eitaa logo
|🟥🟥🟥 مرصاد 🟥🟥🟥|
1.2هزار دنبال‌کننده
82.7هزار عکس
55.8هزار ویدیو
355 فایل
بصیرت تشخیص حق از باطل نیست بصیرت تشخیص حق از حق نماست 🔴 هدف کانال مرصاد جهادتبیین براساس رهنمودهای مقام معظم رهبریست. 🔴 مشتاقانه پذیرای انتقادات شمائیم: https://eitaa.com/sa_re_mi.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔳از دخترانشان گذشتند که گذر نامردان به دیگر دختران نیفتد.... شهدا را می گویم
رفیق شهیدم(شهید خوشنام) جون میذارم برا کشورم من رگ و خونم ایرانیه اینکه میبینی چند بچه نیست نسل قاسم سلیمانیه لاله آلاله ریخت رو زمین تا تو دنیا شدیم رو سفید واسه هر کرسی مملکت دادیم هفتاد و دو تا شهید أینَ عمّار؟ أینَ عمّار؟ منم عمار یه عمار ایرانی از نسل سلیمانی منَم میرزا همون کوه غیرت میرزا کوچک گیلانی منم سلمان همون سلمان مِنّا از تبار ایرانی منم علی لندی منم حسین فهمیده یک دهه هشتادی که حاج قاسم و دیده یک دهه ی نودی که الگوش یک شهیده حاج قاسم یادم داد اگه عشق باشه راحته عاشقی حاج‌قاسم یادم داد باید جون گذاشت بابت عاشقی حاج قاسم یادم داد یک و بیست بشه ساعت عاشقی منم علی لندی منم حسین فهمیده یک دهه هشتادی که حاج قاسم و دیده یک دهه ی نودی که الگوش یک شهیده رفیق شهیدم بهشت رو تو چشم تو دیدم دفتری که عکس تو رو داشت خریدم رفیق شهیدم غرق شور و شینیم با پرواز تو زیر دینیم ما ملت امام حسینیم رفیق شهیدم ای مرد غیور رو منم حساب کن واسه ی ظهور رو منم حساب کن اصلا همه جور رو منم حساب کن ابوذر روحی رفیق شهیدم
@sokhan_iw ⭕️روز مرد نداشتند... روزها را مردانه ساختند تنها جورابشان سوراخ نبود که پیکری سوراخ شده از گلوله و ترکش داشتند پاس میداریم یاد مردان مردِ سرزمینمان . . .
39484نکنه-زود-یادمون-بره.mp3
15.23M
🎙نریمانی 🎼نکنه زود یادمون بره شهیدا رفتن برای ما نکنه زود یادمون بره شهیدا رفتن به جای ما 👌👌👌👌👌 😔😔😔😔😔😔😭😭😭😔😔😔
🖼فکر نکنید من خوابیده ام شیفتم تمام شده اکنون نوبت شماست که سلاح مرا از زمین بردارید یا علی✋ 🌺🌺🌺🌺
💔مراسم وداع با شهیدان علیرضا شهرکی و همسرمکرمه اش.. ┄┅┅٭❅💠❅٭┅┅┄
🔺☝️⁉️کجایید😔 کشورمون رها شده راه باز شده بی حیایی زیاد شده بی غیرتی عادی شده
شهیدی که بعلت لو ندادن عملیات زنده سرش را بریدند عباسعلی فتاحی بچه دولت آباد اصفهان بود حدود ۱۷ سال سن داشت. سال شصت به شش زبان زنده‌ی دنیا تسلط داشت تک فرزند خانواده هم بود زمان جنگ اومد و گفت: مامان میخوام برم جبهه. مادر گفت: عباسم! تو عصای دستمی، کجا میخوای بری؟ عباسعلی گفت: امام گفته.🤔 مادرش گفت: اگه امام گفته برو عزیزم…عباس اومد جبهه. خیلی ها می شناختنش. گفتند بذاریدش پرسنلی یا جای بی خطر تا اتفاقی براش نیفته. اما خودش گفت: اسم منو بنویس میخوام برم گردان تخریب. فکر کردند نمی دونه تخریب کجاست. گفتند: آقای عباسعلی فتاحی! تخریب حساس ترین جای جبهه است و کوچکترین اشتباه، بزرگترین اشتباهه… بالاخره عباسعلی با اصرار رفت تخریب و مدتها توی اونجا موند. یه روز شهید حسین خرازی گفت: چند نفر میخوام که برن پل چهل دهنه روی رودخونه دوویرج رو منفجر کنن. پل کیلومترها پشت سر عراقیها بود… پنج نفر داوطلب شدند که اولینشون عباسعلی بود. قبل از رفتن.. حاج حسین خرازی خواستشون و گفت: ” به هیچوجه با عراقی ها درگیر نمی شید. فقط پل رو منفجر کنید و برگردید. اگر هم عراقی ها فهمیدند و درگیر شدید حق اسیر شدن ندارین که عملیات لو بره… تخریبچی ها رفتند… یه مدت بعد خبر رسید تخریبچی ها برگشتند و پل هم منفجر نشده، یکی شونم برنگشته… اونایی که برگشته بودند گفتند: نزدیک پل بودیم که عراقی ها فهمیدن و درگیر شدیم. تیر خورد به پای عباسعلی و اسیر شد… زمزمه لغو عملیات مطرح شد. گفتند: ممکنه عباسعلی توی شکنجه ها لو بده! پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: حسین! عباسعلی سنش کمه اما خیلی مرده، سرش بره زبونش باز نمیشه برید عملیات کنید… عملیات فتح المبین انجام شد و پیروز شدیم. رسیدیم رودخانه دوویرج و زیر پل یه جنازه دیدیم که نه پلاک داشت و نه کارت شناسایی. سر هم نداشت. پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: این عباسعلیه! گفتم سرش بره زبونش باز نمیشه… اسرای عراقی میگفتند: روی پل هر چه عباسعلی رو شکنجه کردند چیزی نگفته… اونا هم زنده زنده سرش رو بریدند…😭 جنازه اش رو آوردند اصفهان تحویل مادرش بدهند. گفتند به مادرش نگید سر نداره. وقت تشییع مادر گفت: صبر کنین این بچه یکی یه دونه من بوده، تا نبینمش نمیذارم دفنش کنین! گفتن مادر بیخیال. نمیشه… مادر گفت: بخدا قسم نمیذارم. گفتند: باشه! ولی فقط تا سینه اش رو می تونین ببینین. یهو مادر گفت: نکنه میخواین بگین عباسم سر نداره؟ گفتند: مادر! عراقی‌ها سر عباست رو بریدند. مادر گفت: پس میخوام عباسمو ببینم… مادر اومد و کفن رو باز کرد. شروع کرد جای جای بدن عباس رو بوسیدن تا رسید به گردن. پنبه هایی که گذاشته بودن روی گلو رو کنار زد( یاد گودی قتلگاه و مادر سادات) و خم شد رگ های عباس رو بوسید. و مادر شهید عباسعلی فتاحی بعد از اون بوسه دیگه حرف نزد…😔 (یاد شهدا و این شهید جوانمرد را حفظ کنیم ولو با ارسال این روایت زیبا به یک نفر حتی شده با یک صلوات) شادی روح پاک  شهدا صلوات:اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🤲 🌟فقط بدونیم کیا رفتن وجان دادن غریبانه تا با آرامش ما نفس بکشیم وامنیت داشته باشیم🌟 پذیری 😳