eitaa logo
مرکز ملی مطالعات و سنجش دینداری
203 دنبال‌کننده
108 عکس
6 ویدیو
0 فایل
اخبار و اطلاع رسانی های مرکز از طریق این کانال انجام خواهد گرفت ارتباط با ادمین : @Ghasemjokar57
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷 🔳دهه مبارك فجر، جزء لحظات پرفیض است ✔️آیت الله جوادی آملی: ذات اقدس الهی گاهی ظهور خاص دارد كه از آن ظهور خاص، به عنوان یاد می‌شود... ✔️این دهه مبارك فجر، جزء آن لحظات پرفیضی است كه ذات اقدس الهی نسبت به مردم بزرگوار اسلامی و نسبت به مسلمان‌ها فیض خاصی اعمال كرده است. 📍صفحه ویراستی استاد پارسانیا •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈ مرکز ملی مطالعات و سنجش دینداری
💠تفاوت و مرز جامعۀ دین‌دار با جامعۀ غیردین‌دار آیت‌الله خامنه‌ای جامعۀ دین‌دار و مرز آن با جامعۀ غیردین‌دار را با طرح سؤال چیستی ملاک فرد ولایتمدار و جامعۀ ولایتمدار و پاسخ به آن تبیین می کنند: «مسئله‌ای که بعد از تبیین جامعۀ اسلامی (جامعۀ دین‌دار) و ولایت پیش می‌آید، این است که ملاک فرد ولایتمدار و جامعۀ ولایتمدار چیست؟ آیا به فرضی که افراد یک جامعه ولایتمدار باشند، آن جامعه نیز ولایتمدار است؟ البته که این‌چنین نیست، به‌دلیل اینکه فرد با جامعه متفاوت است و به همین دلیل ممکن است افراد یک جامعه دارای ولایت باشند، ولی آن جامعه جامعه‌ای بی ولایت باشد مثل بدن و اجزای بدن که ممکن است یک عضوی به‌خودی‌خود سالم باشد، اما سالم بودن یک عضو، اولاً نه به‌معنای سـالم بودن همۀ بدن اسـت، ثانیاً یک عضو سالم اگر در یک بدن غیرسالم قرار گرفت، نمی‌تواند همۀ محسـنات یـک عضـو سـالم را دارا باشـد.» 🔰سید علی خامنه‌ای، طرح کلی اندیشۀ اسلامی در قرآن، ص۷۲۰ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈ مرکز ملی مطالعات و سنجش دینداری
🔴زبان لباس؛ آنچه خانم گاندی درک کرد اما شیخ طادی ... چند روز پیش بود که پرویز شیخ طادی کارگردان مطرح سینمای کشورمان در مراسمی که برای بزرگداشت وی ترتیب داده شده بود، با نمایش یک روسری و کروات و گفتن سخنانی حاشیه ساز شد. متنی که در ذیل مشاهده می کنید، یادداشت حجت الاسلام محمد عشایری منفرد از اساتید حوزه علمیه قم در واکنش به این اقدام شیخ طادی است. بسم الله الرحمن الرحیم جناب آقای شیخ‌طادی، سلام و سعادت بر اساس اخبار رسانه‌ها در جشنواره امسال دو قطعه لباس (یک روسری و یک کراوات) به صحنه آورده و کراوات را با توضیحاتی به جناب وزیر ارشاد اهدا کرده‌اید. پیشینه فرهنگی شما در عرصه سینما و نیز سابقه علمی و تجربی شما در عرصه طراحی لباس، برای این کاربر کوچک محصولات هنری‌تان، پرسشی را پدید آورده که خوب است از آن مطلع شوید. شما ارباب هنر، دقیقتر و عمیقتر از صاحب این قلم می‌دانید که لباس یکی از «ابزارهای ارتباطات غیرکلامی» (Non-verbal Comunication) شمرده می‌شود. وقتی نشانه‌شناس و فیلسوفی چون اومبرتو اکو (Umberto Eco) از تعبیر «گفتگو از طریق لباس» بهره می‌برد، وقتی آلیسون لوری تعبیر «زبان لباسها» (The language of clothe) را به عنوان نام کتابش برمی‌گزیند، ناگزیر باید باور کنیم که اولاً هر «قطعه لباس» یک واژه معنادار است، ثانیاً «هارمونی پوشش لباسهای یک فرد» نیز اندیشه، عادات و فرهنگ شخصی او را نمایان می‌کند و ثالثاً «نمای کلی پوشش یک جامعه یا یک قوم» نیز هویت تمدنی آن جامعه و آن قوم را بیان و ایجاد و تقویت می‌کند. چنین است که ریتم موزون و قافیه‌مندِ لباسهای یک تمدن و یک فرهنگ، می‌تواند «شعر لباسها» شمرده شود و مفاهیمی را منتقل کند که حتی اشعار سعدی و حافظ و نظامی و مولوی هم نمی‌توانند آن را منتقل کنند. چنین نگره‌ای به لباس، در سطح فیلسوفان و جامعه‌شناسان باقی نمانده بلکه نظر «طراحان لباس» را نیز به خود مشغول کرده است. چنان‌که هم‌قطاران شرقی و غربی شما نیز لباس را از «سطح کاربردی» فراتر برده و توانسته‌اند آن را در «ساحت مفهوم و دلالت» ادراک کنند. طراحانی چون کوساما، میاکه، بورلی سِمز و ... لباس را یک «عنصر هنری و معنادار و دلالت‌کننده» تلقی کرده‌اند که خود مستقلاً می‌تواند با تماشاگر سخن بگوید. با این مقدمه می‌خواهم یادی کنم از شخصیت تاریخ‌ساز دیگری که او نیز مانند شما در یک روز به یاد ماندنی، لباسی را به روی سِن برد و نیم‌ساعت حاضران به احترامش کف زدند. آن شخص خانم گاندی است که لباس زن هندی را در سازمان ملل به روی سِن برد. آن روزها شاید گاندی هیچ یک از گزاره‌های تئوریکی را که امروزه من و شما درباره «لباسِ مفهومی» خوانده‌ایم، نخوانده بود و اصلا با «نظریه‌ی لباسِ مفهومی» آشنایی نداشت ولی با همان شعور و آگاهی بسیط اما عمیق خود، این را می‌دانست که لباس، معنا دارد. برای همین در همه محافل بین‌المللی و ملاقات‌های رسمی، همان ساری‌های چهارهزارساله‌ی هندی را می‌پوشید تا به سران جهان بفهماند شما دو قرن آمدید سرزمین مرا استعمار کردید و همه تلاشتان را به کار گرفتید که ما را مثل خودتان کنید؛ من به عنوان مظهر زن امروز هند، با «لباس خودم» آمده‌ام تا به شما بگویم که همه تلاش‌هایتان بیهوده بوده و من خودم هستم (جمله‌ی اخیر از دکتر علی شریعتی). او ریشه و پیشینه‌ی لباس هندی را می‌شناخت، آن را «لباس خود» می‌دانست و معنا و مفهوم این لباس را نیز می‌فهمید و می‌خواست به غربیها هم بفهماند. او زبان گویای این لباس را در مقابل لباسهای غیربومی (که در سه قرن اخیر با پتک‌های مخملی بر مردم مشرق‌زمین تحمیل شده) نیز می‌دانست. هنر و ادبیات پسااستعماری (Postcolonial literature) را نیز می‌دانست. با خودم می‌گویم اصلا او شاید حتی این را هم می‌دانست که پُتک مخملی غربیها در ایرانِ ما نیز کدام «روسری‌ها» را از بین برده است؛ «گُلوَنیِ زنان لرستان» را، «یالُقِ زنان ترکمن را»، «چارقَد زنان بویراحمدی و قشقایی» را، «کلاو و سروین زنان کردستان» را و «دستمال کلاغی زنان شاهسون» را، «گشان‌چادر و مهنا و سریگ زنان بلوچی» را، «چادر و روبنده‌ی زن ایرانی» را و ....!
💠ادامه یادداشت... آقای شیخ طادی عزیز، این مقدمات این سوال را برایم پدید آورده که آقای شیخ‌طادی هرچند ممکن است بر اساس دیدگاه‌های اجتماعی خود، برخی از روشهای اجتماعی به کارگرفته شده برای کنترل‌های فرهنگی را نپسندد اما به عنوان یک «استاد طراحی لباس» که باید با نظریه‌ی «لباسِ مفهومی» آشنا باشد، هر یک از «کراوات» و «روسری» را دارای چه مفهومی می‌داند؟ بی‌گمان کسی مثل پرویز شیخ‌طادی که بی‌بی مریم بختیاری را به عنوان «بانوی سردار» به دختران امروز ایران معرفی کرده، کسی که در حد خودش کوشیده تا پیش روی دختر امروز «دفتری از آسمان» بگشاید و به او بفهماند که دامن مادران شهیدان، گهواره‌ی پرورش آسمانی‌ترین مردان این مرز و بوم شده، هرچند به اندازه یک «دایناسورِ» گیرافتاده در داخل بانک، آشفته و عصبانی باشد اما در همین آشفتگی هم نباید معنای تمدنی و سابقه مفهومی «کراوات» را فراموش کند. مبادا روزی هنرمند را خواب ببرد که شاید جامعه را آب ببرد! ایدون باد. با احترام و فروتنی؛ محمد عشایری منفرد حوزه علمیه قم کانال استاد محمد عشایری منفرد (حفظه الله) 🆔https://eitaa.com/ashayerimonfared •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈ مرکز ملی مطالعات و سنجش دینداری
هدایت شده از حمید پارسانیا
🇮🇷 ا ✅ انقلاب اسلامی ایران تنها یک نقطه عطف در کیفیت نسبت نیروهای اجتماعی ایران نبود. بلکه ساختارهای سیاسی، و اقتصادی، و نظامی ایران را هم در هم ریخت. وحرکت نوینی به سوی تکوین نظام دینی آغاز کرد. 📍صفحه ویراستی استاد پارسانیا ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ 💢کانال استاد حمیدپارسانیا را دنبال کنید 📲 وبگاه ا ایتا | تلگرام | ویراستی
تدوین یک نوع جامعه شناسی مبتنی بر حکمت و اندیشه اسلامی ضروری است جامعه شناسی رایج با ابژه قرار دادن دین در واقع دین تاریخی را موضوع بحث خود قرار می دهد و با روش علمی به معنای ساینس آن را توصیف و تحلیل می کند و این نگاه به دین یعنی جامعه شناسی رایج از همان ابتدا بنا را بر ناسازگاری با دینداری نهاده و دینداری را در حد تاریخ فرو کاسته است. گرچه عده ای حل این ناسازگاری را در عبور از جامعه شناسی دین به فلسفه دین دانسته اند ولی باید توجه داشت که ناسازگاری در ماهیت حوزه جامعه شناسی و دین وجود دارد و هر جا و هر زمانی که بین این دو حوزه یعنی جامعه شناسی رایج و دین رابطه برقرار شود این ناسازگاری خودنمایی می کند هر چند جامعه شناسی دین خود را بی طرف بداند. راز این ناسازگاری در این نهفته است که جامعه شناسی رایج بر یک مبنای هستی شناسانه و معرفت شناسانه بنا نهاده شده است که دینداری را تبدیل به تاریخ می کند، لذا این جامعه شناسی نمی تواند ادعا کند که نسبت به دین بی طرف است؛ البته از طرف دیگر دین هم نمی تواند نسبت به این علم بی طرف باشد. دین این نوع از علم را تحمل نمی کند و در پی تصحیح بنیان های هستی شناسانه و معرفت شناسانه این علم است. پس راه حل رفع این ناسازگاری در این است که نوعی از جامعه شناسی تدوین شود که درون خود با دین ناسازگار نباشد و حکمت و اندیشه اسلامی ظرفیت تولید چنین جامعه شناسی را دارد. در جامعه شناسی مبتنی بر حکمت و اندیشه اسلامی هر چند دین می تواند ابژه باشد ولی ابژه بودن دین هرگز سبب نمی شود که دینداری به یک امر تاریخی فرو کاسته شود. () مرکز ملی مطالعات و سنجش دین
💠تصویر جامعه توحیدی: در یک کلمه، قیافه و اندام جامعه توحیـدی، بـا قیافـه و اندام جامعـۀ غیرتوحیدی متفاوت اسـت. 🔹اینجور نیست که اگر در یک جامعه توحیدی، یک قانونی اجرا می شود، آن قانـون یـا ده تـا مثـل آن قانـون در یک جامعـۀ غیرتوحیدی اجرا شـد،آن هـم توحیدی سـت، نه. قـوارۀ جامعه توحیدی، شـکل قرارگرفتن اجزای این جامعه، اندام عمومی اجتماعی که بر اسـاس توحید و یکتاپرسـتی و یکتا گرایی است با غیر این چنین جامعه ای به کلی متفاوت اسـت. در یک کلمه، آنچه که امروز به آن می گویند نظام اجتماعی. 🔹نظم اجتماعـی و سیستم اجتماعی و شکل اجتماعی جامعه توحیدی، یـک چیزی¬سـت به کلـی مغایـر و مبایـن و احیانا متعارض و متضاد با جامعـۀ غیرتوحیـدی؛ در یـک جمله، مطلب این اسـت. طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن ص276 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈ مرکز ملی مطالعات و سنجش دینداری
💠دوره آشنایی و کاربردی آینده پژوهی 🔴با تدریس استاد گرانقدر دکتر فتح شهبازی 🔷با مسئلهِ تمرینی «تمرکز بر آینده پژوهی دینداری در ایران» مکان: دانشگاه باقرالعلوم 🗓زمان : پنج شنبه ۲۶ بهمن و چهارشنبه و پنج شنبه ۲ و ۳‌ اسفند ماه در هر سه روز از ساعت ۱۴:۳۰ تا ۱۸ ثبت نام پیام دادن به ایتا @MARDANIMJ ظرفیت محدود مرکز ملی مطالعات و سنجش دینداری بسیج دانشجویی دانشگاه باقرالعلوم •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈ مرکز ملی مطالعات و سنجش دینداری
🔴 مرکز ملّی مطالعات و سنجش دین‌داری با همکاری سازمان علمی و فرهنگی آستان قدس رضوی قم برگزار می کند: 📚 نهمین نشست از سلسله نشست های جامعه شناسی دین از دیدگاه متفکران مسلمان با عنوان: « جلسه‌ٔپایانی جامعه شناسی دین از دیدگاه ابونصر فارابی» 💢مدرس: «استاد پارسانیا» 🗓زمان برگزاری کلاس: یکشنبه‌ بیست و نهم بهمن ماه، ساعت ۱۶ الی ۱۷:۳۰ 🕌مکان: قم، ابتدای خیابان صفائیه،سازمان علمی و فرهنگی آستان قدس رضوی قم، سالن شیخ طوسی. 🔗 لینک ورود به جلسه مجازی https://www.skyroom.online/ch/scoaqr/qom 🔻این نشست به صورت زنده از طریق همین کانال پخش خواهد شد. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈ مرکز ملی مطالعات و سنجش دینداری
💠تعریف جامعه اسلامی در کلام رهبر انقلاب: 🔷جامعه اسلامی یعنی آن جامعه ای، آن تمدنی که در رأس آن جامعه خدا حکومت می کنـد، قوانیـن آن جامعه، قوانین خدایی سـت، حدود الهـی در آن جامعه جاری می شود، عزل و نصب را خدا می کند، در مخروط اجتماعی ـ اگر به شکل مخروط فرض کنیم و ترسـیم کنیم، همچنانی که معمول و مرسـوم عده ای از جامعه شناس هاسـت ـ در رأس مخروط خداسـت و پایین تر از خدا، همه انسانیت و همه انسان ها. تشکیلات را دین خدا به وجود می آورد، قانون صلح و جنگ را مقررات الهی ایجاد می کند، روابط اجتماعی را، اقتصاد را، حکومت را، حقوق را، همه و همه و همه را دین خدا تعیین می کند و دین خدا اجرا می کند و دین خدا دنبال این قانون می ایستد؛ این جامعه اسلامی است. طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن ص660 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈ مرکز ملی مطالعات و سنجش دینداری
🔴 مرکز ملّی مطالعات و سنجش دین‌داری با همکاری سازمان علمی و فرهنگی آستان قدس رضوی قم برگزار می کند: 📚 نهمین نشست از سلسله نشست های جامعه شناسی دین از دیدگاه متفکران مسلمان با عنوان: « جلسه‌ٔپایانی جامعه شناسی دین از دیدگاه ابونصر فارابی» 💢مدرس: «استاد پارسانیا» 🗓زمان برگزاری کلاس: یکشنبه‌ بیست و نهم بهمن ماه، ساعت ۱۶ الی ۱۷:۳۰ 🕌مکان: قم، ابتدای خیابان صفائیه،سازمان علمی و فرهنگی آستان قدس رضوی قم، سالن شیخ طوسی. 🔗 لینک ورود به جلسه مجازی https://www.skyroom.online/ch/scoaqr/qom 🔻این نشست به صورت زنده از طریق همین کانال پخش خواهد شد. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈ مرکز ملی مطالعات و سنجش دینداری
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📚 نهمین نشست از سلسله نشست های جامعه شناسی دین از دیدگاه متفکران مسلمان
💠 دومین جلسه دوره آشنایی و کاربردی آینده پژوهی 🔴با تدریس استاد گرانقدر دکتر فتح شهبازی 🔷با مسئلهِ تمرینی «تمرکز بر آینده پژوهی دینداری در ایران» مکان: دانشگاه باقرالعلوم 🗓زمان : پنج شنبه ۲ اسفند ماه 🕙 ساعت ۱۴:۳۰ تا ۱۸ مرکز ملی مطالعات و سنجش دینداری بسیج دانشجویی دانشگاه باقرالعلوم •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈ مرکز ملی مطالعات و سنجش دینداری
مرکز ملی مطالعات و سنجش دینداری
💠 دومین جلسه دوره آشنایی و کاربردی آینده پژوهی 🔴با تدریس استاد گرانقدر دکتر فتح شهبازی 🔷با مسئلهِ
دوستان یادآوری جلسه امروز (جلسه سوم) آینده پژوهی محبت کنید با موضوع در جلسه حضور پیدا کنید ساعت ۱۴:۳۰ تا ۱۸ دانشگاه باقرالعلوم
هدایت شده از حمید پارسانیا
جناب آقای الکساندر دوگین عزیز احتراما از دعوت محبت آمیز شما برای شرکت در دومین همایش بین‌المللی نهضت جهان چند قطبی صمیمانه متشکرم و ازاین که به دلیل برخی ناهماهنگی ها نتوانستم در همایش حضور به هم برسانم عذرخواهی می‌کنم. و بدین وسیله مقاله کوتاهی را که در آن همایش در ذیل محور «غرب پس از هژمونی. آیا می توان تمدن اروپا را نجات داد؟» قصد ارائه داشتم با عنوان "هویت و آینده تمدن غرب "تقدیم میکنم. حمید پارسانیا ۸/اسفند/۱۴۰۲ هویت و آینده تمدن غرب دنیا گرایی - سکولاریسم - و غفلت از امر قدسی، و در نتیجه غیبت آن، مهم ترین مفهوم برای حکایت از هویت فرهنگ و تمدن جدید دنیای غرب است. در گذشته تاریخی، سکولاریزاسیون، یعنی دنیوی شدن، یک امر مستمر بوده است؛ و لکن همواره رویکرد معنوی و قدسی در حوزه فرهنگ عمومی و نیز در نهادهای علمی و معرفتی، حضوری جدی و غالب داشته است. به همین دلیل گرایش به دنیا، خود را در زیر پوشش تفاسیر قدسی و معنوی پنهان میکرده است. اما غرب مدرن به دلایل تاریخی انباشت سکولاریزاسیون توانست صورت نظری و فلسفی خود را به صورت سکولاریسم و با عنوان اسطوره زدایی کردن عالم در قالب یک ایدئولوژی غالب در آورد، و در این جهان پدیده های معرفتی نوینی پا به عرصه زیست و زندگی انسان گذارد. عقل که پیش از آن به عنوان روح القدس، و فیض عام و گسترده الهی، عالم و آدم را روشن و آشکار می ساخت، ابتدا به افق معرفت و ادراک مفهومی بشری تنزل یافت، و در نهایت نیز یک امر ذهنی -سوبژکتیو- و سپس پدیده ای بین الاذهانی – intersubjective- فرهنگی و تاریخی شد. آمپریسم و ماتریالیسم که نوعی واقع گرایی دنیوی است، از جمله جریانهای معرفتی مسلط در این جهان شد. فیلسوفانی چون دکارت، بیکن، هیوم، کانت، نیچه، فوکو و نظریه پردازانی چون هگل، فوئرباخ و مارکس به صورتبندی این جهان پرداختند. حاصل این تحولات غلبه عقلانیت ابزاری شد. ره آورد این نوع از عقلانیت، گرچه science یا علم نامیده شد ولی ضابطه و معیار نهایی آن در علوم طبیعی و انسانی جز سلطه بر طبیعت و یا انسانها نیست. ماکس و بر از نوع دیگری عقلانیت یاد میکنند که معطوف به حوزه ارزش ها، آرمان ها، و حقایق مقدس و متعالی است. او معتقد است که این نوع از عقلانیت گرچه در دیگر فرهنگ ها و تمدن ها بوده است، اما در جامعه ی غربی معاصر اثری از آن نیست. تمدن غرب به اقتضای رویکرد دنیوی و هویت معرفتی خود، نهاد های علمی، اقتصادی و سیاسی ای را به وجود آورده است که اینک آفاق مناطق مختلف را طی کرده است، به گونه ای که دیگر فرهنگ ها و تمدن ها را به حاشیه رانده، و یا در زیر پوشش خود قرار داده است. امروز غرب یک فرهنگ مختص به یک منطقه جغرافیایی نیست، یک فرهنگ مسلط و جهانی است، و دوگانه های مختلف و یا تکثرهای سیاسی و اقتصادی جهانی نظیر آن که در بلوک شرق و غرب سیاسی در طی قرن بیستم رخ داد، و یا آنچه در تقسیم شمال و جنوب واقع میشود، همه تقسیماتی هستند که در متن همان فرهنگ و تمدن واحد به حسب اقتضائات و یا تضاد های درونی آن رخ میدهند. به همین دلیل مشکلات این تمدن و آسیب های آن، مشکلات و آسیب های جهانی است. و چاره اندیشی برای حل این مشکلات و یا حل آنها، چاره اندیشی برای حل وضعیت معاصر بشری است. مهمترین خصوصیت این تمدن این است، که در شرایطی که ابعاد تمدنی آن ، اقتضائات خود را در سطح جهانی گسترانیده و بیش از همه گذشته تاریخی آن فراگیر شده است، در ابعاد معرفتی و معنوی خود بیش از همه گذشته آسیب پذیر شده است. تمدن غرب در حالی که نیاز به معنا را برای زیست خود بیش از گذشته احساس میکند، فاقد منطق و روشی است که وصول به آن را ممکن سازد. زیرا در عین آن که از عقلانیت ابزاری بیش از همیشه بهرمند است، در داوری بین ارزش هایی که معنا و غایت زیست و زندگی را تبیین کند راجل و ناتوان است. به تعبیر ماکس وبر، در این عرصه پاسخی نیست جز اینکه هر کس از شیطان خود پیروی کند. تمدن غرب هویت خود را بر مدار هستی دنیوی و این جهانی قرار داده است. و نسبت به حضور امر قدسی در جغرافیای هستی و پیوند خود با آن در بهترین حالت، اگر به انکار هستی مقدس نپردازد، از جهل خود نسبت به آن خبر می دهند.
هدایت شده از حمید پارسانیا
امر قدسی و هستی مقدس امری نیست که در عرض و یا در طول زندگی و زیست دنیوی و این جهانی قرار گرفته باشد. امر مقدس که ناظر به هستی نا محدود و بی کرانه است، در صورتی که باشد، اولا وحدت آمیخته با حقیقت آن است، یعنی بیش از یکی نمی تواند باشد، و ثانیا امور متکثر و مقید را به عنوان آیات، نشانه ها، ظهورات ، تجلیات خود، به رسمیت می شناسد. به بیان دیگر بود یا نبود هستی مقدس در تفسیر و معنای هویت و حقیقت عوالم متکثر تاثیر گذار است. و به همین دلیل جهل و نادانی نسبت به امر مقدس و متعالی به جهل در معنا و حقیقت امور متکثری منجر می شود که در زیست و زندگی دنیوی حضور دارند. غفلت فرهنگ غرب از امر مقدس و غیبت هستی مقدس از متن ادراک و شناخت این تمدن چیزی جز غفلت، بیگانگی از حقیقت این تمدن و عناصر تشکیل دهنده آن نیست. و قدرت این بیگانگی و غفلت مرهون فقدان همان عقلانیتی است که متفکران این جهان بیش از همه گذشته تاریخ به آن اذعان دارند. و راه برون رفت از این مشکل گریز از موانع سختی است که اندیشمندان و فیلسوفان این فرهنگ در طی چند سده به تدریج ایجاد کرده اند. تعامل خلاق و فعال با میراث معنوی و قدسی بشر می تواند انسان معاصر و تمدن و فرهنگ امروز بشری را بر غالب آمدن نسبت به این موانع کمک کند و امام خمینی در نامه به گورباچف به بخشی از میراث معرفتی فرهنگ اسلامی برای این تعامل اشاره کرد. ایشان از ظرفیت حکمت سینوی برای در هم شکستن محدودیتهای علم پوزیتویستی و از نوآوری های حکمت اشراق سهروردی برای تعامل با رویکردی سخن گفت که عقل بشری را به حوزه معرفت مفهومی تقلیل داده و زمینه سوبژکتیو کردن و یا حذف ابعاد متعالی و قدسی آن را فراهم می آورد. او خواهان حضور تیزهوشان جامعه روس برای تعامل خلاق و فعال با میراث عرفانی جهان اسلام شد تا بتوانند کثرت دنیوی و این جهانی عالم مدرن را با نظر به وحدت هستی مقدس الهی که مدعای همه ی ادیان توحیدی است بنگرند.