eitaa logo
حسینیه (اشعار آیینی و مراثی اهل بیت)
1.1هزار دنبال‌کننده
798 عکس
546 ویدیو
7 فایل
هدف ؛ انتشار اشعار،مدایح و مراثی اهل‌بیت علیه السلام مکتوب،شنیداری و دیداری باشد که مورد قبول حضرت زهرا سلام الله علیها قرار گیرد هزینه استفاده #صلوات دوستان #شاعر اشعار زیبای خودتان را جهت ارائه در کانال ارسال کنید به ادمین کانال @Alirezanikoo_m
مشاهده در ایتا
دانلود
جبریل شدم بال و پرم را بدهم خرجیِ مسیر سفرم را بدهم با پایِ پیاده ام به راه افتادم تا حق دلِ در به درم را بدهم امروز اگر طی شد و عاشق نشدم فردا چه جواب پدرم را بدهم ای عشق بیا به پای من نیز بپیچ فرصت نده اصلاً نظرم را بدهم گیسوی پریشان مرا بافته اند سهمیۀ جاروی حرم را بدهم نقاره بزن گریه بگیری از من بگذار زکات جگرم را بدهم صیدم کن و بی ملاحظه ذبحم کن آهو شدم این بار سرم را بدهم علی اکبر لطیفیان @marsieh_madh
به گنبد وعلم حضرت رضا صلوات به جلوه حرم حضرت رضا صلوات زگرمی نفسش مرده زنده می گردد به معجزات دم حضرت رضا صلوات فرشتگان سما کفشدار این حرم اند به رتبه خدم حضرت رضا صلوات گدایی در او را به سلطنت ندهم به رحمت و کرم حضرت رضا صلوات جواز کرببلا میدهد به زوارش به جوهر قلم حضرت رضا صلوات 📝 | عضو شوید👇 ↳ @marsieh_madh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
-به دلت بگو میریم کربلا-💔💔🥺 #-دلبر عراقی من حســـ(ع)ـــین-🖤🖤
‌هرکه‌پرسیدچه‌داردمگرازدارِجهان همه‌ی‌داروندارم‌بنویسیدحسین❤️‍🩹:) ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
YEKNET.IR - shoor - hafteghi 12 khordad - nariman panahi.mp3
3.33M
احساسی 🍃همه جا کربلا همه نینوا 🍃من ابالفضلیم به امید خدا 🎙 👌بسیار دلنشین ♨️ @marsieh_madh 👈
سلام ای برازنده‌ات کبریایی سلام ای که داری شکوه خدایی سلام ای مقامات‌ تو ماوَرایی تو مافوق اِدراک اَمثال‌ مایی تو مولاعلی‌ّبن‌موسی‌الرّضایی تو آن نور محضی که سایه ندارد تو دینی و دین بی تو پایه ندارد کتابُ اللهِ بی تو آیه ندارد- -که ما بندگان را کند رهنمایی تو مولاعلیّ بن موسی‌الرضایی به نام تو هرکس توسّل نکرده به ذات الهی توکّل نکرده کسی چون تو مارا تحمّل نکرده تو بالاترین حدّ صبر و رضایی تو مولاعلی‌ّبن‌موسی‌الرّضایی امام الرّئوف و انیس النّفوسی توخورشیدهشتم؛توشمس‌الشّموسی که خورشید دارد سرِ خاکبوسی دم صبح بر پای ایوان طلایی تو مولاعلی‌ّبن‌موسی‌الرّضایی امامی‌ به این مهربانی ندیدم نگاری به این دل‌سِتانی ندیدم و چون این حرم آستانی ندیدم که درچشم عالم کند خودنمایی تو مولاعلی‌ّبن‌موسی‌الرّضایی توعالی‌مقامی‌ توعالی‌جنابی تو هم‌کنیه با حضرت بوترابی توزهرا سرشتی تو زهرا مَآبی تو هم مثل او بضعةُ المُصطفایی تو مولاعلی‌ّبن‌موسی‌الرّضایی تورا عدّه‌ای گفته شاه‌ خراسان تورا دسته‌ای خوانده سُلطان ایران به‌موسی‌بن‌جعفر‌به‌موسی‌بن‌عمران تو در اصل سُلطان‌ارض‌وسمایی تو مولاعلی‌ّبن‌موسی‌الرّضایی تو بی‌نسخه درمان‌کُنی‌درد ما را شفا می‌دهی هرچه بی‌دست‌ و پا‌را فَلج‌ها؛کر و لال‌ها؛کور ها را کجا‌هست‌این‌گونه‌دارالشفایی؟ تو مولاعلی‌ّبن‌موسی‌الرّضایی شدم عازم مشهد ای شاه هربار نوشتند در نامه ام حجّ بسیار برایم رقم خورد در وقت دیدار چه‌زیباطوافی؛چه‌سعی‌وصفایی! تو مولاعلی‌ّبن‌موسی‌الرّضایی بهشت‌است‌ محدوده‌ی حائر تو بُوَد زائر ذات حق ؛ زائر تو بواللهِ یک ذرّه هم چاکر تو ندارد کنار تو ترس از بلایی تو مولاعلی‌ّبن‌موسی‌الرّضایی شبیه تمام گرفتارها ؛ من به پابوسی‌ات آمدم بارها من دلم قُرص باشد چو زوّارها من سه‌جا‌وعده‌دادی‌ و حتماًمی‌آیی تو مولاعلی‌ّبن‌موسی‌الرّضایی به‌غیر از تو من تکیه‌گاهی‌ندارم به‌غیر از حرم سرپناهی ندارم به‌جز گریه پیش تو راهی ندارم ببخشا اگر سر زد از من خطایی تو مولاعلی‌ّبن‌موسی‌الرّضایی ببین فصل کالی مارا ؛کرم کن ببین خسته‌حالی مارا کرم کن ببین دست خالی مارا کرم کن تصدّق‌کن ای‌ذوالکرم؛کربلایی تو مولاعلی‌ّبن‌موسی‌الرّضایی مدد کن‌که‌پای تو مُحکم بمانم به پای تو تا پای جانم بمانم اجازه بده تا مُحرّم بمانم که از شوق مشّایه هستم هوایی تو مولاعلی‌ّبن‌موسی‌الرّضایی @marsieh_madh
دارد دل ما راه نجاتی دیگر در مشهد و در قم، عتباتی دیگر بر بانوی با کرامت قم صلوات بر شاه خراسان صلواتی دیگر @marsieh_madh
ماه را در شب هجران برسانید فقط مژده ای در دل طوفان برسانید فقط به کویری که ندیده است به خود برگ و بری خبر از بارش باران برسانید فقط من همان گمشده ام ،راه بلدها من را به در خانه جانان برسانید فقط همه درهای جهان را به روی ما بستند دست ما را به خراسان برسانید فقط گر حرم قسمت ما نیست سلام ما را به عزیز دل ایران برسانید فقط شب عید است و خراسان چه قیامت شده است مرغ دل باز هوایی زیارت شده است چاره آخر ما پنجره فولاد رضا می کند معجزه پنجره فولاد رضا گفت تا زائر دلسوخته ای : جان جواد همه را داد شفا پنجره فولاد رضا ملجا خوب و بد مردم ایران اینجاست دردها کرده دوا پنجره فولاد رضا آی شش گوشه ندیده نشو مایوس بیا می دهد کرببلا پنجره فولاد رضا به تلافی مسلمان شده سلمان بود که به ما داد خدا ،پنجره فولاد رضا پشت این پنجره ها معجزه ناممکن نیست شک ندارم که تمام گره ها واشدنی است کرده وابسته مرا حال و هوای حرمت خیر دیدم به خدا از همه جای حرمت روز و شب اهل یقین دور سرت میگردند همه صاحب نفسانند گدای حرمت بهترین ثانیه ها با تو رقم خواهد خورد بهترین خاطره ها خاطره های حرمت حال آدم وسط صحن تو جا می آید به خدا مست کننده است هوای حرمت بطلب باز من بی سر و پا را سلطان شده بدجور دلم تنگ برای حرمت حرمت تکیه گه من شده از کل وجود به ضریحت برسان دست مرا زود به زود شکر لله شدم نوکر خانه زادت گشته آرام همیشه دل من با یادت تو پناه منی و نسل من و اجدادم من گرفتار تو و نسل تو و اجدادت به تو هر روز سلامی ندهم میمیرم من اگر خوب اگر بد به تو کردم عادت در میان همه دلباختگانت مشهور به شب معجزه ها گشته شب میلادت جمع شد در حرم تو همه زیبایی ها هیچ جا بین جهان نیست شبیه اینجا زائر تو به جهان رغبتش از یادش رفت زندگی و همه ی لذتش از یادش رفت هر که آرامش اطراف ضریحت را دید به خدا آرزوی جنتش از یادش رفت سائلی آمده بود از تو بگیرد حاجت تا سلامی به تو داد حاجتش از یادش رفت در ِ این خانه نداری است که قیمت دارد بُرد کرد آنکه همه ثروتش از یادش رفت هر که شد چشم به راه تو شب اول قبر به خدا زیر لحد وحشتش از یادش رفت خیره شده چشم همه ، نعمت ازین بهتر چیست ترسی از مرگ میان دل زوارت نیست @marsieh_madh
بارک الله نجمه امشب آفتاب آورده‌ای  وجه ناپیدای حق را بی‌نقاب آورده‌ای  در تراب امشب جمال بوتراب آورده‌ای  یا به دامن احمد ختمی مآب آورده‌ای  از دل دریای رحمت درِّ ناب آورده‌ای  گل به دست خود گرفتی یا گلاب آورده‌ای؟  با جلال آمنه مرآت احمد زاده‌ای  در حقیقت عالم آل محمّد زاده‌ای  ****  این پسر حسن خدا را مظهر است و منظر است  این پسر سر تا به پا، پا تا به سر پیغمبر است  این پسر هم مصطفی هم فاطمه یا حیدر است  تو چو مریم، این پسر عیسای عیسی پرور است  این پسر در هفت دریای ولایت، گوهر است  این پسر قرآن بابا روی دست مادر است  ایـن شـه ملک قـدر فرمانده جیش قضاست  این همان جان جهان مولا علی موسی‌الرضاست  **** بضعۀ ختم رسالت، روح قرآن است این  بلکه هم جان جهان، هم یک جهان جان است این  قدر قدر و نور نور و فرق فرقان است این  من به قرآن می‌خورم سوگند، قرآن است این  جان دین، اصل ولایت، روح ایمان است این  شمع جمع انبیا در بزم امکان است این  لاله‌های وحی از فیض بهـارش کرده گل  بوسۀ موسی‌ابن‌جعفر بر عذارش کرده گل  ****  ظرف نامحدود دریاهای رحمت ساغرش  آسمان گردیده چون پروانه بر دور سرش  ضامن آمرزش خلقی است آهوی درش  حافظ ایران اسلامی است در قم خواهرش  جد امیرالمؤمنین، ام ابیها مادرش  عالم هستی گرفته همچو کعبه در برش  موسی عمران بیا فرزند موسی را ببین  آدم و نوح و خلیل الله و عیسی را ببین  ****  چار صحن او پناه چار رکن عالم است  گندم مرغان صحنش عکس خال آدم است  گنبد زرین او خورشید ماه مریم است  پیش احسانش به سائل گر جهان بخشد، کم است  در زمین قصر بلندش، عرش عرش اعظم است  شهر مشهد چون مدینه، او رسول اکرم است  خسروان در کویش احساس حقارت می‌کنند  انبیـاء و اولیـا او را زیـارت می‌کـنند  ****  سایۀ گلدسته‌هایش سجده‌گاه آفتاب  آسمان بر خاک راه زائرش ریزد گلاب  جبرئیل از جام سقا خانه‌اش نوشیده آب  از حساب آسوده باشد زائرش روز حساب  پای دیوار حریم قدس او یک لحظه خواب  باشد از بیداری قدرش فزون اجر و ثواب  بهترین عبد خدا اینجا خدایی می‌کند  از تمـام آفرینش دلربـایـی می‌کند  ****  از هزاران کعبه زیر سایۀ دیوار تو  بار خیل انبیا افتاده در دربار تو  من کیم تا باشم ای وجه خدا، زوار تو؟  خارم و روییده‌ام در دامن گلذار تو  می‌کشی ناز مرا هر چند هستم عار تو  گرچه بودم با گناهم باعث آزار تو  هر چه می‌بینی بدی از من نمی‌رانی مرا  من خجالت می‌کشم اما تو می‌خوانی مرا  ****  رأفتت نازم چرا از من حمایت می‌کنی؟  از جهنم در بهشت خود هدایت می‌کنی  زنده‌ام از فیض سرشار ولایت می‌کنی  همچنان از کوثر نورم سقایت می‌کنی  نه مرا می‌رانی از خود، نه شکایت می‌کنی  قاتلت گر بر درت آید، عنایت می‌کنی  این که دشمن هم بوَد چون دوست مرهون شما  عفو و جـود و بذل و احسان است در خون شما  ****  کیستی تو؟ ظرف احسان خداوندی، رضا  در کرم مثل خدا بی‌مثل و مانندی رضا  من همه بی‌آبرو، تو آبرومندی رضا  تیرگی بودم به بحر نورم افکندی رضا  بس که آقایی، به رویم در نمی‌بندی رضا  هر چه گریاندم دلت را، باز می‌خندی رضا  تو رؤف اهل‌بیتی، لطف و احسان بایدت  میزبـانی و پـذیرایی ز مهمـان بایدت  ****  من به زنجیر غمت عمری اسیرم یا رضا  بسته شد از خاک زوارت خمیرم یا رضا  با تولای شما دادند شیرم یا رضا  وز گنه در آستانت سر به زیرم یا رضا  بار ده تا قبر تو در بر بگیرم یا رضا  لطف کن تا گوشۀ صحنت بمیرم یا رضا  هر چه بودم هر چه هستم«میثم»کوی توام  از خجالت کـورم امـا عاشق روی تـوام  @marsieh_madh
یا ربِ وقت سحر تقرب شب هاست رو به کریمان زدن عبادت لبهاست بستر بیمار وعده گاه طبیب است خیری اگر میدهند برکت تب هاست نوکر گمنام هم بنام شد اینجا آنچه مهم نیست پیش یار لقب هاست سِیر الهیِ اهل عشق همیشه رحمت ذی القعده هاست لطف رجب هاست ذکر رضا قند کرده تلخی مارا شهد نبات است اینکه بین رطب هاست مادرم امد مرا به دست رضا داد آبرویم را خرید خانه اش آباد! محضر سلطان می آورند اگر دست میشکنند عاشقان به شوق نظر دست دست به دامان حلقه های ضریحم کودکم و میدهم به دست پدر دست بین قنوتم افاضه کرد مکرر خیر کثیر است در زمان سحر دست عقل چکارست تا گدای تو هستم فیض به من بیشتر رسانده ز سر... دست تر شده از دیدن حرم چقدر چشم پر شده از محضر شما چقدر دست سفره گشا تا رضاست سفره نشینم ضامن آهو نوشته روی نگینم پشت سر زائران دعاست،دعایت دلخوشی دعبل است خاک عبایت سلسله بر گردن روات کشیدی جان بفدای کلام مثل طلایت کعبه تویی مسجدالحرام بهانه قبله تویی قم شدست قبله نمایت قصر به هم ریخت در مناظره وقتی.. آبروی جاثلیق ریخت به پایت کن فیکونِ تو فاش شد سر سفره شیر میاید برون ز پرده برایت روی دو چشم ترم قدم بزن ای ماه تا که مطهر شود شبیه قدمگاه.. آمدم ای شاه با نشان و نشانی پیش تو باشد دلم به حکم امانی وقت نماز است صف پر است کمک کن کاش مرا هم کنار خود بنشانی هرچه کنی از درت جدا نشوم من خواه بخوانی مرا و خواه برانی جاروی خدام را ببخش به زوار تا که دراین دل کنند خانه تکانی ابن شبیب آمدست دیدنت آقا موقع روضه شدست و مرثیه خوانی ناله ان کنتَ باکیاََ بزن آقا سینه برآن شاه بی کفن بزن آقا یابن الشبیب عمه ام دلش پر غم شد چادر و پوشیه بین قافله کم شد جد غریبم ز روی اسب زمین خورد پیرهنش بر فراز نیزه علم شد دامنشان گر گرفت صورتشان سوخت آتش خیمه بلای اهل حرم شد چرخش شلاق ها به بازویشان خورد قامت معصومه ها شکسته و خم شد بعد هزاران هزار زخم جگر سوز نوبت بازار شام و هلهله هم شد زخم غرورم ز ماجرای حجاب است گریه ی من بیشتر برای رباب است @marsieh_madh
آمدم بر درگهت با چشم گریان یا رضا تو کریم عالمی من بر تو مهمان یا رضا گر چه سر تا پا گناهم زائر قبر توام روی لطف و مرحمت از من مگردان یارضا @marsieh_madh