eitaa logo
🇱🇧🇵🇸مردان وِلایی🇮🇷
403 دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
8.6هزار ویدیو
57 فایل
مردان ولایی
مشاهده در ایتا
دانلود
6.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دنبال کسی هستیم که جای خالی ات را در اخبار پر کند...😔 خلاصه که دلتنگیم...🖤🖤💔
79.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهید راه ولایت و امامت 🌹مستند معرفی شهید والامقام 🌹 روحانی انقلابی حجةالاسلام حاج محمد حاجی سلطانی حاج محمد حاجی سلطانی داماد آیت الله مصطفوی (ره) حدود هزارو چندین وهابی رو شیعه کردند از خدمت‌گزاران عرصه تبلیغ و نشر دین بوده که بی‌خردان وهابی او را مانع اهداف پلید خود دیده‌اند و نقشه ترور او را کشیدند. تولید شده توسط
🌱🌹اللهم عجل لولیک الفرج بحق مظلومیت سیدالشهدا علیه السلام🌹🌱
🥀مادرقبال‌کسانی‌کہ‌راه‌کج‌میروند ؛ ✨مسئولیم‌حق‌نداریم‌با‌انها‌تندبرخورد کنیم‌ازکجامعلوم‌کہ‌ما‌درانحراف‌ اینها‌نقش‌نداشتہ‌باشیم؟؟! 🌹 شهیدمحمدابراهیم‌همت
شهید مدافع حرم عباس آبیاری🥀🍃🥀🍃🥀 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 نـام پـدر :اصغر تـاریخ ولادت: ۱۳۷۰/۱۰/۸ مـحل ولادت: تهران سـن :۲۴ سـال تـاریخ شـهادت 🍃🥀:۱۳۹۴/۱۰/۲۱ مـحل شـهادت:🥀 سوریه_خانطومان 🍃🥀نـحوه شـهادت :توسط تروریست های تکفیری مزار: بهشت زهرای تهران_قطعه ۵۰
🔰مختصری از زندگینامه 🥀🍃🥀شهید مدافع حرم عباس آبیاری 🥀🍃شهید آبیاری متولد هشت دی‌ماه هزار و سیصد و هفتاد بود و در منطقه عباس‌آباد شهریار از توابع استان تهران زندگی می‌کرد. 🍃🥀بسیجی شهید مدافع حرم «عباس آبیاری» قهرمان رشته رزمی هاپکیدو بود. اما او به قهرمانی در این دنیا بسنده نکرد و حکم اصلی قهرمانی را از صاحب اسمش حضرت عباس(ع) و در دفاع از حریم عقیله بنی‌هاشم گرفت. دو سال بی‌وقفه پیگیر کارهای رفتنش بود و در نهایت وقتی اربعین سال ۹۴ به کربلا می‌رود، کنار ضریح منور قمر بنی‌هاشم درد دل می‌کند و از علمدار کربلا می‌خواهد مقدمات دفاع از حرم خواهرش را نصیب او کند و همان‌جا نذر آب می‌کند. 🌹🍃عباس ۴۶ روز آب خالص نمی‌خورد تا روزی که برای دفاع و زیارت به حرم حضرت زینب(س) می‌رود. بعد از دلاوری‌های بسیار سرانجام چند روز بعد از پانهادن در ۲۴ سالگی، مدال شهادت را دریافت می‌کند. تروریست‌های داعشی که تاب دلاوری‌های این جوان را نداشتند، پیکر او را به اسارت گرفته و اربا اربا می‌کنند و در نهایت بعد از چندین ماه در مبادله‌ای بخش کوچکی از بدن را تحویل می‌دهند. 🥀🍃شهید مدافع حرم «عباس آبیاری» متولد ۸ دی ماه سال ۷۰ که به صورت داوطلبانه برای دفاع از حریم و حرم اهل‌بیت(س) راهی سوریه شده بود، در ۲۱ دی ماه سال ۹۴ به دست تروریست‌های تکفیری در خانطومان به قافله شهدا می‌پیوندد.  🕊🥀پیکر او حدود پنج ماه بعد در هفتم تیرماه ۱۳۹۵ از طریق آزمایش DNA شناسایی شد و به دست خانواده رسید
🍃🥀مادر گرامی شهید بزرگوار عباس آبیاری:🍃🥀 دست و پای عباس را با تویوتا جدا کردند ✨فرداش میان دست‌های عباس رو به تویوتا می‌بندن. بر اثر حرکت مخالف، دست و پا از هم جدا می‌شه و تیکه‌های بزرگ رو با قمه‌های بزرگ از هم جدا می‌کنند و مثل گوشت قربونی تیکه تیکه می‌کنن...🥀🍃 ✨🌿تعریف می‌کردن که عباس خانومی رو خواب دیده که می‌گه عباس جان! پسرم. از اونجایی که عباس همیشه سر به زیر بود و سرش پایین بود جواب نمی‌ده. دوباره صدا می‌زنه عباس! باز هم جواب نمی‌ده. بار سوم صدا می‌زنه عباس جان! سرت رو بگیر بالا. عباس می‌گه با منید؟ آخه این جا عباس دیگه‌ای هم هست. 🦋 می‌گه با تو ام! سرت رو بگیر بالا. بعدش ۱۳ شهید خان‌طومان رو صدا می‌زنه و توی نور ناپدید می‌شن. دوباره خواب می‌بینه و با قسم حضرت زینب، عباس که تو خواب گریه می‌کرده رو بلند می‌کنن و قسمش می‌دن که تعریف کنه خوابش رو. فرمانده‌ش پشت در بوده، می‌بینه که دارن قسم میدن، می‌گه بذار وایسم ببینم چه خبره. عباس می‌گفته که از ۲۰ام تا ۲۱ام حمله عقب میفته. ساعت حمله ۳ بار عقب میفته. از این ساعت به این ساعت عقب میفته. کیا شهید می‌شن؛ کیا قبل از عملیات شهید می‌شن؛ کیا چه جوری شهید می‌شن و عباس خودش آخرین شهید اون منطقه هست که به شهادت می‌رسه. 🌤همون جا آقایی روحانی بوده و می‌گه اون جوانه و میخواد خودش رو مطرح کنه و بگه که مثلا من خیلی پاکم که ائمه رو دیدم و این حرفا رو زده. این جوانه میخواد بگه من خیلی با ایمانم. اگه اطلاعات دادند و قبول نکن. می مونه تا ۲۰ام که زنگ می‌زنن که عملیات عقب افتاده. دوباره زنگ می‌زنن از این ساعت به این ساعت عقب افتاده؛ دوباره زنگ می‌زنن افتاده به ۲۱ام از این ساعت به این ساعت. فرمانده‌ش میگه حاجی! بازم این اتفاق داره میفته. حاجی می‌گه باور نکن! تا چند تا از بچه ها شهید می‌شن و فرمانده‌ش می‌گه حاجی! همون طور که گفت داره می‌شه. ☘🥀میگه حالا صبر کن تا این که سید فرشید زخمی می‌شه و میگن چند نفر می خوایم برن جلو که تو ۱۸ ساعت تو ۲۱ ساعت تپه بالای خان طومان رو در اختیار می‌گیرن، همون طور که عباس دیده بود.  اتفاق افتاد که بچه های زینبیون و فاطمیون حتی بچه های خودمون هم عقب نشینی می‌کنن که بالای تپه، رحیم نوروزی و چهرغانی بوده که قشنگ می‌دیدند داعشی‌ها رو ، که عباس می‌گه شما ها برید. میگن نه. عباس بیسیم داشته، می خواد بیسیم رو بده که از پشت از سمت قلبش تیر می خوره و میفته رو زمین. عباس رو بلند می‌کنن و می‌گن عباس! تو ورزشکاری؛ چه جوری معلق خوردی و افتادی زمین؟ 🌷🍃برش می‌گردونن می‌بینن داره ازش خون می‌ره. عباس می‌گه مهمات رو ببرید و یک نارنجک بدید، من اینجا می‌مونم. شما برید. بیسیم می‌زنن و می‌گن که عباس داره این طوری می‌گه. عباس می‌خواد راه رو ببنده. میگن اسلحه بگیر، میگه نمی خوام. فرمانده‌شون می‌گه هرچی عباس می‌گه گوش کنید. تمام مهمات و همه چیز رو میارند و سینه‌خیز برمی‌گردن و یه نارنجک میدن به عباس. 🍃🥀عباس روی زانوهاش می‌ایسته و می‌بینه ۵ تا از احرار الشام دارن میان سمتش که نارنجک رو پرت می‌کنه و به درک واصل می‌شن. عباس سجده شکر می‌کنه و اون لحظه روح مطهر میاد و عباس رو با خودش می‌بره. بعد از اون داعش میان تو صورت عباس یه تغییراتی ایجاد می‌کنن. یک کاری می‌کنن که زشت نمایان بشه؛ چون توی دوران آموزشی و سوریه از لحاظ زیبایی ظاهر و زیبایی باطنی و ایمانش به عباس می‌گفتند یوسف مدافعان حرم. می خواستن زشتش کنند. تا ظهر بعدش اینا فکر می‌کنن که عباس یک فرمانده قدر هست چون نمی‌نشسته تیراندازی کنه؛ می‌ایستاده و تیراندازی می‌کرده.  ظهر اعلام می‌کنن که این جوان، چه زنده و چه مرده رو باید بیاریدش. هرکی این رو سرش یا دست و پاش رو بیاره به اندازه وزنش طلا می‌گیره. 🍃🥀میان عکس سلفی‌هاشون رو با عباس می‌گیرن. داعشی‌ها دستاش رو از مچ می‌برن و پاهاش رو از مچ می‌برن و سرش رو می‌برن و می‌کنن توی گونی. خنده هلهله شادی کنان به اندازه وزنش طلا رو می‌دن. سپاه قدس فیلم رو نشون می‌دن و دستور می‌گیرند که به هیچ عنوان نباید بذارید این فیلم توی ایران پخش بشه. ولی خود داعشی برای کشورهای دیگه فیلمی که گرفته بودند رو پخش کردند. شادی می کردند که به خیال خودشون ما بزرگ اینها رو کشتیم. 🍃🥀خلاصه فرداش میان دست‌های عباس رو به تویوتا می‌بندن. بر اثر حرکت مخالف، دست و پا از هم جدا می‌شه و تیکه های بزرگ رو با قمه‌های بزرگ از هم جدا می‌کنند و مثل گوشت قربونی تیکه تیکه می کنن و پخش می کنند. می‌گن که هر ایرانی که به خواد با ما بجنگه این بلا رو سرش می‌آریم. فحش می‌دادن و ناسزا می گفتند.
🌷امروز از هر طرف از داخل و خارج مورد تهاجم قرار گرفته است. امروز اسلام تنهاست و ملت ایران هم همان هفتاد و دو نفر عاشورا می‌باشند. اکنون این و تصمیم گرفته اند که اسلام را شکست بدهند. امروز روزی است که ملت ایران باید در مقابل این اجانبان بایستند تا خدای نخواسته اسلام به خطر نیفتد امروز روز می‌باشد. امروز روز مردی و مردانگی است."🌷
. او یک فرمانده بود .... 🥀علی اصغر صادقی به همه گفته بود که در جبهه مسئول نظافت سنگرها و شستن لباس رزمنده هاست. وقتی خبر شهادتش را آوردند پارچه نوشتۀ بچه های لشکر ۱۰ همه را غافلگیر کرد ؛ صادقی فرماندۀ تیپ یک ثارالله(ع) لشکر بود... بیشتر بچه رزمنده های تهرانی او را می‌شناختند؛ فرمانده‌ای که در هنگام خنثی سازی مین دست چپ اش از بالای مچ قطع شده بود. گذشته از این حرف‌ها منش و رفتار حاجی به گونه ای بود که در همان برخورد نخست همه مشتری رفاقت اش می شدند. 🍃🥀شهید صادقی حال عرفانی قشنگی داشت. نماز شب های مخفیانه و مناجات های خالصانه و تقوای عالمانه. حاجی در وصیتنامه اش نوشت: بار پروردگارا! تو می دانی که من به طمع بهشت تو و یا ترس از آتش جهنم به جبهه نیامدم بلکه تو را لایق پرستش یافتم و به عشق حسین (ع) به جبهه آمدم. صادقی همیشه به دوستان و نزدیکانش می‌گفت که مبادا این چند رکعت نماز ما را مغرور کند و از خدا طلبکار بشویم. همۀ این حرف ها دربارۀ کسی است که در آبانماه سال ۴۵ به دنیا آمد و در دیماه سال ۶۶ از دنیا رفت. علی اصغر ۲۱ ساله بود که شهید شد. روی سنگ مزارش در قطعۀ ۲۹ گلزار شهدای بهشت حضرت زهرا سلام الله علیها نوشتند فرماندۀ تیپ یک ثارالله(ع) و گردان زهیر. حاجی یک جوان نخبه و کاربلد نظامی بود؛ همان نسلی که امام(ره) وعدۀ آمدنشان را داد. او یک فرمانده بود ...... شهیدسردار_علی‌اصغرصادقی🥀🍃
🌷 تو را به پهلوی شکسته‌ صدیقه کبری، (س)، قَسَمت می‌دهم که این و این امید دل تمامی مظلومین جهان را تا ظهور حضرت بقیه‌الله الاعظم، (عج)، با صحت و سلامتی کامل حفظ بفرما. خداوندا به (ع) در نخلستان‌ های اطراف کوفه قَسَمت می‌دهم که این که جان خود را در کف اخلاص و پایداری اسلام و این جمهوری اسلامی قرار داده‌اند، و بگردان. در خاتمه از تمام افراد خانواده و دوستان و آشنایانم می‌خواهم که شب اول قبر برایم بخوانند ...🌷
آیین وداع پیکرهای مطهر ۹ تن از شهدای شناسایی شده پاسگاه ۱۸۱ شمسر هم‌اکنون حضور خانواده‌ها در معراج شهدا پنجشنبه ۴ بهمن