eitaa logo
مردان خدا 📿
389 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
984 ویدیو
63 فایل
مردان خدا کسانی که زندگی شان الگویی برای جویندگان حقیقت است. انبیاء ، علما ، شهدا ، صالحین و خوبان‌ عالم با ما همراه باشید 🥀🍀🌻🌹🌼 http://eitaa.com/joinchat/2035810317C9e86d81327
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از کاروان انقلاب
25.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚩صحنه فداکاری و شجاعت حضرت اباالفضل العباس علیه السلام در آوردن آب از نهر علقمه و شهادت آن بزرگ علمدار کربلا 😭😭😭😭 خدایا منتقم خون حسین(ع) را برسان 🤲 👊 @dolate_enghelabi
وصیت نامه شهید دکتر محمدجواد چوبکار نام پدر : محمدعلی محل تولد : بروجرد تاریخ تولد : 1339 استان : لرستان تحصیلات : پزشک مسئولیت : فرمانده بهداری غرب کشور محل شهادت : مهران تاریخ شهادت : 1367   🔰برادران و خواهران جنگ ایران و عراق جنگ ایدئولوژی متضاد است. جنگ دو ایده و در طول تاریخ با هم ستیز کرده اند. 🔰جنگ حسین و یزید است که اینک کربلایی دیگر و محرمی دیگر تکرار می شود. حسین زمان را می بینیم که بر علیه یزیدیان و صدامیان زمان شورش می کند و کاخ ستم آنان را به لرزه در می آورد... وصیت نامه در کانال زیر 🔰🔰🔰 📿 @mardane_khoda
مردان خدا 📿
وصیت نامه شهید دکتر محمدجواد چوبکار نام پدر : محمدعلی محل تولد : بروجرد تاریخ تولد : 1339 استان : ل
وصیت نامه شهید 🌹 دکتر محمدجواد چوبکار نام پدر : محمدعلی محل تولد : بروجرد تاریخ تولد : 1339 استان : لرستان تحصیلات : پزشک مسئولیت : فرمانده بهداری غرب کشور محل شهادت : مهران تاریخ شهادت : 1367   🔰رشحاتی از فیض الهی از قرآن می گویم از کلماتش، کلماتی که به یکایکش ایمان داریم و بر ایمانمان ایستاده ایم تا آخرین لحظه و تا آخرین قطره خون، و برای همین قرآن است که می جنگیم تا پایدار بماند که پایدار می ماند که ضامنش و حافظش خداست. 🔰و اما بعد، حالا که ملزم به نوشتن وصیتم شده ام می خواهم چند جمله ای از راهم بگویم و از ارزشی که برای آن قائلم . شاید این سخن موقعی موثرتر واقع خواهد شود که از دهان کسی که تا شهادت فاصله ای ندارد شنیده شود. 🔰از جهاد می گویم از جهادی اسلامی که برهمه ما واجب شده است و می بایست برحسب وسعت و ظرفیتی که داریم برای به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی مان کوشش نماییم به امید اینکه انقلابمان طلیعه ای باشد برای حاکم شدن عدل الله بر تمام جهان و برچیده شدن بساط تمام طاغوتیان زمان . 🔰من وظیفه خودم می دانم که در جهاد مسلحانه بر غلیه کفار شرکت نمایم تا از انقلاب، از اسلام و از قرآن و ناموس ملی دفاع کنم و این کار واجب است بر هر جوان این سرزمین تا نشان دهد که فرزند خلف این ملت است . 🔰 اما فراموش نکنیم که این جهاد تنها در بعد مسلحانه نیست و در ابعاد دیگر نیز همه اقشار ملت باید جهاد خود را شروع کنند تا دسیسه ابرقدرتها عقیم بماند. 🔰جهاد یک روستایی کشت و کار است و جهاد یک کارگر و یک کاسب، زحمات بیشتر کشیدن است و جهاد یک مادر صبر و دعا. 🔰آری باید با همه کوشش و مجاهدتها به یک جنگ تمام عیار بر علیه تمامی کفار و ظالمان عالم دست زد و در این راه مطمئن بود که مردم غیور سختی ها را تحمل کرده و تا پیروزی حق بر باطل از پای نخواهند نشست که حق ماندنی است و پیروز. 🔰برادران و خواهران جنگ ایران و عراق جنگ ایدئولوژی متضاد است. جنگ دو ایده و در طول تاریخ با هم ستیز کرده اند. 🔰جنگ حسین و یزید است که اینک کربلایی دیگر و محرمی دیگر تکرار می شود. حسین زمان را می بینیم که بر علیه یزیدیان و صدامیان زمان شورش می کند و کاخ ستم آنان را به لرزه در می آورد. 🔰آری رهبر مسلمانان جهان را می گویم که مصمم است با یاری الله و پشتوانه ملت رزمنده جهاد آزادیبخش را بر علیه رژیم کافر عراق تا سقوط کامل آنان ادامه دهد. 🔰نیت ما هم باید این باشد که جنگ تا آزادی ملت مسلمان عراق به درازا بکشد و ما هم با این عزم به جنگ آمده ایم و مطمئن هستیم که ملت عراق نان و خرما بدست در دروازه بغداد و کربلا منتظر رسیدن برادران ایرانی هستند. 🔰برادران و خواهران پیام من این است که به فکر رزمندگان باشید و به فکر کسانی که ممکن است از معنویت به دور باشند ، با آنان از قرآن بگویید و از اسلام، و این مفاهیم را به آنان نشان دهید خواهید دید که اگر اسلام درست عرضه شود کسی نمی ماند که به اسلام نگرود. 📿 @mardane_khoda
هدایت شده از مردان خدا 📿
معلم بسیجی 🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷 شهید تیمور معظمی گودرزی شهادت اول خرداد ۱۳۶۵ عملیات و منطقه حاج عمران ۸ سال مفقودالاثر بروجرد- اشترینان- گلزار شهدای روستای ملمیجان شادی روح شهیدان صلوات 🍀 📿 @mardane_khoda
🔷 دعا کنیم که عاقبت ما هم مثله عاقبت جون غلام اباعبدالله ختم به خیر بشه. ♥️ عاقبت بخیری یعنی دعای امام زمانت پشت باشه و دعای حضرتش در حقت مستجاب بشه. 👌🏼 چقدر زرنگ بود جون، روز عاشورا وقتی میخواست به میدون بره، حضرت فرمودند تو آزادی نمیخواد جون خودت رو بخاطر ما به خطر بندازی... گفت آقا من تو خوشی ها با شما بودم، حالا که به بلا مبتلا شدید شما رو رها کنم... . 🤲 ... اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا ... •........••✾•🌸•✾••........•‌ @Asheghanmahdi13 •........••✾•🌸•✾••........•
⭕️ صلی الله عليه و آله:  💠اَلا اُخْبِرُكُمْ بِاَبْعَدِكُمْ مِنّى شَبَها؟ قَالُوا: بَلى يا رَسولَ اللّهِ قالَ: اَلْفاحِشُ الْمُتَفَحِّشُ الْبَذى ءُ، اَلْبَخِيلُ، اَلْمُخْتَالُ، اَلْحَقودُ، اَلْحَسُودُ، اَلْقاسِىُ الْقَلْبِ، اَلْبَعِيدُ مِنْ كُلِّ خَيْرٍ يُرْجى، غَيْرُ اَلْمَأْمُونِ مِنْ كُلِّ شَرٍّ يُتَّقَى؛ 🔷آيا شما را از كم شباهت ترينتان به خودم آگاه نسازم؟ عرض كردند: چرا، اى رسول خدا! فرمودند: زشتگوىِ بى آبروىِ بى شرمِ، بخيلِ، متكبرِ، كينه توزِ، حسودِ، سنگدل؛ كسى كه هيچ اميدى به خيرش و امانى از شرش نيست.  📕كافى، ج ۲، ص ۲۹۱، ح ۹ @tabyinchannel
یا من اسمه دواء و ذکره شفاء 🔸 باطلاع عموم مؤمنین میرساند که بعد از بررسی وضعیت جسمی حضرت استاد انصاریان توسط پزشکان که ديروز با ضعف و مشکل تنفس مواجه شده بودند تست کرونا مثبت و با توجه به تشخيص پزشكان محترم به بیمارستان منتقل شدند. 🙏از عموم مؤمنین دعا و توسل جهت شفای عاجلشان را تمنا داریم🙏 📿 @mardane_khoda
🌹یادمان شهدای گمنام 🌹 دانشگاه علوم پزشکی لرستان خرم آباد 🌼مزار دو دوران دفاع مقدس: 🌹شهید ۲۱ ساله در عملیات محرم ، منطقه شرهانی، سال ۱۳۶۱ 🌹شهید ۲۵ ساله ، در عملیات والفجر۸ ، جزیره بوارین، سال ۱۳۶۴ شادی روح پاک شهیدان صلوات🍀 📿 @mardane_khoda
🌹یادمان شهدای گمنام 🌹 دانشگاه علوم پزشکی لرستان خرم آباد 🌼مزار دو دوران دفاع مقدس: 🌹شهید ۲۱ ساله در عملیات محرم ، منطقه شرهانی، سال ۱۳۶۱ 🌹شهید ۲۵ ساله ، در عملیات والفجر۸ ، جزیره بوارین، سال ۱۳۶۴ شادی روح پاک شهیدان صلوات🍀 📿 @mardane_khoda
هدایت شده از کاروان انقلاب
Alimi-Shab5Moharram1395[04].mp3
6.76M
نوحه محرمی حمید علیمی آقا منو ببر حرم ... #دولت_انقلابی 👊 @dolate_enghelabi
*📚راز یک معامله‌ی شیرین* تو جبهه قسمتِ تعمیرگاه کار می‌کردم چون هوای جنوب خیلی گرم بود صبح‌زود تاظهر کار می‌کردیم ظهر هم می‌رفتیم استراحت. یه ‌روز ظهر تو هوای‌گرم یه بسیجی جوانی اُومد گفت اخوی خدا خیرت‌بده ما عملیات داریم ماشین مارو درست کن برم.😊 گفتم مردحسابی الآن ظهره خسته‌ام برو فردا‌ صبح بیا🤨 با آرامش گفت اخوی ما عملیات داریم از عملیات می‌مونیم.😊 منم صدامو تند کردم گفتم برادر من ازصبح دارم کار می‌کنم خسته‌ام نمی‌تونم خودم یه‌ماهه لباس نَشُسته دارم هنوز وقت نکرده‌ام بشورم.😒 گفت بیا یه‌کاری کنیم من لباسای شمارو بشورم شماهم ماشین منو درست کن.😌 منم برا رو کَم‌کُنی رفتم هرچی لباس‌بود مال بچه‌هارو هم برداشتم گذاشتم جلو تانکر گفتم بیا بشور ایشون هم آرام بادقت لباسارو می‌شست منم برا این‌که لباسارو تموم کنه کار تعمیررو لفت دادم بعد تموم شدن لباسا اُومد. گفت اخوی ماشینِ ما درست شد؟😊 ماشین رو تحویل دادم داشت از محوطه خارج می‌شد که با مسؤولمون برخورد کرد بعد پیاده شد و روبوسی کردن و هم‌دیگه رو بغل کردن. اومدم داخل‌ِسنگر به بچه‌ها گفتم این آقا ازفامیلای حاجی هست حاجی بفهمه پوستمونو میکنه حاجی اومد داخل، سفره رو انداختیم داشتیم غذا می‌خوردیم حاجی فهمید که داریم یه‌چیزی رو پنهان می‌کنیم پرسیدچی شده؟🤔 گفتم حاجی اونی که الآن اومده فامیلتون بودن؟ حاجی‌گفت چطور نشناختین؟ ایشون مهدی‌ باکری فرمانده‌ی لشکر بودن🙂🤔🙈 *یه سؤال* به‌نظر شما ما شایستگی شهادت را داشتیم یا ایشون؟ ایشون کجا ما کجا؟😵 راوی: رضا رمضانی 📚منبع : کتاب خداحافظ سردار شادی روح شهداء صلوات🍀 أللَّهُمَ عَجِّلْ لِوَلیِکْ ألْفَرَج 📿 @mardane_khoda
وفات على بن الحسن المثلث در زندان در این روز سنه 146ه‍، وفات کرد على بن الحسن المثلث در زندان."1" بدان که یک پسر امام حسن مجتبى (علیه السلام) را حسن مثنى مى گفتند و او داماد حضرت سیدالشهدا (ع ) بود و آن حضرت، فاطمه دختر خود را که شبیه به فاطمه زهرا (ع) بود به او تزویج فرموده بود. حسن مثنى ده اولاد داشت که پنج تن از آنها از فاطمه بودند: عبدالله، ابراهیم، حسن مثلث، زینب و ام کلثوم. عبدالله ابن حسن را عبدالله محض مى نامیدند و او شیخ بنى هاشم و اجمل و اکرم و اسخاى ناس بود و او را شش پسر بود: 1 - محمد معروف به نفس زکیه. 2 - ابراهیم قتیل با خمرى و این هر دو را منصور در جنگ بکشت. 3 - موسى الجون. 4 - یحیى صاحب دیلم که در واقعه فخ حضور داشت و بعد از آن واقعه به بلاد دیلم گریخت و بود تا زمان رشید که شهید گردید. 5 - سلیمان که در فخ شهید شد. 6 - ادریس که در فخ حضور داشت و بعد از آن واقعه در زمان رشید مسموم شد. و اما ابراهیم بن الحسن را یازده فرزند بوده که از جمله اسماعیل طباطباست و من شرح حالات بنى الحسن را در منتهى الامال نگاشتم. و اما حسن بن الحسن که او را حسن مثلث گویند، به واسطه آن که پسر سوم است که بلاواسطه حسن نام دارد. او را شش پسر بود. از جمله على است که او را على الخیر و على العابد میگفتند و او پدر حسین بى على شهید فخ معروف است و بالجمه در زمان منصور به امر او على را با پدرش ‍حسن و عموهایش: عبدالله و ابراهیم و ابوبکر با عباس برادرش و محمد و اسحاق پسران عمش ابراهیم و سلیمان و عبدالله و على و عباس پسران عمر دیگرش داود بن الحسن با بعضى دیگر که قریب بیست نفر باشند، این جمله را در سنه 140ه‍ بگرفتند و در مدینه، در زندان و قید و بند کردند تا سه سال در محبس مدینه بودند تا سنه 144ه‍، منصور حج کرد و در مراجعت از مکه داخل مدینه نشد و به ربذه رفت. منصور فرستاد که بنى الحسن را حرکت دهند. ایشان را با محمد دیباج، برادر مادرى عبدالله محض در سلاسل واغلال کرده به کمال شدت و سختى، ایشان را به ربذه حرکت دادند و در وقت حرکت ایشان، حضرت صادق (علیه السلام) از وراى سترى، ایشان را نگریست و سخت بگریست و بر طایفه انصار نفرین کرد که وفا نکردند به شرایط بیعت با رسول خدا(ص) در حفظ و حمایت فرزندان او. پس داخل خانه شد و تب کرد و تا بیست شب در تب و تاب بود. چون ایشان را به ربذه وارد کردند، منصور امر کرد: محمد دیباج را چندان تازیانه زدند که صورتش ‍ مانند زنگیان شد و یک چشمش نیز از کاسه بیرون شد و از بدنش خون بسیار آمد. پس امر کرد که جامه درشتى بر او پوشانیدند و به سختى آن جامه را از تن او بیرون کردند، آن جامه، با پوست تن او از بدن کنده شد. پس ایشان را با لب تشنه و شکم گرسنه باغُل و زنجیر بر شتران برهنه سوار کردند و در رکاب منصور به جانب کوفه حرکت دادند. شتر محمد را در پیش شتر برادرش عبدالله قرار دادند و عبدالله پیوسته نگاهش به پشت محمد مى افتاد و آثار تازیانه را مى دید و جزع مى کرد و منصور در میان محملى بود که رو پوش آن از حریر و دیباج بود، وقتى از نزد ایشان عبور کرد، عبدالله فریاد کشید که اى ابوجعفر! آیا ما با اسیران شما در بدر چنین کردیم و از این سخن اشارتى بود به اسیرى عباس، جدّ منصور در بدر و ترحّم پیغمبر(ص) بر او و فرمودن آن که عباس نگذاشت امشب خواب کنم. پس ایشان را با سوء حال به کوفه بردند. در محبس هاشمیه، در سردابى حبس نمودند که سخت تاریک بود، به حدى که شب و روز معلوم نبود. مسعودى فرموده که محبس ایشان بر شاطى فرات به قرب قنطره کوفه بود و الحال موضع ایشان در کوفه در زمان ما که سنه 332ه‍ است ، معلوم و زیارتگاه است و تمامى در آن موضع مى باشند و قبور ایشان همان زندان است که سقف آن را بر روى ایشان خراب کردند و گاهى که ایشان در زندان بودند، ایشان را از براى قضاى حاجت بیرون نمى کردند. لاجرم در همان محبس، قضاى حاجت مى نمودند و به تدریج رایحه آن منتشر گشت و بر ایشان از این جهت سخت مى گذشت. بعضى از موالى ایشان مقدارى غالیه بر ایشان ببردند تا به بوى خوش او، دفع بوهاى کریهه کنند. بالجمله به سبب آن رایحه کریهه و بودن در حبس و بند، ورم در پاهایشان پدید گشت و به تدریج به بالا سرایت مى کرد تا به دل ایشان مى رسید و صاحبش را هلاک مى کرد و چون محبس ایشان مظلم و تاریک بود، اوقات نماز را نمى توانستند تعیین کند، لاجرم قرآن را پنج جزء کرده بودند و به نوبت در هر شبانه روزى یک ختم قرآن قرائت مى کردند و هر خمسى که تمام مى گشت، یک نماز از نماز پنج گانه به جا مى آوردند. هرگاه یکى از ایشان مى مرد، جسدش پیوسته در بند و زنجیر بود تا گاهى که بو بر میداشت و پوسیده مى گشت و آنها که زنده بودند، او را بدین حال مى دیدند و اذیت مى کشیدند و سبط ابن جوزى نیز شرحى از محبس ایشان بدون ذکر غالیه نقل نموده و ما نیز در کتاب منتهى در ذکر حال حسن مثلث و تعداد فرزندان او، اشاره بدی