چه جمعه ها که یک به یک غروب شد نیامدی ...
چه بغضها که در گلو رسوب شد نیامدی ...
خلیل آتشین سخن ؛ تبر به دوش بت شکن ...
خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیامدی ...
برای ما که خسته ایم نه ؛ ولی ...
برای عده ای چه خوب شد نیامدی ....
تمام طول هفته را به انتظار جمعه ام ...
دوباره صبح؛ ظهر؛ نه غروب شد نیامدی.
https://eitaa.com/marefate313
🌴﷽🌴
🌹شهیدی که برات شهادتش را از آیتالله بهجت گرفت!
همسرش میگوید عبدالمهدی خوابی دید و بعد از مشورت با آیت الله ناصری برای تعبیر خواب عازم قم شد و به محضر ایت الله بهجت مشرف گردید....
آیت الله بهجت دست روی زانوی او گذاشت و پرسیدند:
اسم شما چیست؟
گفت: فرهاد
آقای بهجت فرمود: حتماً اسمت را عوض كن. اسمتان را يا عبدالصالح يا عبدالمهدی بگذاريد. شما در شب امامت امام زمان(عج) به شهادت خواهيد رسيد. شما يكی از سربازان امام زمان(عج) هستيد و هنگام ظهور امام زمان(عج) با ايشان رجوع می کنید.
شهید عبدالمهدی کاظمی؛ شهیدی که طبق گفته آیت الله بهجت، در شب امامت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در ۲۹ آذر ماه ۱۳۹۴ درسوریه به شهادت رسید.
🔷🔶🔷برای عبد شدن، ولی خدا شدن،عاقبت بخیری و شهادت، نزد خدا واسطه ببریم!🔷🔶🔷
⁉️راستی الگوی فرزندانمان چه کسی است؟؟ تا به حال پرسیده ایم قهرمان زندگیش کیست؟؟ میخواهد مثل چه کسی باشد؟ برای امامش چه کرده؟ به ظهور فکر میکند؟!
🌱خداوندا بحق امام حسن عسکری، ابالمهدی علیه السلام، خانواده مهدوی، ذریه طیبه و تربیت نسل ظهور، روزی شیعیان بفرما...
◾️پسر حضرت هادی، به فدایت پسرم...
◾️پدر حضرت مهدی، به فدایت پدرم....
✍۸ربیع الاول
۱۴۴۶
https://eitaa.com/marefate313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️❤️ تشرف آیت اللّه بهبهانی خدمت امام زمان علیه السّلام،
گلایهای به حضرت داشت، آقا جان چرا نمیای
آیت اللّه هاشمی نژاد
https://eitaa.com/marefate313
حکایت شنیدنی یه دختر و دو خواستگار.mp3
12.2M
حکایت شنیدنی
یه دختر و دو خواستگار
9.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من زبونم بند اومده.. خودتون ببینید💚
یا امام رضا علیک سلام الله
هدایت شده از سخنرانی تبیین
دکترعزیزی.m4a
7.35M
خانواده و نسل جدید
سخنرانی دکتر سعید عزیزی
میبد مورخ ۷ آذر ۱۴۰۳
حجم تقریباً ۷ مگابایت
#دکتر_عزیزی
@ch1405
👈یکی از روحانیین شیفته حضرت بقیة الله نقل می کند:
روز ۴ تیر ۱۳۷۷ پس از نماز صبح ذکرهایم را گفته بودم و باطلوع آفتاب برخاستم که استراحتی کنم طبق معمول که خطاب به حضرت سیدالشهدا می گفتم: "السلام علیک یا مظلوم"
می خواستم این جمله را بگویم، ولی بناگاه حس کردم کشش خاصی دارم که آن را خطاب به مولایم حضرت بقیة الله بگویم، و لذا آنرا خطاب به آن حضرت گفتم.
احساس عجیبی به من دست داده بود، این حالت برایم غیر عادی بود و طبق "ارتباطات روحی و قلبی" که پیش از این با امام عصر داشتم متوجه شدم هم اکنون توجه خاصی از سوی آن حضرت به من شده و می خواهند حقیقتی را به من بگویند.
ناگاه با تمام وجود احساس کردم مولایم حضرت بقیة الله در این لحظات بسیار احساس غربت و مظلومیت دارند و حتی سخن آن حضرت را با گوش دلم شنیدم که می فرمایند:
«من خیلی تنها هستم، مردم در یک طرف هستتد و برای خود زندگی می کنند و من هم در یک طرف تنها مانده ام.»
من خیلی غمگین شدم، با همه وجود به آن حضرت عرض کردم آقا جان دوست دارم بتوانم برای رفع غربت شما کاری کنم، جانم، مالم و هر چه دارم فدای شما.
بعد با خودم فکر کردم مگر من چه امکاناتی دارم که بتوانم در سطح وسیع موجب رفع غربت آن حضرت شوم، دستم که به جایی نمی رسد، بهمین جهت به آن حضرت عرض کردم:
مولا جان من آماده هر فداکاری هستم و خودتان اینرا می دانید، ولی این را هم خوب می دانید که کاری که باید صورت بگیرد از من ساخته نیست.
آقا فرمودند: "می دانم از تو ساخته نیست ولی می خواستم در این غربت و تنهایی تو هم دردم باشی".
من وقتی این جمله را از مولایم شنیدم، آتش گرفتم و بی اختیار نشستم برای آن حضرت گریه کردم.
با خودم گفتم: ببین آقا چقدر غریب هستند که به من چنین اظهار درد کرده و غمهای خود را به من که طلبه ای ناچیز هستم بازگو می فرمایند.
آنجا بود که معنی گریه خالصانه بر امام زمان را فهمیدم.
📚در اوج تنهایی ص ۸۹
11.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا