⭕ اعتراض و چرخه منتقد، مخالف و معاند
یک.
🔺یکی از موضوعاتی که معمولا بعد از تمام شدن و یا فروکش کردن بحران ها و اعتراضات اجتماعی و سیاسی، محل بحث و نظر قرار می گیرد، مسأله جایگاه و چگونگی اصل مترقی اعتراض و بیان مطالبات مردم است. اصل و گفتمانی که جزئی لاینفک از امهات پارادایم نظری انقلاب اسلامی بوده و هست. سوژه ای که هم در ادبیات دینی ما و هم در ادبیات حکمرانی مدرن از جایگاه مهمی برخوردار است.
🔺قبل از آنکه به عملکرد جمهوری اسلامی در نسبت با مساله اعتراض بپردازیم باید تقسیم بندی دقیقی از معترضان داشته باشیم تا بتوانیم چگونگی عملکرد آنان و چگونگی مواجه با آنان را ارزیابی کنیم.از منظر نگارنده اساسا در تمامی موضوعات اقتصادی،صنفی، سیاسی، فرهنگی و... معترضین به سه دسته تقسیم می شوند.
یک) منتقدین: این افراد کسانی هستند که ساختار، حاکمیت و موجودیتی به نام جمهوری اسلامی و قانون اساسی اش را قبول دارند اما به برخی تصمیمات، سیاستها، رویه ها، راهبرد ها، تاکتیک ها،کارگزاران و مجریان نقد دارند.
دو) مخالفین: این افراد مخالف کلیتی به نام جمهوری اسلامی با تمام ویژگی های مثبتش و منفی اش هستند اما نه به صورت نظری و نه به صورت عملی فعالیتی ندارند.اصطلاحا یک مخالف خنثی هستند و لاغیر.
سه) معاندین: در اینجا با افرادی مواجه ایم که علاوه بر مخالفت با اصل و اساس جمهوری اسلامی،هم فعالیت نظری و هم فعالیت عملی جهت براندازی و نابودی نظام مستقر می کنند و حتی برای این مهم حاضرند دست به اسلحه ببرند.
🔸آنچه واضح و مبرهن می باشد آن است که انتقاد در حکومت بسیار متفاوت است با انتقاد بر حکومت.جمهوری اسلامی طبق آرمانهای انقلاب و اصول قانون اساسی موظف است بسترهای قانونی اعتراض را برای منتقدین خود فراهم کند و این انتقادگری سیاسی و اجتماعی را یک فرصت بداند و نه تهدید. مطابق با مبانی دین اسلام خصوصا در نگاه شیعی، انتقاد،اعتراض و پرسش گری علاوه بر آنکه حق است،یک تکلیف می باشد و این اساسا یکی از حقوق حاکم بر مردم است که مردم بدون ترس و واهمه ای حاکم را نقد،نصیحت و امر به معروف و نهی از منکر کنند.
🔸فلذا دسته اول باید از حمایت حداکثری حاکمیت بهره مند شوند و حاکمیت موظف است بسترهای لازم را جهت احقاق حقوق و بیان اعتراضات منتقدین فراهم کند.این حمایت خود را در اصل 27 قانون اساسی نمایان می کند.
اعتراضات مسالمتآمیز و تجمعات خودجوش مردمی طبق اصل ۲۷ قانون اساسی آزاد است و منوط به گرفتن مجوز از هیچ ارگانی نیست: "تشکیل اجتماعات و راه پیمایی ها، بدون حمل سلاح ،به شرط آن که مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است". یعنی هیچ گونی الزامی به مجوز برای تجمعات خودجوش مردمی نیست.
🔸الزام به اخذ مجوز کتبی در قانون احزاب و آیین نامه اجرایی آن(تبصره 2 ماده 6 و ماده 10 قانون احزاب وآیین نامه اجرایی)صرفا ناظر بر گروهها،احزاب،جمعیتها و سازمانهایی است که قصد برگزاری تجمعات و راهپیمایی دارند.ولی عموم مردم،طبق اصل۲۷ میتوانند تجمعات مسالمت آمیز خود را داشته باشند.لذا شهروندان بر مبنای اصل 27 قانون اساسی میتوانند بدون الزام به اخذ مجوز کتبی از وزارت کشور و به شرطی که تجمعاتشان توأم با حمل سلاح و یا مخل مبانی اسلام نباشد،نسبت به راهپیمایی وتشکیل تجمعات اعتراضی اقدام کنند.
🔸پس آنچه به یقین می توان گفت آن است که منتقدین سیاستها و عملکرد کارگزاران نظام جمهوری اسلامی باید به راحتی بتوانند خصوصا در حیطه نظر،اتفاقات و رویداد های مختلف را نقد کنند و نظام سیاسی موظف است علاوه بر شنیدن مطالبات مردم،به آنان تریبون دهد و بستر بیان مطالبات قانونی آنان را فراهم کند.فهم نگارنده آن است که غالب مشکل در همینجاست.اغلب صداهایی که به عنوان اعتراض به گوش می رسد در همین دسته منتقدین می گنجند.کسانی که به فقر، فساد،تبعیض،عدم پرداخت حقوق و عدم به سرانجام رسیدن مطالبات صنفی خود اعتراض دارند.
🔸با این دسته نباید به صورت امنیتی برخورد کرد.مواجه امنیتی با این دسته بزرگترین آسیب نظام است.جمهوری اسلامی، خود باید تریبون و صدای هزاران تجمع بحق کارگری،صنفی و... باشد.کسی نمی تواند منکر این شود که در طول سالیان گذشته هزاران تجمع محدود صنفی،اداری و اقتصادی از معلمان و کارگران تا دانشجویان و بیماران و.. مقابل دهها نهاد از بنیاد شهید و آموزش و پرورش تا مجلس و شرکت های اقتصادی برگزار شده و کسی هم به آنان کاری نداشته و برخوردی هم صورت نگرفته،اما مساله این است که این مهم تبدیل به یک رویه و ایجاد ظرفیت قانونی مشخص و معینی نشده و معمولا بنا به شرایط و تشخیص مجریان است که یا تاب آوری و تساهل را شاهدیم و یا برخورد و قوه قهریه.اعتراضاتی که بسیاری از آنان مثل اعتراضات کارگران هفت تپه و هپکو و کشاورزان اصفهانی و مطالبه معلمان مبنی بر طرح رتبه بندی معلمان به نتیجه می رسد و بسیاری به سرانجام مشخصی ختم نمی شود.
@marghoomat
⭕ اعتراض و چرخه منتقد، مخالف و معاند
دو.
🔸ما اگر اصل و اساس را برای خود آرمانها، ارزشها و اهداف انقلاب اسلامی بدانیم، قطعا اعتراضات این دسته، فرصت است اما اگر اصل را جریانها، دولتها، گروه ها و احزاب و اشخاص بگذاریم، قطعا یک تهدید است. مساوی انگاشتن افراد و کارگزاران نظام با اصل انقلاب و نظام یکی از بزرگترین آفت های گفتمانی تقریر شده توسط بخشی از حاکمیت ذیل بحث اعتراض مردم است که باید هر چه سریعتر از این انگاره غلط فرار کرد.
🔸کاش نمایندگانی میداشتیم که برای یکبار که شده، مکانیزمی طراحی کنند برای اعتراضات مسالمتآمیز مردم. تا مردم وقتی به مسئلهای معترض هستند طبق آن مکانیزم قانونی عمل کنند. در هر شهر مکانی برای این قضیه در نظر گرفته شود. تا قبل از اینکه این مکانیزم طراحی نشود هر اعتراضی توسط آشوب طلبان و مخلان نظم و آسایش مردم به آشوب تبدیل میشود.
🔸مجلس مکانیزم قانونی برای برگزاری تجمعات صنفی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و ... در نظر بگیرد، در هر شهر مکانی برای این قضیه هم در نظر بگیرند. قطعاً این آشوبها را نخواهیم داشت. وقتی کسی خارج از آن مکانیزم و خارج از آن مکان قصد داشت کاری انجام دهد و بانک یا اتوبوس یا اموال مردم را به آتش بکشاند آن موقع به لحاظ قانونی با آنها برخورد شود. دیگر همه هم قبول میکنند.
🔸علاوه بر پیشنهاد بالا، نباید از دو ظرفیت مهم صدا و سیما و دانشگاه غفلت ورزید. صدا و سیما باید تریبون و بستری باشد برای شنیدن صدای تمامی معتقدین به جمهوری اسلامی با هر نگاه و سلیقه ای. از کسانی که با حجاب اجباری و حصر سران فتنه و سیاست های ایران در سوریه و عراق مخالفند تا کسانی که مطالبات کارگری و صنفی و عدالتخواهانه دارند. انتقاد در چارچوب جمهوری اسلامی هیچ خط قرمزی ندارد. همگان باید بتوانند از عالی ترین مقامات نظام تا پایین ترین آن را نقد کنند. خط قرمز یک چیز بیشتر نیست، تمامیت و کلیت حاکمیتی به نام جمهوری اسلامی ایران.
🔸از طرف دیگر صحنه و ظرفیت دانشگاه را داریم. دانشگاه زنده بودنش به تضارب آرا است. مطالبه ای که رهبری نظام تحت عنوان کرسی های آزاداندیشی فکری بارها مطرح کرده اند. مسئولین مختلف چه انتخابی و چه انتصابی، چه معمم و چه مکلا، چه نظامی و چه غیر نظامی موظف اند که در دانشگاه حاضر شوند و پاسخ گوی سوالات دانشجویان باشند. بسیاری از گره های ذهنی را همین حضور می تواند باز کند. دانشگاه باید آزادانه عرصه ی بروز و ظهور اندیشه های گوناگون باشد. البته با حفظ شأن و جایگاه دانشجویی و نه با فحش و ضرب و شتم و به کار بردن الفاظ رکیک و چاله میدونی. در کرسی دانشگاه می باید ریزترین مسائل کشور به نقد و ارزیابی و بررسی گذاشته شود، دانشجو باید تحلیل بکند ولو به غلط، اگر دانشگاه این ظرفیت بالقوه خود را بالفعل نکند یقین بدانید که سرریز آن در کف صحنه خیابان و درگیری و آشوب خواهد دید.
🔸و اما در ارتباط با دسته دوم، یعنی مخالفین خنثی. اعتقاد نگارنده آن است که این گروه باید از تمامی حقوق سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و شهروندی و... برخوردار باشند و می توانند از تمامی امکانات رفاهی و آموزشی و... نظام اسلامی استفاده بکنند، البته تا زمانی که قصد براندازی و نابودی نظام جمهوری اسلامی را نداشته باشند. این دسته از معترضین را می توان مخالفین نجیب و بی خطر نامید. امثال داریوش فروهر و همسرش و یا تیپ افرادی چون یدالله سحابی و برخی از عناصر باقی مانده از جبهه ملی و انجمن حجتیه از این جنس اند.
🔸دسته سوم را معاندین نامیدیم. کسانی که هدفی جز براندازی و نابودی جمهوری اسلامی ندارند و در این راه دست به هر جنایت و ناامنی و دروغ و اتهامی می زنند و صریحا اذعان به آن دارند که نه قانون اساسی را قبول دارند و نه موجودیتی به نام جمهوری اسلامی ایران. در هر کجای دنیا با این دسته چه رفتاری می شود؟ گل و شیرینی تقدیم شان می کنند؟ کدام نظام سیاسی را سراغ دارید که در مقابل کسانی که می خواهند او اساسا نباشد و وجودی نداشته باشد، تساهل و تسامح کند و صرفا نظاره گر باشد که او هر کاری که دلش خواست انجام دهد؟ از حکومت پیامبر اسلام و امیرالمومنین تا حکومت بایدن و نتانیاهو؛ با این جماعتی که دست به سلاح می برند و نظم و آسایش و امنیت جامعه را به مخاطره می اندازند و با هر دروغ و تهمتی سعی در پنجه کشیدن بر صورت نظام سیاسی را دارند، یک برخورد صورت می گیرد و آن چیزی نیست جز تقابلی سخت و خشن.
@marghoomat
⭕ اعتراض و چرخه منتقد، مخالف و معاند
سه.
🔸نظام اسلامی با پرسش و انتقاد مشکلی ندارد و البته نباید هم داشته باشد اما با توطئه و براندازی چرا. تو می توانی و حق داری سر تا پای حاکمیت را به نقد بکشی اما هیچ نظام سیاسی به تو این اجازه را نمی دهد موجودیتش را به خطر بیندازی.
🔸 امروز حقیقتا حاکمیت تشنه اعتراض مسالمتآمیز است. اعتراض و تحمل آن نوعی پرستیژ نیز هست که میتوان آن را به جهان غرب فروخت. اعتراض مسالمتآمیز همهاش برای حکومت آورده، سود و سرمایه است که البته اعتراضاتِ صنفیِ مشخص، در طول سالهای گوناگون همان طور که اشاره شد، بارها انجام می شود، اما همین حاکمیت اجازه اغتشاش و ناامنی را واضح است که نمی دهد.
🔸 همان طور که اشاره شد در حیطه نظر همه خصوصا دانشجویان آزادند که حتی درباره اصول اسلامی ام انتقاد و پرسش گری کنند، اما در صحنه میدان چطور؟ اصل 27قانون اساسی که اجازه اعتراض را صادر کرده است، راهپیمایی علیه مبانی و ضروریات دین را استثناء کرده است؛ یعنی حکومت حق ندارد اجازه دهد به اصل شرعی حجاب اعتراض شود، درخواست مشروبفروشی و همجنسگرایی و... نمیتواند توسط حکومت محترم شمرده شود. بنابراین اعتراض به حدود دین نباید توسط حکومت بهرسمیت شناخته شود و مردم نیز قاعدتا نباید نسبت به اصل دین به میدان بیایند.
🔸پس همانطور که در قانون اساسی آماده خط قرمزها مشخص است. نظم عمومی، حمل سلاح و مبانی اسلامی. معاندین نظام سیاسی نباید انتظار داشته باشند که به مراکز امنیتی، انتظامی و حاکمیتی همچون کلانتری ها، حوزه ها و نواحی بسیج و استانداری ها و فرمانداری ها و.. حمله کنند و نیروهای نظامی آنان را نوازش کنند. در هر کجای دنیا به مراکز نظامی حمله شود به شدیدترین وجه ممکن با آنان برخورد می شود. غالب کشته های اغتشاشات اخیر هم متعلق به همین جنس از رفتار است، کسانی که در تهران و زاهدان و خاش و... به مراکز نظامی و امنیتی حمله کردند.
🔸از طرف دیگر با صحنه دانشگاه مواجه ایم. دوست محترم معاندی که در دانشگاه شنیع ترین فحش های جنسی و ناموسی را بر زبان جاری می کند و به تخریب اموال عمومی دانشگاه افتخار می کند، انتظار دارد از آن تقدیر و تشکر کنند؟ خیلی واضح است که در هرکجای دنیا که باشی، با این عنصر مخرب و مبتذل، به شدیدترین وجه ممکن مقابله و برخورد خواهد شد چنان که نمونه های متعدد آن را در آمریکا و فرانسه و... مشاهده کرده ایم.
🔸در نهایت جمع بندی نگارنده آن است که جمهوری اسلامی باید تمام سعی و توان خود را برای دسته اول که عمده معترضین از توده های مردمی از همین قشر هستند بگذارد و برای این دسته برنامه دقیق داشته باشد تا در طول زمان، معاند تبدیل به مخالف، مخالف تبدیل به منتقد و منتقد تبدیل به حامی شود.
#علی_ریاحی_پور
@marghoomat
اعتراض؛_چرا_و_چگونه؟_حجت_الاسلام_قنبریان(1).pdf
444.8K
🔺 جزوه «اعتراض؛ چرا و چگونه»
⬅️ گفتاری از حجت الاسلام محسن قنبریان
پ.ن: موضوع اعتراض از جمله مسائلی است که تا به حال کمتر به صورت نظری و اندیشه ای به آن پرداخته شده است. با مطالعه این جزوه ابعاد جدیدی از این موضوع برای شما نمایان می شود.
#کپسول_مطالعاتی
@marghoomat
Helali-GolchinSafar1383[10].mp3
5.14M
🔺 آدمی که این بختشه...
مثل تموم شهدا به کام من عسل بذار...
#نوستالژی
#حاج_عبدالرضا_هلالی
@marghoomat
🔴 روح الله سخن می گوید
🔺خمینیست،حلقه مفقوده این روزهای ماست. خمینیست ها خار در چشم و استخوان در گلویند. بغض شهادت بیش از 70 نفر از عارفان مبارزه جو خفه شان کرده است. خمینیست ها خجل از خمینی اند. خجل از آنکه دستانشان بسته است. زبانشان خسته و چشمانشان متحیر. خاطراتشان را مرور می کنند. خاطرات مشترک با مرادشان. از قبل انقلاب و برهم زدن بازی کثیف کاپیتالاسیون و انقلاب سفید و قیام 15 خرداد و شکستن هیمنه بانی جشن های 2500 ساله و جشن هنر شیراز و فراری دادن فرمانروای جزیره ثبات و ژاندارم منطقه تا بعد از انقلاب.
🔺بعد از انقلابُ و غُرش علیه تجزیه طلبان کُرد و عرب و گنبدی و بلوچ و ماجرای پاوه و آمل و تبریز. بعد از انقلابُ و قیام برای اقامه دین خدا و شوخی نداشتن بر سر اجرای احکام الهی از حجاب و حضرت زهرا و تعطیلی برنامه رادیویی تا حکم شریف قصاص حتی به قیمت خداحافظی همیشگی با جبهه ملی. بعد از انقلابُ برخورد با یاران گذشته؛ از نهضت آزادی، همانها که به تعبیر خمینی، خطرشان از منافقین این فرزندان عزیز مهندس بازرگان بیشتر بود و اگر می مانند چنان سیلی به اسلام می زدند که تا قرنها سر بلند نمی کرد تا آیت الله شریعتمداری و حزب خلق مسلمان و آیت الله منتظری این حاصل عمر روح الله.
🔺خمینیستها با خاطرات منکوب کردن سربداران جنگل و چریک های فدایی خلق روزگار سر می کنند. آهی می کشند و حکم امام برای مجاهدین خلق قهرمان ایران را مرور می کنند،همان حکمی که فرمود؛ رحم بر محاربین ساده اندیشی است و با اجرای حکم الهی یعنی هدم و نابودی خائنین به اسلام و ایران،انقلاب اسلامی را تا سالها بیمه نمود.خمینیستها کتاب خاطرات خود را تورق می زنند و می خندند. می خندند به روزگاری که باید چند هرزه و داعشی خیابانی را تحمل کنند و لب خود را بگزند! به گذشته ای که طومار مجاهدین را پیچیدند و امروز باید بند کفن یاران را سفت کنند.خمینیستها این روزها خمینی می خوانند و می گریند. شما هم بخوانید👇
🔸«اگر ما الان دیگر انقلابی رفتار کنیم،نمی توانند بگویند که شما آزادی ندادید.ما آزادی دادیم، سواستفاده شد و دیگر آزادی نخواهیم داد.آزادی به آن معنا که اینها بخواهند،خرابکاری بکنند این آزادی نخواهد داده شد.آزادی در حدودی که قوانین اقتضا می کرد؛در حدودی که اسلام به ما اجازه می دهد. اسلام اجازه نمی دهد که ما آزاد بگذاریم که هرکس هر غلطی بخواهد بکند؛هر توطئه ای می خواهد بکند؛هر کاری می خواهد بکند که بکشد به خاک و خون.
🔸ما باید از دولت و از وزیر کشور هم گلایه کنیم که در آن روزی که اینها سیصد نفر را ـ آن طور که گفتند ـ زخمی کردند،از طرف دولت جز یک اظهار تأسف،ما چیزی ندیدیم؛ از رادیو هم ندیدیم چیزی.اگر بنا بود اینها با یک اظهار تأسفی،با یک مثلاً نصیحتی،از کارهای خلاف خودشان دست برمی داشتند، حالا چند ماه است که نصیحت شده است، توصیه شده است،التماس شده است؛همه چیز با اینها رفتار شده ست و اینها اهل این نیستند که با نصیحت دست از کار خودشان بردارند،باید با شدت با آنها عمل کرد.با اینها نمی شود با آشتی و با مصالحه و با این چیزها رفتار کرد،با اینها باید با شدت رفتار کرد،و با شدت رفتار می کنیم ان شا الله.
🔸 ما یک حزب را، یا چند حزب را، که صحیح عمل می کنند می گذاریم عمل بکنند، و باقی همه را ممنوع اعلام می کنیم، و همۀ نوشتجاتی که اینها داشته اند،و برخلاف مسیر اسلام و مسیر مسلمین است،ما همۀ اینها را از بین خواهیم برد.ما بعد از اینکه فهماندیم به اینها که شماها دیکتاتور هستید،ما آزادیخواه بودیم و شما نگذاشتید،ما آزادی دادیم و شما نگذاشتید این آزادی باقی بماند،حالا که این طور شد، ما انقلابی با شما رفتار می کنیم. هرچه می خواهند روزنامه های خارج بنویسند، هرچه می خواهند توابع صهیونیسم ها و امثال اینها هرچه دلشان میخواهد فریاد بزنند.اینها هم اگر چنانچه هرچه دلشان می خواهد توی خانه هایشان بروند و فریاد بزنند؛لکن بیرون دیگر نمی توانند؛اینها باید منزوی بشوند.
🔸در کمال تأسف ما دیگر نمی توانیم آن آزادی که قبلاً دادیم بدهیم؛و نمی توانیم بگذاریم این احزاب به کار خودشان و فسادهایی که داشتند می کردند و می کنند ادامه بدهند.ما نمی توانیم مهلت بدهیم.شرعا جایز نیست برای ما دیگر مهلت.تا آنجایی که ما می توانستیم و خطا هم کردیم! و من تصدیق می کنم که خطا کردیم،هم ما خطا کردیم،هم دولت خطا کرد،هم شورای انقلاب خطا کرد؛همه ما خطا کردیم.ما خیال می کردیم که ما با انسان سر و کار داریم،پس با انسانیت رفتار بکنیم،معلوم شد نه.ما با انسان سر و کار نداریم،ما با حیوانات درنده سر و کار داریم!نمی شود با حیوانات درنده ما ملایمت بکنیم،و نمی کنیم دیگر ملایمت.»27 مرداد 1358.
#علی_ریاحی_پور
@marghoomat
sepidar.pdf
9.49M
🔹 آبان نامه
🔹ویژه نامه سیاسی سپیدار
🔸 روایتی از شورش سرمایه داری علیه امنیت سفره های مردم
@marghoomat
هدایت شده از
💠 ۵۰۱ امین شماره هفته نامه ۹دی منتشر شد
👈یکشنبه روی دكههای مطبوعات
🔻۸۰ شهید برای پایان مماشات کافی نیست؟!
🔹عصبانیت مردم از مماشات و انفعال در برابر تروریستها و اغتشاشگران
🔸 میخواهم برانداز شوم!
🔸 خون ایذه و شیراز با زاهدان فرق می کند!
🔸 گام بلند دولت در حمایت از مشاغل اینترنتی
♨️ فروش نسخه pdf هفته نامه ۹ دی ♨️
با توجه به درخواست مکرر برخی علاقمندان داخلی و بویژه عزیزان خارج از کشور، از سال ۹۸ فروش نسخه دیجیتال ۹دی آغاز شد. برای خرید نسخه PDF روی لینک زیر بزنید:
jaaar.com/kiosk/archives/9day
هفته نامه ۹ دی 👇
@noheday
مدیر مسئول 👇
@rasaee
...
⭕️ مخاطب بایدها
🔺 حدودا یکسال و نیم است که از عمر دولت سیزدهم می گذرد.بعد از مستقر شدن دولت، همواره یکی از نکات مورد اشاره در سخنان رئیس جمهور کنار گذاشتن بانیان وضع موجود و روی کار آمدن مدیران انقلابی،جهادی،تحول خواه و کارآمد بوده است.موضوعی که در سخنرانی های مختلف شاهد تکرار آن هستیم.چند ماه پیش بود که رئیس جمهور در یکی از سفرهای استانی فرمودند:«دولت به همه احترام میگذارد اما بیتردید کسانی که بانیان وضع موجود هستند و مردم از عملکرد آنان رضایت ندارند،نباید در عرصههای مدیریتی مورد استفاده قرار بگیرند.داشتن روحیه انقلابی،جهادی و کارآمد بودن از محورهای مورد تاکید این دولت است.»
🔺هنوز چندماهی از این سخنان نگذشته بود که رئیسی در سخنان اخیرش دوباره دست روی این زخم گذاشت:«کسانی که نمیخواهند با این نگاه تحولی کار کنند،کسانی که میگویند نمیشود و نشد،این افراد نباید در مصدر امور و در جایگاه تصمیمگیری قرار گیرند.این افراد باید از مسیر اصلی خدمت کنار گذاشته شوند، تا این راه ادامه پیدا کند.کارمندی،کارشناسی، مدیری اگر به هر دلیل نمیخواهد،جواب مردم را نمیدهد،راه را برای خودش بسیار سخت میبیند،نگاهش نگاه ما نمیتوانیم است،این فرد را باید در حاشیه قرار داد و متن و مسیر را در اختیار کارمندان و کسانی قرار داد که روحیهشان،روحیه کار،تلاش،گرهگشایی از زندگی مردم و در یک کلمه روحیه ما میتوانیم است.»
🔺این سخنان یک پیام بیشتر ندارد؛اولا مدیران نالایق،ناکارآمد، غیرمردمی و بسیاری از بانیان وضع موجود هنوز در دولت وجود دارند و از طرف دیگر بسیاری از گزینه های متخصص،کارآمد، مستقل و غیرجناحی جایی در ارکان مدیریتی دولت ندارند. استان،شهر و شهرستانی نیست که با نیروهای انقلابی اش سخن بگویی و رضایت مندی آنان را در مورد مدیران میانی و ارشد استانها بشنوی.در سطح کلان کشور هم به همین شکل.بخشی از حامیان دولت انتقاد های شدیدی نسبت به برخی وزرا و منصوبین رئیسی دارند که به عنوان مثال می توان به دبیران سه شورای عالی کشور یعنی آقایان شمخانی،عاملی و فیروزآبادی اشاره کرد. کسی نمی تواند منکر این واقعیت شود،بدنه اصلی حامیان دولت از انتخاب بسیاری از مدیران ارشد و میانی چه در سطح کشوری و چه در سطح استانی ناراحت و مایوس اند.مدیرانی که به علت شلختگی و بی گفتمانی دولت سیزدهم،از هر تفکر و مدلی در آنان پیدا می شود.از اصلاح طلب و اعتدالی تا اصولگرا و انقلابی.
🔺اما به راستی مخاطب این نصایح و ارشادات جناب رئیس جمهور چه کسانی می باشند؟سپاه و مجلس و قوه قضائیه یا مجموعه تحت مدیریت خودش یعنی قوه مجریه؟این جنس از سخنان بیشتر ما را به یاد کنایه تاریخی رهبر انقلاب در مواجهه با حسن روحانی می اندازد.تذکری که در مقابل باید باید باید گفتن های روحانی داده شد:«مخاطب این بایدها کیست؟خود ایشان. یعنی مخاطب این بایدها غیر از خود آقای دکتر روحانی و تیم کاریشان در دولت دوازدهم،هیچکس دیگر نیست؛یعنی غالب این کارها،حالا بخشی از آنها ممکن است به مجلس یا به قوهی قضائیه یا به بعضی جاهای دیگر ارتباط پیدا کند،اما عمدهاش کارهای خود مسئولین دولتی است»
🔺حضرت امیر چهار عامل را باعث شکست دولتها می داند:«یستدل علی ادبار الدول باربع: تضییع الاصول و التمسک بِالفروع و تقدیم الاراذل وَ تاخیر الافاضل»ضایع کردن اصول،سرگرم شدن به فروع،به کار گماردن آدمهای پست،کنار گذاردن انسانهای فاضل.
🔺تا دیر نشده است شخص رئیسی باید رویه موجود را تغییر دهد.دولت به چند دلیل سمپاد گفتمانی ندارد.یعنی کسانی که قرص و محکم در افکار عمومی از او دفاع کنند.اغلب نیروهای انقلابی در دفاع از دولت منفعل اند.علت چیست؟در چند علت می توان دلایل را صورت بندی کرد؛اولا با دولتی بی گفتمان و یا دولتی که دچار شلختگی گفتمانی است مواجه ایم. ثانیا با انتصابات و ابقاهایی روبه رو هستیم که بدنه حامیان دولت دل خوشی از آنان ندارند و رفتار و اندیشه آنان را خلاف تفکرات رئیس جمهور می دانند.ثالثا در رفتار رئیس جمهور و برخی مدیران کشور آفت تعارف،محافظه کاری، عدم قدرت تصمیم گیری،مشورت پذیری های بی ضابطه،کارهای نمايشی و الکن بودن در صحبت کردن با مردم را می ببینند.
🔺 همه این نکات فوق را باید در کنار دو نکته مهم دیگر دید.اول) عدم وجود کاریزمای لازم در شخص رئیس جمهور بر خلاف روسای جمهوری چون احمدی نژاد و خاتمی.دوم) روی کارآمدن دولت سیزدهم در انتخاباتی با مشارکت پایین و بدون رقابت جدی.همه این دلایل،ما را به این جمع بندی می رساند که وقت آزمون و خطا نیست.وقت آن نیست با میدان دادن به اراذل سیاسی،افاضل سیاسی کنار گذاشته شوند و در نهایت برچسب ناکارآمدی و شکست بر پیشانی دولت سیزدهم بچسبد.امروز همه دلسوزان انقلابی(چه معتقدین و چه منتقدین)توفیق دولت را می خواهند،اما این مهم میسر نمیشود مگر با عمل رئیسی به توصیه های خودش.
#علی_ریاحی_پور
@marghoomat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺دم شیخ توفیقی عزیز گرم 👌
این عمامه پرونی ها جاش هر جا باشه، خوزستان و اهواز نیست.
اینجا هم روحانیونش سرشون داغه برا دعوا 😂 هم مردمش حرمت لباس روحانیت سرشون میشه.
🔺 من خودم لات اینجام:))
شانس آورد مشت رو نخوابوند 😂
@marghoomat
⭕ امروز دیگر ایران، آن گربه مظلوم نیست!
🔺️بعد از قرارداد روسیه تزاری و انگلیس برای تقسیم ایران در هزارونهصدوهفت روزنامه پانچ کاریکاتوری کشید که خرس روسیه و شیر انگلیس درحال بازی و له کردن گربه ایران هستند. سرش مال یکی، پاودمش مال دیگری و کمرش سهم هردو و گربه هم مینالید که یادم نمیآید چنین اجازهای به شما داده باشم.
🔺حالا این گربه بزرگ شده است، زخم زیاد خورده است، اما نفسش قطع نشده. مقابل شیران و روبهان و... ایستاده و کمر خم نکرده است. آنقدر قوی شده است که بازماندگان روسیه تزاری، هم پیمان استراتژیکش شده اند و انگلیسی ها چونان ملوانان شان در سال 86، اسیر دست تدبیر و اقتدار ایرانی.
🔺امروز هر نتیجه ای برای تیم ملی حاصل شود، مهم نیست. مهم آن است که امروز دیگر ایران آن گربه مظلوم نیست. امروز ایران عرصه تقسیم غنائم این و آن نیست. امروز همگان ایران را به عنوان یک بازیگر مهم و موثر در معادلات منطقه ای و جهانی پذیرفته اند و خوب می دانند که اگر نخواهد، آنها هم نمی توانند.
#علی_ریاحی_پور
@marghoomat
نقد-بسیج-از-درون-وحید-جلیلی.pdf
1.02M
🔺 جزوه خواندنی«نقد بسیج از درون»
⬅️ گفتاری از وحید جلیلی
پ.ن: با توجه به ایامی که در اون قرار داریم(هفته بسیج) خوندن این جزوه ماندگار و قدیمی رو توصیه می کنم. جزواتی که در هفته های گذشته معرفی شده است را می توانید با هشتک زیر دنبال کنید.
#کپسول_مطالعاتی
@marghoomat
⭕ سربازان فرانکو در ایران!
🔸ژنرال فرانسیسکو فرانکو، دیکتاتور خون ریز اسپانیا که 36 سال(1939_1975) حاکم مطلق العنان این کشور بود. هنگامی که قصد حمله به مادرید و برچیدن بساط جمهوری را داشت، به فرمانده لشکر خود دستور داد نامه ای خطاب به جمهوری خواهانی که شهر مادرید را در اختیار داشتند، بنویسد و خطاب به آنان نوشت:« من با چهار ستون سرباز و تجهیزات از شرق و غرب و شمال و جنوب به سوی شهر در حرکتم، اما شما فقط روی این چهار ستون حساب نکنید، بلکه ستون دیگری هم داریم که در داخل شهر و حتی در میان جمع شما هستند که برای ما فعالیت می کنند. آنها ستون پنجم ما هستند. اگر از چهار ستون الزاما واهمه ندارید، از این ستون پنجم بترسید که در تمام امور و شئون شما نفوذ دارند و راه ورود چهار ستون را به داخل شهر هموار می کنند.»
🔸وقتی که سربازان فرانکو به مادرید رسیدند، مردم آماده تسلیم بودند. چرا که ستون پنجم از مدتها قبل، ماموریت خود را به اجرا درآورده بود. آنها با نفوذ در حکومت وقت و تبدیل شدن به چهره های مرجع فرهنگی، سیاسی و اجتماعی و... همه مشکلات اقتصادی و سیاسی و... را به نظام موجود نسبت داده و راه نجات را در پذیرش حاکمیت ژنرال فرانکو آدرس می دادند! و اینگونه بود که زمینه ی ورود بی دردسر ژنرال فرانکو و دیکتاتوری خونریز وی برای 36 سال متوالی(تا هنگام مرگ) را فراهم آوردند.
🔸 اصطلاح ستون پنجم از همان هنگام وارد ادبیات سیاسی دنیا شد و به افراد و جریانات و گروه هایی گفته می شود که تابلوی خودی و دلسوز و... را دارند ولی شناسنامه شان به نام دشمن مُهر خورده و در پوشش های وطن دوستانه اهداف دیکته شده دشمن را دنبال کرده و دیوار اربابانشان را رنگ آمیزی می کنند و البته مزدشان را هم می گیرند.
🔸ستون پنجمی های مواجب بگیر آمریکایی بیش از 60 روز است که آرامش را از مام وطن گرفته اند. برای شکست تیم ملی شان دعا می کنند و بذر کینه می کارند، صدای کیروش را هم در آورده اند. پرچم کشوری را به اهتزاز در می آورند که بیش از 200 سال ایران عزیز را به معنای واقعی کلمه شخم زد و تاریخی پُر از نکبت و ذلالت را به یادگار گذاشت. به بهانه زندگی، سوت پایان زندگی بیش از 150 نفر را به صدا درمی آوردند. پیاده نظام های خیابانی شان به زور چوب و چماق مغازه ها را می بندند و جماعت بیچاره را از نان خوردن انداخته اند. هم نوا با برلین درخواست تحریم مردم خودشان را صدا زدند و رهبر حقوق بگيرشان از وزارت خارجه آمریکا ام اخیرا عاجزانه از دولتش خواسته است که به مردم ایران حمله نظامی کند.
🔸ستون پنجمی های عامل که تکلیف شان مشخص است. ماموریت گرفته اند و باید به احسن وجه انجام دهند. روی سخن ما ستون پنجمی های غافل است. میوه توئیتها و استوری های دوماه اخیرتان را دارند می چینند. فرانکو منتظر است. پشت مرزهایتان است. نمی شنوید صدای زوزه گرگ های گشنه به یک تیکه از گوشت گَله را؟ مگر نمی ببینید وضعیت بوکان، مهاباد و جوانرود را؟ می دانید جنگ خیابانی یعنی چه؟ می دانید اعزام صدها نیروی زمینی سپاه و ارتش یعنی چه؟ یعنی دشمن وارد شده است و تمامیت ارضی تو را هدف دارد.کومله را می گوییم. داعش را می گویم. منتهی الیه توئیت های تو می دانی کجاست؟حضور داعش و کومله در این خاک. چه ایرانی را می خواهی؟ایرانی با حضور این جانیان خون ریزی که به صغیر و کبیر رحم نمی کنند و فقط یک چیز برایشان مهم است؛ نابودی ایران.
🔸البته؛ وطن فروشی در ایران، پدیده مستحدثه و جدیدی نیست. جنگ تحمیلی را که یادمان نرفته است. در جنگ با عراق هم که مسئله جدایی یکی از استانهای ایران(خوزستان) مطرح بود،چند ده هزار نفر ایرانی عضو سازمان مجاهدین خلق، یکی از موثرترین لشکرهای ارتش صدام را شکل دادند. مگر غالب ترور های هسته ای و مردمی ما توسط ایرانیان صورت نگرفت؟مگر بسیاری از تحریم های اقتصادی فلج کننده با لابی برخی از ایرانیان مقیم آمریکا طراحی و تصویب نشد؟
🔸 در تاریخ کمی عقب تر برویم، پیاده نظام کودتای ۲۸ مرداد و شکست نهضت ملی شدن صنعت نفت همه ایرانی بودند. مگر شیخ ابراهیم زنجانی به دستور انگلیسیها حکم اعدام شیخ فضل الله نوری را صادر نکرد. موفقیت حمله افغان ها و مغول ها و پیش از آن اسکندر به ایران نیز به میزان قابل توجهی مرهون وطن فروشی گروه هایی موثر در داخل ایران بود.
🔸تا بوده همین بوده. وطن فروشی امروز تبدیل به یک بیزنس شده است. وقتی وطن فروشی در ذات کسی باشد، بهانه اش را نهایتا پیدا خواهد کرد. در این ماجرا از هر که بگذریم، از کسانی که در این کشور سربازان فرانکو را بزرگ کردند و پر و بال شان دادند نمی توان گذشت. همانها که پول بیت المال را به حلقوم شان ریختند و تریبونشان داده و مار در آستین خود پرورش دادند. تا دیر نشده دست و پای ستون پنجمی ها را قطع کنید، که اگر نکنید فرانکو منتظر است تا هست و نیست تان را به یغما ببرد.
#علی_ریاحی_پور
@marghoomat
⭕️ اینجا بسیج مستضعفینه نه چیز دیگری!
یک.
🔸بسیج اگر بسیج مستضعفین باشد و جنگ حق و باطل را در دو گانه های اصیلی چون جنگ استضعاف و استکبار، جنگ فقر و غنا، جنگ مرفهین بی درد و پابرهنه ها و مستکبرین و مستضعفین بفهمد و نه جنگ زرگری و حیدری نعمتی اصلاح طلب و اصولگرا و چپ و راست و ناسا و شانا و جمنا، حرفش را رُک و صریح می زند، نه شیرینی می گیرد و نه آروزی گندم ری در سر می پرواند، جیبش بسته و دهانش باز است، اشخاص برایش هیچ موضوعیتی ندارند. آنچه برای او اصالت دارد دو چیز است؛ مکتب و آرمان.
🔸عملکرد اشخاص را براساس حاصل جمع و برآیند همه ویژگیهای شخصی، اجرایی و عملی آنها و پایبندی و عمل واقعی و نه شعاری افراد، نسبت به آرمانهای انقلاب، منویات امامین انقلاب، مردمش و صدای فرو خفتهی مستضعفانش میسنجد و نه بر اساس آنچه خوشمان یا خوششان میآید یا خوشمان یا خوششان نمیآید. 22 جلد صحیفه امام برایش متر و معیار است. او قداست بخشی های کورکورانه به افراد را خلاف اندیشه انقلاب می داند. حربه ای قدیمی که بسیجی خمینی و خامنه ای را دست بسته می کند و زبانش را می ببندد که آقا چه می گویی و چه می نویسی! فلانی رفیق حاج قاسم بوده است و دیگری خادم الرضا و آن یکی منصوب رهبری و این یکی یادگار یادگار امام.
🔸چرا کسی از سه کارکرد مهمی که روح الله برای بسيجيانش ترسیم کرد سخن نمیگوید؟ مخالفت با استکبار، مخالفت با پول پرستی، مخالفت با تحجر گرایی و مقدس مابی. بسم الله، آقایان گزارش بدهند، کجای عملکرد دستگاه های عریض و طویل تان بوی مقابله با پول پرستی و مقدس مآبی می دهد؟ پس از دهها سال تریبونداری و میدانداری تان، کجاست رویکردهای ضد تحجر و کجاست ضدیت با مقدسمآبی توسط نیروهای انقلابی تحت تربیتتان و کجاست کنشهای ضد پول پرستی تان؟ از جریانی سخن می گویم که استکبار را خلاصه کرد در آمریکا و انگلیس و تحجر را مساوی انگاشت با جریان شیرازی ها و انجمن حجتیه. جریانی که در تعالیم شان از همه می خوانند اما امام و صحیفه اش مهجور است و در گوشه ای خاک می خورد.
🔸مگر غیر این است که جریانی محافظه کار، سالهاست تمایل دارد نقش بسیج را به جریان سازمانی خدماتی فروبکاهد؟ قرائتی تخدیری از بسیج که رسالت خود را محدود در اردوهای جهادی و کویر زدایی و یادواره شهدا گرفتن و ایستگاه صلواتی زدن و... تعریف میکند. قرائتی که بسیجی را تحلیل گیر می خواهد و نه تحلیل گر. بسیجی را ساکت می خواهد و نه پرسش گر. بسیجی را عنصری حرف گوش کن می خواهد که همیشه قبل از آنکه سخنران جمله اش تمام شود او دستش را مشت کرده آماده می کند که تکبیر بگوید. او را شنونده می خواهند و نه گوینده. او را بی تحلیل می خواهند؟ چرا؟ چون این تحلیل داشتن در بزنگاها ممکن است بازی شان را بهم بزند. بازی همانها که لیست را جلویش می گذارند و می گویند چشمانت را ببند و قربته الله رای بده. چرا؟ چون حاج آقا فلانی گفته. همان حاج آقاهای تکنیسن و تاکتیسین و نه تئورسین. مشکل دقیقا از همینجا شروع شد. از جایی که تاکتیسین ها جای تئوریسن ها را گرفتند.
🔸مقدس مآبی در نگاه امام نه صرف توجه به احکام فردی و به ظاهر دینی، بلکه غفلت از آرمان ها و مسولیت های اجتماعی و غفلت از خصم ظالم و عون مظلوم است. مگر غیر این است که عده ای خواسته یا ناخواسته در پی آنند که در بسیج، اسلام فردی و مناسکی محض را برجسته تر از اسلام انقلابی و اجتماعی کنند؟ اسلامی که حاضر است صدها ساعت کتاب های شهید مطهری را بخواند اما یک دقیقه بر سر اشرافیت و طبقه مرفه جدید و نوکیسگان انقلاب فریاد نزند! اسلام مبارزه اجتماعی را باهمین دست فرمون سالهاست که به محاق برده و اسلام پامنبری و مرید و مرادبازی و سلام علیکم حاج آقا و التماس دعا حاج آقا را جایگزین آن کرده اند.
@marghoomat
⭕ اینجا بسیج مستضعفینه نه چیز دیگری!
دو.
🔸امروز حزبالله را میبینیم که نه فقط از نقش و کارکرد خمینیستی خود بازمانده، بلکه از هویت اصیل خود نیز خلع شده است. چه کسانی خلع کرده اند؟همان کسانی که برای ما جا انداخته اند بسیجی خوب بسیجیای است که در حاشیه فلان منطقه محروم سرویس بهداشتی میسازد؛ بسیجی خوب بسیجیای است که دوره تربیت مربی بیانیه گام دوم را گذرانده و گواهی آن را در جیب دارد، بسیجی که گشت شبانه و هیات و نماز جماعت و... را هفته ای یکبار می رود و تمام. آن بسیجیای که دنبال تخلفات در واگذاری های غلط ماشینسازی تبریز، نیشکر هفت تپه و هپکو اراک، مشکلات کارگران آق دره ای و معدن یورت ،اشرافیت امام جمعه فلان استان و شهرستان، انحراف سیاسی فلان رئیس قوه، انتقاد از ویلانشینی فلان سردار نظامی میرود، «مورد» امنیتی و قضایی و انحرافی دارد و قس علی هذا. بسیجی خوب، بسیجی مرده است. تمام حرف در همان کلمه « تمام» است. قرائتی ناقص از هویت مکتبی بسیجی. بسیجی ذو ابعاد است. مشکل آن نگاهی است که می خواهد بسیجی، قالب شده و کاریکاتوری بار بیاید. آنقدر او را با امورات روزمره و جاری سرگرم کند که از رسالت واقعی و مهم سیاسی و اجتماعی خود غافل شود.
🔸در قاموس آنی که بسیج را وجود بخشید و حزبالله را متولد ساخت، نقش و کارکرد بسیج این نبود. هویت و غیریت حزبالله این حرفها نبود. امام روحالله بسیج را برای مخالفت با پولپرستی میخواست. جانشین امام روحالله و روحِ الهی عصر ما، از طبقه جدیدی میگفت که به واسطه پولپرستی به وجود آمده است؛ از رسالت نیروهای «مخلص» انقلاب اسلامی در مقابله با طبقه مرفه جدید سخن میگفت. خمینی و خامنهای عهد و عصر دیگری را طلب میکردند؛ ما شاید لشکر مخلص خدا بودیم اما نیروی مخلص انقلاب نبودیم. دچار ناخالصیهایی هستیم که هر روز بر فراز منبری و بولتنی، ما را به امری میخوانند. اوامری غیر از آنچه امامین مان میگفتند و میگویند.
#علی_ریاحی_پور
@marghoomat
aviny-19 - ۲۰۲۲-۱۱-۱۹T۱۹۴۸۱۸.۶۱۴.mp3
331.4K
🔺 عقل معاش می گوید که شب هنگام خفتن است اما عشق می گوید بیدار باش...
پ.ن: صوت های دلنشین و ماندگار سید مرتضی را با این هشتک دنبال کنید.
#سید_مرتضی
@marghoomat
helali_yadegaari_1662478432353674-mc.m4a
1.44M
🔺 شبای خلوت با روضه بودن
پ.ن: برای دسترسی به باقی نواهای ماندگار و خاطره انگیز حاج عبدالرضا هلالی دو هشتک زیر را دنبال کنید.
#نوستالژی
#حاج_عبدالرضا_هلالی
@marghoomat
🔹برخی با اشاره به بروز رفتارهای ضد دینی مانند حمله به برخی از ارزشها و نماد های مذهبی همچون چادر و اصل حجاب شرعی، ساده انگارانه تصور می کنند، ستیز با احکام اسلامی خصوصا حجاب شرعی در ایران حاصل تجربه حکومت دینی است.
🔺احتمالا تاریخ نخوانده اند تا بدانند، در همان بدو انقلاب و در آن فضای شور انقلابی و دینی جامعه، شاهد تظاهرات چند ده هزار نفری علیه حکم قصاص و حجاب بودیم.
🔺 اوج این اعتراضات را در 17 اسفند 57 شاهدیم. روز جهانی زن. یعنی فقط 25 روز بعد پیروزی انقلاب اسلامی. یک روز بعد از سخنان تاریخی امام در ارتباط با لزوم وجود حجاب شرعی در ادارات و سازمانها و وزارتخانه ها. راهپیمایی حدودا 15 هزارنفری علیه حجاب که چند روزی به طول انجامید و موجبات درگیری و زد و خورد و مباحثه های مختلف میدانی را برای مردم فراهم آورد. فیلم های منتشر شده از تجمعات آن روزها یکی از اسناد جذاب و ماندگار تاریخ انقلاب است. خصوصا تجمعاتی که در دانشگاه تهران شکل گرفت.
🔹واقعیت این است که دین ستیزی در بخشی از جامعه ایران، ریشه در سیاست های فرهنگی حکومت رضاخان و سپس پهلوی دوم دارد. فضای اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی هم فقط مدتی آن را به محاق خاموشی برد.امروز فقط زمینه بروز دوباره این دیدگاه، آن هم در مقیاس بسیار کوچکتری، توسط اقلیتی که از اول انقلاب همیشه وجود داشتن فراهم شده است. فلذا نباید پدیده رخ داده فعلی را امری عجیب و خارق العاده دانست و نباید متحیرانه به آن نگاه کند.
#علی_ریاحی_پور
@marghoomat