'' بلی تلخم ولی من هم دلم فرهاد میخواهد
همیشه ساکتم اما دلم فریاد میخواهد
نشان از عشق بر چهره ندارم، منطقِ محضم
ولی من آدمم، قلبم گهی بیداد میخواهد...
#تأویل (ح.جعفری)
@manzome_man
ضمن عرض خوشامد به عزیزانی که قدمرنجه فرمودن🌿
از اونجا که اشعار برای خودمه و تعداد محدودی داره، نمیتونم فعالیت مستمر داشته باشم و گاها با فواصل طویل در خدمتتونم :)
با سپاس از لطفتون 🌼
- دل رزمندھ
محبوب، حجب خندهات را دوست دارم
این عفت بالندهات را دوست دارم
از دل بریدی و دلت سهم خدا شد
این عزت ارزندهات را دوست دارم
با غیرِ اهلش سردی و سخت و لجوجی
این منطق یک دندهات را دوست دارم
اهل سکوتی، در دلت با خود به جنگی
بانو، دل رزمندهات را دوست دارم :)
#تأویل (ح.جعفری)
@manzome_man
منظومهٔ من
- دل رزمندھ محبوب، حجب خندهات را دوست دارم این عفت بالندهات را دوست دارم از دل بریدی و دلت سهم خ
.✨
واقعیتش یادم نیست کٍی و کجا؛
یه عصر یا یه نصفه شب..
این شعر اومد. هم سخت و
هم آسون بود جوشش و کوششاش :)
ولی به دلم خیلی نشست.
شاید چون خیلی نزدیک به خودم بود!
امیدوارم به دل شما هم بشینه.
.✨
- عصیان !
هیس!
دریا خشک شد
کوه ریخت
سبزه له شد
مَه هلال...
حال این مردم خراب است
یک نفر نی میزند
یک نفر مِی میخورد
یکنفر سیگار در دستش
یکنفر گیتار
دانه دانه سیمهایش، پاره پاره
جای فریاد!
جای آن فریادهای در گلو مانده...
یکنفر اما
فقط غرق سکوت است!
این سکوتش غرق وهم و غرق درد و در مِه و در آتش و در چنگ دود است
اینهمه آدم چرا اینجا پریشان است؟
اینهمه آدم خدایش کو؟
قل هو الله احد ورد زبان است و میان دل،
رد پایش کو؟
پس کجا رفته یقین مردم وادی ایمان؟
پس چرا ایمان شده معلول یک نان؟
آه که صرف سخن گشته خدا و دین و اسلام...
اینهمه تزویر از چیست؟
وَه!
چرا اینهمه عصیان؟!
چرا اینهمه عصیان؟!...
#تأویل (ح.جعفری)
@manzome_man
May 11
منظومهٔ من
- عصیان ! هیس! دریا خشک شد کوه ریخت سبزه له شد مَه هلال... حال این مردم خراب است یک نفر نی میزند ی
.🌘
واگویههای نیمهشب؛
ناشی از دلگیریهایی که حق هم بودند :)
.🌘
- جانپناھ
تکرار دوریات به دل من گواه بود
دل دادنم به تو مَثَل اشتباه بود
عاشق شدم اگرچه که سخت است عاشقی،
اما بدون آن همه عمرم تباه بود
گفتی که میروی و نگفتم که نه، نرو
حرفت برای این دل مستم، مزاح بود
وقتی کسی دلش به نفسهای تو خوش است،
وللّٰه رفتنت ز کنارش، گناه بود!
یادش بخیر، دوره آرام قبل تو
آغاز این خروش، فقط یک نگاه بود
با یک نگاه، بردیام از عالم خودم
تا عالمی که بعد تو، سرد و سیاه بود....
گفتی که شرط عشق، تلاقی روحهاست
گاهی ولی فقط بغلت جانپناه بود!
#تأویل (ح.جعفری)
@manzome_man
منظومهٔ من
- جانپناھ تکرار دوریات به دل من گواه بود دل دادنم به تو مَثَل اشتباه بود عاشق شدم اگرچه که سخت ا
.🎈
قصه این شعرم اینه که
یه مدت دور افتادم از دنیای
قشنگ پیچش لغات و
پدید آوردن نظم؛
نشستم و گفتم اینطور نمیشه!
و با اولین مصرعی که جوشید،
بقیه رو با جوشش یا کوشش
هر جوری بود آوردم رو کاغذ!
نتیجه شد جانپناھ :)
* تو تکتک لحظههای نوشتن
این شعر، گوشه ذهنم همسران
شهدای مدافع حرم و امنیت بودن...
-جهت آرامش دلِ بیجانپناهشون صلوات❤️🩹-
.🎈
' بگو با شعر، از دنیای آدم ها گریزانم
شدند اشعار حالا نیمههای دیگرم یعنی...
#تأویل (ح.جعفری)
@manzome_man
- منِتو
یک من از من، من بدهکارم کمی
یک من از تو، من خریدارم کمی
یک من از ما راهی بیراهه شد
یک من از ما گم شده حالا کمی
یک منم را دست تو دادم ولی
وارد قلبت نشد گویا کمی
یک من از ما دست تو جا مانده و
یک تو از من شد دریغ اما کمی
بین این بهبوههی من، ما و تو
این من و تو ما شده حالا کمی
صدهزاران شکر در این پیچ و خم
عشق هم معنا شده گویا کمی...
#تأویل (ح.جعفری)
@manzome_man