eitaa logo
روضه رضوان
1.3هزار دنبال‌کننده
573 عکس
280 ویدیو
30 فایل
از عناوین جهان مرثیه خوان ما را بس اشعار اهل بیت علیهم السلام + مقتل عربی🌷 امیر حسین سعیدی پور آیدی ما 👈 @amir_saidi کپی فقط با ذکر لینک ⛔️
مشاهده در ایتا
دانلود
عید قربان عید نور و بندگیست عید انسانیت و بالندگیست عید آزادی ز قید و بند جان از تعلق ها رها تا بی نشان بهر قربانی به قربانگاه دوست نفس را سر کردن این گونه نکوست سر تراشد حاجی اندر کوی ما پا گذارد تا به صحرای منا خاک اینجا پر بود زانوار پاک مصطفی صورت نهاده روی خاک هم علی هم فاطمه با سوز و ساز دست بالا برده سوی بی نیاز اعتبار و آبروی عالمین اشک جاری حسن بود و حسین بر مشام جان رسد تا بی کران عطر و بوی مهدی صاحب زمان آنکه طوف کوی حق زنده از اوست حج ابراهیمی و لبیک اوست ز امر حق باید که قربانی دهی شو مهیا تا به مهمانی روی هست اسماعیل قربانی او گشته ابراهیم هم بانی او هاجر آمد سرمه بر چشمش کشید شانه ای بر زلف مشکین اش کشید گفت مادر میهمان کیستی زین سبب در انتظار چیستی از خلیل اله بر آمد این ندا هر دو مهمانیم از سوی خدا گشت عازم سوی صحرا با پدر اشک مادر شد روان بهر پسر بهر قربان کردن افتاد او به خاک بود اندر مسلخ اش او سینه چاک بست ابراهیم دستان ورا تا شود در راه حق راسش جدا بر گلویش تیغ تیزی را نهاد از نفس گویا که بابایش فتاد آنقدر بر حلق جان خود کشید تا که ناگه این سخن از حق شنید امر ما را خوب کردی تو ادا             بود مقصود امتحانی از خدا امر کردی تو به تیغ آبدار نهی شد از ما مبر و دست دار ما به صدق تو تفاخر کرده ایم کوله بار هر دو را پر کرده ایم هست از نسل تو اولادی نکو احمد مختار اندر صلب او چشم ها تر شد درآغوشش کشید دست خود بر صورت و رویش کشید تا که آمد قوچی از سوی سما بهر قربانی به صحرای منا رهسپار خانه شد با اشک و آه بذل جان را خالقش باشد گواه تا که هاجر دید اسماعیل را کرد جاری آب رود نیل را شد پریشان خاطر آن مام نکو با خلیل الله گرم گفت و گو دیده گریان گشت مادر بی دریغ بر گلویش نقش بسته رد تیغ سیحه ای زد مادری که قصه داشت تاب دیدار کبودی را نداشت ریخت اشک و ناله کرد و قصه خورد گوئیا بعد از سه روز او جان سپرد بود ابراهیم را یک امتحان نوبهارش را نشد آخر خزان ای منای عشق و آهنگ جنون سر جدا گردیدگان لاله گون 📚نخل میثم @marsieha
🌻🌹 عید قربان آمد و باز آ که قربانت شوم همچو به فرمان خدا رامت شوم حاجیان اندر دیار کعبه گشتند مهمان میزبان من بیا تا من که مهمانت شوم عید قربان است و هر کی می دهد قربانی اش آرزو دارم که قربانی قربانت شوم عید روزه رفت و عید قربان، می رسد نوروز هم روز نوروز می رسی تا سبزی خوانت شوم باغبان از شوق گلبن می رود در خواب مست گلشن باغم بیا تا مست مستانت شوم دشت ها پر لاله و باغ ها پر سنبل شده تا به کِی خواهی که مجنون بیابانت شوم @marsieha
۱۰.mp3
2.06M
سبک ۱
۱۱.mp3
2.24M
سبک ۲
🌻🌷 شب است و منتظرم تا دم سحر برسی هنوز منتظرم تا که منتَظَر برسی چگونه گویمت آقا که از سفربرگرد سفرنکرده ای آقا، که ازسفر برسی چقدر مانده زعمرم چه جمعه ها که گذشت خدا کند که همین جمعه ی دگر برسی امید مردم مستضعف جهان ،باید به داد این همه مظلوم خون جگر برسی به کوچه باغ ظهورت گلاب می پاشیم صدا زنیم تو را ، تا که زودتر برسی قسم به کعبه که چشم انتظار مقدم توست به کعبه تکیه زنی که با شکوه برسی زکعبه بانگ انا المهدیت به گوش آید چه باطل است گمانی که بی خبر برسی سلام ما به توای زائری که هرشب و روز کنار تربت مادر به چَشم تر برسی 🖋سیدهاشم وفایی @marsieha
1.mp3
1.25M
سبک ۱
ولادت امام هادی علیه السلام گرامی باد
دلا در خانۀ ابن الرّضا ابن الرّضا را بین چراغ و چشم زهرا و علیّ مرتضی را بین ز انوار رخ ابن الرّضا روشن فضا را بین فروغی دلنشین و دلربا و جانفزا را بین عروس حضرت زهرا بهار شادی آورده برای شیعیان امشب امام هادی آورده دو چشم دل ز هم بگشا که حسن دادگر بینی در ابناء بشر آیینۀ خیر البشر بینی در آغوش جواد ابن الرّضا قرص قمر بینی بیا تا نخل سر سبز ولایت را ثمر بینی دوباره شیعه را از نور حق دل منجلی آمد که از سوّم محمّد (ص) در جهان چارم ولی بینی فروغ حسن غیب ذات سبحانه پیدا شد یگانه لالۀ ریحانه را ریحانه پیدا شد همه گیرید جان بر کف رخ جانانه پیدا شد به گرد شمع رویش یک جهان پروانه پیدا شد زمین، در سینه خورشید خداوندت مبارک باد جواد ابن الرّضا میلاد فرزندت مبارک باد موحّد گشته دل با یاد بسم الله ابرویش زبور، انجیل، قرآن را بخوان در مُصحف رویش جواد ابن الرّضا چون شاخۀ گل می کند بویش دل پیغمبران یکسر اسیر طُرّۀ مویش چه خوانم مهر یا مه یا چراغ انجمش خوانم همان بهتر که خود ابن الرّضای دوّمش خوانم به سیرت مظهر واجب به صورت صورت امکان به رخ و الشّمش و مو و اللّیل و دل عرش استوی الرّحمان فیوضاتش رسد هم بر ملک پیوسته هم انسان عبارات و کلام روح افزایش اخ القرآن به بازار ولایت پوسف زهراست این مولود یم دو گوهر است و دُرّ نُه دریاست این مولود علی نام و محمّد (ص) صورت است و بوالحسن کنیت بیانش دُرّ، دلش دریا، کفش باران، دمش رحمت کلامش نور و مهرش دین و حبّش معنی طاعت ولیّ خالق منّان امام عالم خلقت امامت جاودان از او قیامت را امان از او حقیقت را زبان از او طریقت را نشان از او به کویش بندگی کن خواهی ار عبد خدا گردی بخوان اوصاف او تا با پیمبر هم صدا گردی مبادا لحظه ای در عمر خود از او جدا گردی بکوش انسان که در خطَّ تولاّیش فدا گردی بقا خواهی فنا در مکتب سرخ ولایت شو جمال هادی آل محمّد (ص) بین هدایت شو خرد را آبرو با آبرویش بستگی دارد وجود عالم هستی به مویش بستگی دارد حیات جاودان بر آب جویش بستگی دارد شفای دردها بر خاک کویش بستگی دارد وجود ما به مهر آن امامی مفتخر گردد که شیر وحشی از آهو به گردش رام تر گردد زهی بحری که همچون عسکری در دل گهر دارد زهی ماهی که از خورشید رویی خوب تر دارد به پیشانی فروغ حجّت ثانی عشر دارد به صلب خویش مولانا امام منتظر دارد سلام ما به ابناء و به آباء گرام او خوشا آن کس که شد آن هادی عترت امام او خوشا آنکو کنار تربتش اشک رجا دارد شرار ناله، سوز سینه، حال التجا دارد بدل حال مناجات و به لب ذکر دعا دارد خداوندا دلم پیوسته شوق سامرا دارد 📚نخل میثم @marsieha
۴.mp3
2.88M
سبک ۱
۶.mp3
2.12M
سبک ۲