eitaa logo
مردم گرمسار
158 دنبال‌کننده
595 عکس
524 ویدیو
6 فایل
کانال تحلیلی ،خبری ارتباط با ادمین @Mehrad0061
مشاهده در ایتا
دانلود
از سِری جنایاتِ دروایش و اهلِ تصوف پرونده یِ یک قتل هست. در انتها و جنوبِ خراسانِ امام رضا، به شهرِ کُنابُد یا کُناباد یا گُناباد میرسید که مرکزِ دروایشِ گنابادی ست. نورعلی تابنده که قطبِ مَن درآوردیِ نعمتُ اللهیِ گنابادی ها بود (و در پاسدارانِ تهران زندگی میکرد و پیروانِ او قائله یِ پاسدارانِ تهران رو رقم زدن که با ماشین مرحوم حدادیان رو زیر گرفتن و به شهادت رسوندن.) متولدِ منطقه یِ بیدُختِ گناباد بود و همونجا هم دفن شد که بعد از محبوبعَلی‌شاه به وصیتِ محبوبعَلی‌شاه به رهبریِ سلسله رسید و اصلا نورعلی تابنده تویِ باغِ طریقت و تصوف نبود! حتا قرآن رو نمیتونست درست از رویِ کتاب بخونه و فیلمش هم موجوده. این بابا وکیل بوده و منصبِ دولتی داشته و نمیدونم چه قطبی و درویشی بود که اهلِ مناصبِ حکومتی و سیاست بود و در یکی از لوکس ترین مناطقِ خاورمیانه یعنی پاسداران تهران زندگی میکرد. به هر حال... دروایش در کارنامه شون یک قتلِ هولناکِ هم دارن که متاسفانه خیلی کم ازش گفته میشه. نمیدونم خراسانِ جنوبی مشرف شدید یا نه. واقعا استانِ باحالیه و مردمِ اهلِ تفکری داره. حتا مردمِ عادی و عوامش هم اینطور نشون میدن. معدنِ عَناب که توی بیرجند و شهرهایِ دیگش الحمدلله از بس درختِ عناب تویِ کوچه پس کوچه ها هست که بعد از هوا، عناب بیشترین چیزیه که اونجا پیدا میشه. در ۱۰۰ کیلومتریِ شهرِ بیرجند، شهرستانِ قائنات، معدنِ زعفرانِ ایران قرار داره که مرکزِ این شهرستان، شهرِ قائن هست. در شهرِ قائن یک روستایِ مهم وجود داره به نامِ بیهود که مراکزِ دروایشِ گنابادی با فرقه هایِ مختلف هست. همه ی این فرقه ها ارواحِ همشیره یِ اَبَوی شون ادعا دارن از مولاعلی خِرقه دارن. نمیدونم مولاعلی یه دونه خرقه رو به چند نفر داده.😂 کَذاب هایِ لعنتی😂 قطب هم که خرقه رو پوشید کلی اَدابازی هم دارن! مثلا همین نورعلی رویِ صندلی می نشست، مریدان می اومدن جلوش زانو میزدن و پاش رو می بوسیدن. حتا برایِ ظاهرسازی هم دستی به شونه یِ طرف نمیذاشت و نمیگفت آقا ول کن پا رو نبوس! خیلی راحت یکی یکی میومدن پابوس. (به دست هم قانع نبودن.) حالا اینا که میگن ما از مولاعلی خِرقه داریم و صاحبِ اصلیِ خرقه مولاعلی ست، خودِ مولاعلی هیچ جا نیومده که بذاره کسی اینطور باهاش برخورد کنه اما این خالی بندها با نامِ مولاعلی اینجور دکان و دستگاه راه انداختن. پیروانِ درویش سلطانعلیِ گنابادی در بیهودِ قائن مشغولِ تبلیغ بودن و در حالِ عضوگیری بودن که شاگردِ شیخِ شهید فضل الله نوری، شیخ حسنِ بیهودی عالِم بزرگِ خراسانِ جنوبی (اون موقع کلا یه استانِ خراسان بوده جنوبی و رضوی و شمالی.) در اونجا با نفوذی که بر قلب هایِ مردم داشت، بساط و کاسه کوزه یِ دروایش رو نه تنها جمع کرد بلکه کاری کرد دروایش چاره ای جز سرِ تعظیم در برابرِ فقه امام جعفرِصادق و امامیه نداشته باشن. مرحوم علامه امینی میگه اون ها برایِ رهایی از این شرایط متحد شدن و شبی مخفیانه به منزلِ شیخ حسن ریختن و شیخ حسن و همسرِ حامله یِ او رو به قتل رسوندن و اموالش رو دزدیدن و فرار کردن. حاکمِ بیرجند شوکَتُ المُلک به فوریت همه شون رو دستگیر کرد و سه نفر از دروایش رو در بیرجند دار زد و اعدام کرد. جراحاتِ وارده بر شیخِ شهید طبق اسنادِ ثبت شده یِ بعد از قتل اینجور بوده که گردنش رو شکستن، پوستِ گوشِ چپ رو کَنده بودن، به سرش جوری ضربه زدن که قسمتی از محتویاتِ کاسه یِ سر، به مَجرایِ بینی اومده بود، پَهلویِ چپِ شیخ با تیزی به عرضِ حدودِ ۴ انگشت وارد شد و ضربه یِ دیگه با تیزی، به حوالیِ استخوانِ لگنِ شیخ وارد شد. همسرِ او و فرزندِ در جنینِ او رو هم برایِ انتقام از شیخ حسن به قتل رسوندن... بر صوفیه لعنت. شادیِ روحِ شیخِ شهیدِ شریعتمدار حسن بیهودی و همسرش صلوات.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پابوسیِ نورعلی تابنده توسطِ مریدان... الحمدلله حداقل به نام هم که شده شیعه یِ امامِ صادقم که امر کرد دستِ هیچکسی رو نبوسید جز پیامبران و اوصیایِ پیامبران. برام تعریف میکرد میگفت رفتم خدمتِ مرحوم علامه حسن زاده. اومدم دستش رو ببوسم سریع دستشو عقب کشید و اون مصرعِ حافظ رو برام خوند که گفت: که دَستِ زُهدفُروشان، خَطاست بوسیدَن!
اومدن خدمت آیت الله حق شناس ره..  عرض کردن آقاجان هر فرقه ای هردسته ای یه راهی برا سیر و سولوک داره هندوها یه سری راه مرتاضا یه سری راه صوفیا یه سری راه کدوم راه ساده ترین وکاربردی ترین راهه؟ فرمودن همه اینهارو بریزید دور بهترین،  کاربردی ترین و کوتاه ترین راه سیرو سولوک حب الحسین هست... همین سوال و از علامه طباطبایی ره پرسیدن... آقا ماچه چهله ای بگیریم برای سیر وسلوک الی الله؟ چکار کنیم عارف بشیم؟ علامه فرمودن دو راه وجود داره.. زیارت امام حسین علیه السلام...  روضه امام حسین علیه السلام... گول این گروه ها و فرقه ها رو نخورید... کل خیر فی باب الحسین...  همه چی همینجاست.. جایی دیگه دنبالش نباشید... نمونه حی و حاضرش رفقای شهیدمون...  نه عضو فرقه ای بودن، نه کار خاصی میکردن...  ولی باب حسین و بلد بودن چه جوری بکوبن..
رفتی جلویِ موکبِ طرف شی ء پرتاب میکنی؟ به اسمِ دفاع از نظام؟ اربعین جایِ این حماقت هاست؟ خودِ آقایِ خامنه ای راضیه به این کارا؟ اگه شما مطمئنید که راضیه سندی ارائه بدید تا من ایشون رو از مرجعیتِ خودم کنار بذارم. ما که همش از ایشون حرفایِ وحدت آفرین شنیدیم! تو اگه سندی داری ارائه بده... به اهلِ سنت که میرسید میگید داداشم عمربن خطاب! حالا سقیفه یه غلطی کردن! مرامِ ابوحنیفه رو عشقه! دوتا شیعه با عقیده یِ سیاسیِ مختلف باهم زیرِ خیمه سیدالشهدا سازش ندارید؟ بابا به خدا نمیدونید کجا دارید میرید! کربلا! کربلا! کربلا... یاموسی فَخلَع نَعلَیک! کفشاتو دربیار! اینجا وادیِ مقدسه! بی خِرد! در وادیِ مقدس دعوا نمیکنن! مرحوم کشمیری گفت اربعین نجف تا کربلا، بین الحرمین هست و مسیر رو به دنیا آلوده نکنید! اونوقت اربعین رو به اختلافاتِ سیاسی آلوده میکنی؟ پارسال تو که ادعایِ ولایتمداریت از آقایِ خامنه ای میشد میرفتید دمِ موکبِ صادقِ شیرازی، در ایامِ عزایِ امام زمان یعنی اربعین داد میزدی سلامتیِ مقام معظم رهبری صلوات! با همراهانت کِر و کِر میخندید! امسال دعوا میکنید؟ باشه اصن صادقِ شیرازی شیعه یِ انگلیسیه ولی توام که بینِ شیعیان تفرقه ایجاد میکنی به نامِ رهبری، عاملِ انگلیسی! تو از وطن فروش هم احمق تری! چون وطن فروش یه پول و امتیازی گرفته و دین یا وطنش رو فروخته، تو مفتکی اعتقادات رو ویران میکنی... الان یه عده امام حسینی دارن به آقایِ خامنه ای توهین یا انتقاد میکنن بابت این پیرویِ احمقانه یِ عده ای. خوب شد؟ الان راضی شدید؟ رهبری راضیه تو بری توی موکبِ صادق شیرازی این کار رو کنی و باعثِ تشدیدِ اختلافاتِ سیاسی در اربعینِ سیدالشهدا بشی؟ از همه مهم تر امام حسین راضیه که باعثِ تفرقه و چند دستگیِ عزادارانش بشی و یه عده صلوات بفرستن و یه عده موجِ منفی بدند؟ چیکار دارید میکنید بابا! به چی مشغولید! حضرت مرتضی علی: در اُمَّتِ اسلام هیچکس مثلِ من به وحدتِ اُمَّتِ محمد و به انس گرفتنِ اون ها با همدیگه دلسوز نیست... خدایا ما رو خِرِفت و احمق نَمیران...
مردم گرمسار
رفتی جلویِ موکبِ طرف شی ء پرتاب میکنی؟ به اسمِ دفاع از نظام؟ اربعین جایِ این حماقت هاست؟ خودِ آقایِ
۲۵ سال حقش رو بهش نمیدادن قاتلِ زنش رو هی میدید اما نمیتونست کاری کنه... چون امتِ واحده یِ اسلام شَقه شَقه میشد. کجاست که بیاد امروز ببینه شیعیانش به جانِ هم افتادن... ای خاک بر سرِ ما.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چگونه دولت پزشکیان آذری جهرمی را کنار گذاشت و به او پستی نداد از زبان خودش بشنوید
🔻در فقره مهسا امینی توهین به شخص او توسط کاربران حزب اللهی و آن استاد دانشگاه دم دستی ترین و بیهوده ترین کار ممکن است. 🔸دختری شهرستانی که در تهران مسافر است و به علت رویه غلط گشت ارشاد و بیماری پیش زمینه ای دچار شوک عصبی شده و فوت می کند. بی شک در این زمینه تقصیری متوجه او نیست و نظام در درجه نخست مقصر این فاجعه است. 🔹چرا بعد از مرگ او کسی از خانواده اش دلجویی نکرده است؟ چرا برخی افراد و کاربران به جای دلجویی به شخص خود او توهین می کنند؟ جرم او چیست؟ 🔸دعوای ما بر سر شورشهایی است که به بهانه مرگ این دختر توسط لاشخوران درون مرزی و برون مرزی با کلیت ایران درگرفت نه خود شخص او.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️نماآهنگی مناسب این روزهای ما روزهایی که بودن ها و نبودن ها عیارمان را مشخص میکند. روزهایی که تمرین ولایت مداری در لحظات آن، جایگاه ما را در دولت کریمه مشخص خواهد کرد. کشتی این انقلاب به ساحل آرامش خواهد رسید، محروم کسی است که در این روزها از آن جا بماند.
من بعضی وقتها یهو احساس مچالگی، افسردگی، سستی، بی‌انگیزگی می‌کنم بدون اینکه هیچ اتفاقی افتاده باشه! چرا این حالت بر من غالب میشه؟ چطوری از بین میره؟
پیوسته بدان ابرو و مژگان بدهم دل طفلم، چه کنم؟ بازی من تیر و کمان است .
دلم برای اینکه شیر آب رو باز کنم و ازش آب سرد بیرون بیاد تنگ شده بود
- تپیدم‌، ناله کردم‌، داغ گشتم‌، خاک گردیدم وفا افسانه‌ها دارد که می‌باید شنید از من
یار عمری‌ است نام ما نگرفت این فراموشی از که دارد یاد؟
ز بس‌که بال زد دلم به سینه در هوای تو اگر دهان گشودمی کبوتری درآمدی هوشنگ ابتهاج
گذشت بر من و فرمود: «آرزویی کن» تو آرزوی منی، جز تو آرزو چه کنم؟
ای سفر کرده، دلم بی‌ تو بفرسود، بیا...
چشمت به من می افتد و می افتم از حواس آدم چقدر پیشِ تو افتاده می شود...