eitaa logo
مردان خدا 📿
372 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
890 ویدیو
60 فایل
مردان خدا کسانی که زندگی شان الگویی برای جویندگان حقیقت است. انبیاء ، علما ، شهدا ، صالحین و خوبان‌ عالم با ما همراه باشید 🥀🍀🌻🌹🌼 http://eitaa.com/joinchat/2035810317C9e86d81327
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از کاروان انقلاب
چند دعا برای مال گمشده یا دزدیده شده 🟤 ۱-نماز برای پیدا شدن مال گمشده یا دزدیده شده ابتدا دو رکعت نماز به نیت پیدا کردن مال گم شده یا دزدیده شده به درگاه خداوند متعال بخواند و بعد از سلام با توجه قلبی و با خلوص نیت به درگاه ایزد منان ابتدا به طرف راست ، بعد به پشت سر ، بعد به طرف چپ و در اخر به روبروی خود هر بار هفتاد مرتبه بگوید : (( یا مُعید )) و پس از آن بگوید : رُدَّ عَلَیَّ ضالَّتی بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین (خدایا گمشده ام را به من بازگردان ...) به خواست خداوند متعال آن گمشده (یا دزدیده شده) پیدا میشود. 🟡دوستان این عمل بسیار تجربه شده و یکی از بزرگترین و موثر ترین دستورات در زمینه مال گمشده و دزدیده شده میباشد اگر کسی با شرایط گفته شده آنرا انجام دهد محال است که به گمشده یا دزدیده شده خویش نرسد. -------------------------------------------------- 🟠- دعا برای یافتن گمشده و غایب ۲-هرکس ذکر " القاهر “ را برای پیدا شدن گمشده ۲۰۰ بار بخواند ٬ پیدا شود. ۳-اگر " یا قیومُ یا واحد " را بنویسد و در میان مصحف (قرآن کریم) نهد هرچه را گم کرده پیدا نماید. ۴-اگر به چهار گوشه کاغذ " الشهید الحق " بنویسد و نام گمشده یا غایب را در وسط کاغذ بنویسد و در نیمه شب به زیر آسمان باز برود و آن کاغذ را رو به آسمان بلند کرده و در حالی که در آن نظر میکند و ۷۰ بار بگوید " الشهید الحق " به زودی خبر آن گمشده به او برسد. ۵-هرکس نیمه های شب در گوشه های خانه اش بایستد و ۷۰ مرتبه " المُعید " را تکرار کند و بگوید: یا مُعید رُدَّ عَلَیَّ کذا ( فلان چیز را ) در همان هفته خبر از گمشده یا غایبش به او برسد و یا خودش برسد. 🔴 ۶- دعا اگر مالی یا حیوانی گم کردید حضرت صادق(ع) فرمود: هرگاه از کسی مالی یا حیوانی گم شود این دعا را بخواند. اَللّهُمَّ اَنَّکَ اِلهُ مَنْ فی السَّماءِ وَ اِلهُ مَنْ فی الْاَرْضِ وَ عَدْلٌ فیهِما وَ اَنْتَ الْهادی مِنَ الضَّلالَهِ وَ تَرُدٌ الضّالَّهَ رُدَّ عَلَیَّ ضالَّتی فَاِنَّها مِنْ رِزْقِکَ وَ عَطِیَّتِکَ اَللّهُمَّ لا تُقْنِنْ بِها مُؤمِناً وَ لا تُغْنِ بِها کافِراً اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ وَ رَسُولِکَ وَ عَلی اَهْلِ بَیْتِهِ. 🔵۷-دعا برای پیداشدن گم‌شده حضرت امام رضا(ع): برای گم‌شده بگوید: وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَیْبِ لا یَعْلَمُها اِلاّ هُوَ وَ یَعْلَمُ ما فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ اِلاّ یَعْلَمُها وَ لا حَبَّهٍ فی ظُلُماتِ الْأَرْضِ وَ لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ اِلاّ فی کِتابٍ مُبینٍ اَللّهُمَّ اِنَّکَ تَهْدی مِنَ الضَّلالَهِ وَ تُنْجی مِنَ الْعَمی وَ تَرُدُّ الضّالَّهَ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اغْفِرْلی وَ رُدَّ ضالَّتی وَ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ. التماس دعا sokhann.blog.ir/post/535 🇮🇷 @karvane2
هدایت شده از کاروان انقلاب
سلامتی زنان چادری صلوات 🌼 سلامتی دختران چادری صلوات🍀 گرامی باد 🇮🇷 @karvane2
هدایت شده از کاروان انقلاب
🔻 لعن رضاشاه مقرّب است حجت‌الاسلام روانبخش: 🔹من در یزد درس می‌خواندم. برای زیارت به قم آمده بودم و هنوز معمم نبودم. ۱۷ ساله بودم. جلوی دفتر تبلیغات ایستاده بودم که ماشین سوار شوم تا خودم را به سه راه بازار برسانم. آن‌وقت تریلی‌ها و اتوبوس‌ها از داخل شهر می‌رفتند. ماشین هم کم گیر می‌آمد. وقتی ایستادم که تاکسی سوار شوم، دیدم یک فولکس واگن نگه داشت و شیشه را پایین کشید و گفت کجا می‌خواهی بروی و من هم گفتم و گفتند سوار شو. ماشین هم برای یک طلبه‌ای بود، یک نفر هم جلو نشسته بود و آیت‌الله مصباح هم عقب نشسته بود. 🔹طلبه جلویی پیاده شد. صندلی فولکس به گونه‌ای است که باید صندلی آن خوابانده شود تا کسی پیاده شود، من هم رفتیم عقب و پهلوی آیت‌الله مصباح نشستم. 🔹️ خب من ایشان را اصلاً نمی‌شناختم. ایشان پرسید کجا می‌روی؟ من هم با لهجه خالص یزدی گفتم می‌خواهم به یزد بروم. ایشان هم یزدی صحبت کردند. گفتم شما هم یزدی هستید؟ فرمودند بله، اهل خود یزد هستم. اسم ایشان را پرسیدم که فرمودند مصباح هستم. 🔹 اسم ایشان را شنیده بودم، ولی خودشان را ندیده بودم. آن‌وقت ۴۰ ساله بودند. جوان بودند. به من گفتند دوست داری زود ماشین گیر بیاوری و به یزد بروی؟ گفتم: بله، خیلی دوست دارم. چون شب هم شب سردی بود. ایشان گفتند تسبیح داری؟ گفتم بله. گفتند با تسبیح صدبار رضا شاه را لعن کن تا زود ماشین گیر بیاوری. من هم با خودم گفتم ایشان عجب وردی یاد می‌دهد!📿 🔹حدود سال ۵۵ بود. به سه راه بازار رسیدم. تسبیح را گرفتم شروع به ذکر کردم. ایشان فرمودند این ذکر بسیار مقرب است، چون رضاشاه نسبت به دین خیلی ظلم کرده است. لعن را شروع کردم، تا حدود لعن ۷۰ گفته بودم که یک ماشین نو از همین بلیزرها جلوتر از من ایستاد، افراد دیگری هم کنار جاده بودند، ولی به من گفت کجا می‌روی؟ من هم گفتم یزد. گفت بیا برویم. سوار شدیم و بقیه لعن‌ها را هم در ماشین گفتم. 🚗 🇮🇷 @karvane2
هدایت شده از کاروان انقلاب
اگر لقمه سوم را خورده بودید مرجع می شدید خاطره ای از آیت الله العظمی بروجردی(ره) از زبان آقای زعفرانی تابستان همراه مرحوم آیت الله العظمی بروجردی به وشنوه رفته بودیم . یک روز مرحوم آیت الله العظمی میرزا عبدالله چهل ستونی جهت دیدار آیت الله بروجردی به وشنوه آمدند. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آیت الله العظمی بروجردی ، ایشان ادامه داد: پس از گفتگو ، جهت استراحت به اطاقی رفتند. مرحوم چهل ستونی به آیت الله بروجردی فرمودند: حضرت آقا مستدرک الوسایل خدمتون هست ؟ آیت الله بروجردی به من فرمودند برو در فلان اطاق ، کتاب را بیاور. من رفتم و کتاب را آوردم و به آیت الله چهل ستونی دادم. ایشان بعد از یک ساعت استراحت ، برای نهار آمدند و کتاب را همراه خود داشتند. آیت الله العظمی بروجردی فرمودند: کتاب را نخواستید؟ چقدر زود پس آوردید !! آیت الله چهل ستونی فرمودند، داستانی دارد به این قرار: من جوان بودم همراه با آقایی روضه هفتگی می رفتیم و در پایان منبر آن آقا، موقع گریز، من اشعاری می خواندم . یک روز آن آقا به من گفتند: عبدالله من مریضم و نمی توانم روضه بخوانم شب برو فلان منزل ، روضه زنانه است و اشعار بخوان . من به منزل آن خانم رفتم. تعدادی زیادی از بانوان نشسته بودند . جّو مجلس مرا گرفت و تمام شعرها از ذهنم رفت . گفتم صلوات بفرستند . تا 3 مرتبه . خانم‌ها به من خندیدند. به خانه برگشتم حسابی گریه کردم . درهمان حال گریه خوابم برد. درعالم روُیا دیدم : مجلسی است سفره ای پهن کردند و رسول الله (ص) در صدر مجلس و ائمه (علیهم السلام ) در اطراف سفره نشستند. رسول الله (ص) فرمودند : عبدالله بیا و غذا بخور. من یک لقمه غذای سفره خوردم . مادرم مرا از خواب بیدار کرد. دوباره خوابم برد. همان مجلس را دوباره دیدم و یک لقمه غذای دیگر خوردم ، دوباره مادرم مرا ازخواب بیدار کرد . از آن موقع هر مطلبی را که یکدفعه می خوانم ، حفظ می شوم و در ذهنم جای می گیرد. آیت الله بروجردی فرمودند: اگر لقمه سوم را خورده بودید مرجع می شدید. پایگاه اطلاع رسانی کتابخانه حضرت آیت الله العظمی بروجردی(ره) sokhann.blog.ir 🇮🇷 @karvane2
هدایت شده از کاروان انقلاب
🔴 ذکری برای وصول طلب برای وصول طلبی که توانایی باز پس گرفتن آن نیست 108 مرتبه ذکر « یا حق » خوانده شود (تاثیر این ذکر تا آنجاست که حتی بدهکار به دنبال طلبکار خود خواهد آمد.) شرایط ذکر گفتن: شخص با وضو باشد . بعد از دو رکعت نماز گفته شود. قبل و بعدش تعدادی صلوات گفته شود. برگرفته شده از : sokhann.blog.ir/post/698 🇮🇷 @karvane2
هدایت شده از کاروان انقلاب
🔻 لعن رضاشاه مقرّب است حجت‌الاسلام روانبخش: 🔹من در یزد درس می‌خواندم. برای زیارت به قم آمده بودم و هنوز معمم نبودم. ۱۷ ساله بودم. جلوی دفتر تبلیغات ایستاده بودم که ماشین سوار شوم تا خودم را به سه راه بازار برسانم. آن‌وقت تریلی‌ها و اتوبوس‌ها از داخل شهر می‌رفتند. ماشین هم کم گیر می‌آمد. وقتی ایستادم که تاکسی سوار شوم، دیدم یک فولکس واگن نگه داشت و شیشه را پایین کشید و گفت کجا می‌خواهی بروی و من هم گفتم و گفتند سوار شو. ماشین هم برای یک طلبه‌ای بود، یک نفر هم جلو نشسته بود و آیت‌الله مصباح هم عقب نشسته بود. 🔹طلبه جلویی پیاده شد. صندلی فولکس به گونه‌ای است که باید صندلی آن خوابانده شود تا کسی پیاده شود، من هم رفتیم عقب و پهلوی آیت‌الله مصباح نشستم. 🔹️ خب من ایشان را اصلاً نمی‌شناختم. ایشان پرسید کجا می‌روی؟ من هم با لهجه خالص یزدی گفتم می‌خواهم به یزد بروم. ایشان هم یزدی صحبت کردند. گفتم شما هم یزدی هستید؟ فرمودند بله، اهل خود یزد هستم. اسم ایشان را پرسیدم که فرمودند مصباح هستم. 🔹 اسم ایشان را شنیده بودم، ولی خودشان را ندیده بودم. آن‌وقت ۴۰ ساله بودند. جوان بودند. به من گفتند دوست داری زود ماشین گیر بیاوری و به یزد بروی؟ گفتم: بله، خیلی دوست دارم. چون شب هم شب سردی بود. ایشان گفتند تسبیح داری؟ گفتم بله. گفتند با تسبیح صدبار رضا شاه را لعن کن تا زود ماشین گیر بیاوری. من هم با خودم گفتم ایشان عجب وردی یاد می‌دهد!📿 🔹حدود سال ۵۵ بود. به سه راه بازار رسیدم. تسبیح را گرفتم شروع به ذکر کردم. ایشان فرمودند این ذکر بسیار مقرب است، چون رضاشاه نسبت به دین خیلی ظلم کرده است. لعن را شروع کردم، تا حدود لعن ۷۰ گفته بودم که یک ماشین نو از همین بلیزرها جلوتر از من ایستاد، افراد دیگری هم کنار جاده بودند، ولی به من گفت کجا می‌روی؟ من هم گفتم یزد. گفت بیا برویم. سوار شدیم و بقیه لعن‌ها را هم در ماشین گفتم. 🚗 (۱۰۰ بار) 🇮🇷 @karvane2