#یادداشت
نگاهی به سخن و قلم اصلاحطلبان در سوگ شیخ
مراسم هفتمین روز درگذشت شیخ #عبدالله_حاجیانی، آن چنان که قابل پیش بینی بود با حاشیه درآمیخت و درآویخت؛ این مراسم که ماهیتی مذهبی دارد؛ با سخنرانی سه تن از شخصیتهای سیاسی شناخته شده جنوب استان؛ رنگ و لعاب سیاست و انتخابات به تَنَش خورد و از ماهیت عطوفتزای خود منحرف شد.
حال که از فضای احساسی فقدان شیخ فاصله گرفتهایم؛ به عنوان یکی از دوستان نزدیک او که در بسیاری از برنامهها و سفرها از جمله اعتکاف؛ بهدلیل برخی تفاوت دیدگاهمان مفصل با هم به گفتوگو پیرامون مسائل مختلف نشستهایم؛ حیفم آمد نکاتی را بر این بیانات و اتفاقات و بهرهبرداریهای سیاسی ننگارم.
در این گفتار مشخصاً روی سخنم با آقای حاج #علی_کرمی فعال سیاسی اصلاحطلب و کاندیدای هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی در جنوب استان است که در مراسم بزرگداشت شیخعبدالله حاجیانی گفت: «بنده بهعنوان معلم تاریخ و محقق سئوال دارم که چرا شیخ را از مسجد خودش بیرون کرده و تریبون را از او گرفتید» و ارتباط آن به یک سری مسائل دیگر همچون حمایت و همفکری با #سیدمحمد_خاتمی و #هاشمیرفسنجانی و #طالقانی و...؛ و بیان اینکه آیا این همفکری #جرم است و قص علی هذا.
۱- عبدالله حاجیانی همانطور که خودش میگفت نه #اصلاحطلب بود نه #اصولگرا؛ دغدغه انقلاب و توسعه داشت؛ هر راه و نگاهی را که به حفظ و تحقق این دو میانجامید شفاف حمایت و دنبال میکرد.
۲- روزی حمایت از #خاتمی را کفر میدانست و روزی #احمدینژاد را بازیگری قهار در عرصه سیاست برای پنهان کردن زوایا و اندیشههای درونیاش؛ به #میرحسین_موسوی رأی نداد و #فتنه ۸۸ را در مسجد سازمان منطقه ویژه اقتصادی محکوم کرد و بارها در قالب امام جمعه موقت یا سخنران برنامههای مختلف؛ از انقلاب دفاع و بر سر آمریکا فریاد کشید؛ فریادها و صحبت هایی که به حق انتظار میرفت بلندتر و بیشتر هم باشد.
۳- حمایت از خاتمی و #هاشمی جرم نیست اما هر گروه و سازمان و نهادی برای همکاری و استفاده از افراد؛ - خوب یا بد - صافیهایی دارد؛ همانطور که شما و همفکرانتان با کمباین هر مدیر متمایل به طیف فکری مقابل را به جرم حمایت از #رئیسی و #جنتی و رهبری قلع و قمع کردید! مگر همچون #رئیسی و #زاکانی و #قالیباف و... فکر کردن جرم است؟
۴- یک محقق و معلم تاریخ قبل از سخن راندن تحقیق میکند؛ از «آقای کرمی» که معلم تاریخ است تعجب میکنم که نمی داند شیخ عبدالله حاجیانی تا آخرین روزهای عمرش بهعنوان تولیت مسجد جامع فعالیت داشت و پس از خود هم فرزندش شیخکمال را بهعنوان تولیت این مسجد معرفی و منصوب کرده است؛ او علیرغم تفاوت دیدگاه با برخی جوانان مسجد و هیئت امنا؛ همواره در این مسجد حاضر میشد و به بیان سخن میپرداخت که نمونه آن سی شب منبر در #رمضان دو سال گذشته بود؛ و همین اواخر هم در پاسخ به دعوت جوانان برای سخنرانی در محرم و صفر سال گذشته و فاطمیه اخیر (دوم)؛ با بیان کسالت خود؛ حججالاسلام #محمدینیا و #محمدی را به دوستان معرفی و به توصیه شیخ از آنان استفاده شد. تریبون مسجد جامع اگر انحصاری بود یا از شیخ گرفته شده بود؛ به شما هم نمیرسید!
۵- بیشک زهد و علم و دانش و دغدغهٔ شیخ برای توسعه یک شبه اتفاق نیفتاده است؛ دوستانی که امروز ناصحیح با زبان و قلم فریاد واویلا برای تریبون گرفتن از شیخ سر میدهند و از فضایلش میگویند؛ در این سالها و زمان اقامه نمازهای جمعه و همین رمضان گذشته کجا بودند تا پای منبر و خطابه آن فقید بنشینند و کسب فیض کنند؟
۶- اصلاحطلبان و بهویژه آقایان #کرمی و #گنجی که امروز از توسعهگرایی و دلسوزی شیخ داد سخن میرانند فراموش نکنند که لجاجت آنها در انتخاباتهای گذشته؛ منطقه را از خدمات بیشتر او محروم کرد و بهتر است امروز نقش دایه مهربانتر از مادر را بازی نکنند!
۷- عجیب است آنجا که پای تقابل خودتان وسط می.آید از دین مایه میگذارید و تأکیدش بر گفتوگو و نقد و خرده گرفتن از هم! اما به نقد طیف مقابل از شیخ که میرسید فریادتان بلند میشود که چرا و چرا و چرا؟!!!
۸- منکر تنگنظریها و فضای بسته سیاسی شهر و حتی کشور نیستم و آنچه بر شیخ رفت را از نزدیک دیدهام؛ اما شیخ از ولاییترین و انقلابیترین سیاسیون کشور بود که تا اواخر عمر خویش هم بارها در دفاع از رهبری و ولایت؛ در دشمنی ریشهدار آمریکاییها با انقلاب و نظام اسلامی ما و در حمایت از مظلومان عالم و پاسداران و #مدافعان_حرم سخن گفت؛ آیا شما با این وجه از شخصیت این روحانی انقلابی نیز همنظرید و حاضرید برای یکبار هم که شده مثل او فکر کنید و بنویسید و بگویید و راهش را ادامه دهید؟