eitaa logo
「شَهیدِگُمنام」🇵🇸
4هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
385 ویدیو
1 فایل
پِلاک را از گَردنت دَرآوردی گُفت: از کُجا تو را بِشناسَند..؟! گُفتی: آنکه باید بِشناسد،میشِناسَد... :)🌿 🎈۱۳۹۸/۲/۵ 🌱| 3.9k→4k کانالمون در تلگرام... :)💖 Telegram.me/martyr_314 پل ارتباطی ما با شما... :)🌱 @
مشاهده در ایتا
دانلود
💬 .If we are tired, we need to know Where's the problem? Otherwise, work for He is not tired .. اگر خسته شدیم ، باید بدانیمکجا کار اشکال دارد ، و گرنه کار برای خدا که خستگی ندارد :) 🌱|@martyr_314
~🕊 🌿💌 من به این نتیجه رسیده ام که شهادت دست خودمان است انتخاب را خداوند به عهده خودمان گذاشته است این ما هستیم که میتوانیم شرایط آن را فراهم کنیم ما هستیم که تعیین کننده ‌این مسئله هستیم. ♥️🕊 . . 🌱|@martyr_314
~🕊 🌾نحیف بود و لاغر مادرش میگفت اخه پسرم تو چکاری از دستت برمیاد و میتونی تو جبهه انجام بدی.. 🌾نمیدانست فرزندش مغز متفکر برنامه ریزی و عملیات‌های مهم و استراتژیک و معاون فرمانده نیروی زمینی ست. ♥️🕊 . . 🌱|@martyr_314
🙃🍃 اول حسن خودش را معرفے کرد بعد مسائل کلے مطرح شد ایشان در همہ حرف ها تاکیدش روے مسائل اخلاقے بود. یادم نمےرود قبل از این کہ وارد این جلسہ شوم دورکعت نماز خواندم و گفتم خدایا خودت از نیت من باخبرے هر طور صلاح میدانے این کار رابہ انجام برسان.بعد ها در دست نوشتہ هاے او هم خواندم کہ نوشته بود براے جلسہ خواستگارے با وضو وارد شدم و همہ کار ها را بہ خدا واگذار کردم همسر 🌱|@martyr_314
حسن خیلے اهل توڪل بود و نتیجھ آن را در اقدام عملے متوکلانھ مےدانست. اصلا در قاموسش نھ وجود نداشت. دھ‌روز پيش‌‌گفتھ‌بود جزيرھ ‌‌را شناسايے كنند، ولے خبرے نبود. همه‌ش‌ مے‌گفتند «جريان‌ آب‌ تند است، نمےشود رد شد. گرداب‌ ڪھ‌ شود، همھ ‌چيز را مے‌ڪشد درون خودش‌.» عصبانے بود و مےگفت: ـ خُب‌ چه‌ بڪنيم‌؟ مےخواهيد برويم‌ سراغ‌ خدا. بگوئیم خدايا آب‌ را نگھدار؟ شايد خدا روز قيامت‌ جلویت‌ را گرفت‌، پرسيد تو آمدے‌؟ اگر  مےآمدے ،كمكت مے‌كردم‌. آن وقت‌ چھ جواب‌ مے‌دهے‌؟ ـ همھ اش‌ عقلے‌ بحث‌ نکنید. بابا تو بفرست‌،شايد خدا كمك‌ ڪرد. 🌱|@martyr_314
اگر از دست کسی ناراحت شدید دو رکعت نماز بخوانید بگوئید: خدایا این بنده تو حواسش نبود من از او گذشتم تو هم بگذر.... 🌱|@martyr_314
🙃🍃 گفتند: اسم من حسن باقری نیست. من غلام حسین افشردی هستم. به خاطر اینکه از نیروی اطلاعاتی جنگ هستم مرا به نام حسن باقری می‌شناسند. این اولین صداقتی بود که از ایشان دیدم و روی من خیلی اثر گذاشت. من هم از علاقه‌ام به کار در ستاد جنگ گفتم. گفتم در این شرایط و تا زمانی که جنگ هست باید کار کنم. اعتقاد زیادی هم به این ندارم که حضور زن فقط در خانه خلاصه شود. پاسخ ایشان چه بود؟ به من گفت: شما حتی نباید خودتان را محدود به این جنگ بکنید. انقلاب موقعیتی پیش آورده است که زن باید جایگاه خودش را پیدا کند. باید به کارهای بزرگ‌تری فکر کنید. احساس من این بود که ایشان این حرف‌ها را از روی اعتقاد می‌گفت. همسر 🌱|@martyr_314
از منطقه عملیاتی که برمیگشتیم یک نفر نظرمان را جلب کرد. او فشنگهایی را که روی زمین ریخته شده بود جمع می کرد و در داخل سطلی که در دست داشت می ریخت. تعجب کردیم چون در اوضاعی که بچه ها حتی یک تانک عراقی را نادیده می گرفتند و اسلحه های زیادی را که در اطراف ریخته شده بود رها می کردند،این فرد چرا فشنگ ها را جمع می کند؟ جلوتر رفتیم،شهید حسن باقری بود. وقتی متوجه نگاههای متعجب ما شد رو به ما کرده و گفت: حیف است اینها روی زمین بماند، باید علیه صاحبانش بکار گرفته شود. 🌱|@martyr_314
برای ترمیم سنگرها رفته بودیم که وقت نماز شد. شهید باقری گفتند: اول نماز بخوانیم.یکی از بچه‌ها گفت: اینجا خطرناک است،بهتر است وقتی به جای امنی رفتیم نماز بخوانیم.شهید باقری در جواب گفتند: کسی که به جبهه می‌آید نماز اول وقت را رها نمی‌کند.سپس خود شروع به خواندن نماز کرد. آتش دشمن بر سر ما لحظه‌ای قطع نمی‌شد.ما وحشت زده شده بودیم ولی او به آرامی و بدون عجله نمازش را می‌خواند.نمازش سرشار از لذت و عشق به خدا بود... 🌱|@martyr_314
حاج قاسم: یکی از عللی که مرا در جنگ ماندگار کرد شخصیت حسن بود من خود را مدیون او می‌دانم 🌱|@martyr_314
آنچه نیروها را خسته می‌کند کار نیست بلکه گیجی و بی برنامه‌گی‌ست 🌱|@martyr_314
بِتَرسیم از روزی کهِ تِرس وُجودِمان را بِگیرَد...💔 🌱|@martyr_314