eitaa logo
مردان خدا 📿
372 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
890 ویدیو
60 فایل
مردان خدا کسانی که زندگی شان الگویی برای جویندگان حقیقت است. انبیاء ، علما ، شهدا ، صالحین و خوبان‌ عالم با ما همراه باشید 🥀🍀🌻🌹🌼 http://eitaa.com/joinchat/2035810317C9e86d81327
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از کاروان انقلاب
ارادت عجیبی به حضرت عباس داشت در این حدیث شک نکنید که می فرماید: هر کس به هر آنچه دل بسته روز قیامت با همان محشور می شود حامد نیز موقع شهادت شبیه حضرت ابوالفضل شده بود هم چشمانش را داده بود، هم دستانش را اگر به تمام اعضای بدن قمر بنی هاشم تیر زده بودند؛ بدن حامد نیز سر تا پا ترکش بود حامد در راه و مرام حضرت عباس بود مثل ایشان شهید شد و قطعا با خود ایشان نیز محشور می‌شود... راوی: پدر شهید Shahidd.blog.ir 📿 @mardane_khoda
هدایت شده از کاروان انقلاب
رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه‌ای (حفظه‌الله) در مورد آیت الله مدرس اینگونه فرموده‌اند: «مدرّس به عنوان یک روحانی که از چشمه فیّاضِ دینِ رهایی بخش و انسان سازِ اسلام سیراب بود در انجام تکلیف الهی و شرعی خویش ـ که مبارزه با ظلم و فساد و اختناق را سرلوحه احکام خویش دارد. تنها بودن را بهانه سکوت قرار نداد و چه بسا که در بسیاری از جریانات سیاسی کشور تنها یک فریاد بود که پرده خفقان حاکمه را می‌درید و آن، فریاد و خروشِ دشمن شکنِ مدرّس بود ... به حقّ افتخار جامعه روحانیت به خصوص در قرن حاضر و نمونه‌ای از مقاومت جامعه روحانیت در همه زمان هاست. پرچم مبارزه‌ای که برافراشت هیچ‌گاه بر زمین نیفتاد. مبارزه بی‌امان مدرس علیه هر آنچه غیرخدایی است هنوز در جامعه ما ادامه دارد.». sokhann.blog.ir 👊 @dolate_enghelabi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
مزار شهید حیدر معظمی گودرزی 🌹 امامزاده محمد کرج اصالتا متولد روستای قائدطاهر بروجرد زندگینامه در shahidd.blog.ir/post/113 📿 @mardane_khoda
زندگینامه شهید حیدر معظمی گودرزی 🌹 شهید حیدر معظمی گودرزی در سال 1335 در روستای قائد طاهر بروجرد دیده به جهان گشود پدرش به عنوان کارگر در شرکت نفت آبادان کار می کرد و به علت گرما و نبود امکانات مناسب در آبادان مجبور می شدند خانواده را در ایام تابستان به مناطق خنک تر بفرستند و تولد حیدر نیز مصادف با چنین ایامی بود. او کودکی خوش سیما و بسیار مهربان بود. دوران ابتدایی مدت 2 سال در آبادان و بعد به علت بازنشستگی پدرش به شهرستان کرج عزیمت نمودند و ادامه تحصیل ابتدایی را در مدرسه ذوب آهن و دبیرستان را در دهخدا گذرانید. شهید حیدر معظمی گودرزی از سال 1346 دوران مبارزاتی او شروع شد و با قم برای راهنمایی و اخذ کتب اسلامی مکاتبه می کرد. او علاقه زیادی به اسلام و قرآن داشت در دوران ابتدایی بود که یک روز که من می خواستم به مسجد بروم او هم دنبال من آمد. من از درب مسجد داخل شدم و پشت سرم درگاهی مسجد خراب شد و من یک لحظه حیدر را ندیدم فکر می کردم که زیر آوار مانده است در سر خود می زدم و به دیگران التماس می کردم که صدایی مرا به خود آورد که حیدر زنده است و کمی آسیب دیده او را به بیمارستان برده و مدتی بعد بهبود یافت. این اتفاق علاقه او را به اسلام و مسجد بیشتر کرد. بعد از گرفتن دیپلم به سربازی رفت و مدتی هم نیز در نیروی هوایی خدمت کرد. اما بعد از خدمت تصمیم گرفت که به شغل معلمی بپردازد. در دانشسرای تربیت معلم تهران قبول شد و مدتی نیز در آن جا درس خواند او همیشه سعی می کرد به دیگران آموزش دهد و حتی کتابخانه مسجد را اداره می کرد. که بعد از شهادتش کتابخانه را به نام شهید نامگذاری کرده اند. اوفردی با تقوا، پرهیزگار و بسیار خستگی ناپذیر و اهل مسجد و قرآن و همیشه سعی می کرد که دیگران را به امر معروف نماید. او در تاریخ 1361/5/7 به فیض شهادت نائل گردید. مزارش در امامزاده محمد کرج است. Shahidd.blog.ir 📿 @mardane_khoda
معلم شهید حیدر معظمی گودرزی 🌹 متولد روستای قائدطاهر بروجرد مزار در گلزار شهدای امامزاده محمد کرج زندگینامه در shahidd.blog.ir/post/113 📿 @mardane_khoda
هدایت شده از کاروان انقلاب
حدیث حضرت امیر درباره دوست داشتن دشمنان خدا 👊 @dolate_enghelabi
شهید سید نورخدا موسوی 📿 @mardane_khoda
این اسامی بهشتیان است، فهرستی که نام اولش، نام فاطمه زهرا(س) بود خاطرات همسر شهید سید نورخدا موسوی شبی، سید حال بدی داشت و من در کنار تخت او نشسته بودم و قرآن می خواندم، لحظه‌ای دلم غصه‌دار شد و از وضعیت خود و همسرم شاکی شدم و آنقدر گریه کردم که در کنار تخت همسرم به خواب رفتم. در خواب سید را بسیار خوشحال و شاداب دیدم که با لباسی سفید مرا نگاه می‌کند. صورت زیبایش خندان بود، از او پرسیدم که چه زمانی این عشق‌بازی به پایان می‌رسد و او خندید و گفت زمانی که دست تو را در دست عمه‌ام زینب (س) بگذارم. او در عالم رؤیا فهرستی به من نشان داد که اسامی‌ای در آن نوشته شده بود و اسم من در آن فهرست بود، او گفت که این اسامی بهشتیان است، فهرستی که نام اولش، نام فاطمه زهرا (س) بود. هنگامی که از خواب بیدار شدم خدا را به خاطر وجود برکت و نعمتی چون سیدنورخدا شکر کردم و برایم همین کافی بود که صدای نفس‌های مرد خانه‌ام و پدر فرزندانم را بشنوم و به هرم نفس‌هایش تکیه کنم. سیدنورخدا موسوی ۱۷ اسفندماه سال ۸۷ در منطقه لار استان سیستان و بلوچستان، مورد اصابت گلوله گروهک تروریستی عبدالمالک ریگی قرار گرفت و از ناحیه سر مجروح شد و به کما رفت. جانباز ۱۰۰ درصد لرستانی که به شهید زنده کشور مشهور بود ۱۰ سال در کما به‌سر می‌برد تا اینکه درشب رحلت پیامبر اکرم(ص) و شهادت امام حسن مجتبی(ع) آسمانی شد. شهادت ۱۶ آبان ۱۳۹۷ 📿 @mardane_khoda
🔰زندگی با نورخدا https://goo.gl/hoYb8x 📿 @mardane_khoda
پس از ۳۳ سال چشم انتظاری 💢 شناسایی هویت یکی از شهدای گمنام آرمیده در دانشگاه آزاد اسلامی خرم آباد 🔹 سرباز شهید محمد نوری زاده که به عنوان شهید گمنام در سال ۹۲ در دانشگاه آزاد خرم آباد دفن شده بود از طریق انجام آزمایش دی ان ای شناسایی شد 📿 @mardane_khoda
هدایت شده از کاروان انقلاب
*صدام جنایتکار هم آغازگر بود و هم ادامه دهنده جنگ.* این نکته خیلی مهم است. نمونه اش حملات مختلف زمینی و هوایی و دریایی در سالهای مختلف جنگ علیه جمهوری اسلامی ایران است. مثلا خرداد ۶۵ جهت تصرف شهر پیرانشهر به مرز شمالی ما حمله کرد که با عملیات حاج عمران جلوی آنها گرفته شد. همچنین در سال ۶۷ با همکاری منافقین و تجهیز آنها عملیات فروغ جاویدان با همان مرصاد را علیه ایران انجام داد که با شکست ذلت بار منافقین روبرو شدند. و حتی در مرداد ماه ۶۷ پس از پذیرش قطعنامه توسط ایران و عقب نشینی رزمندگان از مناطق تحت تصرف در خاک عراق ، دوباره به مناطق مختلف مرزی ایران حمله کرد ولی خداوند ذلت و خواری را نصیب آنها کرد. به خاطر همین است که ما به جنگ تحمیلی می گوییم *دفاع مقدس* . چون در تمام طول این مدت ، آنها دست از تجاوز به خاک کشورمان نکشیدند و رزمندگان ما از تمامیت ارضی ایران دفاع کردند. 👊 @dolate_enghelabi
هدایت شده از کاروان انقلاب
سلام اگه وقت نمیکنید خودتان معنی قرآن را بخوانید این پیام رو تا آخر بخوانید 🥰 *این یک فرصت ناب برای همه ماست که مطمنیم در روز قیامت حجتی خواهد بود که ما را آگاه تر کرده در این دنیا* امیدوارم هر روز وجودتون پر از آرامش خدایی باشد و با مفاهیم قرآن آشنا تر باشیم یکی از روش های آن *گوش دادن به قرآن و توجه به معنی آن* هست که بدون شک با شروع گوش دادن تاثیر آن رو در زندگی حس خواهیم کرد... یک سایتی هست که قرآن رو به شیوه ی خاص و با معنی و به سبک آرامش بخشی آماده نموده که به صورت *رایگان* در اختیار ما قرار داده شده..! آدرس سایت در گروه گذاشته می‌شود .. ان شاءلله شما هم برای همه بفرستین که همه با قرآن آشنا تر باشیم و قدمی برای خودسازی برداریم ان شاءلله.* http://www.masoudriaei.com/index.php/quranv/
رزمندگان سپاه اسلام، صبح روز ۲۸ خردادماه سال ۱۳۶۱ در میدان صبحگاه پادگان زبدانی سوریه منتظر نشسته بودند تا از زبان فرمانده خود کسب تکلیف کنند. متوسلیان پشت میکروفن قرار گرفت و آخرین سخنرانی رسمی خود را برای قوای محمد رسول الله(ص) ایراد کرد: « هر شهرى که توسط اسرائیلى‌‏ها محاصره شده آزاد خواهیم کرد و اسرائیل را به سقوط مى‏‌کشانیم. روزى اسرائیل چنان بترسد و در فکر باشد که مبادا از لوله سلاحمان، به جاى گلوله، پاسدار بیرون بیاید.» کمتر از ۲۰ روز بعد در ۱۴ تیرماه حاج احمد متوسلیان به همراه سه تن دیگر به نام‌های سید محسن موسوی، تقی رستگارمقدم و کاظم اخوان توسط فالانژهای لبنانی در حوالی بیروت ربوده شدند. "حاج احمد متوسلیان" کانال شهید ✾ علی عَبّاسْ حسین پور✾ @ShahidHoseinpoor
روایت 35 سال چشم انتظاری مادر شهیدان اسحاقی ۰۱ تیر ۱۴۰۰ مادر شهیدان اسحاقی می‌گوید: خیلی خوشحالم که پیکر پسرم بازگشت است. اگر بدانید در این سال ها چه حالی داشتم. هر کسی که در خانه را می‌زد، می گفتم محمد من آمده است. به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، فیلم شیار 143 را تقریبا اکثرمان چند بار یدده‌ایم. داستان مادری کرمانی که جوان رعنایش را راهی جبهه می‌کند و فرزندش در جنگ مفقود می‌شود. روایت چشم انتظاری‌ها و بیم و امیدهای یک مادران شهدای مفقودالاثر همه شبیه همین مادر شیار 143 است اما با تفاوت‌های نه چندان زیاد. بیگم اسحاقی هم یکی از همین مادران است که روایت‌های مشابهی از زندگی فرزندش و 35 سال چشم انتظاری دارد. او چهار پسر و چهار دختر داشت. دو تن از پسران او در هشت سال دوران دفاع مقدس به شهادت رسیدند. یکی در سال 63 و دیگری سال 66 شهید «محمد اسحاقی» فرزند صفت اله، متولد 1340 بود که در سن 26 سالگی در عملیات کربلای 5 به شهادت رسید اما پیکر مطهر او که در اول فروردین ماه سال 1366 به شهادت رسیده بود در منطقه شلمچه ماند و در شمار شهدای مفقود الاثر جای گرفت. پیکری که سال‌ها مفقود بود در عملیات تفحص پیدا شده و هویتش توسط آزمایش DNA شناسایی شد و مادرش چند روز پیش بعد از سال‌ها فراق توانست پیکر فرزند گمشده را در آغوش بگیرد. مادر شهیدان اسحاقی از چشم انتظاری این سال‌ها در گفتگو با تسنیم چنین می‌گوید: خیلی خوشحالم که پیکر پسرم بازگشت است. اگر بدانید در این سال ها چه حالی داشتم. هر کسی که در خانه را می‌زد، می گفتم محمد من آمده است...
مردان خدا 📿
روایت 35 سال چشم انتظاری مادر شهیدان اسحاقی ۰۱ تیر ۱۴۰۰ مادر شهیدان اسحاقی می‌گوید: خیلی خوشحالم ک
روایت 35 سال چشم انتظاری مادر شهیدان اسحاقی ۰۱ تیر ۱۴۰۰ مادر شهیدان اسحاقی می‌گوید: خیلی خوشحالم که پیکر پسرم بازگشت است. اگر بدانید در این سال ها چه حالی داشتم. هر کسی که در خانه را می‌زد، می گفتم محمد من آمده است. به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، فیلم شیار 143 را تقریبا اکثرمان چند بار یدده‌ایم. داستان مادری کرمانی که جوان رعنایش را راهی جبهه می‌کند و فرزندش در جنگ مفقود می‌شود. روایت چشم انتظاری‌ها و بیم و امیدهای یک مادران شهدای مفقودالاثر همه شبیه همین مادر شیار 143 است اما با تفاوت‌های نه چندان زیاد. بیگم اسحاقی هم یکی از همین مادران است که روایت‌های مشابهی از زندگی فرزندش و 35 سال چشم انتظاری دارد. او چهار پسر و چهار دختر داشت. دو تن از پسران او در هشت سال دوران دفاع مقدس به شهادت رسیدند. یکی در سال 63 و دیگری سال 66 شهید «محمد اسحاقی» فرزند صفت اله، متولد 1340 بود که در سن 26 سالگی در عملیات کربلای 5 به شهادت رسید اما پیکر مطهر او که در اول فروردین ماه سال 1366 به شهادت رسیده بود در منطقه شلمچه ماند و در شمار شهدای مفقود الاثر جای گرفت. پیکری که سال‌ها مفقود بود در عملیات تفحص پیدا شده و هویتش توسط آزمایش DNA شناسایی شد و مادرش چند روز پیش بعد از سال‌ها فراق توانست پیکر فرزند گمشده را در آغوش بگیرد. مادر شهیدان اسحاقی از چشم انتظاری این سال‌ها در گفتگو با تسنیم چنین می‌گوید: خیلی خوشحالم که پیکر پسرم بازگشت است. اگر بدانید در این سال ها چه حالی داشتم. هر کسی که در خانه را می‌زد، می گفتم محمد من آمده است. محمد و احمد همیشه در جبهه با هم بودند و معمولاً با هم می‌آمدند. نهایتاً هر دو هم شهید شدند. خبر شهادت احمد را محمد برای من آورد. احمد سال 1363 به شهادت رسید. اینبار محمد هم رفت و برای همیشه در منطقه ماند. هر دو مفقودالاثر بودند. اول پیکر احمد آمد. اما 35 سال طول کشید تا پیکر محمد برگردد. در این سال‌ها همسرم مریض شد و فوت کرد. شهدای دفاع مقدس , دفاع مقدس , شهدای گمنام , خانواده شهدا , او ادامه می‌دهد: یکبار یادم هست شهدای مفقود زیادی را از منطقه آورده بودند. یکی از آشنایان ما خواب دیده بود و گفت هر دو پسرت را دیدم که پیکرشان را در تابوت می‌گذارند. خودم هم حس کرده بودم که محمد شهید شده است. اما ابتدا باور نداشتم. وقتی خبر بازگشت پیکرش را به ما دادند، آنقدر آشفته شدیم که انگار تازه خبر شهادتش را شنیده‌ایم. بعد از شهادت محمد بیش از سه سال منتظر رسیدن خبری از سلامتی او بودیم. امید داشتیم که بین اسرا باشد. مادر این شهید تازه تفحص شده از احتمالاتش برای زنده بودن محمد چنین می‌گوید: وقتی اسرا سال 1369 به کشور بازگشتند، خبری از او نشد. یکی از دوستان هم درباره وضعیت محمد خیلی تحقیق کرد و به نتایجی درمورد شهادت او رسیده بود. ما هم با هر اسیری که آزاد می‌شد، می‌رفتیم و صحبت می‌کردیم تا ببینیم نشانی از محمد پیدا می‌کنیم یا نه. بعد از مدتی برایمان ثابت شد که محمد جزو اسرا نبوده است. محمد آنقدر مومن و خوب بود که حتی همسرش هم همیشه می‌گفت: «من می‌دانم محمد من شهید می‌شود.» به همین دلیل ما هم انتظارش را داشتیم و کم کم شهادتش باورمان شد. او ادامه می‌دهد: احمد خیلی شوخ طبع بود و راحت حرفش را می‌زد اما محمد مظلوم بود و کم حرف. عادت نداشت از خاطرات جبهه چیزی تعریف کند. محمد دو سال سرباز بود. بعد از آن که به خانه بازگشت، دختر خاله پدرش را برای او خواستگاری کردیم و همدیگر را پسندیدند. برای محمد خیلی مهم بود که همسرش با نبودن‌ها و غیبت‌هایش به خاطر جبهه و جنگ کنار بیاید. چون فکر نمی‌کنم در آن ایام هیچ دو ماهی را پشت سر هم در خانه بوده باشد. یک دخترش دوماهه و دختر دیگرش دو ساله بود که به شهادت رسید. نام همسرش گلی بود برای او شرایطش را گفته بود. عروسم خیلی مومن است و شرایط او را همان ابتدا پذیرفته بود. در جبهه برای همسرش نامه می‌نوشت و عروسم برایم از نوشته‌هایش تعریف می‌کرد. سفارشاتش در راستای حفظ اسلام و اطاعت از رهبری بود. شهدای دفاع مقدس , دفاع مقدس , شهدای گمنام , خانواده شهدا , این مادر شهید ویژگی‌های فرزندش را برشمرده و می‌گوید: قبل از انقلاب هم فعالیت های سیاسی زیادی داشت در مدرسه هم خیلی تعریفش را می‌کردند. می‌گفتند این پسر برای آینده مملکت مفید است. برخی از اطرافیان به من می‌گفتند نگذار به منطقه برود. حیف است. اما من نمی‌گفتم جبهه نرو. پیش خودم می‌گفتم بگذار برود. هرچه خدا بخواهد همان می‌شود و موافقت و مخالفت من اثری در سرنوشت کار ندارد. یکبار در خواب احمد را دیده‌ام. دیدم که روی یک پل ایستاده‌ام که از زیر آن آب جاری است و آن سوی پل احمد ایستاده است. به او می‌گویم پسرم بیا مادر را بگیر و می‌گوید: «مامان شما آنجا بمان من رفتم.» وقتی این خواب را دیدم ناگهان پریدم. متاسفا
مردان خدا 📿
روایت 35 سال چشم انتظاری مادر شهیدان اسحاقی ۰۱ تیر ۱۴۰۰ مادر شهیدان اسحاقی می‌گوید: خیلی خوشحالم ک
نه خواب محمد را ندیده‌ام.در تمام سال‌های مفقود بودن محمد دلتنگ او شده‌ام اما ناراحت نبودم زیرا می‌دانستم شهید شده است. پیکر مطهر شهید محمد اسحاقی در روز پنجشنبه 27 خردادماه 1400 ، ساعت 8:30 صبح به صورت خودرویی تشییع می‌شود. این مراسم از ستاد سپاه استان البرز آغاز شده و به سمت میدان شهدا، امام زاده حسن(ع)، مصلی استان تا مهرشهر کرج ادامه خواهد داشت و شهید در گلزار شهدای امامزاده طاهر کرج خاکسپاری خواهد شد. یاد شهیدان 🌹 shahidd.blog.ir 📿 @mardane_khoda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
「﷽」 سلمه الله رفیقی داشتیم که برای دومین بار به جبهه می رفت، به من می گفت بر نمیگردما، میرم شهید میشم، ...این دفعه که رفتم و برگشتم برای اینکه درست معامله نکرده بودم، ولی الان رسیدم به جایی که معامله کردم و خودم رو به خدا فروختم و دیگه بر نمی گردم و برنگشت، بلکه جنازه اش بعد از ۲۰ ... ۳۰ سال بعد برگشت. گمنام بود. این افراد چطور می فهمیدند !؟ سوار مَرکبشان (همین بدن مادی) می شوند و تا لقاءالله می تازند. از فرش تا عرش. این تجلیاتی که برای اهلش میشود در دل شب و غیر شب، بر این مَرکب سوار شده و تا عرش تاختند. اما اگر این مَرکب را ولگرد خیابان کردی، ولگرد کوچه کردی، ولگرد خیالات و توهمات کردی، به یاران کی رسی، هیهات، هیهات، نمی رسی. از قافله می مانی... 🌷عاشقان رفتند و چشم اشكباری ماند و من‏ از غم بى‏حاصلى‏ها، كوله‏بارى ماند و من‏ 🌷واىِ من ياراى رفتن داشت روزى پاى من‏ كاروان در كاروان رفتند و بارى ماند و من‏ 🌷يك بيابان تشنه لب روييد از هُرم شهيد شرح داغ آفتاب بى‏مزارى ماند و من‏ 🌷در هياهوى اناالحق صد گلو ياهوى سرخ‏ با سر شوريده در معراج دارى ماند و من‏ ◦◦◉✿ ✿◉◦◦ 🔆 @forooghetohid
AUD-20211216-WA0078.
9M
دعای کمیل دلنشین و کوتاه با صدای غلامرضا زاده بیاد شهید هاشم پورزادی 🌹 که خیلی به دعای کمیل علاقه داشته 📿 @mardane_khoda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 بیاد شهید هاشم پورزادی که عاشق بود این کلیپ را امشب برایش ساختم. شادی روح مطهرش صلوات 🍀 یاد شهدا را با کارهای هنری زنده نگه داریم .🌹 Shahidd.blog.ir 📿 @mardane_khoda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 بیاد شهید هاشم پورزادی که عاشق بود این کلیپ را امشب برایش ساختم. شادی روح مطهرش صلوات 🍀 یاد شهدا را با کارهای هنری زنده نگه داریم .🌹 📿 @mardane_khoda
خاطرات شهید مدافع حرم شهید هاشم دهقانی نیا 🌹 از شهدای اردبیل لحظه‌ای که می‌خواست به سوریه برود چگونه گذشت؟ مادر شهید: تا قبل از آخرین لحظه دیدارش نمی‌دانستم به ماموریت سوریه می‌رود. یک روز اول صبح دیدم به اتفاق همسر و بچه‌هایش پله های خانه را می‌آیند پایین یکی از دو قلو هایش را بغل گرفته بود داد به من و گفت مادرم مرا حلال کن می‌خواهم به جنگ به دشمنان حضرت زینب (س) بروم. این حرفش مرا شوکه کرد هر چه به او التماس کردم به این طفل معصوم‌ها و همسر جوانت رحم کن و از این تصمیم منصرف شو. ولی وی در جوابم گفت: مادر اگر جواب خانم زینب (س) را می‌دهی که این طور حرم شریفش در معرض تیر دشمنان قرار گرفته و دشمن گفته تا کیلومترها حرم را به زمین فرو می‌برد من بمانم. برایم حرف متقاعد کننده‌ای بود، گفتم: پسرم می‌روی تو را به خدای یکتا می‌سپارم، دیگر از مادری تو خلاص می‌کنم و تو را به خانم فاطمه زهرا (س) هدیه می‌دهم. اگر شهید شدی خانم زهرا (س) حضرت ابوالفضل (ع) را به یاد بیآور که تو را در آغوش خود می‌گیرند. هاشم پاسخ داد: فدای سرت مادرم مرا به مادری والاتر از خودت سپردی. بهترین دعا را برایم کردی. وقتی رفت نگاه‌های معصوم بچه‌ها و همسرش او را تا ته کوچه بدرقه‌اش کردند. او فقط یکبار برگشت دستی به ما تکان داد و دیگر او را ندیدیم. مطلب کامل را در اینجا بخوانید👇 https://tn.ai/1145132 📿 @mardane_khoda
هدایت شده از کاروان انقلاب
◼️ایام شهادت مظلومانه بی بی دو عالم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بر امام زمان عج و بر شما و همه شیعیان اهل بیت علیهم السلام تسلیت باد 👊 @dolate_enghelabi
🌠☫﷽☫🌠 💚بهترین عمل مستحبی وعصرجمعه🌸 شب جمعه وعصرجمعه 🌸 صد مرتبه سوره قدر را بخوانید و هدیه کنید به علیه السلام که این عمل در صفا و جلاء دادن قلب اثر بسیار زیادی دارد. 🥀 تسلیت باد🖤 فتــ🇺🇸ـنـــ🇬🇧ــ️ـه ╲\╭┓ ╭⁦🌺🍂🍃 ┗╯\╲ ╔═••⚬🇮🇷⚬••══╗ @SiasatoDianat ╚══••⚬🌍⚬••═╝
هدایت شده از اشعار فاطمی
شعر یا فاطمه (س) : ضریح گمشده « السلام علیکِ یا فاطمةَ الزهرا (س) » یا مولاتي یا فاطمَةُ أغیثیني ، ای مولای من ؛ یا فاطمه  به فریاد من برس !   تا   زخم ‌های  کهنه  دل  را  دوا  کنم  با  ذکر  نام   پاک  تو   ذکر خدا  کنم  یا فاطمه به سجده بگویم به صد نفس مولای من تویی و به حاجت صدا کنم  تا  پا نهم  به خاک  مدینه  به  یاد  تو خاکش ز  بهر  چشم  ترم  توتیا  کنم  چون آن ضریح گمشده پیدا نمی کنم  اندر  کنار   قبر  نبی  عقده  وا  کنم  من عهد بسته ام که بمیرم  ز داغ تو  عهدی دگر کنم که به عهدم وفا کنم  غم های آسمان که هجوم آورد به دل  رفع غم گران  به کنم  مهدی کجاست تا که به امر ولایتش  سرهای دشمنان  تو  از تن جدا کنم حمیدرضا فاطمی - التماس دعا 🌷 ایام تسلیت باد 🆔 @fatemi84 🌍 fatemi84.blog.ir
هدایت شده از اشعار فاطمی
یا مولاتی یا فاطمةُ أغيثيني @fatemi84 Fatemi84.blog.ir