eitaa logo
مرهم
376 دنبال‌کننده
82 عکس
28 ویدیو
0 فایل
چه کنم با دل مجروح که #مرهم با اوست #حافظ محمدجواد خراشادی زاده مهندس الکترونیک سطح ۳ رشته کلام اسلامی مربی پرورشی و دبیر ادبیات فارسی متوسطه ◇ اشعار یادداشت ها گاه نگار @marham133 https://eitaa.com/joinchat/1827930400C3f08a3cca6
مشاهده در ایتا
دانلود
جشن عید غدیر 1402👇 👈پنجشنبه 1402/4/15 از ساعت 17 الی 22 حاشیه میدان فردوسی - ایستگاه های فرهنگی کودکان و برزگسالان - برنامه های شاد و فرهنگی شامل سرود، شعرخوانی آیینی، نورافشانی، مسابقه و ... - پذیرایی
بسم الله نه بشر، که خوانده خدای عزّ و جلّ مدیح تو یاعلی که شده است آیه به آیه اش همه وصف صریح تو یاعلی نرسد به وصف تو عقل ما، که تویی حقیقت هل اتی که زبان الکن من کجا و کجا مدیح تو یاعلی شده مست کلام تو انس و جان، نفسی بزن، سخنی بخوان که تمام اهل خطابه مات کلام فصیح تو یاعلی به صفای سعی و صفا قسم، به دعای اهل ولا قسم که نمی شود به خدا قسم، بشری شبیه تو یاعلی کم ما و دست عطای تو، دل ما اسیر ولای تو چه شود که دست گدای تو، برسد به ضریح تو یاعلی چه شود اگر دم آخری، به سرم بیایی و بگذری چه دمی شود چو نظر کنم، به جمال ملیح تو یاعلی @marham133
─┅─┅─═ঊঈ❤ঊঈ═─ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّهِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ شعرخوانی به مناسبت عید غدیر جمعه ۱۶ تیرماه ساعت ۲۲ حرم مطهر رضوی، صحن پیامبر اعظم(ص) 🔷🔹 •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈•
هدایت شده از مرهم
بسم الله به حال من دو سه روزی فقط امان بدهید به این جنازه ی بی جان دوباره جان بدهید اگر بناست بیایم که راضی ام؛ اما اگر بناست نیایم به دیگران بدهید اگر بناست نیایم، نمی‌شود یک بار میان خواب حرم را به من نشان بدهید؟ اگر بناست نیایم به این دل زخمی برای صبر فقط ذره ای توان بدهید برای اذن زیارت فقط همین کافیست که باز از افق کربلا اذان بدهید برای اینکه دوباره مسیر گم نشود فقط به پرچم سرخ حرم تکان بدهید حرم که قسمت ما نیست؛ لااقل آقا برای درک محرّم به ما امان بدهید ... https://eitaa.com/joinchat/1827930400C3f08a3cca6
بسم الله کاروان در مدار می آید بر سر آن قرار می آید فخر این روزگار می آید وه! چه با اقتدار می آید شیر بهر شکار می آید هان خبر دار! این سپاه علی‌ست مست از جذبه نگاه علی‌ست کودک و پیر در پناه علی‌ست تحت فرماندهی ماه علی‌ست او که با ذوالفقار می‌آید تیغ در دست، یاعلی به زبان پادشاه زمین، امیر زمان تحت فرمان او هم این و هم آن لشکرش مثل رود در جریان وه! چه با افتخار می آید دشت انگار غرق احساس است عطر سیب و شمیمی از یاس است این که تصویر اشجع الناس است پسر فاطمه است، عباس است حیدر آشکار می آید محضر آفتاب عالمتاب لشکری مثل کوه، پا به رکاب جان نثاران حضرت ارباب همه از شوق وصل در تب و تاب لشکری جان نثار می آید می رسد کاروان به شور و نوا دل اهل حرم پر از غوغا نام این دشت چیست اهل ولا؟ ماریه غاضریه کرب و بلا غصه ای ناگوار می‌آید دل هفت آسمان پر از خون شد خاک عالم به چرخ گردون شد نفس جبرئیل محزون شد که چرا در حصیر مدفون شد؟ صحبت از اضطرار می آید بعد از آن وای بر یتیم حسین چشم نامحرم و حریم حسین وای از ماتم عظیم حسین لعن بر دشمن لئیم حسین که پی گوشوار می آید چارده قرن آسمان خون است کفن نسل شیعه گلگون است حال شیعه اگر دگر گون است به همین چای روضه مدیون است شیعه پای قرار می آید @marham133
بسم الله بس که آقازاده با احساس دعوت می‌کند کودک نوزاد ما هم عزم هیئت می کند هرچه حاجت داری، اول از علی اصغر بخواه دستهای کوچک او استجابت میکند شیرمردی ارث زهرا و علی باشد که شیر پیش طفل شیرخوار حس حقارت می کند آمده ثابت کند این قوم از نام علی توی هر سنی که باشد باز وحشت می کند او مکلف نیست اما بس که دنبال خداست در میان اشک خود غسل شهادت میکند این که او بعد از علی اکبر به میدان آمده حرمت سن برادر را رعایت میکند او پیمبر نیست نه! اما به خون پاک خود امتی را از سیاهی ها هدایت می کند روز محشر شک ندارم من که آنجا هرکسی گریه کرده بر علی اصغر، شفاعت می کند روی دستان امامش شد فدای راه دین با تلظی کردنش تجدید بیعت می کند بشکند دستی که عصر واقعه در کربلا از میان خیمه یک گهواره غارت می کند https://eitaa.com/joinchat/1827930400C3f08a3cca6
بسم الله تنهایی سربازهای مرزبانی را اولین بار محرم 98 در زاهدان از نزدیک دیدم و محرم امسال در سرخس. سربازهایی که در اوج تنهایی و غربت دلشان خوش است که شبها یک ساعت بیایی و کمی حرف بزنند و آخرش هم چند دقیقه برایشان روضه بخوانی تا کمی عقده دل باز کنند. نکته جالب ماجرا اینجاست که دو نفر از پایه ثابت هایشان حتی شیعه هم نبودند ولی نشستن در مجلس حسین(ع) را دوست داشتند. @marham133
بسم الله اینکه برای بچه های روستا از حسین(ع) بگویی حال دیگری دارد. فکر کن نوجوانی که هروقت آمده در هیئت، از چشم و زبان پیرمردها شنیده که "ساکت باش" و "بشین یه گوشه" و "شلوغ نکن" و... اما حالا خودش هیئتی برگزار می کند که همه اعضای آن هم بازی هایش هستند. هیئتی که آن را مال خود می داند و خودش آن را مدیریت میکند... هیئتی که در آن رفاقت با حسین(ع) را تمرین می کند. @marham133
بسم الله یکی از روستاهایی که در تبلیغ امسال سر زدم روستایی بود که 100 درصد اهل سنت بودند و تقریبا با روستایی که مستقر بودیم 5 دقیقه فاصله داشت. دو باری آنجا رفتم و کمی با مولوی آنجا صحبت کردم. اولش کمی شک داشت و بعد که خیالش راحت شد که برای رصد و گزارش و این کارهای اطلاعاتی به آنجا نرفته ام!!! روی بازش را نشان داد و کمی گرم گفتگو شدیم. صبح ها برای دخترها و عصرها برای پسرهای روستا کلاس قرآن داشت و خودش با هزینه شخصی برای آنها کتاب آموزش الفبای قرآنی تهیه کرده بود. یک جلسه از او خواستم که برای پسربچه ها صحبت کنم و موافقت کرد. برایشان از اهمیت قرآن گفتم و اینکه تمام قرآن را با معنای صحیح بخوانند و یاد بگیرند و حتی برای پدر و مادرهایشان هم در خانه قرآن بخوانند. جلسه خوبی شد. آخرش به دو تا از شاگرد زرنگ های کلاس هم که چند سوره حفظ کرده بودند جایزه ای دادم و دل بقیه را هم با شکلات به دست آوردم. از اینکه بعد از خداحافظی تا دم در مسجد و بعضی هایشان تا چند قدم دنبال ماشین آمدند، میشد حدس زد که خاطره خوبی از یک آخوند شیعه در ذهنشان هک شده است. این عکس را هم خود مولوی از ما انداخت. @marham133