eitaa logo
「شَهیدِگُمنام」🇵🇸
4هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
388 ویدیو
1 فایل
پِلاک را از گَردنت دَرآوردی گُفت: از کُجا تو را بِشناسَند..؟! گُفتی: آنکه باید بِشناسد،میشِناسَد... :)🌿 🎈۱۳۹۸/۲/۵ 🌱| 4k→4.1k کانالمون در تلگرام... :)💖 Telegram.me/martyr_314 پل ارتباطی ما با شما... :)🌱 @
مشاهده در ایتا
دانلود
پسرها که رفتند مادرها عجیب تنها شدند 🌱|@martyr_314
می گویند. شهید حساب میشوی☝️🏻 اگر میخ گناه بر قلبت نکوبی شهدا خوب طبیبانی اند به آن ها توسل کن تا التیام بخشند🍃 بال های سوخته ات را 👤مطهره امینی 🌱|@martyr_314
هدایت شده از مذهــبـیـون
-قبل‌ازازدواج‌حتماواژه‌ی‌خوشبخت‌رو برای‌خودتون‌بازکنیدتاببینیدچقدرآمادگی‌جهت کناراومدن‌بامشکلاتی‌که‌درزندگی‌مشترک وجودداره،داریداگرواژه‌خوشبخت‌برای شماسِیرکردن‌دررویاهایارفع‌نداشته‌های زمان‌مجردی‌هست،فعلابه‌ازدواج‌فکرنکنید! -امااگرواژه‌خوشبخت‌برای‌شماشامل‌واژه غم،دردوگریه‌هم‌می‌شد،حتمابه‌ازدواج‌ فکرکنید..متاسفانه‌خوشبختی‌به‌ انتظارات‌وابسته‌شده‌نه‌شرایط‌عینی. . ✋🏼 🌱|@Mazhabi_yon
🙃🍃 روزی که خانواده تهرانی مقدم به خانه ما آمده بودند ما شیطنت کردیم و کفشهای ایشان را دیدیم حاج حسن یک جفت کتونی سفید چینی به پا کرده بود که این کفش‌ها از شدت غبار و خاک رنگ تیره‌ای به خود گرفته بود.😐 بعد از میان پرده اتاق ایشان را نگاه کردم و دیدم مانند همه کسانی که به جبهه می‌روند با یک لباس چهارجیب خاکستری با یک شلوار کتان کرم رنگ آمده بودند و حتی دکمه‌های آستین ایشان باز بود.😧 خیلی دلم گرفت که چرا ایشان با چنین وضعیتی به خواستگاری آمده‌اند...😑 اما وقتی فقط ۱۰ دقیقه با ایشان حرف زدم متوجه شدم ایشان اخلاصی دارد که تمام ظاهر او را محو می‌کند.🙂🍃 همسر 🌱|@martyr_314
شب خوش🌱
بسم الله الرحمن الرحیم|🌿
سلام :)🌱
🙃🍃 عروسی‌مون توی تالاری بیرون از شهر بود. علیرضا به اقوامش سپرد که وقتی دنبال ماشین عروس اومدین، فقط بیرون شهر بوق بزنید و نمیخواهم صدای بوق ماشین، مردم رو اذیت کند. شاید یکی به سختی بچه‌اش رو خوابونده باشه یا اینکه آدمِ سالخورده یا بیماری تو خونه‌ای باشه. خونه‌ی خودمون مجتمع آپارتمانی سپاه بود. علیرضا گفت بریم منزل پدرم و همونجا مهمون‌ها رو ببینیم. چون نمیخواهم کسی تا مجتمع دنبالمون‌ بیاد. آخه سَروصدای مهمون‌ها همسایه‌ها رو بیدار میکنه! بعد از اینکه با مهمونا خداحافظی کردیم، فقط دوتا از خواهرام همراه‌مون آمدند؛ خیلی بی‌سروصدا وارد منزل شدند و چندتا عکس گرفتند و رفتند. از اون شبی که زندگی مشترک ما در اون ساختمان شروع شد، خیلی حواسمون جمع بود که صدای تلویزیون زیاد نباشه! توی راه‌پله‌ها به آرومی قدم برداریم و ... به این شکل علیرضا سعی می‌کرد که حق‌ّالنّاسی بر گردنش نماند. 🌱|@martyr_314
درانتخاب‌همسنگرزندگیت‌دقت‌کن! اگرمیخواهی‌سنگرزندگیت‌عطرشهادت بدهد،قبل‌ازازدواج،دلت‌راحراج‌نکن! :) 🌱|@martyr_314
دخترها شهید نمیشوند آری اما شهید پرور میشوند خواهرم مدافع حریم عفاف و حیا و حجاب باش تا نسل تو شهدای آینده راه اسلام باشند 🌱|@martyr_314