eitaa logo
معرفت(معنویت و بصیرت)
2.3هزار دنبال‌کننده
9هزار عکس
24هزار ویدیو
383 فایل
معرفت‌دینی و بصیرت‌سیاسی. ارتباط با مدیر کانال: @m_davoodi حجةالاسلام مرتضی داودی 🔸🌷🔸کانال‌معرفت‌(معنویت‌و‌بصیرت) https://eitaa.com/joinchat/2443640878C7780ec5bbc لینک کانال:
مشاهده در ایتا
دانلود
17.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☄️ طرح عملیات روانی و موساد علیه 🔹 اشخاصی را به شکل روحانیون لباس پوشاندیم و آوردیم به استقبال شاه تا اعتقادات مردم سست شود. 💠 50سال پیشعلیه روحانیت و دین مردم عملیات روانی می‌کردند، الان نمیکنند، آیا حوزه‌های علمیه آمادگی دفاع دارند❓ ♨️دریافت داغترین کلیپ های سیاسی در کانال 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1655832592Cd30cd51591
💢 ساواک، عامل ابتلای مردم به اسکیزوفرنی 🖋 کریستین دلانوا، مورخ فرانسوی در کتاب «ساواک» می‌نویسد: 📄 سرژ جینگر روایت می‌کند که شایعاتی سر زبان‌ها است که از کلاس سوم دبیرستان به بالا، در هر کلاس حداقل دو دانش‌آموز مخفیانه با ساواک تماس دارند. (نه شاگردان کلاس آن‌ها را به‌عنوان ساواکی می‌شناسند و نه آن‌ها یکدیگر را بدین عنوان، برای آن‌که کار مراقبت آسان‌تر و مؤثرتر باشد.) 🔺 در جامعه ایرانی دهه‌ی 1970م [دهه ۵۰ شمسی]، این نوع شایعه بی‌اساس نیست. مردم حتی در خانه‌هایشان وقتی می‌خواهند از شاه حرف بزنند، صدایشان را پایین می‌آورند. اگر کسی بخواهد در حضور عام درد دل کند یا از حرف بزند، بلافاصله مردم از او دوری می‌جویند. اگر او بی‌پروا سخن می‌گوید، برای آن است که از دستگیر شدن واهمه ندارد و اگر از دستگیری نمی‌ترسد به خاطر آن است که از ایادی است. 💢 ساواک ایرانیان را به مبتلا کرده است. بخشی از جمعیت به خاطر ترس از ساواک از سیاست حرف نمی‌زند، بخش دیگر چون از سیاست حرف می‌زند متهم به ساواکی بودن می‌شود! 📚 Christian delannoy, Savak, p114-115. ♨️ به بهانه جریان و
حقیقتا باورکردنی نیست ♦️ویراست و توئیت و نقل داستانی از قساوت قلب شاه ایران منصور رفیع‌زاده رئيس پايگاه ساواك در نيويورك و مأمور سيا در کتابWitness"شاهد"در ص216و217 داستان هولناکی از نقل می کند: دربین فعالان ضد شاه،یک معلم تبریزی بود که در صحبت‌های عمومی‌اش،مکرراً القاب بسیار زشتی به شاه نسبت می‌داد.به همین خاطر،توسط بازداشت شد،اما حتی بعد از ضرب و جرح‌های شدید، کوتاه نیامد،لذا ساواک وی را به زندان اوین منتقل کرد،در آنجا هم با وجود شکنجه،به نطق‌های آتشین خود علیه شاه ادامه داد. هنگامی که جریان این مرد به گوش شاه رسید، او خیلی ساده گفت:«به جای الاغ باید این فرد را جلوی شیرها انداخت.» یک هفته بعد شاه و نزدیکانش به باغِ وحش خصوصی او رفتند.تیمسار نصیری نیز حاضر بود. به محض آن که مرد زندانی را از اوین آوردند و چشم او به شاه افتاد،فریاد زد: «خون‌خوار،مستبد،قصاب!»ناظرین که شوکه شده بودند، گوش‌های خودشان را گرفتند تا حرف‌های بد مرد زندانی را نشنوند.شاه به نگهبانان اشاره کرد و در یک چشم بر هم زدن،آن‌ها مرد را به داخل پرتاب کردند.شیرهای گرسنه بلافاصله مرد را تکه تکه کردند. شاه فریاد زد:«تو بودی که جرأت می‌کردی به ما فحش بدهی؟!» هنگامی که شاه به اندازه‌ی کافی لذت بصری برد،در حال رفتن،رو به نصیری کرد و خیلی عادی گفت:«حالا دیگر شما یک آدم خاطی کمتر دارید» دریافت کامل کتاب