eitaa logo
مرد کاغذی
145 دنبال‌کننده
353 عکس
188 ویدیو
4 فایل
سرخوشی این جهان، لذت یک آن بوَد آن‌چه تو را خوش‌تر است، راه به آنم بده می‌شنوم: @Jagerani
مشاهده در ایتا
دانلود
امروز را به‌خاطر بسپاریم تا فردا حق تنها نماند در جریان حمله به اوکراین، یکی از مسائلی که به سبب خلع سلاح تاریخی بسیار برجسته شد، بازخوانی مواضع مشابه مرحوم مبنی بر محدودسازی توان نظامی ایران و مشخصاً موشک‌زدایی از کشور با این جمله تاریخی بود که «دنیای آینده دنیای گفتمان‌هاست نه موشک‌ها». پاسخ همان ایام رهبر حکیم انقلاب اسلامی به آقای هاشمی نیز وایرال شد که فرمودند: «قدرت‌های دنیا که شما می‌بینید با صدای کلفت حرف می‌زنند، زور می‌گویند، غلط می‌کنند، حرف‌های بد می‌زنند و زورگویی می‌کنند، بیشتر از همه به استناد همان سلاح‌هایی است که دارند؛ آن‌وقت ما در مقابل این‌ها بیاییم دست خودمان را خالی کنیم؟» این مواضع آقای هاشمی و پاسخ به وی، حکایت از یک تلاش تمام عیار در دوران صدارت آقای برای تحدید قدرت موشکی ایران داشت. به عبارت روشن‌تر، آمریکایی‌ها به صراحت خواهان محدودسازی قدرت موشکی ایران یا همان بودند و حتی برد موشک‌های مجاز برای ایران را هم تعیین کرده بودند؛ و در این سو، آقای هاشمی که رأس و عقبه دولت مستقر و جریان لیبرال محسوب می‌شد، آشکارا فریاد می‌زد که ایران باید موشک‌زدایی شود. او با خوشحالی و در مرئی و منظر ملت می‌گفت که راه محرومیت ایران از نیروی نظامی باز شده است، از مخاطبانش می‌خواست برای عملیاتی کردن ایده‌اش دست به‌کار شوند و می‌گفت مطمئنم که این اتفاق می‌تواند در دوره دوم دولت روحانی بیفتد. جماعتی هم برایش کف و سوت می‌زدند. اگر لیبرال‌ها پی در پی دم از می‌زدند، دلیلش این بود که می‌خواستند همین کف و سوت زن‌ها را برای تحریک رأی به میل‌شان، بسیج کرده و کار را تمام کنند و بابت این دستاورد هم چون جشن بگیرند و مدال آویزان کنند و سکه توزیع کنند. این ایام مردم عزیز ما با مشاهده وضع اوکراین، در حال تصور شرایطی هستند که تلاش‌های آقایان هاشمی و روحانی به ثمر می‌نشست و ایران قدرت موشکی خود را از دست می‌داد. بله! تصور چنان شرایطی نیز هولناک است، اما واقعیت این است که جریانی در پی این خیانت بود و عزمش نیز در این راه راسخ بود. اما با ایستادگی رهبر حکیم انقلاب اسلامی، این نقشه شوم که اجرایش، ایران را اوکراین می‌کرد، نقش بر آب شد. اما یک نکته‌ای که باید در این میان بدان توجه داشت اینکه مواضع آقایان هاشمی و روحانی یک دیدگاه شخصی نبود که با درگذشت یکی و کنار رفتن دیگری، تهدید ناشی از آن برطرف شده باشد. این تفکر از محکمات اندیشه جریان است که از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی برای عملی شدن دیدگاه خود از هیچ تلاشی فروگذار نکرده‌اند. در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، دولت موقت به ریاست آقای مهندس - که می‌توان وی را پدر لیبرال‌های ایرانی در دوره پس از انقلاب دانست - به دنبال آن بود که هواپیماهای اف۱۴ خریداری شده از آمریکا توسط رژیم پهلوی را پس دهد. می‌گفتند چون جمهوری اسلامی سیاست تهاجمی ندارد، نیازی به این نوع هواپیما هم ندارد. از قضا کسی که همان هنگام نیز محکم در برابر نقشه لیبرال‌ها برای «خلع سلاح» ایران ایستاد، آیت‌الله‌العظمی بود. ایشان مرداد ماه ۱۳۵۸ در گفت‌وگویی به تبیین ابعاد این ماجرا پرداخته و گفتند: «درست است که ما قصد نداریم که مثل دوران گذشته ژاندارم منطقه باشیم و قصد نداریم که حافظ منافع ابرقدرت‌ها باشیم امّا به‌هیچ‌وجه جایز نمی‌دانیم که با وجود دشمنان سوگندخوردهٔ خود در منطقه و دولت‌های ارتجاعی وابسته به امپریالیزم غافل بمانیم. ما به نیروی دفاعی کاملی نیازمندیم؛ حتّی برای جلوگیری از تجاوزات که به‌آسانی با حضور دولت‌های غاصب در منطقه قابل تصوّر است لازم است که ما قدرت تهاجمی نیز داشته باشیم.» ایشان چند سال بعد نیز در این‌باره گفتند: «زمزمه‌اش را راه انداختند که ما اف‌۱۴ می‌خواهیم چه‌کار کنیم، تهاجمى است، ما اهل تهاجم نیستیم؛ آمریکایى است، ما با آمریکا بدیم. حالا کى می‌گفت این حرف‌ها را؟ آن‌هایى که با ملاقات می‌کردند.» اگر تصمیم لیبرال‌های حاکم بر دولت موقّت عملی می‌شد، ایران در واقع پیش از آغاز جنگ تحمیلی، نیروی هوایی خود را در یک حوزه بسیار مهم خلع سلاح کرده بود. در طول جنگ تحمیلی، اف۱۴ها برگ برنده نیروی هوایی ایران بودند و نه‌تنها ده‌ها جنگنده‌ رژیم بعث را در آسمان شکار کردند، بلکه با تدبیر ، قابلیت شلیک هوا به زمین نیز در آن‌ها ایجاد شد و ایران توانست تأسیسات رژیم صدام را بمباران کرده و معادلات جنگ را تغییر دهد. این منازعه میان دو تفکر اقتدار و تسلیم، از تجلیات منازعه تاریخی حق و باطل است که بلاتردید در آینده نیز تداوم خواهد داشت. امروز را باید به خاطر سپرد و مکرر یادآوری کرد تا فردا که باطل بار دیگر لباس حق می‌پوشد و با استدلال‌های وارونه می‌خواهد ملت را بی‌پناه کند، حق غریب و