تشنه ام، تشنه ی دیدار اباعبدالله
سوختم یاد لب تشنه ی دلبر بکنم
تشنه بود، آب برای پسرش خواست حسین
گفت ناچار شدم رو سوی لشکر بکنم
#رضا_دین_پرور
#سیدالشهدا_ع
#حضرت_علی_اصغر_ع
#کربلا
#رضا_دین_پرور
@marsieh_madh
بیش از هزار سال تو خون گریه کرده ای
ای خون جگر ز قامت زینب بیا...
#اللهمعجللولیکالفرج 💚
@marsieh_madh
هدایت شده از حسینیه (اشعار آیینی و مراثی اهل بیت)
بیش از هزار سال تو خون گریه کرده ای
ای خون جگر ز قامت زینب بیا...
#اللهمعجللولیکالفرج 💚
@marsieh_madh
مداحی_آنلاین_تو_که_اینگونه_روی_خاک_ز_هم_وا_شده_ای_نریمان_پناهی.mp3
3.54M
تو که اینگونه
روی خاک ز هم وا شدهای
وای بر من
که دچار غم عظمی شدهای
#نریمان_پناهی🎙
#واحد
#روز_ششم #محرم
📝 #حسینیه | عضو شوید👇
↳ @marsieh_madh
مداحی_آنلاین_احلی_من_العسل_کریمی.mp3
3.67M
در راه تو شهادت است
احلی من العسل
نائب سردار جمل
احلی من العسل
#محمود_کریمی🎙
#استودیویی
#پیشنهاد_ویژه
#روز_ششم #محرم
📝 #حسینیه | عضو شوید👇
↳ @marsieh_madh
YEKNET.IR - shor - shabe 6 muharram 1401 -sibsorkhi (2).mp3
3.36M
إنی أنا القاسم
من نسل علی ابن ابیطالب
پسر حسنم
آمادهی جنگ تن به تنم
#حسین_سیب_سرخی🎙
#شور
#شب_ششم #محرم
📝 #حسینیه | عضو شوید👇
↳ @marsieh_madh
#حضرت_علی_اصغر
#شب_هفتم_محرم
پدری آب شده تا پسری آب خورد
ا"خون ز پیمانه ی خورشید جهانتاب خورد"
ماهی تنگ عطش راه به جایی نبرد
حنجرش آن قدری نیست به قلاب خورد
به لبش آب رسد یا نرسد می میرد
نوش دارو ست پس از مرگ که سهراب خورد
پلک بر پلک نهاده است در آغوش پدر
شاید او خواب ببیند که کمی آب خورد
لعنت حق به کسانی که گمان می کردند
که به نام پسرش کام پدر آب خورد
سرخی خون علی شانه به مغرب زده است
آسمان سرخی اش از جای دگر آب خورد
امیر خورسند
@marsieh_madh
#حضرت_علی_اصغر
#شب_هفتم_محرم
پسرم از نفس افتاد به دادم برسید
داد از اینهمه بیداد، به دادم برسید
تشنه ام ،شیر ندارم، چکنم؟ حیرانم
باید آخر چه به او داد؟ به دادم برسید
دیگر از شدت گرما و عطش همچو کویر
چاک خورده لب نوزاد ، به دادم برسید
بوی آب و،دل بی تاب و،سپاهی بی رحم
طفلی و اینهمه جلاد،به دادم برسید
آب،دامی ست،که دلبند مرا صید کند
وای از حیله ی صیاد،به دادم برسید
باپدر رفت وندانم چه شده کز میدان
شاه پیغام فرستاد،به دادم برسید
بارالها چه بلائی سرش آمده؟که حسین
میزند اینهمه فریاد،به دادم برسید
آن کماندار،که تیرش کمی از نیزه نداشت
گشته اینقدر چرا شاد؟به دادم برسید
حاج حیدر توکلی
@marsieh_madh
#حضرت_علی_اصغر
#شب_هفتم_محرم
هرم لبهای تو آتش زده جانم پسرم
قصه ی آب برای تو بخوانم پسرم
پسر ساقی کوثر به چه کاری افتاد
کشته ی طعنه ی این زخم زبانم پسرم
داغ تو چون علی اکبر کمرم را تا کرد
نعره خواهم زنم از دل نتوانم پسرم
مادرت دیده به راه است که سیراب آیی
با چه رویی تن تو خیمه رسانم چه کنم
بی هوا تیر رسید و نفسم بند آمد
با نگاه تو گرفته ست زبانم پسرم
خون من گردن آنکس که گلوی تو برید
حسرت بوسه نهاده به لبانم پسرم
صبر کن تا پر قنداقه ی تو پاره کنم
سخت جان می دهی ای راحت جانم پسرم
ز ترک های لبت بوسه گرفتن سخت است
خندهی آخر تو برده توانم پسرم
می کَنم قبر تورا دور ز چشم مادر
پدرم داده ره چاره نشانم پسرم
با وجودی که کنم قبر تو یکسان با خاک
باز هم جان تو بابا نگرانم پسرم
قاسم نعمتی
@marsieh_madh
#حضرت_علی_اصغر
#شب_هفتم_محرم
ذبیح من که زخمت به خون بخشیده زیبایی
دهان خشک و چشم نیم بازت گشته دریایی
منم خورشید و تو همچون ستاره بر سر دوشم
رخت گردیده چون ماه بنی هاشم تماشایی
تبسم های تو دل برده از عباس و از اکبر
تلظی های تو داده حرم را شغل سقایی
به قد کوچک و سن کمت نازم که تا محشر
دهد زخم گلویت آب بر گل های زهرایی
تو دیشب تا سحر بیدار بودی و در اطرافت
صدای العطش گردیده بود آوای لالایی
تبسم کن که می بینم سر ببریده ات با من
چهل منزل کند بالای نیزه راه پیمایی
تمام تشنگان را بود بر لب حرفِ آب اما
تو بهر آب گفتن هم نبودت هیچ یارایی
زبس زیبا شدی برروی دستم دم به دم ازمن
گلویت دل ربایی می کند، رویت دل آرایی
به روی دست من ذبح تو بر من سخت اما
تو با لبخند خونینت به من دادی شکیبایی
اگر چه دم به دم رفتم زمیدان کشته آوردم
تو تا بودی مرا در دل نبود احساس تنهایی
استاد حاج غلامرضا سازگار
@marsieh_madh
#حضرت_علی_اصغر
#شب_هفتم_محرم
عجب حال خوشی در روضه ها هست
به قدر وسعت عالم صفا هست
در این شهر سیه رو بین روضه
نفس تنگی نمیگیری هوا هست
به دور هم جمعند عاشقان و
به قدر وُسع عشق است و وفا هست
حرم را در حسینیه ببینید
به هر جا روضه باشد کربلا هست
سگ کهف حریم کربلا شو
فنای جای دگر اینجا بقا هست
اگر داری مریض لا علاجی
بیا روضه بیا دارالشّفا هست
به این خانه بیا تا که ببینی
سر این سُفره شاه است و گدا هست
خضاب دیگران رنگی ندارد
در این وادی زخون آری حنا هست
اگر با گوش دل، دل داده باشی
صدای گریهء یک آشنا هست
هزار و چار صد سال است مهدی(عج)
عزادار غمِ خون خدا هست
روایت از امام صادق(ع) آمد
که گریه بهر جدّم کیمیا هست
خدا این اشک را از ما نگیرد
که هر چه خیر از حال بُکا هست
بخوان ای روضه خوان تا که بگرییم
برای تشنه ای که سر جدا هست
به لطف مادرش زهرا همیشه
میان روضه ها آب و غذا هست
اگر چه آب مهر مادرش بود
ولی شرح غمش پُر ماجرا هست
به منّت بهر طفلش آب خواهد
ز قومی که تماما اشقیا هست
پدر فریاد زد رحمی به طفلم
اگر یک مرد در بین شما هست ...
بگیرد طفل من سیراب سازد
اگر یک ذرّه ای لطف و عطا هست
به جای آب تیر آمد چه تیری
که بهر صید زخمش بی دوا هست
چه تیری اُستخوان حلق بشکست
چنین ذبح عظیمی در کجا هست؟
علی را تا نبیند مادر او
چه جایی بهتر از زیر عبا هست
به حیرانی بابا خنده کردند
بگو آیا که یک ذره حیا هست
الهی مادرش اصلا نبیند
سرِ ششماهه در طشت طلا هست
مجتبی صمدی شهاب
@marsieh_madh
#شب_هفتم_علی_اصغر🏴
بـی فـایده اسـت سعی شما نـیـزه دارهـا
سر کوچک است بر سر نی جا نمی شود
✍شاعر: محسن ناصحی
@marsieh_madh