eitaa logo
💎 یک جرعه معرفت 💎
109 دنبال‌کننده
690 عکس
52 ویدیو
17 فایل
🤲 یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا مُقَلّب‌َ القُلوب ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِکَ 🤲 🌐 کانال دیگر معراج با نماز: @Meraj_ba_Namaz ✍ نظرات: @Labbayk_Mahdi
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀 ۱ ✴️ شهادت می خواهی، اما نمی شود، شهادت یک اتفاق نیست ... شهادت حاصل یک دوره ی «انتظار» است. 😔 انتظاری که «خونِ دل خوردن» ها دارد و به «بی درد» ها و «عافیت طلب» ها نمی دهند. ⬅️ منتظر شدن پلی است برای رسیدن به شهادت... 👈 اگر دغدغه ی «ترک گناه»، دغدغه ی «بازگشت به فطرت خود»، دغدغه ی «مردم» داشته باشی، تو را برای شهادت انتخاب می کنند. ❤️ قلبت را نگاه می کنند؛ دنیایی باشد، یعنی زنگار دارد، از قلبت می گذرند تا زنگار از دل زدوده شود... 🖐 منتظر که باشی یعنی «سرباز» مسیر امام زمانت هستی و نه «سربار». 👌 خوب که مبارزه کنی تو را «انتخاب» می کنند. آن وقت شهادت حتی در میان همین شهر شلوغ، تو را به آغوش می کشد... 🤲 اَللّهُمَّ‌ ارزُقنا تَوفيقَ الشَّهادَة في سَبيلِك 🆔 @Marefate_Mahdavi
🥀 ۲ 😇 احرار از مرگِ در بستر، به خدا پناه می برند. قدمِ صدق هرگز بر صراط نمی لرزد، اما غربال ابتلائات هیچ کس را رها نمی کند و اهل صدق را، طوعا یا کرها، از اهل كذب تمیز می دهد... ⬅️ مکّاری چون ضحاك بن عبدالله نیز نمی تواند از چشم ابتلای دهر پنهان شود... و فاش باید گفت، این محضر عظیم حق جایی برای پنهان شدن ندارد. 👤 ضحاك بن عبد الله خود گفته است: «چون دیدم که اصحاب حسین همه کشته افتاده اند و جز سويد بن عمرو بن ابی المطاع خثعمی و بشير بن عمرو حضرمی دیگر کسی نمانده است، به او گفتم: یا بن رسول الله، می دانی آن عهدی را که بین من و توست، من شرط کرده بودم که در رکاب تو تا آنگاه بمانم که جنگجویی با تو هست. اکنون که دیگر کسی نمانده است، آیا مرا حلال می داری که از تو انصراف کنم؟ و حسین اذن داد که بروم... اسبی را که از پیش در یکی از خیمه ها پنهان داشته بودم سوار شدم و به دامن دشت که پر از دشمن بود زدم و گریختم...» 👈 تن ضحاك بن عبدالله همه عاشورا، از صبح تا غروب، به همراه اصحاب عاشورایی امام عشق بود، اما جانش، حتی نفسی به ملکوتی که آن احرار را بار دادند راه نیافت، چرا که بین خود و حسین شرطی نهاده بود. 👌 «عبادت مشروط» کرم ابریشمی است که در پیله خفه می شود و بال های رستاخیزی اش هرگز نخواهد رست. این شرطی بود بین او و حسين ... و اگرچه دیگری را جز خدای از آن آگاهی نبود، اما زنهار که لوح تقدیر ما، بر قلم اختیار می رود. تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن که خواجه خود روش بندہ پروری داند 👤 📚 🔸 🔸 🔸 🔸 🔸 🔸 🔸 📌 پی نوشت: هنگام خواندن کتاب فتح خون و روایت محرم، گویی که شهید آوینی هنرمندانه خواسته تا ما را به تفکر بیاندازد و با امام زمان رودررویمان کند. نوشته های این کتاب، ضمن روایت محرم سال ۶۱، مدام در حال تلنگر زدن به ماست ... 👌 پس بنگر که خود چگونه ای؟ اگر رودرروی امامت قرار گیری چه می گویی؟ تو نیز همچون ضحاک، برای یاری امام خویش شرط خواهی گذاشت؟ به درون خود بنگر و ببین تا کجا پای امامت ایستاده ای؟ مال... موقعیت... همسر و فرزند... آبرو... جان... 🤲 اَللّهُمَّ‌ ارزُقنا تَوفيقَ الشَّهادَة في سَبيلِك 🆔 @Marefate_Mahdavi
🚩 #شهدای_مهدوی ۳ ❣قافله ی عشق در سفر تاریخ است و این تفسیری است بر آنچه فرموده اند: کل یوم عاشورا و کل ارضٍ کربلا… این سخنی است که پشت شیطان را می لرزاند و یاران حق را به فیضان دائم رحمت او امیدوار می سازد. ✴️ … و تو، ای آن که در سال شصت و یکم هجری هنوز در ذخایر تقدیر نهفته بوده ای و اکنون، در این دوران جاهلیت ثانی و عصر توبه بشریت، پای به سیاره زمین نهاده ای، نومید مشو، که تو را نیز عاشورایی است و کربلایی که تشنه خون توست و انتظار می کشد تا تو زنجیر خاک از پای اراده ات بگشایی و از خود و دلبستگی هایش هجرت کنی و به کهف حَصینِ لازمان و لامکان ولایت ملحق شوی و فراتر از زمان و مکان، خود را به قافله سال شصت و یکم هجری برسانی و در رکاب امام عشق به شهادت رسی… 🚩 یاران! شتاب کنید، قافله در راه است‌. می گویند که گناهکاران را نمی پذیرند؟ آری، گناهکاران را در این قافله راهی نیست … اما پشیمانان را می پذیرند. ❇️ آدم نیز در این قافله، ملازم رکاب حسین است، که او سرسلسله خیل پشیمانان است، و اگر نبود باب توبه ای که خداوند با خون حسین میان زمین و آسمان گشوده است، آدم نیز دهشت زده و رها شده و سرگردان، در این برهوت گمگشتگی وا می ماند. 👤 #شهید_آوینی 📚 #فتح_خون 🙏 اَللّهُمَّ‌ ارزُقنا تَوفيقَ الشَّهادَة في سَبيلِك 🆔 @Marefate_Mahdavi
‍ 🚩 ۴ 💠 گاه هست که کس از «خویشتن» رسته، اما هنوز در بند «تن خویش» است ... تن هم که مقهور دهر است. آنگاه از دهر می نالد که: یا دهر اف لك من خليل ... 💠 این آوای حسین است که از خیمه همسایه می آید، آنجا که «جون» شمشیر او را برای پیکار فردا صیقل می دهد. شعر و شمشیر؟ عشق و پیکار؟ آری! شعر و شمشیر، عشق و پیکار. 💠 این حسین است، سر سلسله عشاق، که علم جنگ برداشته است تا خون خویش را همچون کهکشانی از نور بر آسمان دنیا بپاشد و راه قبله را به قبله جویان بنمایاند. 💠 آنجا که قبله نیز در سیطره حرامیان خون ریز است، عشاق را جز این چاره ای نیست. شعر نیز ترنم موزون آن مستی و بیخودی است و شاعر تا از خویش نرهد، شعرش شعر نخواهد شد. شعر، تا شاعر از خويش نرسته است، حدیث نفس است و اگر شاعر از خود رها شود، حدیث عشق است، پس نه عجب اگر شعر و شمشیر و عشق و پیکار با هم جمع شود... که کار عشق، یاران، لاجرم کربلایی است. 💠 پس دیگر سخن از منصور و بایزید و جنید و فلان و بهمان مگو که عشاق حقیقی، تذکره الاولیا را بر خیابان های خرمشهر و آبادان و سوسنگرد و بر دشت های پرشقایق خوزستان و بر سفیدی برف های ارتفاعات بلند کردستان با خون می نویسند، با خون. 💠 راز قربت را، یاران، در قربانگاه بر سرهای بریده فاش می کنند و میان ما و حسین همین خون فاصله است. میان حسین و یار نیز همان خون فاصله بود و جز خون... 💠 بگذار بگویم که طلسم شیطان ترس از مرگ است و این طلسم نیز جز در میدان جنگ نمی شکند. مردان حق را خوفی از غیر خدا نیست و این سخن را اگر در میدان کربلایی جنگ نیازمایند، چیست جز لعقی بر زبان؟ 💠 اما ای دهر! اگر رسم بر این است که صبر را جز در برابر رنج نمی بخشند و رضای او نیز در صبر است، پس این سرِ ما و تیغ جفای تو... شمر بن ذی الجوشن را بیاور و بر سینه ما بنشان تا سرمان را از قفا ببرد و زینب را نیز بدین تماشاگه راز بکشان. 👤 📚 🙏 اَللّهُمَّ‌ ارزُقنا تَوفيقَ الشَّهادَة في سَبيلِك 🆔 @Marefate_Mahdavi
🚩 ۵ 💎 الماس اگر چه از همه جواهرها شفاف تر است، سخت تر نیز هست. ماندن در صف اصحاب عاشورایی امامِ عشق، تنها با یقینِ مطلق ممكن است ... ❤️ و ای دل! تو را نیز از این سنّت لايتغيّر خلقت گریزی نیست. نپندار که تنها عاشوراییان را بدان بالا آزموده اند و لاغیر... صحرای بلا به وسعت همه تاریخ است و کار به يك "يا ليتني كنت معكم" ختم نمی شود. ☝️اگر مرد میدان صداقتی، نیك در خویش بنگر که تو را نیز با مرگ انسی این گونه هست یا خیر؟ اگر هست که هیچ، تو نیز از قبله داران دایره طوافی، و اگر نه ... دیگر به جای آنکه با زبان «زیارت عاشورا» بخوانی، در خیل اصحاب آخرالزمانی حسین با دل به زیارت عاشورا برو. 👤 «ضحاك بن عبد الله مشرقی» را که می شناسی! عصر عاشورا از جبهه حق گریخت بعد از آنکه صبح تا شام را در رکاب امام شمشیر زده بود. 👈 خوف، فرزند شك است و شك، زاییده شرك و این هر سه، خوف و شك و شرك، راهزنان طريق حقند... که اگر با مرگ انس نگیری، خوف، رأی تو را خواهد زد و امام را در صحرای بلا، رها خواهی کرد. 🌙 شب هر چه در خویش عمیق تر می شود، اختران را نیز جلوه ای بیشتر می بخشد و این، سرّالاسرار شب زنده داران است. اگر ناشئه ليل نباشد، رنج عظیم روز را چگونه تاب آوریم؟ 👤 📚 🤲 اَللّهُمَّ‌ ارزُقنا تَوفيقَ الشَّهادَة في سَبيلِك 🆔 @Marefate_Mahdavi
🥀 #شهدای_مهدوی ۶ 😇 سربازِ آقا باید... 🚶‍♂هر شب حوالی ساعت ١٢ با صدای خش خش ساک ورزشی‌اش که روی زمین کشیده میشد، متوجه آمدنش می شدم. نا نداشت از خستگی. 😨 من که حق می دادم بهش. هر کس باشد از اول صبح برود دانشگاه پیِ درس و بحث، هشتِ غروب برسد خانه و تمام ماندنش به قدر عوض کردن لباس و برداشتن ساک باشگاهش باشد و باز با عجله برود و تا نیمه شب هم تمرین کند، معلوم است دیگر رمقی نمی ماند برایش. 💪 دوره‌ی آموزشی دو ساله و تمرینات سخت ورزشی را با شوق و لذت گذراند. چون اعتقادش بود: «سربازِ آقا باید سالم باشه و بدنی قوی داشته باشه. وقتی آقا ظهور کنه برای سپاهش بهترین‌ها رو انتخاب می کنه.» 🥀 شهید محمدرضا دهقان 📚 کتاب ابووصال (به روایت مادر شهید) 🆔 @Marefate_Mahdavi
🥀 #شهدای_مهدوی ۷ 😇 مهمانِ عزیز 👤 امام جمعه ی سرپل ذهاب، توی عالم رویا می بیند، حضرت بقیه الله، قبری که کنارِ مرقدِ احمد بن اسحاق هست را، آب و جارو می زنند. آقای خامنه ای می خواهند جارو را از دست ایشان بگیرند، اما حضرت می فرمایند: «نه، این یکی را خودم جارو می زنم! امشب مهمانِ عزیزی دارم!» 👌 حاج آقا حسین زاده خواب را برای کسی تعریف نمی کند. همان روز خبر تشییع شهیدی توی شهر می پیچد. مردم پیکر شهید حشمت الله امینی را تشییع می کنند و درست توی همان قبر دفن می کنند. 👈 کسی نبود، نداند حشمت الله چه زود به زود به زیارت حرم احمد بن اسحاق می رود. 🥀 شهید حشمت الله امینی به روایت حجت الاسلام حسین زاده 📚 کتاب وصال 🆔 @Marefate_Mahdavi
🥀 #شهدای_مهدوی ۸ ❇️ برای مهدی... 📃 یک بخش از وصیت‌نامه‌اش را اختصاص داده بود به پسر کوچولویش محمد. 📝 نوشته بود: زندگی کن برای مهدی، درس بخوان برای مهدی، ورزش کن برای مهدی. محمد... من تو را از خدا برای خودم نخواستم، تو را از خدا خواستم برای مهدی. 🥀 شهید حمیدرضا اسداللهی 🆔 @Marefate_Mahdavi
🥀 #شهدای_مهدوی ۹ 😇 شهید به حدی به حقایق قدسی عالم «غیور» می شود که نمی‌تواند ببیند که این حقایق در پرده بماند و دیگران در حجاب از این حقایق باشند. بنابراین شهید آن کسی است که بلای الهی را تحمل می کند تا هم خود به مقصد برسد و هم دیگران را به مقصد برساند. 😔 جان خود را می‌دهد و هم همه عزیزانش را به رنج می‌اندازد تا حجاب‌هایی که بر حقایق عالم افتاده است برای دیگران نیز برداشته شود. ❇️ شهدا هم می‌خواهند خود توحید را دریافت کنند و از غیبت جدا شوند و بیگانه با شرک شوند، هم اینکه نمی‌توانند بپذیرند که کفر و شرک و فساد و بی‌خدایی را در عالم تحمل وجود داشته باشد. 👌 این فرق شهدا با سالکینی است که به دنبال سلوک خودشان هستند. شهدا هم می توانستند سلوک شخصی را انتخاب کنند اما چون نسبت به حقیقت غیور هستند برداشته شدن پرده حجاب از روی حقایق را طلب می کنند. 👤 حجت الاسلام #میرباقری 📌 پی نوشت: 🌷 شهادت در قاموس اسلام، کاری ترین ضربات را بر پیکره ظلم و جور نفاق و الحاد زده و می زند و این را تاریخ اسلام ثابت کرده است. 📃 فرازی از وصیت نامه شهید #همت 🤲 اَللّهُمَّ‌ ارزُقنا تَوفيقَ الشَّهادَة في سَبيلِك 🤲 🆔 @Marefate_Mahdavi
🥀 #شهدای_مهدوی ۱۰ 🕊 #سردار_سلیمانی از کره خاکی پر کشید؛ حال ما مانده‌ایم و روایتی که باید از او و راهش به افکار عمومی ارائه کنیم. او مجاهدانه و مالک اشتروار به ماموریت خود عمل کرد؛ حال نوبت ماست که به ماموریت‌مان عمل کنیم. ماموریت ما پس از او: «روایت صحیح اندیشه و راه او». 🎞 در روزگاری که رسانه‌ها و تصاویر شناخت‌ها را شکل می‌دهند و آنچه پس از فروکش کردن هیجانات و التهاب‌ها پایدار می‌ماند، «روایت برتر» از هر موضوع است، باید کوشید #شهید_سلیمانی را درست روایت کرد. نسل‌های بعد، او را بر اساس روایت غالب ما خواهند شناخت. روایت ما از ترور سردار نباید «روایت شکست» باشد. ☀️ شهید حقیقت زنده‌ای است که در این عالم حضور و اثرگذاری دارد. شهادت در مکتب اسلام شکست نیست؛ عین پیروزی است. هرگونه روایتی که ایران و سردار را در موضع ضعف روایت کند، وفاناداری به آرمان شهید است. ✌️ سردار را باید مقتدر و پیروز روایت کرد؛ چون حقیقت حیات و شهادت او یکسره پیروزی بود. شهید #سلیمانی دِینش را به تک تک ما ایرانی‌ها و تک تک مسلمانان حقیقی عالم ادا کرد؛ حال نوبت ماست دینش را ادا کنیم. ✍ نویسنده: محسن احمدی ✊ سردار ببین جرات خود را در ما ☝️ عزم و قدم و همت خود را در ما 😭 امروز به اسم و جسم #قاسم شده ای 💪 تقسیم کنی غیرت خود را در ما ✍ شاعر: محمدحسن کریمیان ❇️ #حاج_قاسم محصول یک تفکر بود، این تفکر: حاج قاسم های دیگر را می سازد... 🆔 @Marefate_Mahdavi
🥀 ۱۱ 📝 خاطرات و وصایای شهدا در موضوع انتخابات (قسمت اول) 🇮🇷 حرف مجلس و شورای شهر که می شد، تأکیدش روی دو واژه بود؛ مؤمن و انقلابی. می گفت "ما پای آرمان های امام و انقلاب خون داده ایم. باید کسی رو انتخاب کنیم که این آرمان هارو محقق کنه. به کسی رای بدیم که دنبال منافع انقلاب اسلامی باشه، نه اینکه پی باندبازی و حزب خودش بره." 🥀 شهید مدافع حرم حاج سعید سیاح طاهری 🇮🇷 ایام انتخابات بود و بحث کاندیداها داغ. همان روزها اسماعیل تازه از سوریه برگشته بود، می نشست کنار بچه ها و با هم تجزیه و تحلیل می کردند. به‌شان می گفت "با تحقیق و مطالعه جلو برید. باید گزینه ای رو که انتخاب میکنید از روی بصیرت باشه تا شرمنده خون شهدا نشید." 🥀 شهید مدافع حرم حاج اسماعیل حیدری 🇮🇷 نه فقط حال، که گذشته نماینده ها هم خیلی برایش مهم بود. دنبال کسی می گشت که در مسیر اسلام واقعی باشد. دوست، فامیل، همسایه، هرکس را می دید سفارش می کرد: "توی انتخابات شرکت کنید. چون همه نگاه ها به ماست. درست حرکت کنیم تا انگشت نما نشيم. ملت ما زیر ذره بین مردم جهانه. مواظب باشیم درست برخورد کنیم." 🥀 شهید مدافع حرم هادی باغبانی 🇮🇷 سر حرف را با انتخاب کاندیدای اصلح باز کردم. گفت "من که به بنی صدر رای نمیدم." تعجب کردم. خیلی ها قبولش داشتند. بعد ادامه داد «اگه یادت باشه بنی صدر تایه روز مونده به پایان مهلت نام نویسی، ثبت نام نکرد. گذاشت تا وقتی که از ملاقات امام برگشت. همین که از در اومد بیرون اعلام کاندیداتوری کرد. به نظرم کاسه ای زیر نیم کاسه ست. این آدم داره از ملاقات با امام سوءاستفاده میکنه. میخواد به مردم وانمود کنه برنامه هایی داشته که حضرت امام تأیید کرده. آن روزها چیزهایی فهمیده بود که خیلی ها ماه ها بعد فهمیدند. 🥀 شهید یوسف کلاهدوز 📚 برگرفته از کتاب اثر انگشت 🇮🇷 🇮🇷 🆔 @Marefate_Mahdavi
🥀 ۱۲ 📝 خاطرات و وصایای شهدا در موضوع انتخابات (قسمت دوم) 🇮🇷 از وقتی سنش به رای دادن رسید، یک انتخابات را هم از دست نداد. مثل بقیه یک رأی داشت؛ اما برای همان هم کلی مشورت می کرد. هیچ وقت خودسرانه تصمیم نگرفت؛ چه آن زمان که دانشجو بود، چه وقتی که شده بود مهندس. خودش که پای کار بود بقیه را هم تشویق می کرد به رأی دادن؛ همکلاسی، هم دانشگاهی، هم اتاقی، استاد. بهشان ملاک می داد و میگفت «خط ولایت باید حفظ بشه، این ملاک انتخابتون باشه.» آخر هم جانش را توی همین راه فدا کرد؛ در راه حفظ خط ولایت. 🥀 شهید مدافع حرم هادی جعفری 🇮🇷 کلی برنامه ریخته بودند که بروند سر خانه و زندگی شان. از قضا تاریخ عروسی درست افتاده بود توی تب و تاب انتخابات. گفته بود «اگه بخوام عروسی بگیرم دیگه نمیتونم برای انتخابات وقت بذارم. همه باید تلاش کنیم مردم بیشتری بیان تو صحنه.» عروسی اش را گذاشت بعد انتخابات. 🥀 شهید حسن محمودنژاد 🇮🇷 رفته بودیم پابوس امام رضا (ع). دور دوم انتخابات مجلس بود. حسن جبهه بود و دور اول نتوانسته بود رأی بدهد. گفت «دور اول که قسمت نشد. این دور بیاییم همین جا رأی بدیم.» کسی را نمی شناخت. رفت سراغ کاسب های مشهدی و درباره کاندیداها ازشان پرس و جو کرد. گفتم «چه حوصله ای داری تو؟» گفت «داداش! آدم باید تو هرکاری آگاهانه جلو بره.» 🥀 شهید حسن رضوان خواه 🇮🇷 قوم و خویش جمع می شدیم دور هم. بحث انتخابات بود و تبلیغ کاندیداها، حمید هم بود. حرفش را می زد؛ ولی تا می دید بحث دارد سمت جدل می رود، می کشید کنار. می گفت «مهم تر از رأی آوردن این آقا و اون آقا، شرکت تو انتخاباته. نمی خوام طوری بشه که طرف کلا قید رأی دادن رو بزنه.» 🥀 شهید مدافع حرم حمیدرضا اسداللهی 📚 برگرفته از کتاب اثر انگشت 🇮🇷 🇮🇷 🆔 @Marefate_Mahdavi
🥀 ۱۳ ❓شهادت می خواهی؟! 👈 بدان که: تنها کسانی شهید می شوند که شهید زندگی کنند... و البته به این سادگی ها نیست! ☝️چرا که باید قتلگاهی رقم زد و باید کُشت... ❌ منیّت را ❌ تکبر را ❌ غرور را ❌ غفلت را ❌ حسد را ❌ ترس را ❌ هوس را ❌ شهوت را ❌ عادات بیجا را ❌ دلبستگی های دنیایی را ❌ آرزوهای دراز را ❌ حب دنیا را... 👌 باید از خود گذشت! باید کُشت «نَفس» را... 😇 شهادت درد دارد! دردش کُشتن "لذت" هاست... باید کشته شویم تا شهید شویم! ✋ بايد به شهدا اقتدا کنیم... 🥀 فرازی از وصیتنامه شهید : ای شهید، ای آن‌که بر کرانه‌ ازلی و ابدی وجود بر نشسته‌ای، دستی برار و ما قبرستان نشینان عادات سخیف را نیز، از این منجلاب بیرون کش. 🤲 اَللّهُمَّ‌ ارزُقنا تَوفيقَ الشَّهادَة في سَبيلِك 🤲 🆔 @Marefate_Mahdavi