eitaa logo
مرقومات/علی ریاحی پور
1.8هزار دنبال‌کننده
365 عکس
346 ویدیو
52 فایل
📝 مرقوماتی سیاسی و تاریخی... 🔴 کارشناس ارشد علوم سیاسی محقق و پژوهشگر انقلاب اسلامی 📲 ارتباط با ادمین ایتا: @Aliriahipoor
مشاهده در ایتا
دانلود
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕ نقطه ای عطف در تاریخچه جنبش دانشجویی! 🔸با اندک مطالعه ای که در باب تاریخچه جنبش های دانشجویی داشته ام عرض می کنم؛اتفاقی که در این چندهفته در سطح دانشگاه های دنیا رخ داد،تقریبا میتوانم بگویم در تاریخچه جنبش دانشجویی بی سابقه بوده است. هم به لحاظ گستردگی و کمیت و هم به لحاظ کیفیت و عمق معرفتی و گفتمانی! 🔸جلسه استیضاح و به معنای واقعی بازجویی از سه تن از روسای دانشگاه های آمریکا رو می بینید. به چه جرمی؟ به جرم اینکه در دانشگاه های تحت مدیریت شما علیه رژیم صهیونیستی تجمع و تظاهرات صورت گرفته! آنقدر حجم اعتراضات دانشجویی در آمریکا گسترده و عمیق بوده است که صدای مجلس نمایندگان آمریکا درآمده. این یقینا اتفاق کوچکی نیست و نمی شود به سادگی از آن عبور کنیم. 🔸این مهم نشان داد هنوز هم وجدان سیاسی جنبش دانشجویی در سرتاسر دنیا بیدار است هر چند اربابان زر و زور و تزویر بخواهند این وجدانها و فطرت های بیدار را خاموش کنند! 🔸در تاریخچه جنبش دانشجویی اروپا و آمریکا بغیر از حوادث دهه های 1960 و 1970 و در مقطعی کوتاه در ماجرای جنبش وال استریت،جنبش دانشجویی را اینقدر سرزنده و بیدار ندیده بودیم. 🔸آدمی وقتی این صحنه ها را می بیند عمیقا حسرت می خورد که چرا در زمانه ای که دانشجویان آمریکایی و اروپایی اینگونه فریاد مظلومیت فلسطین را سر می دهند هنوز هم هستند عناصر دانشجویی و غیر دانشجویی که در داخل ایران یا نسبت به ماجرای فلسطین و ظلم های رژیم سفاک صهیونیستی ساکت اند و یا تبدیل به پیاده نظام رژیم صهیونیستی شده و شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران را سر می دهند. @marghoomat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕ انتخابات در انحصار هیچ کس نیست! 🔸انحصارگرایی سیاسی یکی از ویژگی های مهم اصولگرایان و اصلاح طلبان است. اینان عاشق رای پادگانی اند. مردم و جریان انقلابی را عمله سیاسی میخواهند. سربازانی گوش به فرمان که هر موقع به آنان گفتند به چپ چپ و به راست راست اطاعت امر کنند! 🔸انحصارگرایی آقایان مدعی اصولگرایی دقیقا ادامه همان خطی است که امام نسبت به آن هشدار دادند. آن روز به تعبیر امام عده ای متحجر در پی آن بودند که 500 نفر پیرمرد ملا برای مردم و حزب الله تعیین تکلیف کنند، امروز هم چند ده نفر فرد و گروه و باند سیاسی میخواهند امیال و نظرات خود را به حزب الله عزیز حقنه و تحمیل کنند! 🔸انحصارگرایان دیگری را بر نمی تابند. هر شخص و گروهی که برای خود شأنیت تحلیل مستقل داشتن را قائل باشد با انواع و اقسام تخریب‌ها و تهمت های سیاسی از صحنه به در می کنند. با پنهان شدن پشت مفاهیم مقدس و محترمی چون وحدت، ائتلاف های مبتنی بر قدرت و نه حقانیت را تئوریزه می کنند و به اسم اصولگرایی از اصول عبور می کنند و تئوری را فدای تاکتیک می کنند. هر آن کس هم که برنتابد این نظم منحط قدرت پرستانه را شق عصای مسلمین می نامند و با دستگاه رسانه ای شان مثل تریلی از روی آن رد می شوند! 🔸امروز جریان انقلابی باید تصمیم بگیرد. آیا برای این جریان‌های سیاسی قشری،ندانم‌کار و کرسی‌پرست پشیزی ارزش قائل هست یا نیست؟ آیا می خواهد مثل برخی آقایان خود بزرگ پندار حقیقت را قربانی منفعت کند؟ آیا میخواهد باز هم مثل گذشته قواعد بازی سیاسی خودپرستانه و غیر توحیدی جماعت مدعی را بپذیرد و سر خویش مثل کبک زیر برف کند؟ @marghoomat
⭕️ فقط داش‌مشتی‌ها و معمولی ها موندن! 🔹جای جای تاریخ اسلام و انقلاب را که ورق می زنیم، می بینیم که این توده های مختلف مردمی، مستضعفین، پابرهنگان و همان به قول خودمان « معمولی ها» بودند که نگذاشته اند پایه های ستون دین خدا متزلزل و ولی خدا تنها شود. خط شکن های خط مقدم مبارزه با کفر و شرک و نفاق نه آن سر به سجود گذاشته های صف اول نشین بلکه سربازان بی ادعایی بوده اند که تصمیم گرفتند فقط با یکنفر معامله کنند؛ الله. همان که فرمود:«إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُركُم وَيُثَبِّت أَقدامَكُم.» 🔹از صدر اسلام تا به امروز بار مبارزه به دوش کسانی است که بی هیچ چشم داشتی پیمان خون بسته اند. روزی با محمد (ص) و روزی دیگر با خمینی. از یاسر و سمیه تا طیب حاج رضایی و شاهرخ ضرغام. از جون و وهب تا مصطفی صدرزاده و ابراهیم هادی. این خط در همیشه تاریخ امتداد داشته است. 🔹مگر نه این است که اسلام را خون شهدای کربلا زنده کرد. یعنی خون جون، غلام ابی‌عبدالله که در تاریخ آمده است بدنش بوی ناخوش می داد یا خون وهب مسیحی که در عمرش یک رکعت نماز نخوانده بود و سر از تنش جدا کردند. خون اینان کاری کرد که خون بسیاری از بزرگان وقت شیعه و علما، یارای انجام دادنش را نداشت. 🔹در ایام یوم الله 9دی به سر می بریم. فتنه 88 را هم همین معمولی ها جمع کردند. مگر غیر از این است؟ در زمانه ای که اصلاح طلبان مدعی خط امام تیشه به ریشه نظام می زدند و بزرگشان با نامه بی سلام و والسلام شعله های این آتش را بر می افروخت و برخی مدعیان اصولگرایی با سکوت خائنانه شان دشمن قداره به دست را تقویت می کردند، امثال غلام کبیری ها و ستاری ها و ذوالعلی ها کف خیابان های تهران با خون خود سند رسوایی سران فتنه را امضا کردند. همان گمنام هایی که در کوران فتنه در هشت ماه نبرد خیابانی ابدان عزیزشان زخم برداشت و چند سال بعد بر اساس همان زخم ها در جبهه شامات پیکرشان شناسایی شد. رسول خلیلی را می گویم. 🔹9دی بغض فروخفته آدمهای «معمولی» بود که سالها خیانت «خود خاص پندار ها» را دیده بودند. معمولی ها فرزندان خود را یکی یکی و دوتا دوتا تقدیم انقلاب می کردند و خاص ها آقازاده های خود را راهی کشورهای خارجی برای تحصیل یا راهی نشستن به پشت میزهای مدیریتی می کردند. 🔹معمولی ها زبانشان در دفاع از خمینی و خامنه ای هیچ وقت لکنت نداشت اما خاص ها همیشه چرتکه انداختند تا حرف بزنند، معمولی ها همیشه خود را بدهکار می دانند و خاص ها همیشه خود را طلبکار و در پی آنند که سهم خود را از سفره انقلاب بردارند. معمولی ها سینه خود را محل اصابت تیرهای های زهرآگین خناسان می کنند تا امامشان آسیب نبیند و خاص ها اما ولی را سپر می کنند تا به نان و مال و زندگی شان خدای نکرده خدشه ای وارد نشود. خدایا مارو با معمولی ها محشور کن. 🔹 امام هم نگران بود که بزرگی و عظمت معمولی ها در میانه قیل و قال خاص ها گُم شود فلذا به سید حمید روحانی گفت باید انقلاب را از گفتار و رفتار اینان روایت کرد و نه مشتی اشباح الرجال که جز سر و صدا و خدم و حشم چیزی در آستین ندارند: «اگر شما می توانستید تاریخ را مستند به صدا و فیلم حاوی مطالب گوناگون انقلاب از زبان‏‎ ‎‏توده های مردم رنجدیده کنید، کاری خوب و شایسته در تاریخ ایران نموده اید. باید‏‎ ‎‏پایه های تاریخ انقلاب اسلامی ما چون خود انقلاب بر دوش پابرهنگان مغضوب قدرتها‏‎ ‎‏و ابرقدرتها باشد.‏» 🔹 گروه خونی خیلی از مدعیان و بزرگان اسمی اسلام و انقلاب از دیرباز به قیام و جنگ و جهاد نمی خورد و بار نهضت همواره روی دوش کسان دیگری بوده است. به قول حاج آقای مجتهدی تهرانی: "شب عاشورا، پهلوان‌ها و داش مشتی‌ها دور امام ماندند، مقدس‌ مآب ها استخاره کردند بد آمد رفتند." @marghoomat
⭕ مصباح و ساخت شکنی حزب الله 🔹به جرأت می توان استاد مصباح را از عناصر اصلی ساخت شکنی سیاسی حداقل در دو دهه اخیر دانست. اتفاقی که شروع آن در سال 84 و نمود های دیگر آن را می توان در انتخابات های سال‌ 96، 92 و 90 جست وجو کرد. مقاطعی که در آن تفاوت ها و اختلافات مبنایی و تاکتیکی ایشان با جریان راست سنتی و یا همان اصولگرایی نمایان می شود. اختلافات و بعضا کینه هایی که روزی از لسان و عمل بزرگانشان آشکار می شود و روزی توسط اذناب و پادوهای رسانه ای شان. 🔹 استاد مصباح به وحدت‌شکنی متهم می‌شد و غرض از وحدت نیز «تسلیم‌شدن به فهرست شب‌انتخاباتی سهمیه‌بندی‌شده اصول‌گرایان» بود. استاد مصباح تا پایان عمر شریف خویش، در برابر این تحمیل‌های مزورانه مقاومت ورزید و کسب کرسی و ارتقای منزلت را بر حقیقت و صلاحیت ترجیح نداد. تفکری که خروجی اش منجر به لیستها، دولتها و مجالسی ائتلافی و سهمیه ای می شود که هیچ‌گونه چتر گفتمانی واقعی بر آن سایه نیفکنده است. 🔹تفکری که برای رسیدن به امیالش حتی حاضر است رهبری را هم هزینه کند تا خود هزینه نشود، اما مصباح تمام وجودش را محلی برای اصابت آماج تیرها کرده بود، تیرهایی که حاضر بود به قلبش بخورد اما به سینه ولی اصابت نکند. یکبار از رهبری برای خود خرج نکرد بلکه خود را خرج رهبری کرد. 🔸ایشان وحدت معطوف به نشستن بر کرسی قدرت را نفی می کردند. به وحدت گفتمانی آری می گفتند و به وحدت قبیله ای حمله می کردند. کنش سیاسی را ره توشه قبر و قیامت خود می دانست و عالم سیاست را دکان نمی دید. او خلوص گرایی را پیشه خود کرد تا مثل امروزی اصولگرایی دچار انفعال، سردرگمی و چندپارگی نباشد. آری، هنگامی که مدار فکری مستحکم و اصولی وجود نداشته باشد دچار تشتت می شوی و آنقدر زاویه ها افزایش می یابد که از دل ما، دیگری می تولد می شود. 🔸او انتخابش اصیل ترین ها بود، اصالت فروشی نمی کرد، اصیل گزینی او در برابر گشاده دستی، حمل بر صحت، سهمیه بندی و ائتلاف های تاکتیسینی و عملگرایانه قرار داشت. دوزیست گرایی، ابن الوقت بودن و کاسبی سیاسی نقطه مقابل اندیشه سیاسی او بود. مصباح دهه 50 و 60 با مصباح دهه 80 و 90 چه فرقی می کند؟ مصباح اگر روزی طلای همسرش را برای منتخب شدن اصلح فروخت، همان مصباح منتخب اصلح دیروز را برای امروز رسوا ساخت و انحرافش را فریاد زد. 🔹جریان اصولگرایی مصباح را بر نمی تافت. حتی بعد از ارتحالش حاضر نشدند در برابر هتاکی های آن نوچه بددهنشان حرفی بزنند. نه ولایتی، نه مصباحی مقدم، نه حداد، نه قالیباف، نه باهنر، نه صفار، نه پورمحمدی، نه روحانیت مبارز، نه جامعه مدرسین و نه جمنا و نه شانا. توهین هایی که در تاریخ معاصر تابحال به هیچ کدام از علمای شیعه ما نشده بود. دیدند و شنیدند و رفتند. 🔸اصولگرایان وجودشان، در حکم اصول موضوعه و مقولۀ غیرقابل مناقشه بوده و هست. من‌های بزرگ در جریان اصول‌گرایی، استدلال‌ستیز و اقتدارمآب هستند و به هیچ قیمتی از خودشان درنمی‌گذرند. در اینجا، گفتگو بی‌معنی می‌شود. استاد مصباح، این پیش‌فرض مستبدانه و انگاره نامومنانه را برنمی تافتند. 🔹مصباح به ما ساخت شکنی را آموخت ولو آنکه تورا شق عصای مسلمین بخوانند، او به ما نفی تئوری سقیفه مآبانه انتخاب صالح مقبول را آموخت ولو آنکه تو را وحدت شکن بخوانند، حال حزب الله هست و تصمیم نهایی. مرد میدان، تنهاوتنها، جوان مؤمن انقلابی است که خویش را نمی‌بیند و برای این جریان‌های سیاسی قشری، ندانم‌کار و کرسی‌پرست پشیزی ارزش قائل نیست. کسانی که حقیقت را قربانی منفعت نمی کنند. 🔸نیروهایی که وارد بازی سیاسی خودپرستانه و غیر توحیدی آن جماعت خود بزرگ پندار نمی شوند. واقعیت و ساخت برساخته آقایان را می توان شکست. می توان به اندک سالاری و خود سالاری شان پایان داد و معادلات چهره های سیاسی تثبیت شده اما بی خاصیت سیاسی را بهم زد. به شرط آنکه حزب الله همچون مصباح قیام کند و شهید تهمت شدن را با جان و دل پذیرا باشد. @marghoomat
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕ جریان انقلابی تکلیف خود را با این جریان خطرناک مشخص کند! 🔸در نقطه عطف مهمی قرار داریم. امروز بیش از گذشته پرده ها کنار رفته و صحنه مشخص است.جریان انقلابی باید انتخاب کند. سکوت در برابر استحاله موریانه وار خواص اغوا گر یا مقابله تمام عیار، اصولی و مکتبی با جریانی که به جنگ سیرت نظام رفته است. 🔸به لفاظی ها و قیل و قال ها وقعی ننهید، برخی آقایان، نظام و دستگاه محاسباتی شان اساسا تغییر کرده و پروژه آرمان زدایی با حفظ صورت نظام را کلید زده اند. آقایان جاری ساختن و طراحی سیاسی مبتنی بر منطق قرآن را تنش زایی و احساسی سخن گفتن می دانند! 🔸 آقایان به صراحت در صحبت های درگوشی شان انتخابات آینده و وضعیت اقتصادی کشور را بهانه می کنند! فاین تذهبون! امروز جریان انقلابی ذره ای نباید از مطالبات صریح نائب امام زمان مبتنی بر در « آماج قطعی سرکوب» قرار گرفتن « عوامل واقعی و پشت پرده» جنایات دشمن کوتاه بیاید. ⬅️ این چند دقیقه را از استاد عبدی عزیز بشنوید @marghoomat
⭕ ای تاریخ بنویس! 🔸ای تاریخ در صفحات قطور کتاب خود بنویس... بنویس از مظلومیت و غربت... بنویس از مدعیان بی هنری که اسیر تور شناختی جن و انس شدند.. 🔸بنویس از زمانه و دورانی که عزیزترین فرزندان این کشور بدست اشقی الاشقیا و در تاریخی ترین نبرد جهانی شربت سعادت را نوشیدند و در کشور خود غریبانه بدرقه شدند... 🔸بنویس از مصلحت پرستانی که مثل همیشه دنبال آن بودند و هستند که سریع تمومش کنید! جامعه تاب ندارد! ممکن است کار از دست ما خارج شود! اصلا چه نیازی به اجتماعی کردن امر مقاومت! مردم خسته اند! 🔸 ای تاریخ... بزرگتر بنویس... بنویس از کسانی که نه میدان را میدان مبارزه دیدند و نه خود را در قامت مبارز! 🔸 بنویس از کسانی که در مهم ترین برهه تاریخ و در زمانه ای که مسأله اول مستضعفین عالم فلسطین بود، مساله اول مجموعه های تحت امرشان هر چیزی بود جز فلسطین و شهدای طریق آن! 🔸 بنویس از کسانی که نمی خواهند مردم تقی زاده ها و عطایی ها و امیدوار ها و کریمی ها و... را بشناسند! 🔸 ای کاش آنقدری که حرف فلان کسک ذهن تان را مشغول کرد و قلمتان را به تراوش انداخت، این دست فرمان خطرناک آقایان هم روح و قلبتان را بهم می‌ریخت، مشغول سفربازی ها و اردوبازی هایتان باشید... @marghoomat
⭕️ عید بزرگ مستضعفین 🔶 زمانی که حکمرانان حجاز پی عیاشی خود بودند، هیچ گاه به فکر از بین رفتن دودمانشان نبودند؛ اما ناگهان دلشان خالی شد، طاق های در ایران فرو ریخت و تن سرمایه داران یهود، به لرزه افتاد. 🔷 سال ها بعد، تولدی دوباره، نه تنها برای این مولود، که برای ستمدیدگان تاریخ بود. که تا آن موقع یا زیر چرخ های اشرافیت فرعونیان و چکمه های رومیان بودند یا زیر بار کتک و تازیانه ی حکمرانان جاهل حجاز و ایران، به یک باره نور امیدی در پس آن ظلمت پیدا کردند. نوری که آغاز کار را با «لیقوم الناس »شروع کرد و پایان را چنین نشان داد که «و نجعلهم ». 🔶 و این چنین بود که سراسر عالم، به دنبال اسلام، این یگانه راه نجات بودند. اصلا انگار این دین برای آن ها نازل شده بود. این احساس را می کردند که این دین بویش با بوی صلیب ها و ستاره داوود هایی که ملعبه دست سرمایه داران گشته، فرق می کند. این صدای الله اکبر آنچنان برایشان آشنا بود که آن را فطرتا، با جان و دل پذیرفتند. 🔷علاوه بر این ها، دیگر علم دست موبدان و و # آخوندهای نبود که مدام به بهانه و به اسم دین، خود را در هاله ای از عصمت، برتری و آقایی قرار دهند که کسی جرأت نکند به آنان تشری بزند! 🔸علمدار کسی شده بود که دائم سر میداد: «الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم» یا چنین عالم را توصیف میکرد که « قامت السماوات و الارض». رهبر این نهضت کسی از میان خودشان بود، طعم تلخ را چشیده بود، کاری مانند کار خودشان داشت و دور و برش هم، افرادی مانند خودش بودند. تمام پابرهنگان تاریخ بودند. از ابوذر گرفته تا یک فراری از دیار پارس به نام سلمان تا اسوه مظلومیت و اقتدار تمام تاریخ، علی بن ابی طالب. 🔹اما یا رسول الله؛ هنوز کار ما با تمام نشده است. هنوز هم در حال قطع دستان سرمایه داران و متحجرین ملبس به لباس شرک و نفاق هستیم. هنوز هم فرزندان معنوی تان در راه اعتلای پرچم راستین اسلام خون می دهند. از فلسطین و لبنان تا عراق و ایران. 🔸هنوز هم با کسانی درگیریم که در بحبوحه ی به غارت رفتن حق محرومین، به گوشه ی عبادتگاهشان چسبیده اند و میگویند که ما را با سیاست چه کار؟ سیاست کثیف است. اصلا به نماز و روزه و حج و... چه که مستضعفین در گرسنگی و تبعیض و جنگ تلف شوند؟ به جای این ها و ها، بچسبید به نمازتان، فلان دعا را چندین بار بخوانید که شاید آمرزیده شوید! امروز پاسداری از سیرت حقیقی اسلام و مولود مبارکش یعنی انقلاب اسلامی را بر خود واجب می دانیم و شمشیر قیام علیه کسانی که با حفظ صورت اسلام و انقلاب می خواهند به جنگ سیرت آن بروند را کشیده ایم و از صدای چکاچک شمشیرها ترسی به دل راه نمی دهیم. 🔹و ای رسول الله؛ آخرین امیدمان، به کسی مانند شما یعنی فرزند عزیزتان روح الله بود که بعثتتان را چنین برایمان توصیف کرد: « بعثت رسول خدا برای این است که راه رفع را به مردم بفهماند، راه اینکه مردم بتوانند با قدرت های بزرگ کنند را به مردم بفهماند. بعثت برای این است که اخلاق مردم را، نفوس مردم را، ارواح مردم را و اجسام مردم را، تمام اینها را از ظلمت ها نجات بدهد، ظلمات را بکلی کنار بزند و به جای او نور بنشاند، ظلمت جهل را کنار بزند و به جای او نور علم بیاورد، ظلمت را به کنار بزند و به جای او بگذارد، نور عدالت را به جای او بگذارد» 🔸و ای رسول خدا، میدانم که تا آخرین قطره خونمان برای تشکیل نهضت جهانی مستضعفین، همراه ما خواهی بود. ما به وعده روح الله ایمان داریم، ما به وعده کسی که بعد از قرنها بعثتی دوباره در دلها ایجاد کرد باور داریم که قرن جدید قرن غلبه مستضعفان بر مستکبران خواهد بود: « هان‌ای مسلمانان جهان، و مستضعفان تحت سلطه ستمگران، بپاخیزید و دست اتحاد به هم دهید و از اسلام و مقدرات خود دفاع کنید و از هیاهوی قدرتمندان نهراسید که این قرن به خواست خداوند قادر، قرن غلبه بر و حق بر باطل است.» و این اسلام است که سنگرهای کلیدی جهان را فتح خواهد کرد: «من با اطمینان می‌گویم: ابرقدرتها را به خاک مذلت می‌نشاند، اسلام موانع بزرگ داخل و خارج محدوده خود را یکی پس از دیگری برطرف و را فتح خواهد کرد.» @marghoomat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑 وقتی نتیجه استدلال مخالف رأی دادن، به نفع رأی دادن می‌شود 🔺اینجا دقیقا نمیدونم چرا رفیق مخالفمون چنین استدلالی رو کرد! آفتاب آمد دلیل آفتاب؛ مرحبا به ناصرنا! 🔸 یکی از دلایل مهم جهت رای دادن دقیقا همین نکته ای است که ایشون گفت. رای دادن و یا ندادن من و شما و کلا اتفاقات مهم داخلی که ذیل نسبت یابی مردم و حاکمیت تعریف می شوند، در نظام محاسباتی و ادراکی دشمنان این کشور عمیقا موثر و مهم است و طرف مقابل بر اساس همین فهم و ذهنیت کنش های خود را تعریف می کند. 🔸تحریم های وضع شده بعد از فتنه 88، 96، 98 و 1401 را می توان نمونه هایی از بازتاب شرایط داخلی کشور در تصمیمات طرف مقابل دانست. این انگاره بارها توسط مقامات آمریکایی مطرح شده است و امر عجیبی هم نیست. این تغییر رفتار طرف غربی را مشخصا بعد از فتنه سال 88 سر میز مذاکرات هسته ای می توان دید. وقتی برداشت دشمنان این مرز و بوم از فضای داخلی کشور وجود شکاف عمیق میان مردم و حاکمیت باشد مطمئن باشید در وارد آوردن ضربات نظامی و تحریمی و... به نظام و مردم مسمم تر می شود. حتی می شود ترور شهید سلیمانی بعد از فتنه آبان 98 را بر مبنای همین پارادیم تحلیلی فهم کرد. @marghoomat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕ سهم خواهی یعنی دنیاطلبی 🔸 وقتی برای ما پیروزی به هر قیمتی، نشستن بر اریکه قدرت و رسیدن به امیال نفسانی مان اولی باشد، حاضریم تن به هرگونه ساز و کار غیر توحیدی انتخاباتی بدهیم. 🔸 سهمیه خواهی یعنی نفی اصالت های توحیدی، یعنی آری به قبیله گرایی سیاسی، یعنی زیرپا له کردن گفتمان اصیل انتخاب اصلح، یعنی تن دادن به بازی کاسبان سیاسی، یعنی همنوایی با دوزیست واران سیاسی، یعنی قربانی کردن حقیقت به پای مصلحت، یعنی تقسیم کردن کیک قدرت، یعنی عدول از اصول و شاخص ها، یعنی تقدیم الاراذل و تاخیر الافاضل. 🔸 به علامه مصباح اعتراض می‌کردند که او در مقابل وحدت سیاسی، «حساسیت‌های خلوص‌طلبانه» به خرج می‌دهد. او معتقد بود بودند نسبت‌مان را با جریان‌های دیگر، فقط در چهارچوب «معیارهای مکتبی» تعریف می‌کنیم، نه «ملاحظه‌های عمل‌گرایانه» و «ائتلاف‌های سهم‌خواهانه». 🔸 امروز صحنه انتخابات بیش از همیشه لخت و عریان است. گفتمان توحیدی انتخاب اصلح، گفتمان اصیلی بود که استاد عزیزمان مصباح دوستان، آن را سالها سر دست گرفت و هزینه های آن را هم داد. امروز هم باذن الله شاگردان حقیقی و گفتمانی این علامه بصیر، تن به وحدت های سهمیه خواهانه، انانیت پرستانه، گعده ای و محفلی نخواهند داد. 🔸 مبنای برخی ائتلاف‌ها صرفا وصول به قدرت سیاسی است، در آنها معیارهای مکتبی به حاشیه‌ رفته‌اند. در این منطق سیاسی، «صالح مقبول» و حتی «ناصالح نامقبول» بر «اصلح» ترجیح دارد، چون اولی، امکان رأی‌آوری بیشتری دارد و دومی نیز تحمیل اصحاب پنهان قدرت است. عمل‌گرایی یعنی ترجیح «قدرت» بر «حقیقت». @marghoomat
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕ رای ندادن خودش نوعی رای دادن است! 🔺رای ندادن یعنی رای دادن به عاملین وضع موجود، قالتاق های سیاسی، دوزیست واران سیاسی، اهالی کوچه نفاق و درویی، اهالی زر و زور و تزویر، کسانی که آرمانهای 57 را به مسلخ خودپرستی و قدرت خواهی خویش بردند. 🔺رای ندادن یعنی رای دادن به کسانی که مبنای دعواهای سیاسی شان انانیت، نخوت و رذالت است. کسانی که حقیقت را قربانی مصلحت کردند، کسانی که مبنای کنشگری شان فقه ماکیاولی است و نه فقه جعفری، کسانی که دین و انقلاب و ارزش‌ها و تمامی مفاهیم مقدس همچون رفاقت با حاج قاسم و جهاد و شهادت و... را ملعبه امیال نفسانی خویش کرده اند. 🔺 رای ندادن یعنی رای دادن به کسانی که همیشه در بزنگاه ها و هنگامه های خطر سیاسی به گوشه ای خزیده اند و در هنگامه های ظفر و راحتی در صف اول نماز جماعت حاضرند. همان کسانی که صورت انقلاب اسلامی را دچار زخم هایی کردند که مگس های دندان تیز کرده به روی آنان بنشینند. باید آمد پای صندوق ها و این میز بازی را بهم زد. @marghoomat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕ هفت تپه الگوی تراز اعتراضی! 🔸 جریان اصیل کارگری در ماجرای هفت تپه نمونه ای از مطالبه گری تراز را از خود به یادگار گذاشت که باید ماه‌ها و سالها ابعاد مختلف آن را تدریس کرد. کارگران هفت تپه در عین اینکه از مطالبات بحق خود کوتاه نمی آمدند و بر آن پافشاری می کردند، با دشمنان و کسانی که سعی در به انحراف کشاندن مسیر اعتراضات داشتند مرزبندی می کردند. اعتراضاتی کاملا مدنی و در چارچوب حفظ نظم، امنیت و طی کردن مسیر قانونی احقاق حق. 🔸کارگران هفت تپه در کنار دانشجویان انقلابی چندین سال بر مطالبات خویش استقامت ورزیدند. یکی از شروط اصلی رسیدن به نتیجه در مطالبه گری، استقامت است. یقینا در ابتدای این مسیر توسط برخی مسئولان بی مهری هایی با برخی کارگران شد و شاهد برخی برخورد های غیر قانونی با کارگران عزیز بودیم، اما چه چیزی مسیر پیش آمده را تغییر داد؟! تغییر کارگزاران. 🔸 با تغییر رئیس قوه قضائیه و روی کارآمدن مجلس جدید، مسیر پرونده هفت تپه تغییر کرد. دانشجویان انقلابی پای کار آمدند و چندین سال مساله هفت تپه تبدیل شد به یکی از پرونده های مهم و تاریخی جنبش دانشجویی که در نهایت با تقدیر رهبر انقلاب از دانشجویان همراه بود. 🔸آقای رئیسی به عنوان ریاست قوه قضائیه، مجلس شورای اسلامی و به صورت مشخص رئیس دیوان محاسبات(بذرپاش) و سه تن از نمایندگان مجلس( علی خضریان،احمد نادری و سید نظام‌ الدین موسوی) نقش بسزایی در حل کردن ماجرا داشتند. ماجرایی که با برگزاری دادگاه های عوامل مدیریتی فاسد در هفت تپه و بازگشت شرکت به کارگران عزیز و مدیریت مورد تایید کارگران به نقطه نهایی رسید. @marghoomat