eitaa logo
|🟥🟥🟥 مرصاد 🟥🟥🟥|
1.2هزار دنبال‌کننده
85هزار عکس
57.1هزار ویدیو
363 فایل
بصیرت تشخیص حق از باطل نیست بصیرت تشخیص حق از حق نماست 🔴 هدف کانال مرصاد جهادتبیین براساس رهنمودهای مقام معظم رهبریست. 🔴 مشتاقانه پذیرای انتقادات شمائیم: https://eitaa.com/sa_re_mi.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 دهمین پدرانه... 👤 🔹عفو رهبری خبرساز بود؛ آنهم بلافاصله بعد از عکس های دلنشین جشن تکلیف با فرشته های کوچک و پاک. ایندو را باید با هم دید. هردو پدرانه است. هم خنده های صمیمانه و هم گذشت آموزنده. 🔸محبت پدر برای همه فرزندان است و البته جلوتر از اخمش. چه بسا اخمش نیز از سر محبت است و همه اش نیز از ابتدا تا انتها دستگیری. ✅ اشتباه نشود؛ رفتار پدرانه را نباید تنها به عفو و گذشت دید. از روز اول اغتشاشات چنین است، همه اش از همین جنس است. یکم. روز اول بها ندادند و هیچ نگفتند. عبور کردند و چشم پوشیدند. خطائی بود که نباید برجسته می شد. 🔹خلاصه، اولین پدرانه بی اعتنایی به خطا های فرزندان خود در تمام کشور بود. 2️⃣ دوم. از سخنرانی دوم به بعد انگشت را سمت خناسان و شیاطین اصلی بردند. حتی به بداخلاقی چهره ها نیز توجه نکردند. تاکید کردند این جماعت نیز با مردم اند و انقلاب. 🔸دومین پدرانه، بی اعتنایی به اختلاف های داخلی و انگشت اشاره به بیرون از خانه و دشمن در کمین نشسته بود. 3️⃣ سوم. تلاش کردند تحلیل فرزندان را نسبت به وقایع کشور اصلاح کنند. اصرار داشتند که این اغتشاشات ثمره پیشرفت شماست نه ضعف ها. نخواستند تلخی های آن ایام باعث شود، واقعیت ها دیده نشود و اعتماد به نفس ملی لطمه ببیند. ✅ سومین پدرانه، تصویر و ترسیم قدرت ملی بود، نشان دادن حرکت و پیشرفت کشور در زیر آتش کین های چهل و چهار ساله ی دشمن بود که با بلاغت و شفافیت تمام گفت تا فریب خوردگان،بدانند و از راه رفته برگردند. 4️⃣ چهارم. تصریح داشتند به سطح بندی خطاها. مدام هم تکرار کردند؛ "نکند همه را با یک چوب قضاوت کنید." اینکه بین جاهل و غافل و مجرم تفاوت است. بین هیجان زده و دشمن فاصله است. 🔹چهارمین پدرانه، تفکیک میان انواع خطاها بود. 5️⃣ پنجم. اجازه رفتار تحکم آمیز به نظمیه و امنیه ندادند. سیاست "کشته دهیم اما نکشیم" برای چنین مرشدانه ای بود. گوئی می دانستند این اغتشاشات ثمره جهل مجازی است و راهش خون ریختن هم نوع نیست. 🔸پنجمین پدرانه، این بود که هزینه دهیم، اما فرصت دهیم تا آگاهی رشد کند و دیگران بهوش شوند. 6️⃣ ششم. مانع ظاهرگرایی شدند. فرمودند چه بسا دختران شل حجابی که دلشان با انقلاب و اسلام است: "همین ها مشت محکم بر دهان دشمن زدند." ✅ ششمین پدرانه، عبور از ظاهر و دیدن باطن فرزندانش بود. 7️⃣ هفتم. انقلابی ها را دعوت به خویشتنداری کردند. اینکه صبوری بخرج دهید و اجازه ندهید از سر خشم و ناراحتی گرفتار قانون شکنی شوید. 🔸هفتمین پدرانه دعوت از ملت ایران و فرزندان خود به صبر انقلابی بود. 8️⃣ هشتم صداقت در اوج اغتشاش بود. وقتی از خودی ها خطا دیدند،👈بلافاصله واکنش نشان دادند و دلجوئی کردند. ماجرای اعزام سفرای شفقت به زاهدان از این جهت الگو بود و هست. ✅هشتمین پدرانه، درس حریت و صداقت در پذیرش خطا بود؛ آنهم خطای دیگران. 9️⃣ نهم خونخواهی برای فرزندان مظلومش بود. لاله های پرپری که به نام انقلاب و اسلام جاودانه شدند تا بیرق "آرمان" بالا بماند. از روح الله تا دانیال و حسین و ... را به آغوش کشیدند و سر مزارشان سلام دادند تا نام شان ثبت بر تاریخ شود. 🔹نهمین پدرانه، خونخواهی از سر غیرت در مقابل شیاطین بود. 🔟 و دهم عفو. گذشتند چون احساس کردند تلنگری بس است. چون غرض نهایی، دستگیری است نه مچ گیری. هدایت است نه صرفا مجازات. فرماندهی کل قوا اول معلم است و راهبر. 🔸واپسین پدرانه، انتقال محبت به فرزندان خطا کار بود تا بدانند دوستدار و دلسوز نهایی آنها اسلام و انقلاب است و بس 💢روزهای تلخ اغتشاش گذشت؛ اما باید سالها نوشت و نوشت. یکی از نوشته ها، پدرانه های رهبری. است
❇️فوتبال سیاسی است؟ نیست؟ ◀️مردم سیاسی نیستند 1⃣یکم. گفت چرا مرگ یک ملت را می خواهید؟ گفتم کجا؟ گفت همین مرگ بر آمریکا. گفتم: شعار مرگ برای سیاست مداران مکار این کشورها است نه مردم شان. سکوت کرد. گفتم ولی آنهایی که ژست صلح می گیرند، در عمل با تحریم های اقتصادی کمرشکن سفره مردم ایران را هر روز تنگ تر کردند. دقت دارید دیگر؛ علیه مردم ایران و نه حکومت. ◀️علم سیاسی نیست 2⃣دوم. برخی ژست بی طرفانه برای علم می گیرند و معتقدند ساحت علم از زدوخورد های سیاسی بدور است. اما همین جریان پرمدعی وقتی ایران به توان تولید واکسن کرونا در بین 6 کشور اول دنیا رسید، هرچه در چنته داشتند بکار بستند تا مدار تولید متوقف شود. از جمله جلوگیری از ورود مواد اولیه؛ این یک نمونه و نمی از یمی است. ◀️درمان سیاسی نیست 3⃣سوم. گفتند بهداشت و درمان خارج از سیاست است اما ارسال داروی بیماران سرطانی و برخی بیمارهای صعب العلاج مثل بیماری پروانه ای را ممنوع کردند. در غزه نیز بیمارستان ها را زیر بار موشک بردند. باقی فهرست ها باخودتان. ◀️خبر سیاسی نیست 4⃣چهارم. یک عمر دروغی شاخدار بنام رسانه بی طرف را به خورد مخاطب دادند. اما امروز همین شعار مبتذل و مضحک را هم دیگر جرئت ندارند تکرار کنند. و حالا حتی یک خبر بدون جهت گیری های سیاسی علیه ایران منتشر نمی کنند؛ اینکه نوشتم حتی یک خبر، بدون هرگونه اغراقی است. ◀️هنر سیاسی نیست 5⃣پنجم. گفتند هنر برای هنر؛ اما ضعیف ترین و بی خاصیت ترین فیلم ها را صرفا بخاطر ضدایرانی بودن، در جشنواره های غربی جایزه دادند و سردست گرفتند و از آنسو هالیوود را مرکز سفید شویی امپریالیزم سرمایه داری قرار دادند. ◀️ورزش سیاسی نیست 6⃣ششم. گفتند ورزش جای سیاست نیست. اما زنان قهرمان المپیک را بخاطر حجاب سانسور کردند و فوتبالیست های ایرانی را بخاطر همراهی نکردن با ضدانقلاب به تمسخر گرفتند. موارد بسیار است؛ اما یک نمونه همین بازی ایران و ژاپن. قبل از شروع بازی و حتی بعد از گل اول ژاپن، شروع به تحقیر ملت ایران کردند و البته بعد از شکست ژاپن خفه خون و منفعلانه به سکوت رفتند. ❇️حرف آخر؛ سیاست مردم ما غیر از انسانیت شان نیست. آنچه حقه بازی و بندبازی است که اسمش روی خودش است و سیاست نیست. سیاست مردم ایران هویت شان است. حیثیت شان است. چون کرامت نفس دارند ، ظلم ستیز هستند و مدافع مظلوم و عدالتخواه و آزادی گرا و استقلال طلب. با همین الگو همه شوون زندگی شان سیاسی است. فوتبال ورزش است؛ برد و باخت دارد. اما ملت ایران با غیرت و استقامت و تلاش، مکر دشمن در تقابل و ضدایرانی کردن علم و هنر و ورزش و غیره را به خودشان برمی گردانند و البته در این مسیر و با این نیت، ببرند یا ببازند پیروزند. فوتبال سیاسی یعنی همین. فوتبال به مثابه مبارزه. همشهری ..... ....
🌠 خاتمی و بیانیه 110 اصلاح طلب ✍ 1⃣یکم. 110 چهره اصلاح طلب در بیانیه ای از اصلاح طلبان خواستند در انتخابات پیش رو مشارکت داشته باشند. این بیانیه که ساعتی پس از انتشار تصاویر و عکس های پرشور مردم در راه پیمائی 22 بهمن منتشر می شد تصریح می کند اصلاحات تدریجی تنها راه پیش روی ماست. این بیانیه را باید استقبال کرد و به فال نیک گرفت. اما آیا این موضع جبهه اصلاحات از جمله تشکیلات رسمی اصلاح طلبان است؟ به نظر می رسد اینطور نیست و همچنان بخشی از بدنه افراطی اصلاح طلبان بر طبل تحریم صندوق رای می کوبند.  2⃣دوم. اواخر دولت خاتمی رهبرانقلاب موضوع خودی و غیرخودی را مطرح کردند. توصیه اکید ایشان این بود که فعالان سیاسی لازم است موضع خود را در قبال ضدانقلاب صریح و روشن اعلام کنند. به عنوان مثال در همان ایام بود که برخی از تندروهای اصلاحات لقب گورباچف را به اصلاحات خاتمی دادند و البته وی حاضر نشد از این جریان و ادعای ساختارشکنانه شان اعلام برائت کند و کار بدانجا کشید که رهبری انقلاب سال 79 فرمودند خاتمی گورباچف نیست. 3⃣سوم. چند سال پیش با جمعی از فعالان انقلابی دیداری با سیدمحمدخاتمی داشتیم. در میان گفت وگوها یک نکته که بعدها خبری شد بسیار با اهمیت بود. خاتمی در آن جلسه تصریح کرد که سال 88 هیچ تقلبی در انتخابات صورت نگرفته است و از اینجهت با میرحسین موسوی و کروبی اختلاف نظر دارد. اما خاتمی در پاسخ به این سوال که چرا این موضع را علنی اعلام نمی کنید و گفت که ما دارای یک پایگاه رای گسترده هستیم که یک سوی آن دینداران و یک سوی آن بی دین ها قرار دارند و این اظهارنظر باعث بهم پاشیدن این پایگاه اجتماعی می شود. 4⃣چهارم. چند روزی است خبر دیدار خاتمی و اظهارات او درباره تقلب منتشر شده است و اما برخی از بدنه اصلاحات تلاش می کنند آنرا تکذیب می کنند. حال آنکه این خبر پیشتر هم منتشر شده و حتی فایل صوتی جلسه نیز در خبرگزاری تسنیم انتشار یافته است. اما این همه تلاش برای تکذیب این خبر چیست؟ گوئی هنوز برخی به وسط بازی کردن اصلاحات و تقویت پایگاه رای شان میان مخالفان نظام دل خوش کرده اند. اما اشتباه بزرگی می کنند. 5⃣پنجم. شبکه های اجتماعی بساط وسط بازی سیاسی را کامل جمع کرده است. اصلاحات که همواره قدرتش را از بخشی از آرای ضدانقلاب بدست می آورد، امروز در میانه دوقطبی حقیقی انقلاب- ضدانقلاب حیران مانده است. رسانه های اجتماعی تکلیف هرکس را روشن کرده است. هرکس امروز خودش رسانه است و ضدانقلاب دیگر نیاز به رای نمادین ندارد و حالا این اصلاحات است که باید تکلیفش را روشن کند. به همین دلیل برخی از بدنه اصلاحات جدا و به صف ضدانقلاب پیوستند و بخشی دیگر از هویت اصلاحات درون نظام دفاع کردند.  اما هنوز عده ای خیال می کنند وسط بازی ممکن است و قدرت ساز. 6⃣ششم. جبهه اصلاحات باید به این بلوغ برسد که حق در صداقت است نه پنهان کاری. اعلام موضع روشن نسبت به محکمات انقلاب اسلامی و نظام اندیشه امام از اصول اولیه کار سیاسی است. امروز کار ناتمام و روی زمین مانده اصلاحات را رسانه های اجتماعی بر داشته اند و اساسا امکان وسط بازی سیاسی وجود ندارد. قدرت حقیقی در اینست که آنچه پشت درهای بسته می گوئیم را علن نیز تکرار کنیم. از این جهت باید بیانیه 110 اصلاح طلب در دعوت به مشارکت را استقبال کرد و امید داشت این رشد سیاسی همه جبهه اصلاحات را از راس تا ذیل پوشش دهد. خاتمی سال 88 درباره ادعای تقلب سکوت کرد و شد و آنچه نباید می شد و چه هزینه ها که بر مردم و کشور رفت. امید است آن اشتباه تاریخی را مجدد تکرار نکند. ..... .....
🌠 "رأی نمی‌دیم تا اصلاح بشید" ✍ یک استدلال رایج بین مخالفان شرکت در انتخابات این است که: "رأی نمی‌دیم تا اصلاح بشید". البته این دسته از مخالفان با آنها که از بیخ و بن با نظام و کشور مشکل دارند فرق می‌کنند. چه بسا دلسوزانی هستند که می‌خواهند اصلاحات را از طریق قهر دنبال کنند، نه رأی. اما این استدلال و این نیت برای رأی ندادن کافی نیست. یعنی با قهر نتیجه نمی‌گیرند. به چه دلیل؟ 🔻دو دلیل در این رابطه وجود دارد. 1⃣دلیل اول خودزنی است. قدیم‌ها در تهران برخی بزن‌بهادرها ابتدای دعوا و جدل، خودزنی می‌کردند. همان ابتدا یکی به خود می‌زدند تا طرف مقابل بترسد و عقب‌نشینی کند. این استدلال برای رأی ندادن هم از این دست است. مثل اینکه شاگردی به معلمش بگوید اگر اصلاح نشوید، درس نمی‌خوانم. خب چه کسی ضرر می‌کند؟ 🔻اما این خودزنی دو ضرر دارد. 🔸الف/ ضرر اول را خود فرد می‌بیند. آنکه رأی نمی‌دهد، در اصل رأی می‌دهد. رأی به سه چیز. رأی برای وکالت به دیگری تا جای او انتخاب کند. دوم رأی به انتخاب او و سوم رأی به شرایطی که در آینده اتفاق می‌افتد. پس رأی ندادن، خودش رأی است؛ با این تفاوت که امکان اعتراض به آینده را از دست می‌دهد. 🔹ب/ اما ضرر دوم که مهم‌تر است، ضرر به جامعه‌ای است که خود فرد نیز در آن حاضر است؛ مثل ضرر فردی به یک کشتی که در آن مسافر است. دقت کنیم! کسانی که می‌گویند رأی نمی‌دهیم تا اصلاح شوید، یک نکته را دقت نکردند و آن اینکه رأی دادن خودش موضوعیت دارد، نه طریقیت. یعنی فارغ از نتیجه آرا شرکت در انتخابات دارای اثر است. این آثار چیست؟ مهم‌ترین آن تقویت قوای کشور مقابل دشمنی‌هایی که شب و روز برای تعرض به این خاک دندان تیز کرده‌اند. فراموش نکنیم که سخت‌ترین تحریم‌های اقتصادی، در سال ۸۸ و بعد از آن و ثمرهٔ جنگ‌های خیابانی و اغتشاش داخلی بود. یعنی هرجا دشمن احساس کند پشتوانهٔ مردمی یک کشور کم شده است، هر چه خباثت دارد، رو می‌کند؛ از تحریم تا ترور تا جنگ و ...  2⃣اما دلیل دوم فارغ از خودزنی فردی و جمعی، فرض کنیم فردای انتخابات نظام تصمیم می‌گیرد به‌خاطر قهر یک جماعتی خودش را اصلاح کند. حالا اولین سؤال ساده این است که خب؟ چه باید کند؟ دقیقا چه چیز را باید اصلاح کند؟ قهرکننده‌ها سلبا می‌گویند چه نمی‌خواهند، اما چه کسی قرار است ایجابا بگوید که چه می‌خواهند؟ آیا نباید یک نماینده‌ای با هر میزان اشتراک عقیده، ولو حداقلی، وجود داشته باشد تا مطالبات آنها را دنبال کند؟ خلاصه اینکه اگر فکر می‌شود با قهر می‌توان پروژهٔ اصلاح را جلو برد، باید به این نیت اصلاحی آفرین گفت، اما واقعیت این است که نتیجه‌بخش نخواهد بود. ..... ....
🌠 رای دادیم چی شد!؟ مهمترین شبهه این روزهای مرددین برای رای ندادن این گزاره است که معمولا به زبان های مختلف بیان می شود. مثلا رای دادیم تورم چی شد یا مگه رای دادیم مسکن درست شد؟ یا اگر رای دادن فایده داشت انقدر بیکاری نبود یا خودرو چنان نبود و غیره 🔻اما واقعا رای دادیم چی شد؟ ✅دو پاسخ در این رابطه وجود دارد و لازم است توامان به هردو توجه کرد. 1⃣اولا فارغ از اینکه با رای دادن چه نتیجه حاصل می شود، خود رای دادن موضوعیت دارد نه صرفا طریقیت. صندوق رای قدرت ساز است. قدرت مهمترین رکن یک جامعه است برای اینکه به هر جایی بخواهد برسد. حضور مردم اراده جامعه و حاکمیت را تقویت می کند. همین قدرت است که امنیت ساز است. همین قدرت است که موجب انسجام اجتماعی و جلوگیری از فروپاشی می شود. همین قدرت است که مسیر پیشرفت را تعیین می کند. اراده صالح ترین مسوول در بالاترین سطح کارآمدی، بدون پشتوانه و اقبال و مشارکت مردم محکوم به شکست است. 2⃣اما واقعیت اینست که فارغ از  این موضوع، رای دادیم و تغییر هم ایجاد شد. ➖رای دادیم تورم 60 درصدی دولت قبل به 45 درصد آنهم ظرف کمتر از یکسال رسید. تورمی که همه اقتصاددانان وحتی مسوولین دولت قبلی پیش بینی می کردند سه رقمی می شود. ➖رای دادیم نرخ بیکاری از 11.5 درصد به 7.5 درصد رسید و رکورد کاهش نرخ بیکاری پس از انقلاب شکسته شد. ➖رای دادیم و قدم های بلند برای شفافیت قوا برداشته شد. قانون سوت زنی برای مبارزه با فساد تصویب شد و بجای اینکه مسوولین دولتی خط قرمز مبارزه با فساد باشند، گشت ارشاد مدیران راه افتاد و 60 مدیران متخلف بیکار و 20 مدیر به دادگاه معرفی شدند. ➖رای دادیم و نرخ رشد اقتصادی از منفی بودن خارج و به 4 درصد بدون نفت و 7 درصد با احتساب نفت رسید. ➖رای دادیم و مالیات تولید از 26 درصد به 15 درصد کاهش و همزمان مالیات خانه های خالی و مالیات بر سوداگری و سفته بازی و مالیات بر سلبریتی ها و هنرمندان و غیره برقرار شد. ➖رای دادیم و رشد 10 برابر قیمت مسکن در چند سال آخر دولت قبل، با ساخت یک میلیون مسکن در سال متوقف و در برخی نقاط کاهنده شد. ➖رای دادیم و رشد تولید خودرو افزایش و به یک میلیون و 300 هزار دستگاه در سال رسید و با واردات خودروی مصرفی انحصار خودروی داخلی شکسته و در نهایت جلوی رشد افسارگسیخته قیمت ها گرفته شد. ➖رای دادیم و تسهیلات مسکن 3.5 برابر و حقوق سربازی 12 برابر و یارانه 9 برابر شد ➖رای دادیم و 5 دهک اول بیمه کامل شدند و 3 دهک بیمه رایگان شدند و هزینه درمان بیماران صعب العلاج صفر شد. 🔻اینها همه ثمره رای دادن است. امروز وظیفه همه ما اینست که برای دیگران هم توضیح دهیم که رای دادیم و شد. .
🌠 "رأی نمی‌دیم تا اصلاح بشید" ✍ یک استدلال رایج بین مخالفان شرکت در انتخابات این است که: "رأی نمی‌دیم تا اصلاح بشید". البته این دسته از مخالفان با آنها که از بیخ و بن با نظام و کشور مشکل دارند فرق می‌کنند. چه بسا دلسوزانی هستند که می‌خواهند اصلاحات را از طریق قهر دنبال کنند، نه رأی. اما این استدلال و این نیت برای رأی ندادن کافی نیست. یعنی با قهر نتیجه نمی‌گیرند. به چه دلیل؟ 🔻دو دلیل در این رابطه وجود دارد. 1⃣دلیل اول خودزنی است. قدیم‌ها در تهران برخی بزن‌بهادرها ابتدای دعوا و جدل، خودزنی می‌کردند. همان ابتدا یکی به خود می‌زدند تا طرف مقابل بترسد و عقب‌نشینی کند. این استدلال برای رأی ندادن هم از این دست است. مثل اینکه شاگردی به معلمش بگوید اگر اصلاح نشوید، درس نمی‌خوانم. خب چه کسی ضرر می‌کند؟ 🔻اما این خودزنی دو ضرر دارد. 🔸الف/ ضرر اول را خود فرد می‌بیند. آنکه رأی نمی‌دهد، در اصل رأی می‌دهد. رأی به سه چیز. رأی برای وکالت به دیگری تا جای او انتخاب کند. دوم رأی به انتخاب او و سوم رأی به شرایطی که در آینده اتفاق می‌افتد. پس رأی ندادن، خودش رأی است؛ با این تفاوت که امکان اعتراض به آینده را از دست می‌دهد. 🔹ب/ اما ضرر دوم که مهم‌تر است، ضرر به جامعه‌ای است که خود فرد نیز در آن حاضر است؛ مثل ضرر فردی به یک کشتی که در آن مسافر است. دقت کنیم! کسانی که می‌گویند رأی نمی‌دهیم تا اصلاح شوید، یک نکته را دقت نکردند و آن اینکه رأی دادن خودش موضوعیت دارد، نه طریقیت. یعنی فارغ از نتیجه آرا شرکت در انتخابات دارای اثر است. این آثار چیست؟ مهم‌ترین آن تقویت قوای کشور مقابل دشمنی‌هایی که شب و روز برای تعرض به این خاک دندان تیز کرده‌اند. فراموش نکنیم که سخت‌ترین تحریم‌های اقتصادی، در سال ۸۸ و بعد از آن و ثمرهٔ جنگ‌های خیابانی و اغتشاش داخلی بود. یعنی هرجا دشمن احساس کند پشتوانهٔ مردمی یک کشور کم شده است، هر چه خباثت دارد، رو می‌کند؛ از تحریم تا ترور تا جنگ و ...  2⃣اما دلیل دوم فارغ از خودزنی فردی و جمعی، فرض کنیم فردای انتخابات نظام تصمیم می‌گیرد به‌خاطر قهر یک جماعتی خودش را اصلاح کند. حالا اولین سؤال ساده این است که خب؟ چه باید کند؟ دقیقا چه چیز را باید اصلاح کند؟ قهرکننده‌ها سلبا می‌گویند چه نمی‌خواهند، اما چه کسی قرار است ایجابا بگوید که چه می‌خواهند؟ آیا نباید یک نماینده‌ای با هر میزان اشتراک عقیده، ولو حداقلی، وجود داشته باشد تا مطالبات آنها را دنبال کند؟ خلاصه اینکه اگر فکر می‌شود با قهر می‌توان پروژهٔ اصلاح را جلو برد، باید به این نیت اصلاحی آفرین گفت، اما واقعیت این است که نتیجه‌بخش نخواهد بود. ..... ....
🔴 مأموریت ویژهٔ رأی‌اولی‌ها گذشت دورانی که برخی رأی اول را رأی مجانی می‌دانستند. امروز رأی‌اولی‌ها، رأی پرقدرت‌اند. رأی پرقدرت فراتر از یک رأی است؛ چون هم متعصب است و هم رأی‌ساز. واقعیت این است که به سه دلیل، رأی‌اولی‌ها، رأی پرقدرت‌اند و اگر موتورشان روشن شود، قدرت اثرگذاری و موج‌آفرینی بیشتری دارند. 1⃣دلیل اول: آرای آرمانی رأی‌اولی‌ها کمتر وارد مادیات شدند و آرمانی‌ترند. آرمان‌خواهان بیشتر قدرت تحریک اجتماعی دارند تا واقع‌گراهای رخوت‌زده. 2⃣دلیل دوم: آرای امیدوار رأی‌اولی‌ها به دلیل سنین نوجوانی و جوانی، آینده را روشن‌تر می‌بینند و امیدوارترند. انسان امیدوار همیشه و همه جا موتور محرکه است؛ نه مثل چریک‌های پیر و افسرده به گل نشسته و خسته. 3⃣دلیل سوم. آرای تغییر نوجوان و جوان اهل تغییر است. اهل متوقف نشدن. اهل اصلاح و تحول. آرای تغییر، آرای نه به وضع موجود است. آرای معترض و بسنده نکردن به آنچه هست. ✅ رأی اول، بروز دوران اعتماد به نفس سیاسی و اجتماعی است. اگر به ظرفیت رأی‌اولی‌ها واقف باشیم و این استعدادهای درونی را زنده کنیم، قدرت برانگیختگی اجتماعی‌شان شورانگیز است. رأی اول، جشن تکلیف سیاسی است و یوم الله. باید قدر دانست. مأموریت ویژهٔ این اعتماد به نفس جمعی و جشن تکلیف اجتماعی- سیاسی، فراتر از رأی دادن، رأی ساختن است. با این سه ویژگی کلیدی در رأی‌اولی‌ها، می‌توان انتظار شگفتی داشت. این چند روز باقی‌مانده با لشکر رأی‌اولی‌ها می‌توان نهضت توزیع و انتشار محتوای انتخاباتی مجازی و گفت‌وگوهای چهره‌به‌چهره و خیابانی راه انداخت. این مأموریت را به دست رأی‌اولی‌ها برسانید. .
✅لیستی رأی بدیم یا نه؟ 🔻بعد از سخنان امروز رهبرانقلاب دربارهٔ نحوهٔ انتخاب نامزدها، این مسأله مطرح شد که ایشان مخالف رأی دادن لیستی هستند. برخی هم در مخالفت گفتند از سخنان رهبری این برداشت نمی‌شود و باید ارجاع داد به گذشته که رهبری انقلاب موافق رأی لیستی است. واقعیت این است که اساسا موقف سخنان رهبری انقلاب دربارهٔ تأیید یا تکذیب رأی لیستی نبود و نیست. ایشان توضیح دادند که چطور باید افرادی را که نمی‌شناسیم با رجوع به مطلعین انتخاب کنیم. 🔻اما سؤال اصلی این است که آیا برای رأی به لیست هیچ استدلال دیگری بجز رجوع به سخنان رهبری وجود ندارد؟ ❇️نکتهٔ اول و پیش از ورود به بحث این تذکر ضروری است که اگر نسبت به فردی نفیا و یا اثباتا شناخت کامل داریم، باید به حجت شخصی عمل کنیم و اساسا لیستی رأی دادن و ندادن مسألهٔ ثانوی است. 🔻اما اگر شناختمان اجمالی است؛ اینجا رأی لیستی خودش موضوعیت دارد. چرا؟ برخی تصور می‌کنند رأی لیستی صرفا برای دفع خطر و نفی پیروزی رقیب است. این‌طور نیست. این نیز یکی از کارکردهای آن است، اما رأی لیستی خودش فوائدی دارد. 1⃣اول اینکه لیست به خودی خود سطح نازلی از کار حزبی است. یعنی کسانی که به هم قرابت دارند، دور هم جمع شدند و لیست دادند. رأی به شبه تشکیلات، به آرای پراکنده ارجح است. چون کار تیمی در مجلس بسیار اهمیت دارد و مانع لابی‌های فسادگونه می‌شود. از همه مهم‌تر، موجب پیشبرد اراده‌ها و تصمیمات می‌شود. جمع در آینده نیز نظارت‌پذیرتر است. جمع به خودی خود مانع تخلف است و غیره. 2⃣و اما دوم مهم‌تر است. لیستی که از دل فرآیند‌های ائتلافی بیرون می‌آید، اهمیت بالاتری دارد. چرا؟ چون وحدت و ائتلاف، ثمرهٔ بلوغ سیاسی گروه‌هاست. یعنی ما با گروه‌هایی مواجهیم که بدون عدول از گرایش سیاسی خود، حاضر شدند برای ائتلاف با هم مدارا کنند. این خودش یک شاخص انتخاب است. چون این گروه‌ها بلوغ کار جمعی دارند و در جامعه هم احتمالا از قطبی‌سازی‌های موهوم پرهیز می‌کنند و توان ایجاد وفاق ملی خواهند داشت. البته ممکن است عده‌ای به خروجی لیست و یا فرآیند‌ها اعتراض داشته باشند. این اعتراض‌ها نیز ممکن است بحق باشد. اما باید دو نکته را توجه کرد. اول اینکه هیچ فرآیند و هیچ لیستی در نهایت بدون اعتراض نخواهد بود. نقد همیشه هست. دوم اینکه طراحی و ترمیم فرآیند، باید پیش از بسته شدن لیست‌ها باشد؛ نه پس از انتشار لیست نهایی. طبیعی است که ایجاد ائتلاف، امری نفس‌گیر و طراحی فرآیند، زمان‌بر و بدون اشکال نخواهد بود. 3⃣و نکتهٔ سوم صرفا یک محاسبهٔ عقلانی و احتمالی است. رأی لیستی از تشتت آرا جلوگیری می‌کند و احتمال رأی‌آوری افرادی که مناسب‌تر برای مجلس هستند را بیشتر می‌کند. مثلا رأی ما به فرد خارج از لیست که احتمال می‌دهیم به‌خاطر عدم شناخت مردم رأی نمی‌آورد، باعث می‌شود نفر دیگری رأی بیاورد که از نفرات لیست ضعیف‌تر است. با این توضیح، لیستی رأی دادن خودش موضوعیت دارد. در نهایت همان تذکر اول؛ اگر کسی شناخت کامل نسبت به افراد دارد، باید به حجت شخصی خود عمل کند، نه لیست. .
✅مهمترین پیام انتخابات و تکلیف ما 🔻41 درصد جهاد کردند و جنگ ترکیبی را شکستند. وقتی گفته می شود حماسه یعنی همین. اما آیا هزینه هم ندادیم؟ حتما هزینه دادیم. 🔻پیام اصلی این انتخابات و گلایه بود. چه پیام رای دهنده ها و چه آنها که رای ندادند. چرا؟ 1⃣یک دسته که محکم گفتند رای نمی دهیم تا نظام اصلاح شود. نیاز به گفتن نیست که این گروه هم نظام را قبول داشتند و به اصلاح درون آن ایمان داشتند و هم صداقت این نظام را می شناختند. با این حال به غلط فکر کردند قهر کنند موثر تر است. 🔸این اعتراض گروه اول. 2⃣دوم مردد ها هستند که نیامدند. دو نظر سنجی ایسپا و صداو سیما نزدیک به واقعیت مشارکت را پیش بینی کردند. همین دو نظرسنجی رقم مردد ها را 28 تا 29 درصد تخمین زدند. تردید یعنی چی؟ یعنی با اصل رای دادن مشکلی ندارند اما تردید دارند این رای موثر است یا نه. چرا؟ چون از عملکردها گلایه دارد. 🔸این اعتراض گروه دوم. 3⃣سوم آرای باطله است. در یک نمونه آرای باطله در تهران از 10 درصد در دوره گذشته به 15 درصد افزایش یافته است. رای باطله نیز روشن است. یعنی برای نظام آمدیم نه شما نامزدها یا مسوولین. 🔸این اعتراض گروه سوم. 4⃣چهارم آرای صحیح است. آنها که رای دادند نیز به روشنی رای سلبی دادند. رای به کسانی که داد زدند و اعتراض کردند و به همین دلیل مردم هرکس نماینده وضع موجود بود را کنار زدند. 🔸این هم اعتراض گروه چهارم. 🔻اما به چه چیز اعتراض دارند؟ روشن است؛ وضع موجود. 🔻اما این اعتراض ناشی از چیست و چه میزان واقعیت دارد؟ 🔻اعتراض دو بخش دارد. 1⃣بخشی از اعتراضات واقعی است. یعنی معطوف به واقعیت است و ناشی از سه چیز است: 🔸یک اثر تحریم ها بر زندگی مردم 🔸دو اثر عملکرد مسوولین. چه کم کاری ها و چه تصمیمات غلط 🔸سوم اثر نامحسوس بودن زحمات مسوولین و پیشرفت در بخش های مختلف بر سر سفره و زندگی مردم. 2⃣اما بخش دوم اعتراضات ناشی از جنگ شناختی دشمن است. حالا یا دشمن یا جریان داخلی که دانسته یا نادانسته همان خط را تکمیل کرده است. ✅سخن این متن برای این بخش است؛ همان تکلیف ما. این بخش بسیار پر رنگ است. بخش قابل اعتنایی از اعتراض ها مربوط به این جنگ شناختی است و بسیار فراتر از واقعیت است. اینجاست که کسری جهاد تبیین کاملا مشهود است. جنگ صداست. گوئی بین مردم و منبع پیام اعم از رسانه ها و نخبگان و مسوولین، ادبیات بیگانه ای حاکم است. صدا به صدا نمی رسد. یا میرسد اما نویز دارد. در این انتخابات نمانید. برای این ادبیات گنگ دوطرفه فکری نکنیم هر روز چوب می خوریم . .
🔴 در جنگ روایت ها هم شکست خوردند 👤 🔹 راه حل کوتاه و ساده بود. موشک خوردند و باید حیثیت برباد رفته شان را جبران می کردند. قابل پیش بینی بود چه خطی را می روند. ابتدا انکار و بعد هم رجزخوانی. تحقیر و بعد هم هراس افکنی. اما واقعیت اینست که در این پروژه رسانه ای نیز به شکل آموزنده ای شکست خوردند. در جنگ روایت ها نیز پیروز میدان روایت تنبیه بود. روایت وعده صادق. 🔸 سخنگوی ارتش اسرائیل در همان روز اول اعلام کرد 99 درصد موشک و پهبادهای ایران را رهگیری کردیم. یعنی از حدود 300 موشک تنها 3 موشک به هدف اصابت کرده است. خب کم کم فیلم هایی منتشر شد که نشان می داد چقدر این ادعا ناشیانه است. ✅ از آنجائیکه ادعا بی مبنا بود دچار فراموشی شدند و یک عضو نظامی دیگر ارتش اعلام کرد تعداد موشک هائی که اصابت کرده است 9 عدد است. یعنی رسیدند به 97 درصد. اما ماجرا به اینجا هم ختم نشد چون مختصر فیلم هائی که درشبکه های اجتماعی منتشر شده بود تعداد موشک های اصابت کرده را بیشتر نشان می دهد تا اینکه کانال 14 تلویزیون اسرائیل این ادعاها را تکذیب و روزنامه معاریوی اسرائیلی موشک های رهگیری شده را 84 درصد اعلام کرد. این بازی انقدر ادامه داشت که در نهایت اسرائیلی ها اعلام کردند هر فیلم و عکسی که به نفع جمهوری اسلامی منتشر شود جرم و با آن برخورد می شود. 🔹ناچار وارد گام دوم شدند؛ هراس و ترس از جنگ. هراس برای شان یک ثمره مهم داشت. افراد ممکن است در دل با تنبیه نظامی ایران همراه باشند اما از سر ترس شعف درونی شان را کتمان کنند یا خلاف آن واکنش نشان دهند. ترس مقابل منطق آنها عمل می کند. ویژگی ترس همین است. اما همین ترس نیز ماندگار نبود. 🔸اسرائیلی ها بعد از دو روز حیرت، اینبار ناچار شدند مدعی جنگ شوند. اما همین نیز درشبکه های اجتماعی و رسانه های داخلی جدی گرفته نشد و با آن برخورد طنزآلود شد. علت نیز واکنش فوری مقامات کشوری و لشکری بود؛ اینکه بدون تعلل و در سطح بسیار وسیعتر و درهم شکننده تر از قبل پاسخ می دهیم. ✅ و این یعنی شکست تمام در جنگ روایت ها. اما چرا شکست خوردند؟ واکنش سریع و جبهه ای شهروند رسانه ها در رسانه های اجتماعی. این اقدام هماهنگ و از سرمسئولیت با حمایت و پشتیبانی رسانه های اصلی و گروه های مرجع و نخبگانی و مسئول صورت گرفت. به نوعی یک وحدت و اجماع سیاسی و رسانه ای پشتیبان تنبیه اسرائیل بود. 💢این تجربه رسانه ای را نباید دست کم گرفت. چراکه همواره جنگ روایت ها از اصل ماجرا مهمتر نباشد کم اهمیت تر هم نیست. ..... ....
‍ 🔴این شهیدرئیسی نیست 👤 🔹همسر شهید رئیسی گفت با شهید رقابت نکنید. جمله ساده و گویا است. اما چرا؟ رقابت با شهید ثمره اش چیست که تلخ است؟ رقابت کجاست؟ در ذهن مخاطب؛ مردم. یعنی در ذهن جامعه از شهید عبور کنند. اما مگر ممکن است؟ مردم دلبسته به شهید و وابسته به گفتمان او هستند. اینجاست که رقابت شکل جدیدی می گیرد؛ رقابت از طریق تحریف. 🔸اما تحریف شهید چطور ممکن است؟ همین که این روزها در گوشه و کنار می بینیم: شهید رئیسی بدون دولت رئیسی. ✅تحریف شهید یعنی تقلیل از رئیس دولت تراز به یک رئیسی خوب. تحریف یعنی خودش خوب بود اما دولتش نه. اخلاص داشت اما کارآمد نبود. تلاش داشت اما موثر نبود.تقوا داشت اما متخصص نبود. 🔹اینجاست که باید نگران بود. خیر. رئیسی صبور و اهل مدارا بود. اما ثمره این ویژگی فردی شد دولت وحدت گرا. دولتی که از حاشیه سازی پرهیز می کرد و هر روز به بهانه ای جامعه را چنددسته نمی کرد. 🔸اهل مراعات و سازگاری بود و نتیجه این خصیصه فردی شد همدلی با قوا و پرهیز از اختلاف مقابل چشم مردم. ✅تکبر و تفرعن نداشت و ثمره این اخلاق فردی شد مشورت و عقل جمعی و از همه مهمتر مردمداری. 🔹ساده زیست و اهل چشیدن فقر بود و اثر این ویژگی شد محرومیت زدایی. شد احیای چندصد کارخانه ورشکسته و کاهش نرخ بیکاری به کمترین رقم بعد از انقلاب. 🔸دوری از رانت و خاصه تراشی اش شد مبارزه با فساد و گشت ارشاد مدیران. ثمره صداقت فردی اش شد شفافیت با مردم. شد پاسخگوئی دولت. ✅اهل تلاش بود و نتیجه این تلاش بی امان شد 47 سفر استانی در 33 ماه خدمت. صبور بود و ثمره این فضیلت فردی شد مدارا با مخالف و رعایت اخلاق رقابت. شد تحمل تهمت ها و بدگوئی ها. 🔹اخلاص داشت و اثرش شد حق بینی در ابتدا و انتها و حین کارها و غیر او ندیدن. همین شد کارآمدی. حرف زور را نمی پذیرفت و ثمره همین ظلم ستیزی اش شد حمایت تمام قد از جبهه مقاومت و ایستادن مقابل ابرظالمان جهانی. 🔸در نهایت اینکه خادم الرضا بود و از سر همین خادم الرضایی خادم مردم شد، چون به سخن حاج قاسم باور داشت که صحن رضوی به وسعت جمهوری اسلامی است و همه مردم ایران زائرند و دست به دامن انسان کامل و باید برای شان خادمی کرد. 💢مدیر موحدی که انقلاب اسلامی تربیت می کند، فضائل اخلاقی اش را از دل مردم سالاری و زیر بار مسوولیت اجتماعی وسیاسی رفتن می گیرد نه از سر سجاده عزلت نشینی و خلوت رهبانیت. خلاصه اینکه رئیسی را به بهانه رقابت تحریف نکنید. ارسالی یکی از کاربرها
🔸پنج پیشنهاد به آقای رئیس جمهور رهبرانقلاب خطاب به هواداران فرمودند شایسته است رفتارهای رقابتی دوران انتخابات به هنجارهای رفاقتی تبدیل شود. آقای رئیس جمهور نیز در حرم امام خطاب به طرفداران آقای جلیلی بر همین منش تاکید کردند و گفتند رقابت تمام شد و زمان رفاقت برای ایران است. این سخن منتخب مردم را از سرصدق وصفا می دانم و از همین رو چند پیشنهاد اجرایی برای تبدیل رقابت به رفاقت دارم که در صورت تحقق کارگشا است. 🔸یکم. آقای پزشکیان در حرم امام تاکید کردند اهل گفت وگو و تعامل اند. اولین پیشنهادم اینست که رقبای انتخاباتی خود را ببینید و طرح های اجرائی آنها را بخواهید و مورد توجه قرار دهید. فراتر از محتوای طرح ها، پیامی که دریافت می شود همکاری و همدلی با رقیب است. 🔸دوم. رهبرانقلاب در اولین پیام تبریک شان به مردم ورئیس جمهور تصریح کردند از جوانان متخصص و مومن در دولت استفاده کنید. آقای پزشکیان در رقابت های انتخاباتی تصریح داشتند حزبی و جریانی نیستند. با این توضیح در بدو امر به مدیران جوان و مومن دولت دست همکاری دهید. اینها سرمایه کشورند و از این بالاتر تغییرات اتوبوسی اداره کشور را دچار تلاطم می کند. 🔸سوم. یک خصلت اخلاقی وممدوح شهید رئیسی پرهیز از حرف های گوشه دار و طعنه آمیز و کنایه آلود در عصبی کردن مخالف و منتقد بود. اخلاق مذمومی که متاسفانه رئیس جمهور اسبق داشتند و هرازگاهی کشور را دچار حاشیه می کردند. پیشنهاد می کنم این خلق و خوی شهید را مورد توجه قرار دهید و خاصه اطرافیان را از حاشیه سازی انذار دهید. 🔸چهارم. آقای پزشکیان به درستی گفتند من رئیس جمهور همه مردم هستم حتی آنها که اصلا رای ندادند. تعبیر دقیقی است. یک سوی این مردم نیز کسانی هستند که به هردلیل به ایشان رای ندادند. پیشنهادم اینست که مطالبات و مسائل این بخش از جامعه را مورد توجه جدی قرار دهید. از نزدیک با گروه ها و انجمن های انقلابی جلسه گذاشته و حرف ها و دغدغه های آنها را بشنوید. 🔸پنجم. آقای پزشکیان در حرم امام از راه شهدا و امام عزیز گفتند و تاکید داشتند که راه آنها را ادامه خواهند داد. به غایت امیدوارکننده است. پیشنهاد اولیه ام اینست که اجازه ندهید عناصر بدنام و تابلودار تحریف خط امام و بدسابقه در ایام فتنه در حلقه اصلی اطراف تان قرار گیرند. حرف آخر اینکه جوان انقلابی پیش از همه رایش به امام و انقلاب است و باهرکس صادقانه در این مسیر باشد هم عهد و هم پیمان می شود. روی این رفیقانه مکتبی و ایدئولوژیک برای پیشرفت کشور حساب ویژه کنید. ..... ....
🔻توجه دادن به "معنا" در کلام اربعینی رهبرانقلاب 🔻در سخنان امروز رهبر انقلاب  تعبیری است که به این فهم نقطه کانونی سخنان ایشان در جمع عزاداران اربعین است : "معنا".... ضرورت  معنا بخشیدن به زندگی... . 🔻اما رهبرانقلاب این تعبیر را به چه بهانه ای بکار بردند؟ ابتدا به مفهوم "معنا" بپردازیم و مجدد برگردیم. معنا چیست؟ "معنا" عبور از ظاهر است اما فراتر از "معنی". معنی با معنا متفاوت است. معنی ترجمه یک لفظ یا جمله است. اما معنا توجه کردن به لفظ در نسبت با موضوعات دیگر است. معنا نگاه به لفظ در مجموعه وسیعتری از موضوعات است. معنا دادن به امور مثل روح بخشیدن بدانهاست نه صرفا ترجمه آنها. 🔻یک نمونه آشکار آن همین راه پیمایی اربعین است. "معنی لفظی" راه پیمایی، ابزار رسیدن است. "معنی معنوی" راه پیمایی اجر و ثواب بردن از قدم برداشتن در راه کربلای معلی است. اما ما از راه پیمایی اربعین همین می فهمیم؟ صرفا برای ثواب طی طریق می کنیم؟ خیر. ما از راه پیمایی اربعین، مانور شیعی و بلکه نهضت ازادی خواهان جهان می فهمیم. حماسه ای چشم پرکن که ناچارا و از سر انفعال رسانه های مستکبر دنیا آنرا سانسور می کنند. این پیام حماسی، معناست. 🔻ازین دست مثال ها زیاد است. چایی دادن در مجلس امام حسین و چایی دادن در مهمانی شخصی "هم معنی" است اما در "معنا" متفاوت. تفاوت ایندو در "روح حاکم" بر چای هیات است. این همان معنایی است که در نسبت امر قدسی مهمتری از معنی اش  پیشی می گیرد. 🔻برگردیم به سخنان رهبر انقلاب. سخنان کوتاه رهبرانقلاب چند تحذیر داشت که بسیار برای این روزهای ما کارگشاست. هم از جهت معنی و هم معنا.... بااین توضیح عبارت های رهبرانقلاب در جلسه اربعین را مرور کنیم. 🔻یکم. مبارزه جبهه حسینی و جبهه جور و باطل هم پیش از امام حسین بود و هم  هست و هم ادامه دارد. 🔻دوم. حرب لمن حاربکم همیشه به معنی اسلحه دست گرفتن نیست. به معنی درست فکر کردن و درست سخن گفتن و درست شناسایی کردن و درست به هدف زدن است. 🔻سوم. جنگ اشکال مختلف دارد. یک دوره شمشیر و یک دوره اینترنت و هوش مصنوعی... سپس توضیح می دهند که اگر اینطور فکر کردیم زندگی معنا پیدا می کند. اما این تعابیر می تواند "معنی" عبارت هم باشد. "معنا" از کجا می آید؟ آنجایی که در خطاب به جوانان متدین و امام حسینی می گویند. اینکه فرمودند جوانان قدر بدانید. میدان وسیعی در اختیار شماست. اقدامات ما یک وقت در محیط دانشگاه و محیط اجتماعی است. یک وقت در راه کربلا و فلسطین. فرمودند این مسیری است که انقلاب برای ما بازکردند و اگر استفاده نکنیم دچار خسران شدیم. 🔻معنا اینجاست... انقلاب به همه ابعاد زندگی شخصی و اجتماعی ما معنا و آنرا ارتقا داده است. امروز ثواب فردی یک راه پیمایی رنگ مانور حماسی شیعه می گیرد. اگر اینطور به مسائل نگاه کنیم در ظاهر امور نمی مانیم. بلکه این معنی و معنای امورست که تکلیف انقلابی مارا تعیین می کند و نه ظاهر آن. بااین مقدمه نقش تاریخی مان را نیز در هر میدانی دقیقتر می فهمیم. 🔻لب کلام... همچنان جنگ است. جنگ میان حسینیان و یزیدیان. هدف نیز نصرت امام زمان علیه السلام و یاران وفادارشان  است. تنها میدان مبارزه تغییر کرده است و البته ابزار جنگ تنها سلاح نظامی نیست. و نقش تاریخی من و شما نیز در همین معناست. اگر زندگی دنیایی را با این رنگ معنا بخشیدیم، هر قدم و نفس مان حماسه است و مجاهدت. ..... ...
🔻توجه دادن به "معنا" در کلام اربعینی رهبرانقلاب 🔻در سخنان امروز رهبر انقلاب  تعبیری است که به این فهم نقطه کانونی سخنان ایشان در جمع عزاداران اربعین است : "معنا".... ضرورت  معنا بخشیدن به زندگی... . 🔻اما رهبرانقلاب این تعبیر را به چه بهانه ای بکار بردند؟ ابتدا به مفهوم "معنا" بپردازیم و مجدد برگردیم. معنا چیست؟ "معنا" عبور از ظاهر است اما فراتر از "معنی". معنی با معنا متفاوت است. معنی ترجمه یک لفظ یا جمله است. اما معنا توجه کردن به لفظ در نسبت با موضوعات دیگر است. معنا نگاه به لفظ در مجموعه وسیعتری از موضوعات است. معنا دادن به امور مثل روح بخشیدن بدانهاست نه صرفا ترجمه آنها. 🔻یک نمونه آشکار آن همین راه پیمایی اربعین است. "معنی لفظی" راه پیمایی، ابزار رسیدن است. "معنی معنوی" راه پیمایی اجر و ثواب بردن از قدم برداشتن در راه کربلای معلی است. اما ما از راه پیمایی اربعین همین می فهمیم؟ صرفا برای ثواب طی طریق می کنیم؟ خیر. ما از راه پیمایی اربعین، مانور شیعی و بلکه نهضت ازادی خواهان جهان می فهمیم. حماسه ای چشم پرکن که ناچارا و از سر انفعال رسانه های مستکبر دنیا آنرا سانسور می کنند. این پیام حماسی، معناست. 🔻ازین دست مثال ها زیاد است. چایی دادن در مجلس امام حسین و چایی دادن در مهمانی شخصی "هم معنی" است اما در "معنا" متفاوت. تفاوت ایندو در "روح حاکم" بر چای هیات است. این همان معنایی است که در نسبت امر قدسی مهمتری از معنی اش  پیشی می گیرد. 🔻برگردیم به سخنان رهبر انقلاب. سخنان کوتاه رهبرانقلاب چند تحذیر داشت که بسیار برای این روزهای ما کارگشاست. هم از جهت معنی و هم معنا.... بااین توضیح عبارت های رهبرانقلاب در جلسه اربعین را مرور کنیم. 🔻یکم. مبارزه جبهه حسینی و جبهه جور و باطل هم پیش از امام حسین بود و هم  هست و هم ادامه دارد. 🔻دوم. حرب لمن حاربکم همیشه به معنی اسلحه دست گرفتن نیست. به معنی درست فکر کردن و درست سخن گفتن و درست شناسایی کردن و درست به هدف زدن است. 🔻سوم. جنگ اشکال مختلف دارد. یک دوره شمشیر و یک دوره اینترنت و هوش مصنوعی... سپس توضیح می دهند که اگر اینطور فکر کردیم زندگی معنا پیدا می کند. اما این تعابیر می تواند "معنی" عبارت هم باشد. "معنا" از کجا می آید؟ آنجایی که در خطاب به جوانان متدین و امام حسینی می گویند. اینکه فرمودند جوانان قدر بدانید. میدان وسیعی در اختیار شماست. اقدامات ما یک وقت در محیط دانشگاه و محیط اجتماعی است. یک وقت در راه کربلا و فلسطین. فرمودند این مسیری است که انقلاب برای ما بازکردند و اگر استفاده نکنیم دچار خسران شدیم. 🔻معنا اینجاست... انقلاب به همه ابعاد زندگی شخصی و اجتماعی ما معنا و آنرا ارتقا داده است. امروز ثواب فردی یک راه پیمایی رنگ مانور حماسی شیعه می گیرد. اگر اینطور به مسائل نگاه کنیم در ظاهر امور نمی مانیم. بلکه این معنی و معنای امورست که تکلیف انقلابی مارا تعیین می کند و نه ظاهر آن. بااین مقدمه نقش تاریخی مان را نیز در هر میدانی دقیقتر می فهمیم. 🔻لب کلام... همچنان جنگ است. جنگ میان حسینیان و یزیدیان. هدف نیز نصرت امام زمان علیه السلام و یاران وفادارشان  است. تنها میدان مبارزه تغییر کرده است و البته ابزار جنگ تنها سلاح نظامی نیست. و نقش تاریخی من و شما نیز در همین معناست. اگر زندگی دنیایی را با این رنگ معنا بخشیدیم، هر قدم و نفس مان حماسه است و مجاهدت. ..... ...