یک روز ماموریتی داشتیم که به لشکر رفته بودیم
کارهایمان که تمام شد،سوار ماشین شدیم!
صدای اذان را میشنیدیم که عبدالحسین گفت:
پیاده شوید تا نمازهایمان را اول وقت بخوانیم
یکی از دوستان گفت:
تا گردان راه زیادی نیست
در گردان نمازمان را میخوانیم!
در طول مسیر عبدالحسین دائماً میگفت
اگر در زمانِ نماز اولِ وقت تاخیر بیفتد
در تمام کارها تاخیر میفتد
ناگهان برای ماشین اتفاقی افتاد
و بدلیل آن توقف کردیم!
عبدالحسین خندهای کرد و گفت
این هم عاقبت تاخیر در نماز!
#شهیدعبدالحسینیوسفیان
🌱|@martyr_314
بعدشهادٺعبدالحسین
براےزیارٺرفٺهـبودیمسوریه
موقعبرگشٺدیدمدخٺرمداره
پشٺشیشهـهواپیمادسٺٺڪونمیدهـ
گفٺم:چیشده؟
گفٺ:مگهبابارونمیبینی؟
دارهبهموننگاهـمیڪنهـ... :)🌱
همسر#شهیدعبدالحسینیوسفیان
🌱|@martyr_314
خدایا!
در این عُمر
نامم عبدالحسیـن
دانشگاہ امام حسین
لشڪر 14 امام حسین
گردان 104 امام حسین
خـداوندا!
خودت من را در راہ امام حسین قراردادی
پس قربانی امام حسین ڪن!
#شهیدعبدالحسینیوسفیان
🌱|@martyr_314