eitaa logo
مرد کاغذی
145 دنبال‌کننده
353 عکس
188 ویدیو
4 فایل
سرخوشی این جهان، لذت یک آن بوَد آن‌چه تو را خوش‌تر است، راه به آنم بده می‌شنوم: @Jagerani
مشاهده در ایتا
دانلود
ضلع مظلوم | زیادی زنده مانده‌ای آقای دکتر خلبان سردار! می‌خواهم روز مرد را به مردی از تبار آسمانی‌ها تبریک بگویم. صرف‌نظر از حضرت آقا، هیچ کدام از مسئولان نظام اندازه‌ی محمدباقر برای فرزندان شهدا مایه نگذاشته؛ ولو شده به یک تلفن تبریک در هم‌چو شب عزیزی. حالا در آستانه‌ی روز مرد گمانم باز هم هوای دل قالیباف ابری باشد؛ به بغض یا به اشک. کم هم مقصر نیست خودش. از ، آن دو ضلع دیگر پر کشیده‌اند و باقر هنوز مانده. زیادی که بمانی، زیادی هم حرف می‌شنوی و از قضا همهٔ ادوار زندگی بل‌که جبهه و جنگت را می‌کوبند. برای آن‌که قرار است محمدباقر را بزند، چه فرقی می‌کند کدام قالیباف؟ به دفاع مقدس یک جور زخم می‌زند، به قالیباف نیروی هوایی یک جور، به قالیباف نیروی انتظامی یک جور، به قالیباف شهردار یک جور، به قالیباف رئیس مجلس یک جور و حتی به لباس قالیباف هم یک گیری دارد که بدهد. تو حالا بیا و ثابت کن این را عماد برایم خریده و فقط هم برای من نخریده. هزاری هم قالیباف بر مدار وحدت حرکت کند و اصلاً نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری نشود، باز جریانی که از «خودعماربینی» به «خودقاضی‌پنداری» رسیده، دلش با محمدباقر صاف نمی‌شود. اول‌بار دو سال پیش بود که فایل صوتی کذا بیرون آمد و همان زمان هم بهانه‌ی ملسی شد برای . قوهٔ عدلیهٔ به ماجرا ورود کرد و رسماً و علناً حکم داد به . هدف دشمن از انتشار این فایل صوتی مشخص است اما به‌راستی باید نگران آخر و عاقبت جریانی بود که همیشه عادت داشته از عدالت و مبارزه با فساد، کاریکاتور بکشد. جریانی که دوباره یعنی ده‌باره و بی‌خیال حکم محکم محکمه، بسی جلوتر از دشمن بنا را گذاشته بر تخریب باقر. باقر که سهل است؛ این‌ها پیش از این، و یعنی شایسته‌ترین شاگردان امام را هم از همین منظر عدل و داد و مبارزهٔ خیالی با فساد زده بودند. این همان جریانی است که نظام جمهوری اسلامی را متهم به «فساد سیستماتیک» می‌کند و از کیهان بگیر تا صداوسیما همیشه در یک حاشیهٔ امن قرار دارد. پس فقط بحث قالیباف نیست. بماند که صفت بیش‌تر برازندهٔ قول و فعل خود این جریان است که در عهدی نانوشته، همه را جز خود فاسد می‌خواند. فی‌الواقع شعارشان هم این است: «یا [...] یا هیچ‌کس!» البته ما امید داریم که [...]، عاقبت جایی یک خط قرمزی میان خود و این جریان آلوده بگذارد. این همان جریانی است که حتی محمدباقر جبهه و جنگ را می‌زند و قالیباف را از هم خطرناک‌تر می‌داند. زیادی زنده مانده‌ای آقای دکتر خلبان سردار! بی‌خود نیست همیشه فحش‌خورت ملس است. Zil.ink/MardeKaghazi | مرد کاغذی
اینستاگرام بد است الا برای ما بدتر از بی‌قانونی وضع قانونی است که تقریباً هیچ‌کس به آن متعهد نیست و بدتر از وضع قانونی که تقریباً هیچ کس به آن متعهد نیست این است که خود قانون‌گذار در صف اول قانون‌شکن‌ها قرار بگیرد. همین قانون . اگر استفاده از اینستاگرام است و اگر این ممنوعیت دست‌پخت مسئولین جمهوری اسلامی است، دیگر خیلی ضایع است که حضرات ضمن فخرفروشی به فیلترشکن‌های ضد گلوله‌ی خود، گاه پز پست‌های‌شان را بدهند و گاه پز بدهند به استوری‌های‌شان. این سیاست یک بام و دو هوا البته فقط نقل مسئولین نیست. شگفتا! آن دسته از رسانه‌های حکومت که از همه بیش‌تر بر طبل فیلترینگ می‌کوبند، اعتیادشان به اینستا از همه‌ی آحاد ملت بیش‌تر است. این‌جا با سوپرعمارهایی طرفیم که استفاده از اینستاگرام را برای همه بد می‌دانند، مگر خودشان. طرفه حکایت این‌جاست که در خود اینستا از معایب اینستاگرام می‌نویسند! یعنی ما همه جور تبعیضی دیده بودیم الا تبعیض مجازی. حالا شما خودتان را بگذارید جای مردمی که در این بلبشوی معیشتی، یک کسب و کار بخور و نمیری برای خود در اینستاگرام راه انداخته‌اند. با شخمی‌ترین فیلترشکن‌ها و آن‌هم فقط برای چند دقیقه می‌آیند اینستا و وقتی چشم‌شان به جمال پیج‌های همیشه به روز عالی‌جنابان ضد اینستاگرام روشن می‌شود، لابد شاخک‌های مغزشان بنا می‌کند به لرزش. انگار گزاره‌ی «آمریکا شیطان بزرگ است الا برای آقازاده‌ها» در وصف اینستا هم کاربرد دارد. فاز متن را عوض کنم. من واقعاً نمی‌دانم در دهه‌های ماضی چقدر نتیجه گرفتیم از تهدید و تحدید ؛ اما این یکی را خوب می‌دانم که ضرر مجازستان برای دین و ایمان مردم به مراتب خیلی کم‌تر از لسان بعضی مسئولان است. اگر دشمن در می‌خواهد مردم را به جان هم بیندازد، خب این کار پلید را که دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر خودمان به طرز ماهرانه‌تری دارد انجام می‌دهد. والله آن‌چه نیاز مبرم‌تری به دارد، زبان امثال است. اینستاگرام خیلی زور بزند، دوگانه‌ی باحجاب و بی‌حجاب راه بیندازد. مشکل بزرگ‌تر از ناحیه‌ی سوپرانقلابی‌هایی است که حتی قادرند دوگانه‌ی و یا و را ابداع کنند. ول کنی جماعت را، دوگانه‌ی مترو و رهبر انقلاب را هم خواهند ساخت. بعد هم لابد خواهند گفت: اصلاً اونی که باید عذرخواهی کنه، مهسا امینیه! آخه بگو دختر! عوض مقر ، توی همون پارک طالقانی سکته می‌کردی خب! آری! جمهوری اسلامی آن‌قدری که از درون نظام ضربه می‌خورد، از بیرون نمی‌خورد. Zil.ink/MardeKaghazi | مرد کاغذی
مرگ بر دیکتاتور غروب بیست‌وپنج خرداد ۸۸، ترک موتور دوستم نشسته بودم که ناقلا از آن فرزند شهیدهای هفت‌خط است. در خورجین هوندایش، هم عکس بود و هم عکس‌هایی از و و . می‌خندید و می‌گفت: «بسته به جمعیت هر خیابان، یکی از عکس‌ها را رو می‌کنیم!» من که با این ترفند محمد، پشت ترک موتورش را امن‌ترین جای جهان فرض گرفته بودم، خیلی زود فرضیه‌ام دود شد و به هوا رفت. در بلوار کاوه داشتیم می‌رفتیم پایین که از پشت‌بام برج‌های مجاور، بارش سنگ شروع شد و یکی از قلوه‌سنگ‌ها صاف خورد به ملاج ما. من در جا بی‌هوش شدم و این‌که با صورت خونی از ترک موتور افتادم پایین و این‌که محمد با چه والذاریاتی ماشین گرفت و مرا به بیمارستان شهدای تجریش برد و این‌که عمل جراحی روی سرم، ده ساعت طول کشید؛ هیچ کدام را نفهمیدم. این‌قدری فهمیدم که در دو قدمی مرگم. این‌که تو اگر قرار باشد سنگ بخوری می‌خوری؛ ولو عوض چهار تا، چهل تا عکس در چنته داشته باشی. آری! کار از محکم‌کاری اتفاقاً خیلی وقت‌ها بیش‌تر هم عیب می‌کند. این شد که بنا را گذاشتم بر ؛ حتی در مطالبم. از آن غروب به بعد، اگر زنده‌بادی گفتم و اگر مرده‌بادی، هیچ کدام فیلم نبوده. نظرم بوده که شجاعانه نوشته‌ام. تغییری هم اگر کرده‌ام، باز به نوشته‌ام که بدترین نوع این است: آدمی نظر خود را سانسور کند. خدا بر درجات بیفزاید که تلخی برخورد صادقانه را به شیرینی برخورد منافقانه ترجیح می‌داد. هیچ چیز بدتر از این نیست که را گله فرض کنیم و انقلابی‌ها را گوسفند. ما آدمیم و از قضا با شبهات‌مان آدمیم. الحمدلله در روزهای اخیر مصادیق متعددی از جوان‌های انقلابی دیده شد. ضد انقلاب همیشه این‌جور وانمود می‌کند که انقلابی‌ها صم بکم مدافع هر آن چیزی هستند که از طرف نهادهای نظام صادر می‌شود لیکن من و ما خیلی راحت علیه اباطیل دبیر ستاد کذا می‌نویسیم و به سهولت تلویزیونی را نقد می‌کنیم که رئیس آن را انقلاب معین می‌کند ولی کاش دوستانی که اسم خود را گذاشته‌اند هم اقلاً هر از گاه دخالت هم‌راه با جنایت معاندین را محکوم کنند. وای بر شرافت آن اعتراض که زمانش را، مکانش را، شعارش را بخواهد رسانه‌ی سعودی تعیین کند. زیر دشداشه‌ی ابواره محل رشد بچه‌دیکتاتورهاست؛ از جایی به این ضایعی، شعار نمی‌گیرد. الساعه با محمد حرف می‌زدم. اشاره داشت به شعارهای شاذ روز شنبه که کیلومترها آن‌ورتر از اعتراض مردم عادی بود: فکر نمی‌کردم روزی عکس هم به کار خورجین موتورم بیاید! Zil.ink/MardeKaghazi | مرد کاغذی