#حضرت_علی_اکبر
#شب_هشتم_محرم
تو را به خیمه به این شانهی خَم آوردم
تو را به دستِ خودم حیف کمکم آوردم
برایِ خواهرکانت کمی لباسِ تو را...
برایِ گیسوی خود خاکِ عالم آوردم
صدایِ گریهی من تا مزارِ لیلا رفت
برایِ مادرِ تو آیهی غم آوردم
شکسته اینطرف و آنطرف کشیدم دست
هرآنچه از تو در این دشت دیدم آوردم
هرآنچه رنگِ تو را داشت ای انارِ حرم
هرآنچه بویِ تو میداد آنهَم آوردم
رسید عمه و تا خیمهها مرا آورد
که پیش خندهی نامحرمان کم آوردم
تو را من از بغلم پاره پاره میچینم
خدایِ من پسرم را چه دَرهَم آوردم
حسن لطفی
@marsieh_madh
#حضرت_علی_اکبر
#شب_هشتم_محرم
تو کیستی که پدر اینچنین اسیر تو شد
جوان ترین قبیله، قبیله پیر تو شد
اذان بگو که اذانت دل از بلال ربود
صفا بده به نمازم، نماز گیر تو شد
تو می روی به سلامت، دعام پشت سرت
نگاه عمه ی تو جوشنِ کبیر تو شد
برای العطشت، کام تشنه ی من و تو
ببین برادرم عباس سربزیر تو شد
چقدر دور و بر تو شلوغ شد ناگاه
چقدر دست اجل راهی مسیر تو شد
چه آمده به سر من که خواهرم زینب
ز خیمه آمده بیرون و مستجیر تو شد
چه آمده به سر تو، علی اکبرمن
کنار این تن پرپر، حسین پیر تو شد
برای بدرقه ی شرحه شرحهی جسمت
ببین پیمبر خاتم عبابگیر تو شد
امیر عظیمی
@marsieh_madh
#امام_زمان_عج
#ایام_محرم
حیف دلی صرفِ انتظار نکردیم
کار زیاد است و ما کار نکردیم
زحمت ما با تو بوَد حضرتِ رحمت
غیر گِره رویِ شانه بار نکردیم
این عرقِ شرمِ ماست ریخت که محسن
رفت و سَری خرجِ اقتدار نکردیم
خسته شدم پایِ غمت پیرغلامی...
گفت که یک کار از هزار نکردیم
کاش که پیش تو بگوییم بنامت
هرچه که کردیم اگر ، قمار نکردیم
اهل مناجات بُرد فیضِ ملاقات
سعی کمی هم پِیِ دیدار نکردیم
مَرکب ما نه که ما مَرکب اوییم
نفس نگون را چرا مهار نکردیم
مرقد جدّت دل گریه کنان است
وای اگر سینه را مزار نکردیم
علتش این بود مادرِ تو حرم بود
این شب جمعه اگر هوار نکردیم
نالهی شهزاده بود شاه زمین خورد
گفت که زخم تو در شمار نکریم
وضع تو پیداست از گفتن دشمن:
هیچ کسی را چنین شکار نکردیم
پیکر تو آخرش به روی زمین ماند
آه علی جان بگو چه کار نکردیم
حسن لطفی
@marsieh_madh
Seyed Majid Banifatemeh - Muharram 1401 Shab 8 - 1 (1).mp3
9.42M
جوانان بنیهاشم بیایید
حاجسیدمجید بنی فاطمه
#محرم
#امام_حسین
🖤
📝 #حسینیه | عضو شوید👇
↳ @marsieh_madh
#حضرت_علی_اکبر_ع_شهادت
پيش از اين اي يوسف ليلا نديده ديدهاي
اولين بار است كه پيش پدر خوابيدهاي
من كه از آغاز غصه خوردهام، غم ديدهام،
اولين بار است مرگم را به چشمم ديدهام
پيش چشمم پيكرت را تيرها بوسيدهاند
اولين بار است كه بر اشك من خنديدهاند
تيغ از بالا و پايين رفتن آخر خسته شد
اولين بار است كه با نيزه پلكي بسته شد
با نوك تير و سنان و نيزه و شمشير تيز
اولين بار است اينگونه تني شد ريز ريز
با تماشاي تنت چشمان من مبهوت شد
اولين بار است در ميدان عبا تابوت شد
بر لبان قاتلت ديدم تبسم آمده
اولين بار است زينب بين مردم آمده
✍️ #محسن_عرب_خالقی
📝 #حسینیه | عضو شوید👇
↳ @marsieh_madh
#حضرت_علی_اکبر_ع_شهادت
دلتنگی همیشۀ بابا علی علی!
سردارِ لشکر من تنها علی علی!
قدری بمان، به دل نگرانهای این حرم
مهلت بده برای تماشا علی علی!
باید «وَ إن یکاد» بخوانم که دور باد
چشمان بد از این قد و بالا علی علی!
یک سوی خیره چشم همه: این پیمبر است
یک سوی باز مانده دهانها: علی... علی
این گونه پا مکش به زمین، میکُشی مرا
بنگر نفس نفس زدنم را علی علی
از هم گسست رشتۀ تسبیحم آه... آه
از هم گسست... ارباً... اربا... علی... علی
جز آب چشم و آتش دل بعد از این مباد
بعد از تو خاک بر سر دنیا علی علی
✍ #محمدمهدی_سیار
📝 #حسینیه | عضو شوید👇
↳ @marsieh_madh
#حضرت_علی_اکبر_ع_شهادت
گمان مدار که گفتم برو دل از تو بریدم
نفس شمرده زدم همرهت پیاده دویدم
محاسنم به کف دست بود و اشک به چشمم
گهی به خاک فتادم گهی ز جای پریدم
دلم به پیش تو، جان در قفات، دیده به قامت
خدای داند و دل شاهد است من چه کشیدم
دو چشم خود بگشا و سؤال کن که بگویم
ز خیمه تا سر جسم تو من چگونه رسیدم
ز اشک دیده لبم تر شد آن زمان که به خیمه
زبان خشک تو را در دهان خویش مکیدم
نه تیغ شمر مرا می کشد نه نیزه ی خولی
زمانه کشت مرا لحظه ای که داغ تو دیدم
هنوز العطشت می زد آتشم که ز میدان
صدای یا أبتای تو را دوباره شنیدم
سزد به غربت من هر جوان و پیر بگرید
که شد به خون جوانم خضاب موی سفیدم
کنار کشته ی تو با خدا معامله کردم
نجات خلق جهان را به خون بهات خریدم
بگو به نظم جهان سوز "میثم" این سخن از من
که دست از همه شستم رضای دوست خریدم
✍ #غلامرضا_سازگار
📝 #حسینیه | عضو شوید👇
↳ @marsieh_madh
🩸 #حضرت_علی_اکبر علیهالسلام 🩸
🥀 شیخ جعفر شوشتری میفرماید:
🥀 امام حسین صلواتالله علیه در مصیبت علیاکبر علیهالسلام سه بار به حال اشراف به موت رسید.
🥀 اول: وقتی دید فرزندش آمادۀ رفتن به میدان شده است.
🥀 دوم: وقتی برگشت و از حضرت طلب آب کرد، پس او را به سینه گرفت و از شدت غصه و اندوه که نمیتوانست آب برای او آماده کند، حالت احتضار به او دست داد.
🥀 سوم: هنگامی که علیاکبر علیهالسلام از اسب افتاد و پدر را صدا زد، که سکینه سلامالله علیها میگوید:
🥀 لَمّا سَمِعَ أبی صوتاً وَلَدِه نَظَرتُ إلَیه فَرَأیتُهُ قَد أشرَفَ عَلَی الموت وَ عَیناهُ تَدورانِ کَالمُحتًضَر وَ جَعَلَ یَنظُرُ الأطرافَ الخِیمَة.
🥀 وقتی صدای علیاکبر علیهالسلام بلند شد، من پدر را نگاه کردم، دیدم مشرف به مرگ شده است. دو چشمش مثل آدم محتضر میگردد و اطراف خیمه را نگاه می کند، و نزدیک است روح از بدنش برود...
📕 کتاب شریف خصائصالحسینیه
🏷 #المصیبة_الراتبة
🆔 @marsieh_madh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️60 ثانیه با روضه علی اکبر(ع)...
🎙مداحی بسیار دلنشین مرحوم کوثری بمناسبت شب هشتم محرم
📝 #حسینیه | عضو شوید👇
↳ @marsieh_madh
#علی_اکبر
آنها که از نزدیک دیدندش
گفتند که با عرش، هم قد بود
#محمد_عابدی