🔻مطالبمرتبط
صحنههاي به نمايش در آمده در اين روايت، از نهايت درد و رنج حاضران محشر حکايت دارد؛ چرا که آنها از بالاي سر خود با حرارت سوزاننده خورشيد مواجهند و از پايين، در عرق بدن خود غوطهورند، که عمق آن به مقدار اعمالشان متفاوت است.
رنج ناشي از آفتاب سوزاننده، يچزي است که براي همگان قابل درک است، بهويژه براي اعراب که فرزند صحرا لقب گرفتهاند و به خوبي به حرارت کُشنده خورشيد آشنايند. آري، انساني که در اين دنيا تاب حرارت سوزنده خورشيد را با وجود فاصله بسيار دور آن از کره زمين ندارد، چه حال و روزگاري خواهد داشت، آن هنگام که خورشيد را در نزديکي خود احساس کند و هيچ وسيلهاي هم براي نجات خود از اين گرماي طاقتفرسا در اختيار نداشته باشد
🌐 زندگی پس از مرگ
✅ @marg313
💟 با سلام خدمت مخاطبان گرامی
❇️ از امروز صبح به علت کمی تغییر رویه
و تغییر حالت مطالب کانال داستان
های شگفت شهید آیت الله دستغیب را
به سمع و نظر شما عزیزان میرسانیم،
باشد که مورد استفاده قرار گیرد.
باتشکــــر
♦️با تشکر: منتظرظهورحضرتولیعصر؏
🌐 زندگی پس از مرگ
✅ @marg313
🌱داستان های شگفت
شهید آیت الله دستغیب ره
∞صدقه مرگ رو به تاخیر می اندازه
از آقای سیدمحمدرضوی شنیدم که فرمودند زمانی که مرض خاصی عارض دایی بزرگوارشان مرحوم آقای میرزا ابراهیم محلاتی شد به طوری که اطبّا از معالجه ایشان اظهار یأس کردند،امر فرمودند که مرضشان را به عالم ربانی مرحوم حاجشیخمحمدجوادبیدآبادی که مورد علاقه و ارادت جنابمیرزا بودند خبر دهیم
ما هم با اصفهان تلگراف کردیم مرحوم بید آبادی را از مرض سخت میرزا با خبر کردیم فورا جواب دادند مبلغ دویست تومان صدقه دهید تا خداوند شفا عنایت فرماید.
هر چند آن مبلغ در آن زمان زیاد بود لکن هر طور بود فراهم آورده بین فقرا تقسیم کردیم و بلا فاصله میرزا شفا یافت.
مرتبه دیگر میرزای محلاتی به سختی مریض شدند و اطبا اظهار یاس کردند .
من ابتدا مرحوم بید آبادی را با تلگراف خبر دار کردم و با اینکه جواب تلگراف را قبول و درخواست کرده بودم .
از ایشان جوابی نرسید تا بالاخره در همان مرض میرزا مرحوم شدند آنگاه دانستم سبب جواب ندادن مرحوم بیدآبادی این بود که اجل حتمی میرزا رسیده و به صدقه جلوگیری نمیشود.
🌐 زندگی پس از مرگ
✅ @marg313
🔻مطالبمرتبط
🔗پیامدهای وضعی و غیر قابل برداشت ظلم:
1- برگشت ظلم به خودش
2- عقوبت سریع
3- انتقام حتمی
4- سلب نعمت
5- کاسته شدن عمر
6- مطرود درگاه حقّ
🌐 زندگی پس از مرگ
✅ @marg313
🌱داستان های شگفت
شهید آیت الله دستغیب ره
∞اجل حتمی علاج نداره
از مرحوم حاج غلامحسین مشهور به تنباکو فروش ، شنیدم که گفت:
از مرحوم آقای حاج شیخ محمد جعفر محلاتی شنیدم که فرمود هنگام مرض مرحوم حجت الاسلام شیرازی ، حاج میرزا محمد حسن ، عده ای از بزرگان علما اطراف بسترشان بودند و می گفتند:
در هر یک از مشاهد مشرفه مخصوصا در حرم حضرت سید الشهداء ؏ و در اماکن متبرکه مخصوصا در مسجد کوفه عده ای از اخیار معتکف شده اند و شفای شما را از خداوند خواهانند و صدقه های بسیاری برای سلامتی حضرتت داده شده است و ما یقین داریم که از برکات دعا ها و صدقه ها خداوند شما را شفا می بخشد و برای مسلمانان نگه می دارد .
مرحوم میرزا پس از شنیدن این کلمات این جمله را فرمود :
(( یا من لا یرد حکمته الوسائل )) گویا آن جناب ملهم شده بود که اجل حتمی ایشان رسیده و باید رفت و لذا اشاره فرمود که این وسیله ها جلوگیری از حکمت حتمی الهی نمی کند.
🌐 زندگی پس از مرگ
✅ @marg313
🌱داستان های شگفت
شهید آیت الله دستغیب ره
∞تلاوت قرآن هنگام مرگ
مرحوم حاج میرزا اسماعیل کازرونی می فرمود:
در ساعت احتضار میرزای محلاتی شروع فرمود به تلاوت آیات آخر سوره ی حشر مکرر خواند تا مرتبه آخر در وسط آیه
(هو الله الذی لا اله الا هو الملک القدوس السلام)
همین جا روح شریفش به عالم اعلی ارتحال فرمود
(( و لا یخفی لطفه ))
و راستی تمام سعادت همین است که لحظه ی اخر عمر زبان و دل به یاد خدا باشد بمیرد و همین است آرزوی تمام اهل ایمان
((و فی ذلک فلیتنا فس المتنافسون)) ..اللهم اجعل خاتمه امرنا خیرا بجاه محمد و ال محمد و اله الطاهرین علیه السلام
🌐 زندگی پس از مرگ
✅ @marg313
1_1005287653.mp3
8.01M
🔈 شرح و بررسی کتاب سه_دقیقه_در_قیامت
🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم
🔊 جلسه اول
🔻استادامینیخـــــواه
🌐 زندگی پس از مرگ
✅ @marg313
🌱داستان های شگفت
شهید آیت الله دستغیب ره
∞نصیب شدن طی الارض
فاضل محقق جناب آقای میرزا محمود مجتهد شیرازی نزیل سامره _رحمة الله علیه نقل فرمود از مرحوم حاج سید محمد علی رشتی که غالب عمرش را در ریاضات شرعی و مجاهدات نفسانیه گذرانیده بود .
در اوقاتی که در مدرسه حاج قوام نجف طلبه و مشغول تحصیل علم بودم در بین طلاب مشهور بود که شخص پاره دوزی که در باب طوسی است طی الارض دارد و هر شب جمعه نماز مغرب را در مقام مهدی علیه السلام در وادی السلام می خواند و نماز عشا را در حرم حضرت سیدالشهداء علیه السلام به جا می آورد،
در صورتی که بین نجف و کربلا بیش از سیزده فرسنگ و تقریبا دو روز راه پیاده روی است.
من خواستم این مطلب را تحقیق نمایم و به آن یقین کنم پس با آن مرد صالح پاره دوز آمد و شد نموده و رفاقت کردم و چون رفاقتم با او محکم شد ،
روز چهارشنبه به یکی از طلاب که با من هم مباحثه و به او اعتماد داشتم گفتم امروز برای کربلا حرکت کن و شب جمعه در حرم باش ببین رفیق پاره دوز رو میبینی .
چون رفت غروب پنجشنبه با یک تأثری نزد رفیق پاره دوز رفتم و اظهار ناراحتی کردم .
🌐 زندگی پس از مرگ
✅ @marg313
🌱داستان های شگفت
شهید آیت الله دستغیب ره
∞نصیب شدن طی الارض
گفت:
تو را چه می شود؟
گفتم :
مطلب مهمی است که که باید الان به فلان طلبه رفیقم برسانم و متاسفانه کربلا رفته و به او دسترسی ندارم.
گفت مطلب را بگو خدا قادر است که همین امشب به او برسد .
پس نامه ای که نوشته بودم به او دادم ، ایشان نامه را گرفت و به سمت وادی السلام رفت .
دیگر او را ندیدم تا روز شنبه که رفیقم آمد و آن نامه را به من داد و گفت:
شب جمعه موقع نماز عشاء رفیق پاره دوز به حرم آمد و آن نامه را به من داد،
چون چنین دیدم یقین کردم که پاره دوز طی الارض دارد در مقام برآمدم که از او درخواست کنم که جاگرج بشود من هم دارای طی الارض گردم .
🌐 زندگی پس از مرگ
✅ @marg313
1_1000548377.mp3
11.19M
🔈 شرح و بررسی کتاب سه_دقیقه_در_قیامت
🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم
🔊 جلسه دوم
🔻استادامینیخـــــواه
🌐 زندگی پس از مرگ
✅ @marg313
🌱داستان های شگفت
شهید آیت الله دستغیب ره
∞زنده شدن پس از مرگ
از همان مرحوم آقا میرزا محمود شنیدم که فرمود:
در نجف اشرف مرحوم آقا شیخ محمد حسین قمشه ای که از فضلا و تلامیذ مرحوم سیدمرتضی کشمیری بود ، مشهور شده بود که ((از گور گریخته)) و سبب این شهرت چنانچه از خود آن مرحوم شنیدم این بود که؛
ایشان در سن هیجده سالگی در قمشه به مرض حصبه مبتلا می شود روز به روز مرضش سخت تر شده اتفاقا فصل انگور بود و انگور زیادی در همان اطاقی که مریض بود می گذارند ،
ایشان بدون اطلاع کسی از آن انگور ها می خورد و مرضش شدیدتر شده تا می میرد .
در آن حال حاضرین گریان شدند و چون مادرش آمد و فرزندش را مرده دید می گوید :
کسی دست به جنازه فرزندم نزند تا برگردم .
فورا قرآن مجید را برداشته و بالای بام می رود و سرگرم تضرع به حضرت پروردگار می شود و قرآن مجید و حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام را شفیع قرار می دهد و می گوید دست برنمی دارم تا فرزندم را به من برگردانید.
چند دقیقه بیش نمیگذرد که جان به کالبد آقا محمد حسین بر می گردد و به اطراف خود می نگرد مادرش را نمیبیند میگوید به والده بگویید بیاید که خداوند مرا به حضرت اباعبدالله علیه السلام بخشید .
مادر را خبر میکنند بیا که فرزندت زنده شده سپس گزارش خود را نقل نمود که چون مرگ من رسید دو نفر نورانی سفید پوش نزدم حاضر شدند و گفتند چه باکی داری ؟
گفتم تمام اعضایم درد میکند، یکی از آنها دست بر پایم کشید، پایم راحت شد هرچه دست را رو به بالا می آورد درد بدن راحت میشد یک دفعه دیدم تمام اهل خانه گریانند هر چه خواستم به آنها بفهمانم که من راحت شدم نتوانستم تا بالاخره آن دو نفر مرا به بالا حرکت دادند بسیار خوش و خرّم بودم در بین راه بزرگی نورانی حاضر شد و به آن دو نفر فرمود :
ما سی سال عمر به این شخص عطا کردیم در اثر توسل مادرش به ما او را بر گردانید .
به سرعت مرا برگردانیدند ناگهان چشم باز نمودم اطرافیان را گریان دیدم به مادر خود گفتم که توسل تو پذیرفته شد و مرا سی سال عمر دادند و غالب آقایان در نجف که این داستان را از خودش شنیده بودند در رأس مدت سی سال منتظر مرگش بودند و در همان رأس سی سال هم در نجف اشرف مرحوم گردید .
🌐 زندگی پس از مرگ
✅ @marg313
1_1001702479.mp3
19.57M
🔈 شرح و بررسی کتاب سه_دقیقه_در_قیامت
🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم
🔊 جلسه سوم
🔻استادامینیخـــــواه
🌐 زندگی پس از مرگ
✅ @marg313