23.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹#نگاه_کنید
#عاشقانه_ی_حمیدرضا_قادی
#از_لشکر_ویژه_و_خط_شکن_۲۵_کربلا
.
📩 ⬅️ آخرین نامه ای که از #جبهه
فرستاده بود ، چند بیت #شعر برای #مادرش
نوشت....بعد سی و هشت سال #مادرش هنوز اون چند بیت #شعر و بیاد داره و برامون خوند.!!!
.
#شهید_حمیدرضا_قادری
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
37.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 #انا_لله_و_انا_الیه_راجعون
.
▪️شوخ طبع بود و سرزنده...
سال گذشته همین روزها بود.
بهم گفت : من تا حالا کربلا نرفتم.آرزومه
یکبار برم .گفتم علی بیخیال ؛ گیر نیار مارو ، از سختی های سفر براش گفتم که پشیمون بشه ، میخندید و میگفت : بهتر ، مشکلی ندارم ، میامممم...امام حسین هم اولین و آخرین سفرش و جوری رقم زد که بعنوان خادم الحسین راهی کربلا بشه ...🚩
.
▪️علی جان ؛من مطمئنم▫️تحمل اون سختی ها ، ▫️گرمای هوا ،▫️عرق هایی که تو موکب در راه خدمت به زائران ریختی ،▫️ اشک هایت وقتی برای اولین بار نگاهت به گنبد امام حسین و امام علی افتاد و تماشای برق قشنگ چشمانت،▫️علی علی گفتن هات وقتی وارد صحن و سرای مولا شدی▫️ شب بیداری ها و جارو زدنات و ظرف شستن هات و چایی دادنت به زوار▫️ ، همه و همه مثل نوری در پرونده اعمالت میدرخشه تا روز قیامت و آقا هم نوکرشو تو ماه محرم ؛ شب جمعه ، شب زیارتی امام حسین ؛چند روز مانده به اربعین میهمان خودش کرده...یا امام حسین هوای خادم خودتو داشته باش.خدا بهمرات علی جان....( 📝احمدی اتویی)
.
خادم #الشهدا ، خادم #الحسین ، #جانباز گرانقدر کربلایی علی واثقی ، برادر #شهید والامقام عسگری واثقی دعوت حق را #لبیک گفت.#شادی روحش #صلوات....
.
#خادم_الحسین
#لبیک_یا_حسین
#هفت_تپه_ی_گمنام
🌹 #شهید یوسف علی بابایی (( #شهرستان #سیمرغ )) #شهادت ۸ آذر ۱۳۶۳ _ #مریوان دزلی _ #سن ۱۹ سال :
.
▪️خواهر شهید : روزی ما به مزرعه رفتیم به او گفتیم بیا، جواب داد که من در اتاقم کاری دارم، شما بروید. کارم تمام شد، میآیم. من کارهای خود را انجام دادم. دیدم ضبط صوت آورد و دارد سوره شمس را می خواند. گفتم چه کار می کنی. جواب داد: فرصتی ندارم. دارم برای روز مبادا ضبط میکنم. برادرم هفت الی هشت ماه بعد هم شهید شد و آن صوت شهید هنوز برای ما زنده است.
.
#سالروز_شهادت
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
🏷 #گمنام_گردان_محمدباقر 🇮🇷
#سردار_شهید_محمد_تقی_پور_باقری
.
▫️همگام با چهارمین طلوع آذر 1338، چونان آفتاب در تقدیر «آقاجان و ام البنین» درخشید؛«محمدتقی»،در طبیعت بکر «تیلهنو» در گلوگاه بدنیا آمد.سال ۵۸، با بانو «صدریه عبداللهی» ازدواج کرد، سمیه، زهرا، صدیقه و طاهره،ثمره این پیوند پاک بودند.▫️با پوشیدن جامه پاسداری در سال 1360،درواحد اطلاعات ـ عملیات مشغول به خدمت شد.مسئول بسیج نواحی،مسئول دسته، جانشین گروهان، فرماندهی گروهان و گردان، از جمله خدمات ارزنده او به شمار میرود.محمدتقی در دی ماه ۱۳۶۵ در حالی که فرمانده گروهان شهید خنکدار گردان امام محمدباقر لشکر ویژه ۲۵ کربلا بود در شلمچه بشهادت رسید و پیکرش بعد ۵ سال به خانه بازگشت.
.
#همسر_شهید : یکبار نامهای نوشتم و از ایشان خواستم که به خانه بیاید؛ زیرا سمیه مریض بود. او در جواب برایم نوشت: یکی از مهدکودکهای اهواز را بمباران کردند. بچهها زیرآوار ماندند. بعد، با زبان کودکانه برای سمیه نوشت: بچههایی که همسنوسال شما هستند، زیر آوار ماندند. ما باید نجاتشان بدهیم. اگر شما هم اینجا بودید، نمیگذاشتید که من به خانه بیایم.
.
📩 #قسمتی_از_وصیتنامه_شهید :
همسر عزيز و غريبم! فررندانم هر وقت از تو سراغ مرا گرفتند به آنها حقيقت را بگو. بگو كه پدر شما در راه خدا توسط دشمنان خدا شهيد شده است. بگذار اشك از ديدگانشان جاري و قلب كوچكشان بشكند. چون كه اشك يتيم دشمنان خدا را نيست و نابود مينمايد. اگر بعد از پيروزي اين جنگ به كربلا رفتيد عوض من قبر امام حسين (ع) را زيارت نماييد و بگوييد كه در راه وي شهيد شدم.
#هفت_تپه_ی_گمنام