#ماه_مبارک_رمضان
کم کم هلالِ ماهِ خدا می رسد ز راه
اوقاتِ نابِ اهلِ بکاء می رسد ز راه
مهمان کند خدا همگان را به سفره اش
وقتی که ماهِ جود و سخا میرسد ز راه
گُل میکند به لب همه دم ذکر یا علی
زیرا بهارِ اهلِ دعا می رسد ز راه
ماهِ مجیر و جوشن و شب های عاشقی
ماهِ جنون و ماهِ صفا میرسد زِ راه
دستت دراز کن چو گدا سمتِ سفره اش
وقتی گدا به پشتِ گدا میرسد ز راه
امضا کند خدا گذر از نار دم به دم
چون ماهِ توبه، ماهِ عطا میرسد ز راه
وقتی که ماهِ خوبِ خدا رو کند به ما
فرصت برای ترکِ گناه میرسد ز راه
معلوم میشود که عزیزی به نزدِ حق
وقتی بلا به پشت بلا می رسد ز راه
هر لحظه اش عبادت و هر ساعتش نکو
اوقاتِ سر به سر چو طلا میرسد ز راه
پُر میشود فضای دل از عطر عاشقی
لَا تَقْنَطو بر اهلِ خطا میرسد ز راه
بس کن دگر گناه که گناه سد عاشقی است
الطافِ عاشقانه جدا میرسد ز راه
میترسم از گناه و امیدم به رحمتش
وقتی که ماهِ خوف و رجا میرسد ز راه
ماهِ غمِ علی شهِ لولاک میرسد
یعنی که ماهِ اشک و عزا می رسد ز راه
افطار گر کنی همه دم یادِ لعلِ او
الطافِ سیّدالشهدا می رسد ز راه
گر خوب بندگی کنی ای دل به هر صباح
توفیقِ طوفِ کرب و بلا میرسد ز راه
وقتی به یادِ کرب و بلا بغض میکنی
صدها ملک ز ارض و سما میرسد ز راه
دنیا شود بهشتِ برین شک نکن دمی
وقتی قدومِ شاهِ وفا می رسد ز راه
«عَجِلْ عَلی ظُهُور وَلِیّک » خدای من
پس کی ز کعبه صاحبِ ما میرسد ز راه؟
از آتشت هماره ” بداغی ” شود رها
چون شاهِ دین به روز جزا می رسد ز راه
سیروس بداغی
#ماه_مبارک_رمضان
هر زمان افطار خود با آب که وا می کنم
دیده هایم را فقط از اشک دریا می کنم
علت بیچاره گی ام را خودم فهمیده ام
کم سحرها با خدای خویش نجوا می کنم
آن قدر بیچاره هستم می نشینم روز و شب
در گناه افتادن خود را تماشا می کنم
جای این که مایۀ آرامش آقا شوم
با معاصی خون به قلب زار آقا می کنم
هی گناه و توبه و هی پشت هم شرمندگی
با خودم دارم چرا این قدر بد تا می کنم؟!
این چنین باشد برایم مرگ خیلی بهتر است
من که می دانم خودم را خوار و رسوا می کنم
با تمام رو سیاهی تا که می گویم حسین
در دل تو باز هم من خویش را جا می کنم
آب می بینم نمی نوشم، لبم می سوزد و
بیشتر یاد لب عطشان سقا می کنم
یاد آن لحظه که هی می گفت مشکم واجب است!
مشک را من می رسانم، کار خود را می کنم
تیرها را با دل و جانم به چشمم می خرم
تا که خود را لایق دیدار زهرا می کنم
با لب تشنه به روی هستی خود پا گذاشت
عاقبت سر را به روی دامن زهرا گذاشت
#ماه_مبارک_رمضان
خبر آمد که بهار دل ما آمده است
مژده ي کم شدن فاصله ها آمده است
باز از عرش خداوند ندا آمده است
بندگان ماه خدا، ماه خدا آمده است
من که پابند هوس ها و گناهم چه کنم؟
نفس سوخته اي در ته چاهم چه کنم؟
خبر آمد که کریم آمد ودر واشده است
سفره پرداز قدیم آمد ودر وا شده است
اسم رحمان و رحیم آمد ودر وا شده است
درد عصیان مرا خویش مداوا شده است
آی مردم به خدا رب رحیمی داریم
سجده آرید، خداوند کریمی داریم
اي که بخشنده ي هر جرم و گناهی، العفو
به پشیمان شدگان نیز پناهی، العفو
من پشیمان شده ام نیم نگاهی العفو
یا الهی و الهی و الهی العفو
سائلی رابه سر سفره ي خود راه بده
من گدای توأم اي حضرت الله- بده
یارب این سوخته دل راکه محک لازم نیست
بچه اي راکه کتک خورده، فلک لازم نیست
گرد خوان تو فقیرم من و شک لازم نیست
تا سر سفره حسین است نمک لازم نیست
به لبم خورد کمی آب، مرا بخشیدند
اي فدای لب ارباب، مرا بخشیدند
🖋امیر عظیمی
🔴 وقتی افکار عمومی یک ملت توسط بیگانگان مدیریت بشود
یه اسپری فلفل داخل ورزشگاه مشهد زده شد چند تا خانم سرفه شون گرفت؛ از رئیس جمهور به پایین دو هفته است شخصاً پیگیرند. سه تا طلبه رو تو حرم امام رضا با چاقو کشتند انگار نه انگار اتفاق خاصی افتاده!!
کشوری که تحت اشغال سایبری قرار گرفته و افکار عمومیش از بیرون مدیریت میشود ،این رسانه است که تعیین میکند اهمیت هر موضوع و واکنش مقامات و مسئولین به چه اندازه باشد
🔴بیداری_ملت
#طلبه_شهید
#شهدا
#غزل
تقدیم به شهدای عزیز
علیالخصوص شهید حرم امام رضا (علیهالسلام)
🔹رفتند که...🔹
رفتند که این نام سرافراز بماند
بر مأذنهها نام علی باز بماند
رفتند که در این قفس تنگ، در این شهر
یک پنجرۀ رو به خدا باز بماند
رفتند که در دل، دلِ ما عشق نمیرد
رفتند که زیبایی این راز بماند...
هر کس به دلش شوق خطر هست بیاید
هر کس که ندارد دل پرواز، بماند
گفتند که اعجاز حسین است شهادت
رفتند که این راهِ پُر اعجاز بماند
🖋یوسف رحیمی
#امام_حسین
#شب_جمعه
#ماه_مبارک_رمضان
باز وقت مستی چشمانِ بیدار من است
باز این شب ها خدا مشتاق دیدار من است
طعنه ها خوردم ولی تا آمدم فریاد زد
ای ملائک این همان عبد گنهکار من است
عمر من طی شد دگر یک تن خریدارم نشد
ای بنازم رحمتش را او خریدار من است
یک الهی گفتم و یک عمر تحویلم گرفت
این هزاران بار غفران ، جای یک بار من است
ربّ شهر الله اکبر ، عبد عاصی آمده
سائل این آستان قلب گرفتار من است
اول ماهی بخر بار مرا ای خوش حساب
خوب یا بد هر چه باشد جنس بازار من است
با دعای فاطمه اینجا رسیدم بی گمان
روز محشر هم شود ، زهرا پی کار من است
به ” علی ” گرم است پشتم یا علی و یا عظیم
هر شب جمعه حسین است که نگهدار من است
تشنگی روزه را با روضه توام می کنم
شاهد این سوختن چشمان خون بار من است
جان فدای آن سری که پیش زینب ذبح شد
تشنه و زخمی و سخت و نامرتب ذبح شد
🌹🌹به بهانه شهادت دومین طلبه در صحن رضوی 🌹🌹
غریب و بی صدا مُردن چه زیباست
ز بند غم رها مُردن چه زیباست
زبان روزه در اوج طهارت
در این ماه خدا مُردن چه زیباست
دم آخر بگیری اذن دیدار
در آغوش رضا مُردن چه زیباست
عبایت را که می پیچند دورت
ز داغ بوریا مُردن چه زیباست
تنی غرق بخون ناکام عطشان
به داغ کربلا مُردن چه زیباست
#ماه_مبارک_رمضان
چشمی که آلوده شده باران ندارد
بی توبه این آلودگی پایان ندارد
دیگر حجاب افتاده روی چشم هایم
ازبسکه اُنسی دیده با قرآن ندارد
هاتف ندا داده دعیتم ایها الناس
کاری خدا انگار جز احسان ندارد
حالا که در باز است پس درهم بیایید
اینجا کرم خانه است این و آن ندارد
تا آمدم داخل ، مرا طوری بغل کرد
احساس کردم غیر من مهمان ندارد
جز با توسل ، گریه کردن ، توبه کردن
پرواز کردن تا خدا امکان ندارد
راه شهادت ، نیمه شب اشک است و اشک است
جا مانده هرکس دیدهٔ گریان ندارد
می آیم اینجا شاید آقا را ببینم
یوسف دلی خوش ، گویی از کنعان ندارد
تا او شبی دست دعا بالا نگیرد
تأثیر ، فریاد گنهکاران ندارد
این سرزمین نذر امیرالمومنین است
بیهوده حیدر عشق بر سلمان ندارد
ما با دعای فاطمه عبدُالحسینیم
کی گفته زهرا لطف بر ایران ندارد
سر تا سر عالم چو ایران سرزمینی
مثل علی موسی الرضا سلطان ندارد
هرکس که شک دارد شفا دست حسین است
سوگند بر تربت که او ، ایمان ندارد
راه نجف تا کربلا راه بهشت است
جز کربلا عاشق سر و سامان ندارد
دلدادهٔ آوارگی در اربعینم
درد جدایی جز حرم درمان ندارد