eitaa logo
مردان خدا 📿
356 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
775 ویدیو
56 فایل
مردان خدا کسانی که زندگی شان الگویی برای جویندگان حقیقت است. انبیاء ، علما ، شهدا ، صالحین و خوبان‌ عالم با ما همراه باشید 🥀🍀🌻🌹🌼 http://eitaa.com/joinchat/2035810317C9e86d81327
مشاهده در ایتا
دانلود
گر به صد منزل فـــراق افتد میان ما و دوست ... همچنـــانش در میانِ جان شیرین ؛ منـــزل است ... #پاسـدار_مدافع_حـرم #شهید_سردار_حمید_مختاربند #سـالروز_شهادت @ravayate_fath
مجید در یک کلام مرد بود. او باغیرت به شهادت رسید. ما حدود ۲۱سال در تهران ارتباط دوستانه و تنگا تنگی داشتیم👌. او حتی در سال ۸۸ هم خودش را سپری برای حفظ جمهوری اسلامی کرد. اسم که می آمد خودبه خود اشک در چشمانش جمع می شد.😔 حتی با این که مجید در چند ناحیه از سپاه سمت داشت، اما  اگر کسی  وی را نمی شناخت فکر می کرد یک فرد عادی است🍃. او ۹ سال فرمانده من بود؛ اما اگر صدایش می کردم ، ناراحت می شد و می گفت فقط اسم مرا صدا بزن☝️ شهید مدافع حرم مجید نان آور🌹 🕊   اجتماع بزرگ عاشقان شهادت👇 @asganshadt
#سالروز_شهادت 🕊 شهید احمد مروت❣ #شهید_احمد_مروت رزمنده دلاور لشکر۱۷ علی بن ابیطالب این شهید عزیز🙂 خواهر زاده #شهیدحاج‌محمدابراهیم‌همت هستند و مزارشون پایین پای #حاج_همت قرار دارد🍃 و درست یکسال بعد از شهادت #حاجی به جمع شهدای سرافراز اسلام پیوستند🕊 و پای در بساط عندربهم یرزقون نهادند🌹 به امید نگاه و دستگیرے شهدا❤️ #شهید_احمد_مروت خواهر زاده #شهیدهمت 🆔 @hemmat_channel
📸 فرمانده سپاه ڪردستان در کنار رهبر انقلاب اسلامی رهبر انقلاب: من را از یاد نمی برم وهیچ وقت فراموش نمی کنم. غالبا هروقت که بحث شهدا پیش می آید شهید جلوی چشم من است 🗓۱۳۷۰/۷/١ 🗓 🌷یادش با صلوات🌷 📿 @mardane_khoda
🔻اولین شهید مقابله با فتنه۸۸ بسیجی ۱۸ ساله شهیدی پهلو شکسته 🌷به همراه تعدادی بسیجی در برای آرام کردن تهران بودند که یک ماشین پراید از او و چند نفر دیگر را زیر گرفت و فرار کرد و باعث مجروحیت چند نفر و حسین غلام کبیری شد. 🌷مقام معظم رهبری در دیدار با خانواده اش درباره شهید حسین غلام کبیری فرمود: مقام حسین خیلی بالاست، شهید است، شهدای انقلاب است... 🔻شعری که گفته بود، روی سنگ مزارش بنویسند: من حسینم که ره جانان شده ام من ره مکتب و قرآن شده ام به دلم آرزوی بود ولیک آرزو بر دل و شده ام 🔹مزار شهید حسین غلام کبیری در گلزار شهدای بهشت زهرای (س) تهران قطعه ۵۵، ردیف ۲۴، شماره ۳ می باشد. 🌷 شادی روحش 💠بسیجی سهمش دویدن پا به پای انقلاب است. 🌺کانال رسمی دانشجوی شهید احمد حاجیوند الیاسی وسروان پاسدار جاویدالاثر شهید مهدی نظری🌺https://eitaa.com/ahmadelyasi1369
#پـدرموشـکے‌ایـران✌️ وقتی بازدید تموم شد، حسن روکرد به کارشناس موشکی روسیه و گفت: اکه میشه فناوری این موشک رو در اختیار ما قرار بدید! ژنرال های روسی خندیدندو گفتند:امکان نداره این فن‌اوری فقط در اختیار کشور ماست حسن خیلی جدی گفت: ولی ما خودمون این موشک رو میسازیم✊✌️ و دوباره صدای خنده‌ی اونا بلند شد وقتی برگشتیم خیلی تلاش کردیم نمونه‌ش رو بسازیم ولی نشد حسن راهی مشهد شد به امام رضا متوسل شد و سه روز توی حرم موند. حسن میگفت روز سوم بود که عنایت امام رضا رو حس کردم و... حلقه‌ی مفقوده‌ی کار به ذهنم خطور کرد سریع دست به کار شدیم و موشک رو ساختیم که به مراتب از مدل روسی بهتر و پیشرفته‌تر بود #شهید_حسن_طهرانی_مقدم #سالروز_شهادت 🌷 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
💠می‌ گفـت: حاج قاسم اسم تیپ ما را گذاشتـه امام حسین (ع) ... چون اسم مـا تیپ امام حسین (ع) است دوسـت دارم مثل امام حسین(ع) شهید شوم ...🕊 🥀#شهید_یونس_‌زنگی‌_آبادی #سردار_بی‌سـر #سالروز_شهادت🕊 🍃🌹🍃🌹
📸 فرمانده سپاه ڪردستان در کنار رهبر انقلاب اسلامی رهبر انقلاب: من را از یاد نمی برم وهیچ وقت فراموش نمی کنم. غالبا هروقت که بحث شهدا پیش می آید شهید جلوی چشم من است 🗓۱۳۷۰/۷/١ 🗓 🌷یادش با صلوات🌷 📿 @mardane_khoda
🔷شهیدی ڪه همیشه او را با نامِ کوچک « » صدا میزد و میگفت: «اگر دو نفر در این دنیا من را حلال کنند من میتوانم شهید و وارد بهشت شوم؛ یکی خانمم و دیگری، حسین است.» کسیکه خیلے وقت‌ها به خاطر مشغله کاری اش، قبل از اذان صبح دم در خانه حاج قاسم منتظر مے‌ایستاد.. 🔷حتی یک کارتن در ماشین داشت که نماز صبحش را روی آن میخواند و منتظر حاجی میماند!! موقع بازگشت هم وقتے مطمئن میشد حاج‌ قاسم داخل خانه شده است به منزل خودش برمیگشت. 🌷 🇮🇷 @karvane2
● پنج پسر داشتم، اما عبدالله چیز دیگری بود. یک روز آمد دو زانو نشست روبه رویم. زل زد تو چشم هایم. نگاهش دلم را لرزاند. گفت: مامان من تو نمیخوای خمس پسرهات رو بدی؟ ● گفتم: مادر نرو سوریه. عبدالله گفت: خودت یادم دادی مامان همان وقت ها که چادرت رو می کشدی سرت و دست ما پنج تا رو می گرفتی و میکشوندی تو هیئت و مسجد... ● در روضه ضجه می زدی و می گفتی: کاش کربلا بودیم یاری ات می کردیم، یادته؟؟ بلند بلند داد می زدی که خانم زینب من و بچه هام فدات بشیم. ● بفرما الان وقت عمل شده. گفتم: پسرم من هیچ؛ با این دخترهای بابایی چه کنم؟! گفت: مادر با این حرفها دلم رو نلرزون ؛ مگه هیچ کدام از اونایی که زمان جنگ رفتن زن و بچه نداشتن. آنقدر گفت و گفت تا راضی ام کرد. ✍به روایت مادر بزرگوار شهید 🌷 📿 @mardane_khoda