری و رهروان راستین شان ، برای بر اندازی و مبارزه با رژیم طاغوت که فساد اعظم و شرّ بزرگتر محسوب می شود ، حاضر نمیشود به هر قیمتی و با هر کسی ائتلاف و حدت داشته باشد و از اصول خود کوتاه بیاید ، اتفاقا انقلابیون اصیل هم کوتاه نیامدند در مبارزه با فساد و شرّ اعظم . خب حالا که معتقد است ضعف ها و بدی های اینها به حد فساد طاغوت و منافقین نمیرسد ، پس «به طریق اولی» در رقابت با جریاناتی که تفکر اسلام ناب و گفتمان خالص انقلاب اسلامی ندارند ، از اصول خود چشم پوشی نمیکند و به تکلیف خود که «رای دادن به اصلح» و «ائتلاف در صورتی که وحدت در مکتب باشد نه منفعت » عمل می کند . رحمه الله | مَنْ یَنْتَظِر | 🕊️ https://eitaa.com/manyantazer1
بسم اللّه الرّحمٰن الرّحیم . «قدرت یا حقیقت ؟ » (۲) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به راستی : - می شود اسیر «سوابق آدم ها» و «مرزسازی های سیاسی» نشد و «مستقل» فکر کرد . - فرد انقلابی «معیار های معرفتی» را در نظر می گیرد و نه «خط کش های سیاسی» را . -می شود از دریچه ی «فکر» و «هویت» تحلیل کرد و نگفت هر کس جزو جبهه ی اصلاحات نبود ، مطلوب است . -ماهیت انقلاب اسلامی تعارف بردار نیست و نمی شود التقاط را ندید و حمل بر صحت کرد . -باید بر اساس «مکتب» و «هویت» و «اصالت» قضاوت کرد و نه «جناح» و «قدرت» و «منفعت» . -باید از تقسیم بندی های سیاسی همچون حضرت آقا خارج شد و نگاه کرد که چه کسی به بنیان های انقلاب اسلامی وفادار تر است ؟ - ما از منطق سیاسی علامه مصباح آموختیم که وحدت «ارزش عَرَضی» دارد نه «ارزش ذاتی» . یعنی وحدت اصل و اساس نیست ، بلکه باید تابع تفکر و هویت باشد . وحدت لغیره است نه لنفسه ‌ . به قول شهید بهشتی ما موافق «وحدت مکتبی» هستیم نه «وحدت منفعتی» . - وحدت مشروع «وحدت معطوف به حقیقت» است نه «وحدت معطوف به قدرت» . ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ضمنا : کسی این جریانات سیاسی درون نظام اسلامی را همچون رژیم طاغوتی و فاسد بزرگترین شرّ بود ، ندانسته است ؛ اما اینجا وجه استدلال «طریق اولویت» است . به این صورت که : یک مسلمان انقلابی خالص و غیر التقاطی همچون امام و مطهری و رهروان راستین شان ، برای بر اندازی و مبارزه با رژیم طاغوت که فساد اعظم و شرّ بزرگتر محسوب می شود ، حاضر نمیشود به هر قیمتی و با هر کسی ائتلاف و حدت داشته باشد و از اصول خود کوتاه بیاید ، اتفاقا انقلابیون اصیل هم کوتاه نیامدند در مبارزه با فساد اعظم . خب حالا که معتقد است بدی و فساد اینها به حد فساد طاغوت و منافقین نمیرسد ، پس «به طریق اولی» در رقابت با جریاناتی که تفکر اسلام ناب و گفتمان خالص انقلاب اسلامی ندارند ، از اصول خود چشم پوشی نمیکند و به تکلیف خود که «رای دادن به اصلح» و «ائتلاف در صورتی که وحدت در مکتب باشد نه منفعت » عمل می کند . رحمه الله | مَنْ یَنْتَظِر | 🕊️ https://eitaa.com/manyantazer1
بسم اللّه الرّحمٰن الرّحیم . علامه مصباح و وحدت انتخاباتی [یکم]. اینکه چند نفر در مجلسی خصوصی تصمیم بگیرند و بعد بگویند هر کس مخالفت کند، «وحدت‌شکنی» کرده است، نه روشی دینی است و نه عقلائی، بلکه نوعی «فریب‌کاری» است. هیچ دلیلی هم وجود ندارد که اگر بنده تشخیص دادم یکی اصلح است، بايد حتماً «زمينۀ رأی‌آوری» هم داشته باشد، چراکه اگر چنين شرطی وجود داشت، سلمان و ابوذر نیز نباید از اميرالمؤمنين پشتیبانی می‌کردند چون رأی نداشت! گاهی باید فرد اصلح – ولو رأی‌آوری نداشته باشد - مطرح شود تا حداقل مشخص شود هنوز بین مردم، اعتقاد و ایمان به اسلام و انقلاب اسلامی وجود دارد. آیا خوب بود از ميان کاندیداهای ریاست‌جمهوری هیچ‌کس حرفی از اسلام و انقلاب نزند و همه به فکر ارزانی اجناس و رفع تحریم‌ها باشند؟ آيا نبايد از كسی كه ولو رأی‌آوری ندارد، اما دغدغۀ انقلاب و اسلام را دارد، حمايت كرد؟ گاه اگر از چنين فردی حمايت نشود، اين پيام به دنيا صادر می‌شود كه مردم از انقلاب و ارزش‌های انقلاب‌شان خسته شده‌اند. لذا در چنين مواقعی كه هيچ‌كسی دغدغۀ انقلاب و اسلام را مطرح نمی‌كند، باید از کسی که از انقلاب حمایت می‌کند، طرفداری کرد، ولو «يقين» داشته باشيم كه رأی نمی‌آورد. http://qabas.iki.ac.ir/node/4616 [دوّم]. بايد توجه داشت تعداد نقايص، مهم نيست، بلكه كمبودها را بايد از لحاظ كيفيّت و تأثيرش در سرنوشت انقلاب ارزيابی كرد. كسی كه نسبت به «تفكر انقلاب اسلامی»، نقص داشته باشد، برای رياست‌جمهوری صلاحيت ندارد ... فتنۀ اخير، خطر بزرگی برای انقلاب اسلامی بود؛ برخی نه‌تنها در مقابل فتنه، موضع نگرفتند، بلكه با فتنه‌گران رابطه داشتند، لذا اين‌ها نقص‌های بسيار بزرگی است كه نمی‌توان آن را در انتخابات ناديده انگاشت. اگر قرار باشد به خاطر «وحدت»، نيروهای حزب‌اللهی و مخلص، فدای نيروهايی شوند كه دارای «نقص‌های مختلف» به ويژه «فكری» هستند، چنين وحدتی بی‌فايده است. http://qabas.iki.ac.ir/node/3890 [سوّم]. اگر نتيجۀ مطلوب، حاصل نشد، حتّی به‌صورت مکرّر، اين ناكامی برای «ترك وظيفه» در دفعات بعد، حجّت نیست، بلکه مؤمن بايد طبق موازين شرعی دریابد که چه تکليفی متوجّه او است، و همان را انجام دهد. اين سخن يعنی در انتخابات بعدی هم بايد همان کاری را انجام بدهيم که در انتخابات سال ۹۲ انجام دادیم. ما وظيفه دانستيم که بايد به شخصی که به نظر ما «اصلح» است رأی بدهيم و به ديگران هم توصيه کنيم؛ نه این‌که مانند بعضی به خاطر انگيزه‌های مادّی و دنيوی رأی دهیم. ما با تحمّل همۀ «سختی‌ها» و «ملامت‌ها» و شنيدن همۀ «ناسزاها»، به وظيفه‌مان عمل کرديم و خدا را هم شكر مي‌كنيم و اگر فردا هم چنين تكليفی پيش بيايد، باز همان کار را «تكرار» می‌کنيم(سخنرانی در جمع اعضای هيأت علمی مؤسسه امام خمینی، ۲۶ خرداد ۱۳۹۲). [چهارم]. اگر ورود در انتخابات را با نگاه دنیاگرایانه ببینیم، ما شکست خوردیم، ولی ما تنها برای «برنده‌شدن ظاهری» در انتخابات، وارد کار سیاسی نشدیم، بلکه هدف اصلی ما، پیروزی ارزش‌های اسلامی است. اگر همۀ نامزدها فقط روی مسألۀ تحریم تکیه می‌کردند، تمام عالم می‌گفتند آمریکا پیروز شد؛ چون اینها از انقلاب‌شان دست برداشتند، و دیگر اسمی از «اسلام» و «انقلاب» و «ارزش‌های انقلابی»، از جمله «مقاومت در برابر زیاده‌خواهی‌ها» نمی‌برند. ما احساس می‌کردیم در چنین شرایطی باید نامزدی هم باشد که از ارزش‌های انقلابی سخن بگوید. حال اگر رأی آورد، چه بهتر، و اگر رأی نیاورد، دست‌کم در عالم مطرح شود که هنوز هم کسانی از «ارزش‌های اسلامی» دفاع می‌کنند. از موضع‌گیری خویش در انتخابات، هیچ احساس پشیمانی نمی‌کنم؛ خدا را شکر می‌کنیم که فهمیدیم و عمل کردیم و تحت تأثیر «جوسازی‌ها» و «فشارها» و «تهمت‌ها» واقع نشدیم. ازاین‌رو، اگر در انتخابات بعدی این جریان تکرار شود، رفتار ما هم «تکرار» خواهد شد؛ یعنی ‌باز هم ما نامزدی را معرفی می‌کنیم که از «ارزش‌های انقلابی» حمایت کند؛ حال پیروز شود، یا نشود، چون این خودش، «نتیجه» است(هفته‌نامۀ نُه دی، آذرماه ۱۳۹۲، ص۷_۱۰). [پنجم]. شاید برای انتخابات پیش‌رو از سوی برخی كسانی‌كه برنامه‌ای برای شناسايی افراد مورد نظر خود دارند، پيشنهاد «ائتلاف» برای ارائۀ لیست انتخاباتی مطرح شود؛ در برابر اين پيشنهاد می‌توان گفت ما هم طرفدار ائتلاف هستیم؛ امّا در صورتی که نتيجۀ اين ائتلاف، همفکری برای شناختن افراد «اصلح» باشد. در اين صورت اگر احیاناً در موردی، اختلاف سلیقه وجود داشت، تابع نظر اکثریّت هستیم؛ امّا نه این‌که به خاطر در اقلیّت‌بودن يک گروه، از افراد اصلح آنها دست بکشیم و بر اساس «سهم‌خواهی» عمل کنیم(در دیدار شورای مرکزی جبهۀ پایداری، ۳۱ تير ۱۳۹۸). | مَنْ یَنْتَظِر | 🕊️ https://eitaa.com/manyantazer1
مَن‌یَنتَظِر || سید‌هادی‌‌اشرفیان
سروران من ؛ به این نقطه نظرات مهم مقام معظم رهبری(❤️) عنایت بفرمایید : این بیانات مربوط به ۱۳۸۴/۰۶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم اللّه الرّحمٰن الرّحیم . سلام دوستان ‌. ناظر این دو مطلبی که حاج آقای قنبریان هم اخیرا در کانالشون منتشر کردند ، [یعنی: عدالت و پیشرفت | خلوص و وحدت] پیشنهاد میکنم مجددا به این دو سه مطلب کانال عنایت بفرمایید : ( عبارت آبی رنگ را لمس کنید ) ۱ - اولویت عدالت و پیشرفت ۲- الف : خلوص و وحدت (۱) ب : خلوص و وحدت (۲) پ.ن : ایشون اینجا یک مثال ملموس و عینی برای مسأله ی اولویت عدالت بر پیشرفت ذکر کرده اند . | مَنْ یَنْتَظِر | 🕊️ https://eitaa.com/manyantazer1
بسم اللّه الرّحمٰن الرّحیم . علامه مصباح و وحدت انتخاباتی [یکم]. اینکه چند نفر در مجلسی خصوصی تصمیم بگیرند و بعد بگویند هر کس مخالفت کند، «وحدت‌شکنی» کرده است، نه روشی دینی است و نه عقلائی، بلکه نوعی «فریب‌کاری» است. هیچ دلیلی هم وجود ندارد که اگر بنده تشخیص دادم یکی اصلح است، بايد حتماً «زمينۀ رأی‌آوری» هم داشته باشد، چراکه اگر چنين شرطی وجود داشت، سلمان و ابوذر نیز نباید از اميرالمؤمنين پشتیبانی می‌کردند چون رأی نداشت! گاهی باید فرد اصلح – ولو رأی‌آوری نداشته باشد - مطرح شود تا حداقل مشخص شود هنوز بین مردم، اعتقاد و ایمان به اسلام و انقلاب اسلامی وجود دارد. آیا خوب بود از ميان کاندیداهای ریاست‌جمهوری هیچ‌کس حرفی از اسلام و انقلاب نزند و همه به فکر ارزانی اجناس و رفع تحریم‌ها باشند؟ آيا نبايد از كسی كه ولو رأی‌آوری ندارد، اما دغدغۀ انقلاب و اسلام را دارد، حمايت كرد؟ گاه اگر از چنين فردی حمايت نشود، اين پيام به دنيا صادر می‌شود كه مردم از انقلاب و ارزش‌های انقلاب‌شان خسته شده‌اند. لذا در چنين مواقعی كه هيچ‌كسی دغدغۀ انقلاب و اسلام را مطرح نمی‌كند، باید از کسی که از انقلاب حمایت می‌کند، طرفداری کرد، ولو «يقين» داشته باشيم كه رأی نمی‌آورد. http://qabas.iki.ac.ir/node/4616 [دوّم]. بايد توجه داشت تعداد نقايص، مهم نيست، بلكه كمبودها را بايد از لحاظ كيفيّت و تأثيرش در سرنوشت انقلاب ارزيابی كرد. كسی كه نسبت به «تفكر انقلاب اسلامی»، نقص داشته باشد، برای رياست‌جمهوری صلاحيت ندارد ... فتنۀ اخير، خطر بزرگی برای انقلاب اسلامی بود؛ برخی نه‌تنها در مقابل فتنه، موضع نگرفتند، بلكه با فتنه‌گران رابطه داشتند، لذا اين‌ها نقص‌های بسيار بزرگی است كه نمی‌توان آن را در انتخابات ناديده انگاشت. اگر قرار باشد به خاطر «وحدت»، نيروهای حزب‌اللهی و مخلص، فدای نيروهايی شوند كه دارای «نقص‌های مختلف» به ويژه «فكری» هستند، چنين وحدتی بی‌فايده است. http://qabas.iki.ac.ir/node/3890 [سوّم]. اگر نتيجۀ مطلوب، حاصل نشد، حتّی به‌صورت مکرّر، اين ناكامی برای «ترك وظيفه» در دفعات بعد، حجّت نیست، بلکه مؤمن بايد طبق موازين شرعی دریابد که چه تکليفی متوجّه او است، و همان را انجام دهد. اين سخن يعنی در انتخابات بعدی هم بايد همان کاری را انجام بدهيم که در انتخابات سال ۹۲ انجام دادیم. ما وظيفه دانستيم که بايد به شخصی که به نظر ما «اصلح» است رأی بدهيم و به ديگران هم توصيه کنيم؛ نه این‌که مانند بعضی به خاطر انگيزه‌های مادّی و دنيوی رأی دهیم. ما با تحمّل همۀ «سختی‌ها» و «ملامت‌ها» و شنيدن همۀ «ناسزاها»، به وظيفه‌مان عمل کرديم و خدا را هم شكر مي‌كنيم و اگر فردا هم چنين تكليفی پيش بيايد، باز همان کار را «تكرار» می‌کنيم(سخنرانی در جمع اعضای هيأت علمی مؤسسه امام خمینی، ۲۶ خرداد ۱۳۹۲). [چهارم]. اگر ورود در انتخابات را با نگاه دنیاگرایانه ببینیم، ما شکست خوردیم، ولی ما تنها برای «برنده‌شدن ظاهری» در انتخابات، وارد کار سیاسی نشدیم، بلکه هدف اصلی ما، پیروزی ارزش‌های اسلامی است. اگر همۀ نامزدها فقط روی مسألۀ تحریم تکیه می‌کردند، تمام عالم می‌گفتند آمریکا پیروز شد؛ چون اینها از انقلاب‌شان دست برداشتند، و دیگر اسمی از «اسلام» و «انقلاب» و «ارزش‌های انقلابی»، از جمله «مقاومت در برابر زیاده‌خواهی‌ها» نمی‌برند. ما احساس می‌کردیم در چنین شرایطی باید نامزدی هم باشد که از ارزش‌های انقلابی سخن بگوید. حال اگر رأی آورد، چه بهتر، و اگر رأی نیاورد، دست‌کم در عالم مطرح شود که هنوز هم کسانی از «ارزش‌های اسلامی» دفاع می‌کنند. از موضع‌گیری خویش در انتخابات، هیچ احساس پشیمانی نمی‌کنم؛ خدا را شکر می‌کنیم که فهمیدیم و عمل کردیم و تحت تأثیر «جوسازی‌ها» و «فشارها» و «تهمت‌ها» واقع نشدیم. ازاین‌رو، اگر در انتخابات بعدی این جریان تکرار شود، رفتار ما هم «تکرار» خواهد شد؛ یعنی ‌باز هم ما نامزدی را معرفی می‌کنیم که از «ارزش‌های انقلابی» حمایت کند؛ حال پیروز شود، یا نشود، چون این خودش، «نتیجه» است(هفته‌نامۀ نُه دی، آذرماه ۱۳۹۲، ص۷_۱۰). [پنجم]. شاید برای انتخابات پیش‌رو از سوی برخی كسانی‌كه برنامه‌ای برای شناسايی افراد مورد نظر خود دارند، پيشنهاد «ائتلاف» برای ارائۀ لیست انتخاباتی مطرح شود؛ در برابر اين پيشنهاد می‌توان گفت ما هم طرفدار ائتلاف هستیم؛ امّا در صورتی که نتيجۀ اين ائتلاف، همفکری برای شناختن افراد «اصلح» باشد. در اين صورت اگر احیاناً در موردی، اختلاف سلیقه وجود داشت، تابع نظر اکثریّت هستیم؛ امّا نه این‌که به خاطر در اقلیّت‌بودن يک گروه، از افراد اصلح آنها دست بکشیم و بر اساس «سهم‌خواهی» عمل کنیم(در دیدار شورای مرکزی جبهۀ پایداری، ۳۱ تير ۱۳۹۸). | مَنْ یَنْتَظِر | 🕊️ https://eitaa.com/manyantazer1