#حضرت_زینب_س_شهادت
در کرببلا به دردها درمان داد
جان داد ولی جان به ره جانان داد
بر برگ گل لاله نوشتند به خون
از هجر حسین، زینب آخر جان داد
✍ #سیدهاشم_وفایی
↳ @marsieh_madh
🏴
#حضرت_زینب_شهادت
جا دارد اگر فلک کنون گریه کند
با زخم دل و سوز درون گریه کند
تو زینبی و مهدی زهرا شب و روز
از بهر اسارت تو خون گریه کند💔😭
#سیدهاشم_وفایی
#جبلالصبر.....
#امام_حسین_ولادت
#رباعی
ای آن که تو را حُسن خداداد بود
میلاد تو جلوه گاه ایجاد بود
ما را به نگاه لطف خود شادان کن
امروز که قلب فاطمه شاد بود
.
.
امشب که فضا پُر است از بوی حسین
عطر گل سرخ آید از سوی حسین
ای فطرس پر سوخته احرام ببند
از بهر طواف کعبۀ روی حسین
.
.
ما ریزه خور خوان گل فاطمه ایم
پروردۀ احسان گل فاطمه ایم
خاریم ولی به یمن میلاد حسین
صد شکر که مهمان گل فاطمه ایم
.
.
از عشقِ حسین تا تکلّم کردند
قدسی نفسان باز تبسّم کردند
از بهر زیارتِ حسین بن علی
در خاکِ قدوم او تیممّ کردند
#سیدهاشم_وفایی
@marsieh_madh
10.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
۴۵سالگی مبارک🇮🇷🌷
آن قطره که شد وصل به دریا، مائیم
دلباختهی علی و زهرا، مائیم
با لطف امام عصر تا روز ظهور
پیروزترین ملت دنیا، مائیم
#سیدهاشم_وفایی
#دهه_فجر 🌱
@marsieh_madh
#حضرت_عباس_ع_مدح_و_ولادت
چون مهر، نگاه زَر فِشان باید کرد
چون چشمهی نوری فوران باید کرد
منظومهی پُرستارهای از #صلوات
نذر قمر هاشمیان باید کرد
✍ #سیدهاشم_وفایی
↳ @marsieh_madh
🪴حلول #ماه_مبارک_رمضان و آغاز ضیافت الهی، مبارک باد.
با سوزِ دل و ناله و با آه بيا
با شرم حضور و دلِ آگاه بيا
اكنون كه خدا سُفرهی رحمت چيدهست
ای بنده! سـویِ ضيــافتُ الله بيا
شاعر: #سیدهاشم_وفایی
~~~~اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج~~~~
📝 #حسینیه | عضو شوید👇
↳ @marsieh_madh
با سوز دل و ناله و با آه بيا
با شرم حضور و دل آگاه بيا
اكنون كه خدا سفرهی رحمت چيدهست
ای بنده! سـوی ضيــافت الله بيا
#سیدهاشم_وفایی
#ماه_رمضان 🌱
@marsieh_madh
🌷 تقدیم به سردار سرافراز
#شهید_محمدرضا_زاهدی و همراهان ایشان که در حملهٔ رژیم صهیونیستی به شهادت رسیدند.
اینان که به راه حفظ دین هَمقَسَماند
در بین زمین و آسمان محترماند
در دست، شرفنامهی غیرت دارند
مردان خدا، مدافعان حرماند
✍ #سیدهاشم_وفایی
↳ @marsieh_madh
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
ياد تو ای تجّلی توحيد
عطرناب حضور آورده
نام پُرشورت ای خدا آئين
بردلم شوق و شورآورده
*ای كه ازسّرعشق آگاهی*
*نوری ازطورعصمت اللّهی*
اي كه آئينه ات پُراز نوراست
آينه دارپنج معصومی
دختر ماهِ ماه وخورشيدي
خواهرزينب ،ام كلثومی
*گوهربحر بوترابی تو*
*آفتابی ودرحجابی تو*
قدر تو اوج تاخدادارد
گرچـه مجهول مانده شوكت تو
می خروشد به روز رستاخيز
چشمه ی افتخار وعزّت تو
*مثل رنگين كمان خورشيدی*
*چشمه چشمه زُلال توحيدی*
همچو زينب درآستان شرف
دختر بانوی عفافی تو
مُحرم كعبه ی حيا شده ای
دور اين كعبه درطوافی تو
*سعی و زمزم حريم ايمانت*
*هاجروساره مات وحيرانت*
افترايی كه بسته اند به تو
جز دروغی به سير خلقت نيست
هرچه تاريخ را ورق زده ام
نـور را نسبتی به ظلمت نيست
*آن كه درحق توجفامی كرد*
*كاش ازفاطمه حيا مي كرد*
فصل فصل بهار زندگی ات
حاكی ازغُربت و غم و درداست
مثل زينب كه مادرغم هاست
اشك توگرم وآه توسرداست
*ای رسيده به عرش آوايت*
*بانوی غم ، فدای غم هايت*
درمدينه كنار قبر رسول
شاهدمـاجرای خانه شدی
همچولاله به موج آتش ودود
داغدار گُل وجوانه شدی
*آن كه غم در زمانه ديدتویی*
*خواهرمحسن شهيد تویی*
چه شبي بودآن شب دردی
كه تو را درد و داغ افسردند
همره داغ مادرت ماندی
جسم او را به نيمه شب بردند
*آسمان رفت و بر زمين چه گذشت*
*برتوو زينب حزين چه گذشت*
اف برآن مردمی كه ازغفلت
سنگ برنخل پُرشكوفه زدند
درشب قدر قدرنشناسان
تيغ كين برعلي به كوفه زدند
*تابه گوش توقدقتُل آمد*
*ناله ی تو برون ز دل آمد*
درمدينه چگونه پرپرديد
چشم توياس باغ حيدر را
ديدی ای پاره ی وجود علی
پاره هاي دل برادر را
*باز چشم توخون نگرشده بود*
*دلت ازپيش پاره ترشده بود*
آه بانو ببخش شعرم باز
چه سفرنامه ی غمی شده است
سخن ازكعبه ی وجودآمد
آه چشمم چه زمزمی شده است
*دل غمگين وچشم خون پالا*
*برده دل رابه سوي كرب وبلا*
كربلابود و صحنه ی ايثار
روز عاشوربود وغوغا بود
لحظه ی غرق شور رستاخيز
ملكوت عروج گل ها بود
*دامن آسمان زخون ترشد*
*همه گل های باغ پرپر شد*
آه وقتی به قتلگاه گُل
شاهدجسم بی سرش بودی
همره زينب و رباب آن جا
توتسّلای دخترش بودی
*بين دردو مصيبت واحساس*
*تازيانه چه كردبا گل ياس*
ای كه باخطبه ای شرار انگيز
كوفه وشام را تكان دادی
با كلامی به روشنایی نور
راه توحيد را نشان دادی
*گاه برنی نگاه مي كردی*
*آسمان را پُر آه می كردی*
بعداز آن درمدينه وهمه جا
ازحسين غريب می گفتی
ياد قرآن بر سر نيزه
ذكرشيب الخظيب می گفتی
*كم نشدلحظه ای غم ومحنت*
*شمع گشتی وآب شدبدنت*
بعد كرب وبلا به گلشن وحی
بی گل و بی جوانه ماندی تو
عاقبت از فراق جان دادی
رفتی و جاودانه ماندی تو
*بی خزان مانده تا ابد باغت*
*سوخت جـان «وفایی»از داغت*
#سیدهاشم_وفایی
📝 #حسینیه | عضو شوید👇
↳ @marsieh_madh
#امام_حسین_ولادت
#رباعی
ای آن که تو را حُسن خداداد بود
میلاد تو جلوه گاه ایجاد بود
ما را به نگاه لطف خود شادان کن
امروز که قلب فاطمه شاد بود
.
.
امشب که فضا پُر است از بوی حسین
عطر گل سرخ آید از سوی حسین
ای فطرس پر سوخته احرام ببند
از بهر طواف کعبۀ روی حسین
.
.
ما ریزه خور خوان گل فاطمه ایم
پروردۀ احسان گل فاطمه ایم
خاریم ولی به یمن میلاد حسین
صد شکر که مهمان گل فاطمه ایم
.
.
از عشقِ حسین تا تکلّم کردند
قدسی نفسان باز تبسّم کردند
از بهر زیارتِ حسین بن علی
در خاکِ قدوم او تیممّ کردند
#سیدهاشم_وفایی
@marsieh_madh
السلام علیک یا سلطان🌸
ایران که بهشت در دلِ قم دارد
در مشهدِ خود امام هشتم دارد
در این دههی کرامت و رحمت و نور
خورشید به خورشید تبسّم دارد
#سيدهاشم_وفايی
#دهه_کرامت
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
@marsieh_madh
#حضرت_حر_علیه_السلام
گرچه خارم ای گل زهرا تو دستم را بگیر
من که افتادم زغم ازپا تو دستم را بگیر
من به امید نگاه رحمت تو آمدم
قطره ی ناچیزم ای دریا تو دستم را بگیر
چکمه های خویش را برگردنم آویختم
کن نظر یک لحظه حالم را تو دستم را بگیر
سربه خاک آستانت می گذارم یاحسین
برنمی دارم سراز این جا تو دستم را بگیر
گر رهت رابستم وقلب تورا بشکسته ام
آمدم شرمنده ای مولا تو دستم را بگیر
دستگیری اززپا افتادگان کارشماست
من کنون افتاده ام ازپا تو دستم را بگیر
گرنگیری دست این افتاده را ای وای من
هست اینک روز واویلا تو دستم را بگیر
من امیری را رها کردم که گردم بنده ات
بی کس وتنهایم وتنها تو دستم را بگیر
ای که فطرس را تو بخشیدی نجات از بند غم
من گرفتارم دراین صحرا تو دستم را بگیر
محرم این کعبه ی ایمان وعزّت گشته ام
شسته ام دست ازهمه دنیا تو دستم را بگیر
نیست جزتو بهر من امروز مصباح الهدا
ای چراغ روشن فردا تو دستم را بگیر
بهترین ره تا خدا رفتن ره مهرشماست
ای حبیب ربی الاعلی تو دستم را بگیر
دوست دارم تاکنم جان را نثار راه تو
درفضای گرم عاشورا تو دستم را بگیر
عبد تو شدحُر ،«وفایی» تاکه عبد حُر شود
جان حُر ای مهربان مولا تو دستم را بگیر
#سیدهاشم_وفایی
@marsieh_madh